گزارش نشست مجازی «هنر در بحران»
نشست بینالمللی «هنر در بحران» به همت دفتر همکاریهای علمی بینالمللی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با حضور هنرمندان و محققان ایرانی و خارجی روز یکشنبه، 12 مرداد 1399 از ساعت 16 تا 20 به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر شکوهالسادات حسینی، مدیر دفتر همکاریهای علمی بینالمللی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ضمن خوشامدگویی به حاضران، از هنرمندان و سخنرانان این نشست تشکر کرد و در خصوص دلایل برگزاری این نشست اشاره کرد: « ایدۀ اولیه این نشست با دیدن کارهایی از هنرمندان در دوران کرونا به ذهن من رسید. در دوران خانهنشینی مردم جهان، هنرمندان دست به ابتکارهایی زدند که وجه اجتماعی هنر را بیشتر و آشکارتر نشان داد. به نظر میرسد از میان هنرهای مختلف، موسیقی توانسته این نقش را پررنگتر ایفا کند؛ زبان مشترک جهانی و جنبه ارائه و اجرای موسیقی توانست با ماهیت دنیای مجازی و نیز ارتباطهای با فاصله، هماهنگی بهتری پیدا کند با این نگاه به سراغ چند هنرمند در زمینۀ موسیقی رفتیم که در جاهای مختلف جهان زندگی میکنند تا از آنها بخواهیم که دربارۀ انگیزهها و دیدگاهشان نسبت به فعالیتهای هنری در دوران بحران صحبت کنند».
دکتر حسینی در پایان توضیحات خود اضافه کرد: «امروز در حد حوصله یک نشست مجازی قصد داریم در پنل اول پای سخن هنرمندان مهمانمان بنشینیم و از زبانشان تجربیاتشان و دیدگاههایشان را دربارۀ هنری که به آن مشغولاند بشنویم و در پنل دوم، با نگاههایی از منظر فلسفه به پدیدۀ هنر و ارتباط آن با بحران آشنا شویم».
سپس دکتر روحاله حسینی، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و مدیر کل دفتر جشنوارهها و امور بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیریت چلسه را به عهده گرفت.
در پنل اول با عنوان «موسیقی در دوران کرونا» سه موزیسین شرکت کننده در نشست، ابتدا به معرفی فعالیتهای خود پرداختند و سپس دربارۀ کارهای شاخص خود در دوران قرنطینه توضیحاتی ارائه کردند.
سمیر، وسام و عدنان سه برادر از شهر رامالله، سه عودنوازی که پیام فلسطین را در قالب نتهای موسیقی به گوش مردم جهان مینوازند و تجربه خود را در بحرانی ریشهدارتر به نمایش گذاشتهاند. دوگانه جنگ در خیابان و امنیت/ ناامنی در خانه پدیدهای است که پیش از کرونا دههها در زندگی مردم فلسطین مشهود است که سمفونی آن را امثال برادران جبران مینوازند. عدنان به نمایندگی از برادران خود، در این نشست به تجربه کنسرتهای مجازی در دوره بحران کرونا پرداخت.
آلدو سباستین چیکینی، ویولونیست 32 سالۀ ایتالیایی ساکن میلان عضو ارکستر ملی ایتالیا با تمرینهای عصرانه در بالکن خانهاش جریانی به نام «کنسرت بالکنی» راه انداخت که در فضای مجازی ملیونها بار دیده شد و ایدهای شد برای دیگر هنرمندان که دست به ابتکارهای جالبی در این زمینه بزنند. او نیز در ادامه نشست از تجربه زیسته خود در این جریان سخن گفت.
بابک رجبی موزیسین 38 سالۀ ایرانی مقیم فرانسه که چند سالی است به طور جدی دربارۀ هنر کاربردی مشغول فعالیت است، نخستین کسی بود که شعرهای سروده شده دربارۀ کرونا را که عمدتا طنزآمیز بود، در قالب ردیفهای موسیقی ایرانی با عنوان کروناخوانی اجرا کرد. او محتواهای امروزین را در ساختاری سنتی، با رویکردی آموزشی ارائه داده و از یک تهدید جهانی برای آشنایی با فرهنگ بومی فرصتی ناب آفریده است. رجبی در این نشست به تفصیل درباره تاریخ مواجهه هنرمندان و شاعران در بحرانهای مختلف تاریخی سخن گفت و از تاثیر کرونا بر کار تخصصی او و تفاوتهایی که کرونا بر هنر او گذاشته به نکاتی اشاره کرد.
