گزارش نشست «بررسی انتقادی کارنامه شیعه پژوهی ویلفرد مادلونگ»
نشست بررسی انتقادی کارنامه شیعه پژوهی ویلفرد مادلونگ
سه شنبه 28/09/1402
سالن ادب
سخنران: دکتر سعید طاووسی مسرور
دبیر علمی: دکتر مالک شجاعی
سیزدهمین نشست از سلسله نشست های ماهانه مرکز تحقیقات امام علی (ع) با عنوان «بررسی انتقادی کارنامه شیعهپژوهی ویلفرد مادلونگ» با حضور مالک شجاعی رئیس مرکز و سعید طاووسیمسرور عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی روز سهشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سالن ادب برگزار شد.
شجاعیدر آغاز جلسه به کتاب «مسئله تقصیر» کارل یاسپرس اشاره کرد و گفت: یاسپرس میگوید ما انواع گناه و تقصیر داریم، گناه سیاسی، اخلاقی و مابعدالطبیعی؛ و اگر دیدید که ظلمی میشود و شما سکوت کردهاید شما هم گناهآلود هستید چرا که رضا دادید در محضر خداوند ظلمی صورت بگیرد. یک زمانی از تقصیر آلمانی صحبت میشد امروز اما مسئله، تقصیر همه ماست. یاسپرس در نامهای که به هایدگر مینویسد به این موضوع اشاره میکند که صحبت کردن از وجدان، برای بعضیها خوشایند نیست. در هر صورت امیدواریم خداوند ما را به خاطر گناهان سیاسی و اخلاقی و مابعدالطبیعی ببخشد.
او ضمن اشاره به سومین روز شهادت حضرت زهرا (س) به این موضوع پرداخت که باید در سیره ائمه مطالعات بیشتری صورت بگیرد. شجاعی گفت: جلساتی که درباره شیعهشناسان غربی و آثارشان و در مسیر بررسی کارنامه شیعهپژوهی غربیان به ویژه مادلونگ برگزار شده است، از این جهت اهمیت دارد که سعی شده در مسیر دغدغه شورای پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برنامه راهبردی ارائه شود که همه پژوهشکدهها نیز ذیل این برنامه باید فعالیتهای خود را از جمله تالیف، ترجمه، آموزش و پژوهش، تربیت دانشجو و … سازماندهی کنند.
او به فعالیت مرکز تحقیقات امام علی (ع) از سال ۱۳۷۹ تا کنون اشاره کرد و گفت: در این مرکز سعی شده در کنار کار گذشتگان، فصل جدیدی با مشورت اساتید در مناسبات سیرهپژوهی و علوم انسانی، محور اصلی برنامه راهبردی مرکز باشد. ما در پژوهشگاه علوم انسانی نیز این انتظار را داریم که در مابحث سیرهپژوهی دیالوگ و گفتگوهایی روشمند شکل بگیرد.
شجاعی در نقد خلاء گفتگو میان مطالعات سیرهپژوهی و علوم آکادمیک، بیان کرد: آنچه در کشور ما اتفاق میافتد علاوه بر توسعه کمی مطالعات سیرهپژوهی، این موضوع است که انگار این مطالعات دارد یک مسیری را جلو میرود و آکادمی علوم انسانی مسیری دیگر دارد. کمتر در کنار هم گفتگو کردهاند. متاسفانه کسانی هستند که بیش از ۳۰ سال مطالعات تاریخی دارند اما مبانی اساسی روششناسی را نمیشناسند. با این حال، درباره مادلونگ خوشبختانه در زبان فارسی پایاننامههای خوبی کار شده است؛ کارهایی بسیار خواندنی. شجاعی در ادامه ضمن اشاره به کتاب «جانشینی حضرت محمد (ص) پژوهشی پیرامون خلافت نخستین»، این کتاب را به علاقمندان به سیرهپژوهی به عنوان یک منبع مطالعاتی مفید معرفی کرد.طاووسیمسرور دیگر سخنران این نشست ضمن اشاره به اینکه درباره مادلونگ میشود از منظرهای مختلفی سخن گفت، به نشریه «باور» اشاره کرد که در شماره آخرش، به صورت اختصاصی مقالاتی را درباره مادلونگ منتشر کرده است. او به ماجرای برگزاری بزرگداشتی درباره مادلونگ اشاره کرد و گفت: متاسفانه به این دلیل که گفته شده بود اشکالاتی به او وارد است، بزرگداشت برگزار نشد و در چاپ کتابی با مقالات او نیز موانعی پدید آمد و چند مقاله در رد آراء و نظریات او در کتاب گنجانده شد که بیشتر از بزرگداشت، به نظر میرسد طعنهداشت او بود.طاووسیمسرور با اشاره به اینکه در بسیاری از منابع اهل سنت، روشهای غلط فراوانی برای تحلیل تاریخ وجود دارد به این نکته پرداخت که مادلونگ اینچنین نبود و بسیار دقیق و روشمند به سیرهپژوهی میپرداخت. او به این مسئله پرداخت که در بررسی آثار و نظرات مادلونگ، نه باید با طعنه سخن گفت و نه باید او را خورشید عالمتاب دانست بلکه باید روشمند و دقیق درباره او مطالعه کرد. طاووسی مسرور گفت: جا دارد علاوه بر کارهایی که تا امروز درباره مادلونگ صورت گرفته رسالههای دکترای جدی نیز درباره او و روششناسیاش نوشته شود.
