دکتر صفار مقدم: باید آموزش زبان فارسی و ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی را جهاد فرهنگی بدانیم

۱۵ شهریور ۱۳۹۳ | ۱۳:۱۲ کد : ۸۰۸۹ اخبار اساتید پژوهشگاه
تعداد بازدید:۳۶۶۷
دکتر صفار مقدم: باید آموزش زبان فارسی و ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی را جهاد فرهنگی بدانیم
*مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به وضعیت زبان فارسی ابراز نگرانی کرده و خواستار حفظ و گسترش آن گردیده‌اند. به نظر شما این نگرانی از کدام جهات قابل رصد و پیگیری است؟

نگرانی مقام معظم رهبری را باید به معنای تأکید بر ارزش و شأن و جایگاه زبان و ادبیات فارسی در همهٔ ابعاد آن،و بار سنگین و دلپذیری که بردوش ما قرار دارد،تعبیر کنیم. اما از آنجا که کار بنده در حوزهٔ آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی‌زبانان(1)است پیشنهاد می‌کنم که بحث حاضر به همین حوزه محدود شود. آثار و سوابق موجود در این حوزه، از جمله «کلمهٔ طیبه»(2) که چکیدهٔ بیانات مقام معظم رهبری را دربردارد، و نیز اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مؤید اهمیت فراوان گسترش زبان فارسی در خارج از کشورند.

زبان فارسی ابزار ارتباطی ما با خود و دیگران و ابزار ارائهٔ همهٔارزش‌های تاریخی و فرهنگی ماست. ما تاریخ پربار و پرافتخاری داریم و اگر فرهنگ به معنای عام آن را در نظر بگیریم زبان فارسی همهٔ داشته‌های تاریخی ما را در گذشته و امروز شامل می شود: علم، دین، ادبیات، هنر، معماری و همهٔ ویژگی‌های هویتی مانند عشق و علاقه به سرزمین مادری، مقاومت و فداکاری درطول تاریخ، پایبندی به اصول اخلاقی، اجتماعی و حق‌طلبی.

با توجه به تاریخ دوران اسلامی، شأن و جایگاه زبان فارسی و هویت ملی ما بیشتر آشکار می‌شود. درطول 1400 سال گذشته، زبان فارسی مراحل دشواری را پشت سر گذاشته است. در اوایل ظهور دین مبین اسلام، خلفای اموی و عباسی مدت دو قرن بر ایران حکومت کردند و فارسی تسلیم زبان عربی گردید، همانطور که کشورهای بسیاری پس از گرویدن به اسلام، زبان ملی خود را از دست دادند و زبان عربی، زبان رسمی آنها شد. اما در ایران، این زبان فارسی بود که، در نهایت،استقلال و اعتبار خود را باز یافت و،البته به کمک زبان عربی، به زبانی تواناتر تبدیل شد. غیر از زبان عربی، زبان‌های مغولی و ترکی نیز با زبان فارسی رقابت داشتند. حدود چهار قرن، اقوام ترک نژاد که از شمال شرق به کشور وارد شده بودند،به‌ویژه، غزنویان و سلجوقیان و، بعد از آنها، حدود سه قرن مغولان و تیموریان در ایران حکومت را به‌دست گرفتند. یعنی، با وجود اینکه مدت نه قرن بیگانگان و غیرایرانیان در کشور ما حکومت داشتند، زبان فارسی، نه تنها مقاوم و توانا، مسیر خود را ادامه داد بلکه گنجینهٔ عظیمی از دانش و معرفت بشری و معنویت‌های فرهنگ ایرانی و اسلامی را در خود پروراند.

درحقیقت، ما امروز، به‌جای زبان فارسی،باید به زبان عربی، ترکی یا مغولی صحبت می‌کردیم و زبان فارسی تنها به یک زبان باستانی تبدیل گردیده و فراموش شده بود. این بحث، از طرف دیگر،نشان می دهد که ملت ایران اساساً ملتی مقاوم، معتقد و پایبند به سرزمین و هویت و زبان خود می باشد کهتوانسته است پس از تحمل 900 سال حکومت بیگانه و غیرایرانی در دورهٔ اسلامی و موارد مشابهی در دورهٔ باستان، هم کشور و هم زبان و هم اصالت فرهنگی خود را حفظ نماید. بنابراین، زبان فارسی قطعاً یکی از ارزشمندترین ثروت‌های ما ایرانیان به شمار می‌آید و همگی باید در حفظ وحراست از آن،صادقانه و عاشقانه، تلاش کنیم.

