معرفی کتاب غرائب القرآن و رغائب الفرقان (تفسیر نیشابوری)

۲۴ شهریور ۱۳۹۳ | ۱۳:۲۶ کد : ۸۱۵۰ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۳۲۱۴
معرفی کتاب غرائب القرآن و رغائب الفرقان (تفسیر نیشابوری)

درآمدی دربارهٔ تفسیر آماری

دکتر ابراهیم دیباجی: یکی از مجموعه‌های سودمند کتابخانه مرکزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مجموعه ه­ای است که در آن تفسیر طبری و تفسیر نیشابوری به سال ۱۳۰۶ هجری قمری در مطبعه حلبی مصر در ۱۶ جلد به چاپ رسیده است: تفسیر طبری در متن و تفسیر نیشابوری در حاشیه است.


تفسیر طبری، به اعتبار شهرت مؤلف در تفسیر و تاریخ و علوم و فنون، دیگر نیاز چندانی به معرفی ندارد، ولیکن تفسیر نیشابوری در شهرت هم‌پایه تفسیر طبری نبوده و شاید برخی از مشتاقان تفاسیر قرآن کریم از آن آگاهی کاملی ندارند. ازآنجاکه این تفسیر دارای ویژگی­هایی است که به آن‌ها کمتر توجه شده، مناسب می‌نماید شماری از آن ویژگی­ها تبیین و توضیح شود، بدین رو، نخست گزارش کوتاهی دربارهٔ مؤلف و چگونگی نگارش تفسیرش یاد می­کنیم و پس از آن نمونه‌هایی از ویژگی‌های تفسیر را نشان می‌دهیم.

مؤلف؛ نظام‌الدین اعرج نیشابوری است. نظام‌الدین، حسن بن محمد بن حسین معروف به «نظام‌الدین اعرج نیشابوری» از ریاضیدانان و منجمان و ادیبان و مفسران و عارفانی است که با داشتن آثاری معتبر و مهم و آگاهی به علوم و فنون گوناگون، زندگینامه او به‌خوبی روشن نشده و در منبع­های تاریخی و تذکره­ها و زندگینامه­ها، گزارش روشنی درباره او نگارش نیافته است؛ حاجی خلیفه در شناساندن آثار او، از تاریخ تولد و درگذشت او یادی نکرده است. ابن یوسف شیرازی در پانوشت شماره یک صفحه ۳۵۰ جلد دوم «فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار جدید» (شهید مطهری)، نوشته: زندگینامه او را تنها کتاب «روضات» خوانساری آورده و در همین صفحه یاد کرده که نظام اعرج از شاگردان قطب‌الدین شیرازی (محمود بن مسعود، متوفی ۷۱۱ هـ‌ق) بوده و به دستور او کتاب تفسیر التحریر را که حاشیه بر تحریر مجسطی نصیرالدین توسی است، ساخته‌وپرداخته است. ابن یوسف افزوده: نظام‌الدین تفسیر غرائب القرآن را که مشهور به تفسیر نیشابوری و از مشاهیر تفاسیر است به سال ۷۲۸ تألیف کرده و به سال ۷۱۱ هجری کتاب توضیح التذکره را در شرح تذکره خواجه نصیر نگارش داده است. مؤلف «روضات» نوشته که نظام‌الدین کتابی به نام لب التأویل نظیر تأویلات عبدالرزاق کاشانی و رساله­ای در علم حساب و کتابی در وقوف قرآن، نظیر «وقوف سجاوندی» نیز تألیف کرده است.

ابن یوسف بیان می­کند بنا بر تاریخ­های یاد شده، نظام‌الدین اعرج از دانشمندان قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری بوده و اینکه مؤلف روضات او را از دانشمندان آغاز سده نهم هجری و معاصر میر سید شریف و جلال‌الدین دوانی دانسته، از حقیقت به دور است؛ و به‌طوری‌که در آخر جلد سوم تفسیر غرائب القرآن خود تصریح کرده، وی به سال ۷۲۸ هجری تألیف آن را به انجام رسانده و اینکه روضات تألیف آن را به سال ۸۵۰ هجری یاد نموده با تاریخ­های پیشین مناسبت ندارد. آنچه ابن یوسف آورده با تاریخ درگذشت او به سال ۹۰۰ هجری که در اعلام فرهنگ معین، ج ۲، ص ۲۱۲۹، آمده، درست نیاید، زیرا از زمان شاگردی او در خدمت قطب شیرازی درگذشته ۷۱۱ هجری و درگذشت نظام به سال ۹۰۰ هجری نزدیک به دو سده طول کشیده و دو سده عمر برای آدمیان در آن روزگاران به‌ندرت گزارش شده است!

