گزارش بیست و پنجمین نشست نظام سیاسی اسلام
پژوهشکده نظریه پردازی سیاسی و روابط بینالملل، بیست و پنجمین جلسه از سلسله نشستهای نظام سیاسی اسلام را در 30 دی ماه 93 برگزار کرد. موضوع این نشست ادامه مبحث «ملیت» بود. ابتدا یکی از اساتید نقد خود را بر دیدگاهی که در جلسه قبل مطرح شده بود، بیان کرد. به عقیده وی، «ملیت» مفهومی برای تفکیک گروههای انسانی است. وقتی گروههای انسانی گفته میشود؛ مراد فرد نیست. اگر هم مفهوم ملیت بر فرد اطلاق شود، از باب مجاز است. هر گروه انسانی نوعی اجتماع است و حکومت ملازم با اجتماع است. بنابر این، سیاست و حکومت ملازم با گروه انسانی است. بر این اساس، پذیرفتنی نیست که مفهوم ملیت را امری جدید بدانیم. در گذشته هم این مفهوم برقرار بوده است. تفاوت در رویکرد دنیوی یا معنوی است. ملیت درگذشته درقالب آموزههای دینی معنا شده بود. ولی امروزه ازآن تعبیر دنیوی می شود.
در ادامه دیدگاه دیگری مطرح شد که تفسیر قدسی ملیت و ملیگرایی و ناسیونالیسم از جهاتی همخوانی دارند و اساساً با ملیگرایی است که مفهوم ملیت شکل میگیرد، ملیت همین ملیگرایی است. ملیت برای تفکیک حکومتها و جوامع نبوده است. ملی گرایی، وقتی بهوجود میآید که مردم حکومت را از جهت عمل به قانون مورد سؤال قرار میدهند. حکومتها در گذشته از طریق زور روی کار میآمدند. اما این امر، امروزه مبتنی بر قانون و قرار داد است. موضوع بحث ما همین است و مشکل در تفکیک گروههای انسانی نیست.
اسلام خود عامل پدید آمدن برخی از مفاهیم جدید است و از جمله نظام ملی هم از اسلام استخراج میشود. مسلمان بودن موجب حس ملی و مشارکت در قرارداد اجتماعی میشود. اسلام در عین حالی که مکتب هدایت معنوی انسانهاست، مکتب قدرت نیز هست و قدرت قانونی را کارسازی میکند. این قدرت قانونی است که مبنایی برای شکلگیری ملیتها میشود و ملیگرایی هم عبارت از طلب همین قدرت قانونی است. اسلام به نوبه خود، قانون اساسی بهوجود میآورد که مسیر قانونی اعمال قدرت و چرخش آن را معین میکند و وجود قانون اساسی، نماد ملیت است.
نظر شما :