*شما به استمرار زبان فارسی درعین اینکه تحت فشار زبان‌های عربی، مغول و ترکی قرار داشته است، اشاره کردید. این را می توان نشانه صلابت و قدرت زبان فارسی در نظر گرفت اما در شرایط کنونی مسئله این است که زبان فارسی وارد حضیض فرهنگی شده است و استیلای فرهنگ‌های دیگر مانع حفظ و استمرار قدرت زبان فارسی می‌شود. آیا شما به این موضوع باور دارید و چه کارهایی  را می‌توان برای مقابله با این شرایط انجام داد؟

مسالهٔ جهانی شدن و جهانی سازی واقعیتی است که نمی‌توان به آن باور نداشت. بخشی از تغییرات فرهنگی، از جمله در زبان، پدیده‌ای طبیعی است که از تأثیرگذاری و روابط متقابل فرهنگ‌ها ناشی می‌شود ولی بخش نگران‌کنندهٔ آن ناشی از این واقعیت است که قدرت‌های بزرگ و سلطه‌گر، با استفاده از راه‌های مختلف نظامی، اقتصادی، و بالاخص فرهنگی،سودای تسلط بر همهٔ دنیا را درسر دارند. اینترنت، ماهواره‌ها و دیگر رسانه‌ها نیز نقش ابزاری برای نفوذ فرهنگی را بازی می‌کنند اما هدف این قدرت‌ها، نه تضعیف زبان، بلکه، مهمتر از آن، تضعیف مبانی اعتقادی و اصول فرهنگی جامعه است که با کمال تأسف خیلی هم پیش رفته‌اند. این مشکل تنها گریبانگیر ما نشده و بسیاری از کشورهای جهان با استیلای فرهنگی قدرت‌های غربی مواجهند.

در مجموع می‌توان گفت که استیلای فرهنگی در شرایط کنونی از دوره‌های طولانی استیلای بیگانه سخت‌تر نبوده وجامعه ایرانی باید و می‌تواند، همان‌گونه که حوادث هولناک سیاسی و نظامی عصر حاضرو همه دوره‌های تاریخی خود را پشت سر گذاشته ، به‌پشتوانه همان ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی و تکیه بر توان ملی،  به شکوفایی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست یابد که طبیعتاً به معنی حراست از زبان فارسی و تقویت آن نیز خواهد بود.

پدیده دیگری که ممکن است از نشانه‌های «حضیض» زبانی شناخته ‌شود ورود واژه‌های غربی به زبان فارسی است. این مورد را هم باید پدیده‌ای جهانی بدانیم که اختصاص به زبان فارسی ندارد و دو نکته درباره آن قابل تأکید است. اول اینکه حجم کلمات و اصطلاحات کاملاً فنی و تخصصی بیش از آن است که بتوان آنها را واژه‌سازی کرد و به فارسی برگرداند اما باید تلاش شود که همراه با رشد فزایندهٔ علم در ایران، مطابق تصریحات مقام معظم رهبری و اسناد بالادستی، زبان فارسی، به کمک فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به توان بالای علمی دست یابد و به زبانی علمی تبدیل شود. درمورد واژه‌های همگانی و سایر اصطلاحات اختصاصی و علمی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی برنامه‌های وسیعی را درطی سی سال گذشته به اجرا درآورده است. به‌این ترتیب، توفیق فرهنگستان در جلوگیری از نفوذ بی‌رویه واژگان بیگانه و تقویت زبان فارسی را باید بسیار امیدبخش دانست اما تنها مشکلی که هنوز کاملاً حل‌نشده راهکار ترویج واژه‌های مصوب است.

جناب آقای دکتر بنا به فرمایش شما، قطعا زبان فارسی نقاط قوتی دارد که در شرایط فعلی میتواند با تهاجم های موجود مقابله کند. از نظر شما این  نقاط  قوت چه هستند که ما می توانیم از آنها برای گسترش زبان فارسی استفاده کنیم؟

با توجه به نوع تهاجم‌هایی که به آن اشاره شد، نقاط قوت زبان فارسی و ارزش‌های فرهنگی و تمدنی ما که می‌توان از همه آنها در تقویت این زبان استفاده کرد چند دسته‌اند:

اول، توان ارتباطی ازجمله تعداد کثیر گویندگان در کشورهای ایران، تاجیکستان، افغانستان و بسیاری از کشورهای واقع در حوزه جغرافیایی ایران فرهنگی و اخیراً در اروپا و آمریکا،همچنین توانایی بیان مفاهیم در حوزه‌های گوناگون، سادگی و سهولت یادگیری، و شیرینی ولطافت و خوش‌آوایی زبان فارسی

دوم، گنجینه ادبی زبان فارسی،اعم از نظم و نثر،که اقیانوسی از حکمت، عرفان، اخلاق و سایر جنبه‌های زندگانی بشر را دربردارد وهیچ‌وقت اعتبار آن از بین نمی رود.