او ادامه داد: من عنوان «برگ زرین» را برای مادلونگ انتخاب میکنم. مطالعات او بزرگترین مطالعات شیعهپژوهی در غرب و یک نقطه عطف و یک سرفصل در مطالعات شیعهپژوهی غربی است. رابرت گلیو از مادلونگ به عنوان پدر مطالعه شیعهشناسی نوین تعبیر کرده است. ما وقتی به سابقه شیعهپژوهی در غرب اشاره میکنیم به تفاوت کار مادلونگ با دیگران پی میبریم. نکته دیگر این است که توجه مادلونگ به مطالعه شیعه اعم از زیدی و اسماعیلی و امامی تحت تاثیر انقلاب اسلامی نبوده است و از سالها قبل ایشان در این زمینه مطالعه داشته است. با این حال یکی از اصلیترین دلایلی که مادلونگ مطالعات شیعهپژوهی را آغاز میکند شروع همکاریاش با سفارت آلمان در بغداد است.طاووسیمسرور به صورت خلاصه به زندگی مادلونگ پرداخت و گفت: او در سال ۱۹۳۰، دقیقتر بگوییم ۵ دی ۱۳۰۹ در اشتوتگارت به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۷ به آمریکا رفت و سپس در سال ۱۹۵۱ به مصر رفت و در قاهره مشغول به تحصیل شد. در سال ۱۹۵۳ لیسانس ادب و تاریخ اسلام از مصر میگیرد و در سال ۱۹۵۷ از دانشگاه هامبورگ دکترایش را دریافت میکند. در سال ۱۹۵۸ وابسته فرهنگی سفارت آلمان در بغداد میشود و در سال ۱۹۶۰ به همکاری با سفارت، پایان میدهد. بدون شک حضور در مصر و بغداد در فعالیتهای اسلامشناسی و شیعهپژوهی او موثر بوده است. او در دانشگاههای تگزاس، شیکاگو و آکسفورد تدریس کرده است. سال ۱۹۸۸ نیز بازنشست شده است اما همکاریاش را با مراکز علمی ادامه داده و حتی با مرکز دایرهالمعارف ایران نیز دیدار کرده است. آخرین حضور او در ایران در کنگره «نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی» در سال ۲۰۱۷ بوده است. مادلونگ به دعوت آیتالله مکارم در این کنگره حضور پیدا میکند.او اضافه کرد: آثار شیعهپژوهی مادلونگ بسیار متنوع است. او در حوزه غیر از شیعیان امامی نیز کارهای جدیای داشته است. او ویراستار ترجمه انگلیسی تفسیر طبری بوده و در حوزه مطالعات زیدی یکی از شحصیتهای برجسته جهان در زیدیپژوهی به شمار میرود. برخی به آثار او این اشکال را وارد میکنند که مثلاً فلان نوشته او با فلان عقیده کلامی شیعه جور در نمیآید؛ اصلاً قرار نیست جور در بیاید. ما باید مادلونگ را در کانتکس خودش و به عنوان متفکر غربی و بر اساس مستندات تاریخی مورد بررسی قرار دهیم و اگر نقدی هم داریم در همان چارچوب، ارائه دهیم.طاووسیمسرور به مستشرقان پیشامادلونگ اشاره کرد و گفت: مادلونگ به حدیث به مثابه یک گزارش تاریخی نگاه میکند در حالی که مستشرقان پیشامادلونگ، حدیث را کنار گذاشته بودند و میگفتند حدیث قابل استناد نیست. مسئله دیگر مواجهه مادلونگ با قرآن است. او به قرآن به مثابه یک سند نگاه میکند؛ به عنوان قدیمیترین متن اسلامی. مادلونگ میگوید حتی ترتیب و چینش قرآن و تقسیمبندی آیات نیز موضوعیت دارد. در حالی که مستشرقان، آیهای از یک سوره را در کنار آیهای از سورهای دیگر میگذاشتند و نتیجه سومی میگرفتند و دخل و تصرف در آیات را جایز میشمردند برای اینکه برداشت خودشان را به کرسی بنشانند. اما مادلونگ اینطور نیست.طاووسیمسرور به این نکته پرداخت که مادلونگ، برای اثبات خلافت حضرت علی (ع) به آیه «یا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أنْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّک» اشاره نمیکند، یا به آیه «أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ» نمیپردازد با اینکه همه ما شیعیان برای خلافت حضرت علی (ع) به چنین آیاتی رجوع میکنیم. مادلونگ به مجموعهای از آیاتی که درباره مسئله خاندان پیامبران بوده که در قرآن فراوان آمده اشاره میکند.طاووسیمسرور گفت: هیچ نبیای دوست نداشته بچه نداشته باشد و هیچ موردی نبوده که جانشین نبی غیر از اهلش بوده باشد. مادلونگ حتی به دعای حضرت زکریا نیز اشاره میکند و میپرسد به نظر شما چرا قرآن در این حجم، به جانشینی انبیاء توجه داشته است؟ غیر از این است که حضرت محمد (ص) نیز خودش را نبی معرفی کرده و خواسته تا به طور غیرمستقیم از طریق آیات قرآن بگوید که جانشینی من هم باید از اهل من باشد؟ طاووسیمسرور به این موضوع پرداخت که نه در قدیم و نه حالا کسی چنین برداشتی که مادلونگ از مجموعه آیات جانشینی پیامبران داشته، ارائه نکرده است.در پایانطاووسیمسرور ضمن اشاره به این نکته که تاکنون هیچ کس چنین برداشتی که مادلونگ از مجموعه آیات جانشینی پیامبران ارائه کرده، نداشته است بر لزوم انجام تحقیقات و پایان نامه هایی در خصوص ایشان و روشش تأکید کرد.
نظر شما :