هماندیشی بینالمللی تحول مفاهیم حقوق بشر برگزار شد
به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و گروه حقوق بشر دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی و فصلنامه مطالعات بینالمللی (ISJ) و مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد (UNIC)همایش«هماندیشی بینالمللی تحول مفاهیم حقوق بشر» به مناسبت روزهای جهانی حقوق بشر و همبستگی بشر که مقارن با میلاد رسول اکرم (ص) و روز اخلاق و مهرورزی شد، دهم اسفندماه 1393 در محل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد .
در این برنامه یک روزه مباحث مربوط به تحول مفاهیم حقوق بشری، جایگاه سازمان ملل متحد در نوآوری واژگان حقوق بشری، کنوانسیونهای بین المللی حقوق بشر، گونه نوین جهان شمولیهای حقوق بشری، نظامهای ملی حقوقی و حقوق بشر جهانی و محاکم حقوق بشری مورد بررسی علمی قرار گرفت .
پس از خیر مقدم دکتر اشرف بروجردی، معاون فرهنگی اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و تاکید بر برگزاری چنین نشستهایی، دکتر رضا اسلامی استاد دانشگاه شهید بهشتی و دبیر علمی همایش نیز به بررسی موضوع حق تعیین سرنوشت و نسبت آن با حقوق بشر پرداخت و گفت: هر ملتی حق دارد که سرنوشت خود را تعیین کند.
وی افزود: در حال حاضر کشورهای مستعمره نداریم. لذ این مفهوم را در حال حاضر باید باز تعریف کرد. کشورهایی هستند که در ظاهر مستقل هستند ولی سرنوشت سیاسی خود را نمی توانند مستقل رقم بزنند لذا از این حیث مستقل نیستند.
وی تأکید کرد: اگر در کشوری آزادی برای افراد وجود نداشته باشد آن کشور نیز مستقل نیست و مبتنی بر اراده مردم خود نیست. اگر کشوری رشد و توسعه اقتصادی نداشته باشد در واقع مستقل نیست. اگر مردم در ثروت اقتصادی کشورشان سهیم نباشند از حق تعیین سرنوشت خود بهره نبرده اند.
این استاد حقوق بشر تصریح کرد: افراد اگر نتوانند حق داشتن دموکراسی یا خواستن آن را داشته باشند حق تعیین سرنوشت را نیز ندارند. حق تعیین سرنوشت یک حق روزمره است. به این معنا که هر زمانی ملتی حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند. باید سازوکارهایی باشد که افراد به صورت مدنی و شهروندی این حق را در هر زمان مطالبه کنند.
دکتر محمد شریف استاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این همایش به بررسی موضوع «جهانی شدن حقوق بشر و پیوند تابعیت» پرداخت و گفت: رابطه تابعیت در نظام های حقوقی داخلی تعریف می شود. با این حال معاهده ۱۶۹۱ در خصوص الزام دولت ها به تلاش جهت کاستن از آمار اشخاص بی تابعیت که در سال ۱۷۸۱ به اجرا گذاشته شد، آن را با نظم عمومی بینالمللی و ماده ۵۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده (۳) ۴۲ پیمان نامه حقوق مدنی و سیاسی با درج آ در زمره حقهای بشری، این پیوند را با نظم عمومی جهانی مرتبط میسازد.
وی تأکید کرد: توجه سازمان دیدهبان حقوق بشر به وضعیت تابعیت در کشورهای مختلف و گزارش سال 1996 این سازمان در مورد تابعیت اقلیت ملی کرد در سوریه که ضمن آن تعداد کردهایی که تمام عمر خود را در این کشور زندگی کرده اند و تابعیت هیچ کشوری را ندارند حدود 200000 نفر تخمین زد، نشان از خروج تدریجی تعریف رابطه تابعیت از مدار اراده قوای مقننه داخلی دارد. بدین معنا که فرآیند جهانی شدن حقوق بشر به ناگزیر قواعد حقوقی پیوند تابعیت را تحت تاثیر قرار میدهد و آثار آن مانند سایر قواعد راجع به حقهای بشری بر دولتها بار میشود.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: همچنین، فرایند گذار از نظم عمومی بینالمللی دولت محور به نظم عمومی جهان بشر محور، نه تنها اوصاف حقوقی رابطه تابعیت، بلکه رکن معنوی آن که بین تبعه و دولت متبوع ایجاد میشود و موجد رابطه تابعیت مبتنی بر خون میشود را نیز متاثر میسازد.
وی افزود: این رکن در کشورهای تکملیتی همراه با جهانی شدن حقوق بشر به زوال میگراید و در کشورهای چند ملیتی در وهله نخست از دولت منفک و به جمعیتهای ملی متمایل میشود.