*****
پنل دوم با عنوان «تحلیل انتقادی رویکرد هنر در بحران» با حضور نوید نادری، آیدین کیخایی، محمدمهدی اردبیلی و مزدک رجبی ادامه یافت.
نوید نادری، دکترای ادبیات (نظریهی ادبی و مطالعات فرهنگی) از دانشگاه دوک در کارولینای شمالی که در حال حاضر بر تاریخ فیلولوژی و «ادبیات جهان» متمرکز است، در این نشست مفهوم «موسیقی جهان» و برخی ساختارهای تاریخی حاکم بر تولید موسیقایی در این فضای فرهنگی تبیین کرد، و به پاسخگویی به این پرسش پرداخت که آیا بحران کرونا اساساً سبب بروز تفاوتی در شیوۀ تولید موسیقایی در فضای موسیقی جهان شده است یا خیر؟
آیدین کیخایی، دکترای اندیشه سیاسی و اجتماعی از دانشگاه یورک کانادا و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در زمینهی نظریۀ انتقادی (به ویژه آدورنو) فعالیت میکند و در حال حاضر بر «استتیک انتقادی در موسیقی ایرانی» متمرکز است، سخنان خود را درباره مسئله «حقیقت و کذب» هنر و وابستگی این مسئله به چگونگی مواجهه اثر هنری با صنعتِ (جهانی) فرهنگ/سرگرمی آغاز کرد و در نهایت استدلال کرد که پاندمی ِ کرونا روابط اساسی در جهان امروز را تغییر نداده و به همین دلیل تعبیر «پساکرونا» تنها میتواند به شکلی کاملا محدود و متعین مورد استفاده قرار گیرد (و نه در تعابیر عامی مثل جهان پساکرونا).
محمدمهدی اردبیلی، دکترای فلسفهی غرب از دانشگاه تبریز و عضو هیأت علمی گروه فلسفه فرهنگ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با موضوع «امید به هنر» این پرسش را طرح کرد که آیا هنر میتواند در زمانهی بحران کاری کند و چه کاری؟ او در این راستا بحث را بر ایدهی «رسالتِ هنر» پیش برد و در نهایت ارزیابیای انتقادی از کارهای انجامشده ارائه داد.
مزدک رجبی، دکترای فلسفه نوافلاطونی و قرون وسطی از دانشگاه شهیدبهشتی در سال 1387، که هم اکنون در آستانه دفاع از رساله جهت اخذ درجه دکتری فلسفه هگل و فلسفه معاصر از کالج دومینیکن دانشگاه کارلتون شهر اتاوای کانادا و نیز عضو هیات علمی گروه تاریخ و تمدن غرب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، در این نشست نیز به بررسی این موضوع پرداخت که در جهان ما که وضعیتی است که با مرگ متافیزیک، مرگ دین و مرگ هنر مواجه است، هنر چه نسبتی با وضعیت ما دارد و در بحرانهایی مانند بحران اخیر چه واکنشی از سوی به اصطلاح هنر ارائه میشود؟ «شتاب به مثابه کنش مرکزی و تعلیق نسبتمندی» مضمون مرکزی سخن رجبی برای پاسخ به این پرسش بود.
در پایان نشست، سخنرانان در پاسخ به پرسشهای مدیر پنل و حاضران به بسط ایدههای خود در بارۀ «هنر در بحران» و نیز «بحران هنر» پرداختند.
فیلم کامل این نشست را می توانید در اینجا مشاهده و دانلود فرمائید.
همچنین سخنرانی ها را به تفکیک می توانید از طریق لینک های زیر مشاهده و دانلود فرمایید.
نظر شما :