شماری دیگر از آثار مؤلف عبارت است از: شرح شافیه ابن حاجب معروف به شرح نظام و شرحی بر کتاب‌های زیج (معین، همان).

تفسیر نیشابوری

حاجی خلیفه در توصیف تفسیر نیشابوری آورده: مؤلف خود دربارهٔ سبک و شیوه نگارش این تفسیر گزارشی در آغاز و انجام آن آورده است (کشف الظنون، ج ۲، ص ۱۴۹-۱۵۰)

گزیده‌ای از گزارش مؤلف که در پایان تألیف ذکر کرده، چنین است: این تفسیر محصولی است از آنچه در تفسیر کبیر امام فخر رازی و بسیاری از تفسیرهای دیگر است، مهم‌ترین مطالب کشاف زمخشری و نکته­های غریب و عجیب و مهمی که در تفسیرهای دیگر یاد نشده و حدیث­هایی که در کتاب­های معتبر حدیث دربارهٔ قرآن آمده و مطالبی مربوط به وقوف سجاوندی و اسباب نزول آیات مذکور در آثار معتبر و احکام موجود در شرح الوجیز امام رافعی و تأویل­های یاد شده نجمالدین دایه با توجه به اصول و مبانی اهل سنت و جماعت و چگونگی استناد به قرآن در اثبات اصول و فروع بدون تعصب­ورزی و بیان پاره­ای از وجوه اعجاز و ویژگی­های بسیاری دیگر را بیان کرده است. مؤلف افزون بر آنچه در پایان آورده، در آغاز تفسیر گزارشی از ویژگی­های تفسیر و ترتیب آن را توصیف کرده و یازده مقدمه در راستای آشنایی بیشتر با تألیف خود نگارش داده است که بدین ترتیب است: ۱. مقدمه نخستین در فضیلت قرآن و قرائت آن، ۲. در استعاذه، ۳. در قضایا و مسائل مهم، ۴. کیفیت گردآوری قرآن، ۵. معانی مصحف و قرآن، ۶. ذکر سبع طوال، ۷. مواردی از اختلاف­های حروفی در آن، ۸. در اقسام وقف‌ها، ۹. تقسیم­های اهمیت گفته­ها و معانی در آمده در آن، ۱۰. درباره بحث کلامی دربارهٔ عدم حدوث قرآن و اثبات قدیم بودن آن، ۱۱. چگونگی استنباط مسائل از این تفسیر.

 ترتیب ظاهری تفسیر نیشابوری و سبک و شیوه نگارش آن بدین گونه است: مؤلف نخست چند آیه را یاد می­کند، پس‌ازآن قرائت‌ها و اختلاف­های آنها را بیان می­کند، سپس به بیان مواضع وقف­ها می­پردازد و به نکته­های صرفی و اشتقاقی و نحوی و بلاغی نیز توجه کرده است. پس از پرداختن به جنبه­های ادبی همان­گونه که یاد شد، به اقوال مفسران به­ویژه زمخشری و امام فخر رازی پرداخته و دیدگاه­های مذاهب کلامی اسلامی از اشاعره و معتزله و غیره و نیز مسائل فروعی فقهی از مذهب­های حنفی و مالکی و شافعی و غیره را یاد می‌کند.

 یکی از ویژگی­های مهم دیگر این تفسیر مسائل آماری است، نظام نیشابوری به اعتبار آنکه دارای ذوق ریاضی و نجومی و فلسفی و کلامی و اندیشه­هایی ازاین‌گونه‌ها بوده، در آغاز برخی از سوره­ها عدد حروف هر سوره و شمار کلمه­ها و آیه­ها را یاد کرده است و این کاربرد آماری یکی از ویژگی­های این تفسیر است، از باب نمونه در آغاز سوره «شعرا» نوشته: حرف‌ها: ۴۵۴۲، کلمه­ها: ۱۲۹۹، آیه­ها: ۲۲۷ و در آغاز سوره «قصص» آورده: حرف­ها: ۸۵۰۰، کلمه­ها: ۱۱۴۱، آیه­ها: ۸۸.