حجتالاسلام بهمن اکبری، عضو شورای علمی کمیسیون حقوق بشر اسلامی، در این همایش گفت: انسان در واقعیت عینی خود دارای جنبههای عقلانی شناختی (بینشی)، عاطفی اخلاقی (گرایشی) و رفتاری عملی (کنشی) است که هر کدام از این ابعاد میتوانند منشاء اصل یا اصول زندگی در ساحت جمعی یا فردی باشند. هر اصل باید و نبایدی است که حداقل از یک خصوصیت طبیعی آدمی سرچشمه میگیرد.
وی افزود: در باب چیستی تعامل مدارا محور، بایسته است بدانیم تعامل همزاد بشر است و ما چون انسانیم، به تعامل نیاز داریم. لذا برای ارزیابی رشد یک جامعه باید به مقدار گفت و شنود آن جامعه با جوامع دیگر نگاه کنیم؛ به میزان رشد منحنی گفت و شنود میزان رشد و بلوغ جوامع انسانی شناخته میشود و در باب چگونگی تعامل بدانیم که برای تعامل سه مرحله وجود دارد، نخست: تعارف (شناخت)، دوم: تفاهم (فهم مشترک) و در نهایت: وصول به تعامل سازنده با فرهنگ دیگر جوامع و ملل.
وی تصریح کرد: فهم و تفسیر جهان معاصر نیز در طراحی الزامات تعامل میان فرهنگی بسیار موثر است؛ در نگاهی افراطی می توان جهان معاصر را جهان جنگ و ستیز دید؛ در این تفسیر از جهان، تعامل یعنی ایجاد موازنه قدرت، یا جنگی نامتقارن و نابرابر. از سوی دیگر؛ در رویکرد الهیاتی مدارا محور، جهان را میتوان جهانی سراسر از رقابت و یا مسابقه تصور کرد در این نگاه، فرهنگها نه در تعارض که در مسابقه (تنافس) با یکدیگرند. قدرت برتر، قدرت و جاذبه مفهومی و عقلانی است. در ادبیات الهی و اسلامی تنافس در خوبی و نیکی امری شایسته و عموم بشری است. درحالیکه تنافس در بدی و شر امری ناشایسته است: «فلا تنافسوا فی عز الدنیا و فخرها» برای عزتها و جاه و جلال ظاهری و نام و نشان گذرا با یکدیگر تنافس نکنید، حسادت نورزید رقابت نکنید. در آیات پایانی سوره مطففین بعد از ذکر اوصاف شراب طهور بهشتی، می خوایم: «و در این (نعمتهای بهشتی) راغبان باید بر یکدیگر پیشی گیرند».
عضو شورای علمی کمیسیون حقوق بشر اسلامی در ادامه یادآور شد: از این رو، با نظرداشت نظام فلسفی- کلامی، تربیتی- اخلاقی و فقهی – حقوقی اسلام نخستین پرسش این است که گستره مفهومی و مصداقی «تسامح و مدارا» چیست؟ تسامح و مدارا در عرصه نظر با آزاداندیشی در عرصه عمل با تحمل دیگری و در مقام داوری با عدالت و انصاف و برخورد کریمانه ظهور میکند.
اکبری در ادامه تأکید کرد: عنوان فراگیری که پیامبر اسلام (ص) برای دین خود به کار برده، طریقت فطری سهلگیر و مسامحت گزار است. این نامگذاری حاکی از آن است که چنین روحی در سرتاسر کالبد دین اسلام حضور دارد. تسامح را میتوان در مقررات فقهی و حقوقی اسلام نیز به صراحت دید.
رایزن سابق فرهنگی ایران در تانزانیا در ادامه تصریح کرد: تسامح را میتوان به حرکتی جهتدار و در عین حال ملایم در برخورد با جهتهای مغایر تعریف کرد. مهمترین مبنای هستی شناختی این شیوه آن است که «رحمت» در هستی اصالت دارد و خداوند آدمیان را برای «رحمت» آفریده است. در مبنای ارزششناختی، این نکته قابل ذکر است که شیوه مدارا و تسامح، از زیبایی و شکوه ویژهای برخوردار است و از زشتیها و نفرتبرانگیزیهای تصلب سختگیرانه و نیز بیمبالاتی سهلانگارانه به دور است. از این رو، پیامبر در رویارویی با مخالفان، به زیبایی به چالش برمیخواست و به هنگامی که سخن با آنان به جایی نمیرسید، به زیبایی از آنان فاصله میگرفت و به هنگام تنهایی و در قلب خویش، با خیال آنان نیز تسامح میورزید و از آنان به زیبایی درمیگذشت.
