یادداشت دکتر حسینی:چیستی و چگونگی منظومه تولید علم و کرسیهای نظریه پردازی
به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، متن زیر یادداشت اختصاصی سیدحسین حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که درباره «منظومه تولید علم و کرسیهای نظریه پردازی» در اختیار شبستان گذاشته است.
«کلمه الله هی العلیاء (توبه /40)
قال رسول الله (صلّی الله علیه واله): لوکان العلم بالثریا لتناوله رجال من فارس (میزان الحکمه)
برای شکل دادن به "نهضت تولید علم"، منظومه ای بیست گانه می توان ترسیم کرد:
1- انقلاب اسلامی یک حرکت مستمر تاریخی است.
2- آرمان های متعالی انقلاب اسلامی در یک روند تدریجی و زمان مند محقق خواهد شد.
3- پیدایی و پدیداری تمدن آرمانی اسلامی از اهداف بلند انقلاب اسلامی شمرده می شود.
4- انقلاب اسلامی در مسیر برپایی تحقق تمدن نوین اسلامی قرار گرفته است.
5- تحقق تمدن های جهانی وابسته به ظهور مولفه های گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
6- فرهنگ یکی از مهمترین پایه های پیدایش و استواری تمدن ها به حساب می آید.
7- جلوه گری تمدن دینی و اسلامی بدون نقش موثر و اصیل فرهنگ اسلامی ممکن نیست.
8- بدون تغییر و تحول بنیادین در نظام فرهنگی جامعه نمی توان به ایجاد زمینه های تحقق تمدن اسلامی اندیشید.
9- تحول در نظام فرهنگی از طریق تحول در ارکان و جوامع فرهنگی صورت می گیرد.
10- در جامعه کنونی ما حوزه ها و دانشگاه ها از مهمترین ارکان نظام فرهنگی به حساب می آیند.
11- تغییر و تحول ساختاری و بنیادین در حوزه و دانشگاه یک ضرورت ملی و دینی است.
12- این ضرورت، لازمه ضرورت، تغییر نظام فرهنگی متناسب با نیازها و مطالبات آرمان گرای انقلاب اسلامی است.
13- با انجام پاره ای تغییرات صوری و شکلی نمی توان به تحولات عمیق ساختاری و بنیادین دست یافت.
14- تحولات ساختاری و بنیادین در محتوا و ماهیت مجموعه منظم علوم و دانش ،صورت می گیرد.
15- جهت و مسیر تغییر و تحولات علوم، بایستی متناسب با اهداف آرمانی انقلاب اسلامی و تمدن سازی اسلامی، هم سو گردد.
16- دلبستگی صرف به علوم موجود غربی و علوم سنتّی موجود مانع دستیابی به تحولات بنیادین مطلوب خواهد بود.
17- ساختار مِتُدیک دانش های موجود متناسب با نیاز جدید جامعه اسلامی طراحی نشده است.
18- تولید علم و دانش نوین اسلامی در حوزه و دانشگاه در جهت تأمین ضرورت های برآمده از انقلاب اسلامی، یک رسالت دینی ، ملی ، مذهبی و علمی به حساب می آید.
19- نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری ، تلاشی همگانی برای ایجاد زمینه های رویش یک افق روشن است .
20- برای دستیابی به آن افق روشن باید راهکارهای عملیاتی جریان نهضت تولید علم را در نظام فرهنگی جامعه دنبال کرد.
حاصل منظومه بیست گانه فوق این است که امروزه تحقق آرزوی پدیداری "تمدن جهانی اسلامی" وابسته به جریان "نهضت تولید علم" است و البته تلاش جوامع فرهنگی جامعه اسلامی برای بنیاد نوین علوم و دانش هایی که توانایی هماهنگی با آرمان های دینی را داشته و زمینه های مِتُدیک و فن آوری ظهور تمدن اسلامی را در سرتاسر جهان فراهم سازد.
این امر اگر چه بسیار پیچیده بس مشکل و طاقت فرسا است اما شدنی است.
اما جریان نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری در حوزه و دانشگاه ها محتاج زمینه های عملیاتی و اجرایی گوناگونی است تا به تدریج دامنه های این خیزش علمی، همه جایی و فراگیر شود و آفتاب بلند آن تمامی بدنه های جوامع فرهنگی را در برگیرد.
ایجاد کرسی های نظریه پردازی یکی از آن راهکارهاست که هم طالب است و هم مطلوب. چرا که از سویی زمینه های یک جنبش فراگیر علمی را فرهم می سازد و از جانب دیگر خود، بخشی از اهداف نهضت تولید علم را در نقد نظریه های علمی و بازسازی و ابداع تئوری های علمی تأمین خواهد کرد. کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی به گونه منطقی بایستی دو امکان و ظرفیت را در حوزه ها و دانشگاه ها فراهم سازند؛ از طرفی بتوان با آزادی علمی شایسته به نقد علمی نظریه های موجود در حوزه های گوناگون پرداخت اعم از علوم انسانی، علوم ریاضی و علوم تجربی و از سوی دیگر زمینه و وسعت نظر برای ارائه دیدگاه های نو و جدید در تمامی قلمرو علوم پدید آید. این دو بایسته، لازمه پدیداری و نیز استواری پایه های جنبش تولید علم است چرا که در تولید دانش جدید از یک طرف باید نگاهی به وضعیت موجود انداخت و از طرف دیگر باید به ترسیم افق مطلوب روی آورد؛ یعنی "نقد همراه با "طرح" .
این امر با ایجاد و تأسیس کرسی های نظریه پردازی در سطح گسترده در حوزه ها و دانشگاه های کشور نه تنها ممکن است که یک ضرورت می باشد. اگرچه در کنار این ضرورت از موارد دیگری هم می توان یاد کرد مانند : زمینه سازی برای ایجاد خیزش های علمی – اجتماعی گوناگون در سطوح استادان حوزه و دانشگاه، دانشجویان، طلاب و سایر اقشار فرهنگی جامعه و نیز پیگیری تحولات مهم ساختاری درسازمان تشکیلاتی وزارت علوم و تحقیقات در ابعاد پژوهشی، آموزشی و فرهنگی و نیز ضرورت تحولات ساختاری در مدیریت حوزه های علمیه در جهت ضرورت های جدید و یا حتی دقت و حساسیت در انتصاب روسا و مدیران دانشگاه ها و حوزه های علمیه براساس نگاه تحول گرا.»
نظر شما :