 کاربرد روش‌های آماری در تفسیر قرآن کریم اگرچه به‌ظاهر در خصوص حروف و کلمه و امور ساختاری است، ولیکن رهنمودی است بر اینکه شیوه آماری که پیشینیان علوم قرآنی دربارهٔ شمار سوره­ها و جزءها و حزب­ها و آیه‌ها نهاده­اند بهره­ها و سودهایی را فراگیر است.

تفسیر آماری

با پیدایش علوم قرآنی و پیشرفت آن، اندک‌اندک نشانه­هایی از نیاز به اعداد و شماره سر برآورد، مانند شمار سوره­ها و جزءها و حزب­ها و آیه­ها و قرائت­ها و حروف سوره­ها و تکرار بسمله و بسیاری از امور دیگر و از همین نمونه­های آماری، آمار امور دیگری کم‌وبیش نهاده شد. پیش از آنکه به مسئله لزوم وضع تفسیر آماری بپردازیم، شایسته است به یکی از ویژگی­های بی­نظیر قرآن کریم توجه شود:

سخن از بی­نظیری قرآن کریم از استدلال و برهان بی­نیاز است، ولیکن بیان و توضیح بی‌نظیری در حرف حرف و کلمه کلمه این کتاب الهی شایسته تبیین و توضیح است. قرآن کریم به نام­های گوناگون موهبت یافته که تجلی­گاه «الاسماء الحسنی» الهی و بزرگی و عظمت معانی و مفاهیم کلی و عمومی است. یکی از ویژگی­های قرآن این است که این کتاب «تبیان کل شیء»[1] را بر عهده دارد و حقیقت و واقعیت و ماهیت و هویت همه چیز در آن فراهم آمده و از آنجا که بیان و تبیین، سرشت آدمی را فضیلت بخشیده، «خلق الانسان علمه البیان»[2]، این کتاب را «هذا بیان للناس»[3] مقرر فرموده­اند.

هیچ کتابی در جهان نبوده و نیست که بیان همه‌چیز را فراگیرد و هیچ کتاب تدوینی بیان همه‌چیز را در بر ندارد. کتاب­های پیشین و پسین قرآن همه و همه در بیان خرده­ها و ذره­ها ناتوان شده و مانده شده­ و هنوز هم گام نخستین به کوی دانش را نگذارده­اند و این نکته سر دراز دارد!

کتابی که عهده­دار بیان همه چیز است، چگونه توان گفت تهی و خالی از آمار است و ازاین‌رو شایسته است اگر تفسیری آماری برای آن پایه­گذاری نشده، آمار آرمان­هایش تدوین شود. خردورزان علوم قرآنی، اساس آن را پایه­گذاری کنند و به تفسیرهای موضوعی بسنده نکنند و آمار حرف‌ها، کلمه­ها، آیه­ها، جزء­ها، حزب­ها و سوره­ها را که در گذشته انجام گرفته رهنمودی برای آمارهای مهم ساختاری و معنایی و موضوعی و کاربردی بدانند و بدین ترتیب، آمار مسائل هر علمی از علوم انسانی و ریاضی و طبیعی و فنی و پزشکی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و حقوقی و غیره را از آیات نورانی این تنزیل بی­نظیر بررسی و استخراج کرده و برای هر یک مصطلحی استوار و رسا و درست بیابند و بنهند. تفسیر آماری افزون بر روشی در اثبات اعجاز قرآن به­تدریج ابهام­ها و نارسایی­های علوم و فنون را بر­می­دارد و بدون پروا باعث و سبب ابتکارها و ابداع‌های عظیمی در علوم و فنون می­شود، ابداع­ها و ابتکارهایی که منبع و منشأ آن «تبیان کل شیء» باشد، استواری جهان و آدمیان و دیگر موجودات را در پی خواهد داشت. بمنه و کرمه

         


پی‌نوشت



[1] . «و نزلنا علیک القرآن تبیانا لکل شیء»، النحل/۸۹

[2] . الرحمن/ ۳-۴

[3] . آل عمران/۱۳۸

فایل های ضمیمه

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :