دکتر آیینه وند: امام موسی صدر از پتانسیل ادیان برای نجات انسانیت بهره می گرفت
به گزارش خبرآنلاین، دکتر صادق آیینه وند، استاد تاریخ اسلام و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت و گو با موسسه امام موسی صدر از ضرورت «گفتوگو» در شرایط امروز و سیره عملی امام موسی صدر سخن گفته است که متن آن را در ادامه میخوانید.
نام امام موسی صدر با وحدت ادیان و تعامل با انسانها گره خورده است، چه اندیشهای در ایشان وجود داشت که به این شکل نمود پیدا کرده است؟
امام موسی صدر به چیزی در دهه ۴۰ و ۵۰ رسیده بود که جامعه اسلامی امروز به آن رسیده است. ایشان معتقد بود ما دین را در دو بستر یا ساحت باید نگاه کنیم، یکی ساحت انسانی و دیگری ساحت درون دینی. معتقد بود نگاه همه ادیان انسانی است، مبدا و معادشان یکی است و در یک مسیر حرکت میکنند. بنابراین یک مسلمان با یک یهودی و مسیحی میتوانند با هم بیاندیشند و حرف بزنند و این اشاره به همان آیه شریفه دارد کهای اهل کتاب بیایید درباره نقطهای که همه در آن مشترک هستیم صحبت کنیم، اینکه به جز خدای تعالی معبودی را نمیپرستیم.
ایشان این شعار را داشت و عملیاتی هم میکرد، به کلیسا میرفت و با مسیحیان لبنان رابطه بسیار خوبی داشت و مسیحیان اعتقاد ویژهای به ایشان داشتند. در همین راستا در بهمن ۱۳۵۳، در سخنرانی که در کلیسا دارد از تروریسم دینی بحث میکند و میگوید که به اسم دین نباید تروریسم را حاکم کرد. معتقد است که دین نگاه انسانی دارد و یک جمله از حضرت مسیح و جمله دیگری از رسول خدا در سخنرانیاش میآورد و از مشترکات و وحدت ادیان میگوید.
در واقع امام موسی صدر، پیشتاز وحدت ادیان بود و به نتیجه رسید که میتوان ادیان را به هم پیوند داد و از پتانسیل آن برای نجات انسانیت استفاده کرد. خود قرآن نیز بر این موضوع تاکید میکند که خدای واحد، قیامت و رستاخیز واحد و کتاب آسمانی که همه را به توحید و عقل میخواند از مشترکات است و چیزهای دیگر نباید زمینه اختلاف درون دینی یا برون دینی را ایجاد کند.
چرا افراد دیگری مانند ایشان عمل نمیکنند یا این مهارت را ندارند؟
اولا ایشان مجتهدی آگاه و پر مطالعه بود. سالها جوامع مختلف را دیده و سفر کرده بود و با اقوام و ادیان و مکاتب مختلف ارتباط داشت. این شخصیت عقلانی میاندیشید و به نکات وحدت آمیز بیشتر توجه داشت تا حاشیههای اختلاف انگیز. این نشان میداد که از زمان خودش جلوتر بود و درک درستی از مسائل داشت.
همین سخنرانی در کلیسا را اگر بررسی کنیم میبینیم ایشان به نکاتی توجه داشت که جامعه بعد از سالها به آن رسیده است. بنابراین این ویژگیها چنین شخصیتی از ایشان ساخته بود که میتوانست وحدت ایجاد کند.
ایشان عملا کار میکرد و نشان میداد که اهل گفتوگو و عقلانیت است. امام صدر تکیهگاه انسانی و توجه انسانی داشت و میگفت: «اعتدال حاصل درک وضعیت دیگران است و باید انسان درد دیگران را درد خود بداند... و این اعتدال ضامن رشد هماهنگ فرد و جامعه است.»
او ۴۰ سال پیش از اعتدال صحبت میکند و باز میگوید: «به انسان باید توجه کنیم، از این رو تلاش ما در لبنان، در عبادتگاهها، دانشگاه و دیگر مراکز صرف صیانت از انسان باشد. همه انسانها با توانمندیهای مختلف در همه مناطق لبنان باید مورد توجه قرار بگیرند.»
این نگاه بلند و پیش از زمان باید الگوی همه ما باشد. ایشان شخصیتی عملی بود که به گفتههایش عمل میکرد، به کرامت انسان توجه داشت و حرکتی را ایجاد کرد که هنوز همه مسلمانان حتی ادیان دیگر از او به نیکی یاد میکنند.
چگونه میتوان از روش ایشان بهره گرفت تا افراد یک جامعه را به گفتوگو ترغیب کرد؟
برای این کار باید وسعت ذهنی و درک بالایی داشت در نتیجه باید نگاه انسانی و نگاه عقلانی را تقویت کنیم و آزادی و آزاد اندیشی را رواج دهیم. ببینیم که همه افراد بشر سوای از رنگ و دین و... قبل از هر چیز انسان هستند و حق حیات دارند و به قول امیرالمومنین علی (ع) یا همنوع هستند یا برادر دینی. یا به قول امام حسین باید آزاد مرد بود یا به دین باور داشت، اینها نشان میدهد که نقاط مشترک را مورد توجه قرار دهیم و مطابق آن گفتوگو و تعامل کنیم.
امام موسی صدر همچنین به آزادی و داشتن فضای مناسب خیلی توجه میکرد و معتقد بود بهانههایی که فرد را از انسانیت دور میکند باید از بین برود. بنابراین باید تعصب نداشته و به جای آن باور درست داشته باشیم، تنش ایجاد نکنیم و از همه مواردی که خدا داده برای رشد انسانیت استفاده کنیم. و در نهایت، همانطور که ایشان بر حفظ کرامت انسان بسیار توجه میکرد، از قدرت و ثروت جامعه برای ایجاد وحدت استفاده کنیم نه اختلاف.
در طول سالها همواره کسانی بودند که با تحقیر و توهین به ادیان الهی خشم و ناراحتی پیروان آنها را برانگیختهاند، مانند حرکتی که اخیرا در فرانسه و با انتشار یک کاریکاتور درباره پیامبر اکرم (ص) اتفاق افتاد، فکر میکنید اگر امام موسی صدر حضور داشت چگونه با این موارد برخورد میکرد؟
کسانی که این قبیل کارها را انجام میدهند، لائیک هستند و اهل دین مسیحی یا یهودی نیستند که آنها هیچ وقت این کار را نمیکنند و پاپ و رهبران کلیسا هم این کارها را محکوم کردهاند. در واقع این حرکتها توسط برخی متعصبان و افراد افراطیها بر ضد دین و ارزشها انجام میشود. اگر امام موسی صدر حضور داشت روح زیبا، تمدن ساز و معنا ساز اسلام و اندیشههای متعالی آن را ترویج میکرد و در عمل نشان میداد که آنها کار درستی نمیکنند. و در این باره دیدار و گفتوگو میکرد به جای اینکه بیشتر تنش ایجاد کند.
در واقع اگر امام موسی صدر بود یا حداقل ۵ نفر شبیه ایشان بودند این حرکتهای افراطی که چهره اسلام را خراب کردهاند نمیتوانستند به این شکل مقابله و دفاع کنند، دفاعی که بدتر از صدهزار حمله است.
نظر شما :