این پژوهشگر در ادامه افزود: در موضوع «الزامات تعامل بینا فرهنگی» باید فضای شناخت و تعارف را برای تعامل به وجود آوریم و اگر احساس کنیم که میخواهند بر ما مسلط شوند، نمیتوانیم طرف مقابل را درک کنیم. تسامح و مدارای حکمتبنیان راه برونشد از فضای سرد جهان فرهنگی است. تسامح در سه ساحت؛ تسامح در رفتار، تسامح در عواطف و تسامح در اندیشه متصور است ما تنها تسامح در ساحت اندیشه را نفی میکنیم.
وی یادآور شد: در مطالعهای با «رویکرد آیندهپژوهانه به تعامل بینا فرهنگی» در جهان فرهنگی معاصر درمییابیم که انزوا و کنج عزلت گزیدن فرهنگی، انحطاط فرهنگی و خارج شدن از عرصه حیات جمعی جهانی را در پی خواهد داشت. بنابراین، نقشآفرینی دیدگاههای معرفتی الهیاتی از اهمیت برخوردار است. دیدگاههایی که بتواند توسعه روابط بینا فرهنگی را در عرصه بینالملل بر مبنای دوستی و مدارا همزمان با منع تخاصم و تهاجم نهادینه سازد.
اکبری در پایان تأکید کرد: در این زمینه آینده جهان مسئله مهمی است. همچنان که «جوزف نای» در کتاب «آینده قدرت» میگوید: آینده با دو رویکرد انتقال قدرت از غرب به شرق و انتقال از دولتها به سمت سازمانهای مردمنهاد توضیح مییابد. بر این اساس، در آینده نه چندان دور شاهد کاهش قدرت حکومتها و افزایش نقش مردم و انتقال قدرت به شرق هستیم. در چنین فضایی بزرگترین رسالت متفکران و مصلحان گسترش اندیشه مدارا برای تامین صلح جهانی است.
دکتر مهدی ذاکریان استاد روابط بینالملل دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات در این همایش به بررسی موضوع «تحل مفهوم امنیت ملی در پرتو تحولات بینالمللی حقوق بشر» پرداخت و گفت: در طی سه تحولی که در نظام بینالملل اتفاق افتاده بسیاری از مفاهیم دچار تحول شده است.
وی افزود: یکی از مفاهیمی که تحت تاثیر حقوق بشر قرار گرفته است امنیت ملی است. به صورت کلاسیک امنیت در پیوند با حفظ دولت-ملت تعریف میشد و حقوق بشر مفهوم دولت-ملت را تحت تاثیر قرار داده و لذا دچار تغییر شده است.
وی تصریح کرد: آزادی بیان شهروندان یک کشور و پس از آن، حق انتخاب حاکمان سیاسی و سپس حق تعیین سرنوشت سیاسی آن کشور از جمله حقوق بشر به شمار میروند. یعنی اگر حاکمان سیاسی مسیری را انتخاب کنند که شهروندان آن کشور آن را نخواهند، آن مسیر انتخابی زیر سوال میرود.
مدیر مسئول فصلنامه مطالعات بینالمللی در ادامه افزود: حقوق بشر یکی از عناصر منافع ملی است نه اینکه با آن تناقض داشته باشد. بدون حقوق بشر نه رفاه ملی و نه سایر عناصر منافع ملی تحقق پیدا نخواهد کرد.
ذاکریان در ادامه با اشاره به گزارش دورهای آمریکا موسوم به UPR (گزارش دوره ای جهانی) به شورای حقوق بشر اعلام کرده است که بازجوییهایی که برای مقابله با تروریسم توسط این دولت صورت گرفته درست و صحیح نبوده است. این موضوع نشان میدهد که حتی دولت آمریکا در مفهوم امنیت ملی دچار تغییر شده است.
در ادامه این نشست دکتر «لوسیانا ذاکرا» استاد دانشگاه قطر به بررسی حق شرکت در انتخابات در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس پرداخت و گفت: اعلامیه جهانی حقوق بشر از حق شرکت در انتخابات به عنوان یکی از حقوق بشر یاد کرده است.
وی افزود: در ماده 21 این اعلامیه آمده است هر شخصی حق شرکت در حکومت (دولت) کشورش را به صورت آزادانه دارد چه به صورت مستقیم و چه در قالب کاندیدا.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در منطقه خاورمیانه و بهویژه در پادشاهیهای عضو شورای همکاری خلیج فارس این پادشاهیها مایل نیستند که چنین حقی را برای مردم خود به رسمیت بشناسند.
نظر شما :