گزارش نوزدهمین نشست «نظام سیاسی اسلام»
نوزدهمین جلسه از سلسله نشستهای «نظام سیاسی اسلام» در تاریخ 27 آبان 93 با حضور اساتید و کارشناسان در دفتر پژوهشکده نظریه پردازی سیاسی و روابط بینالمللی برگزار شد. در این نشست، بحث« اصل عزّت در سیاست خارجی» پی گرفته شد. در ادمه بحث گذشته بیان شد که مفاهیم عزّت و حکمت قرابت دارند. حکمت نوعی تدبیر و خردمندی و محاسبه عقلانی است و به همراه اصل مصلحت مبنایی برای تصمیمگیری است ولی عزّت در واقع هدف است. عزّت اساساً بنیان دینی دارد ومنبع اصلی عزّت بخشی خود خداوند است و به دست آوردن آن هم در گرو تبعیت از خداوند است. معادل عزّت را غرور ملی نیز گفتهاند که به شکل ناسیونالیسم مطرح است. ناسیونالیسم محدود به مرزها است ولی عزّت امر اعتقادی و فرامرزی است. عزّت به معنای تکبّر ورزی و تحقیر دیگران نیست. عزّت، سربلندی همراه با عدم تحقیر دیگران است. گاهی مانند قضیه هستهای تصور میشود که اصل عزّت با اصل مصلحت در سیاست خارجی تعارض پیدا میکند. لذا اینکه اولویت با کدام است اهمیت پیدا میکند.
در ادامه مطرح شد که عزّت از آن خداوند است، چنانکه شیطان در عزم بر گمراه کردن بندگان به عزّت خداوند سوگند یاد میکند. طرح مفهوم عزت در سیاست خارجی از ابتکارات انقلاب اسلامی است و ترجمه عزّت در مفهوم غیر دینی آن، سربلندی تؤام با سلطهگری و تحقیر و غیریت سازی است. درباره نسبت این سه اصل با هم میتوان گفت که حکمت اصل رئیسه است. زیرا تنظیم کننده رابطه دو اصل عزّت و مصلحت است. در روش هم به اعتدال توصیه شده است که با این روش، رعایت سه اصل حکمت، عزت و مصلحت شود.
درباره مفهوم عزّت، دیدگاه دیگری هم طرح شد مبنی بر آنکه مفهوم عزّت عام است و اختصاص به نگاه دینی ندارد. برای مثال اهانت به پرچم ملی از نگاه عرفی پایمال شدن عزّت ملی تلقی میشود و عزّت یک مفهوم عینی است. البته نگاه دینی، نسبت این سه اصل در سیاست خارجی را عمیقتر میسازد. یعنی نگاه دینی باعث می شود که با موضوعات و مسائل مبتلابه، روان تر برخورد شود.
نظر شما :