سوم، ارزش های تمدنی و فرهنگی دیگر همچون علم، هنر، معماری و ویژگی‌های هویتی ما.به دلیل مجموعه ارزش‌های ادبی و غیرادبی است که ایران صاحب بخشی از میراث فرهنگی جهان به شمار می‌آید. ما باید این ارزش ها را، هم برای خودمان و هم دیگران، جدی‌تر بگیریم. شاید اول باید آنها را به خودمان بهتر معرفی کنیم و خودمان بیشتر بشناسیم چرا که در نتیجه تهاجم فرهنگی، ما کم‌کم اتکای فرهنگی به خویش را از دست می‌دهیم و، مخصوصاً، قشر جوانتر،از فرهنگ بومی، ملی و اعتقادی خود تهی می شوند. این پیشینهٔ فرهنگیدر همه‌جا، به‌ویژه در حوزه فرهنگی ایران بزرگ و جوامع علاقه‌مند به تحولات اخیر ایران، منبعی برای مطالعات و پژوهش‌های ادبی، اجتماعی، تاریخی و غیره می‌باشد و از‌این‌رو، معرفی آن در کشورهای دیگر نیز، ضمن احترام به فرهنگ آنان، اهمیت بسیار دارد.

چهارم، ارزش‌ها و قابلیت‌های فعلی کشور. عصر حاضر، عصر فرهنگ است. جدا از حکومت‌هایی که داعیه‌های سیاسی دارند، ملت‌ها تشنه شناخت زبان‌ها و فرهنگ‌های یکدیگرند. هم‌اکنون، با وجود اینکه ما مشکلات سیاسی متعدد با خارج داریم،  اگر بنا بر رأی ملت‌ها باشد، با مشتاقان فراوان سفر به ایران و دیدار از جذابیت‌های این سرزمین مواجه می‌شویم.از این گذشته، انقلاب اسلامی و ارزش‌های دینی در ایران تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عظیمی را در سطح منطقه و جهان پدید آورده و توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. زبان فارسی مهم‌ترین زبان دینی پس از عربی محسوب می‌شود و جامعه‌المصطفی بزرگ‌ترین مرکز آموزش‌های دینی به زبان فارسی در منطقه و جهان شناخته می‌شود. اشتیاق دانشجویان فارسی‌آموز برای آموزش زبان و ادبیات فارسی در ایران بسیار قابل توجه است و تقریباً همه دانشگاه‌های ایران این رشته را به دانشجویان خارجی تدریس می‌کنند.افزون بر زبان و ادبیات فارسی، ارتقای سطح علمی کشور باعث جذب علاقه‌مندان زیادی برای تحصیل در رشته‌های پزشکی، فنی و مهندسی گردیده است. صدور خدمات فنی- مهندسی ایران به خارج از کشور را باید از دیگر عوامل جذب خارجیان به آموزش زبان فارسی دانست. جالب توجه است که فیلم‌های سینمایی ایران نیز از دلایل علاقه‌مندی بسیاری از خارجیان به آموختن زبان فارسی شمرده می‌شود. اینها کلیاتی از نقاط قوت زبان فارسی و ارزش‌های جامعه ایرانی برای تقویت زبان فارسی به‌شمار می‌آید.

شما در مسئولیت‌هایی که با ارتقا و گسترش زبان و ادبیات فارسی مرتبط هستند تجربه‌ای نیز در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی داشته‌اید. به نظر شما نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نقش رایزنی‌هایفرهنگی در انتقال مفاهیم و داشته‌های فرهنگی ما در اقصی نقاط جهان چیست؟

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بزرگترین نقش را در حوزه تقویت و گسترش زبان فارسی و انتقال ارزش‌های فرهنگی ما در خارج از کشور به عهده داشته و خواهد داشت. رایزنان فرهنگی ایران در حدود 70 کشور مستقر هستند و بیشترین فعالیت‌های آموزشی در خارج از کشور تاکنون توسط این رایزنی‌ها و یا به کمک آنها اجرا شده است.مقامات سازمان و رایزنان فرهنگی عموماً شخصیت‌های فرهنگی فرهیخته و معتقد و مومن هستند. اگر رایزنی‌ها نبودند می توان گفت که عمده فعالیت‌هایی که تا به حال انجام شده، عملی نمی‌شد. بنابراین،رایزنی‌ها نقش بسیار برجسته‌ای دارند. ذکر این نکته نیز مهم است که نقش رایزنی‌های فرهنگی اگر به درستی اجرا شود در حقیقت نقش جهادی شناخته می‌شود که حتی در محیط‌های بسیار دوردست و بیگانه، و به‌رغم تفاوت‌های فرهنگی و سیاسی، از ارزش‌های فرهنگی ما نه تنها دفاع می‌کنند بلکه با همه وجود و توان به نشر و ترویج آنها می‌پردازند.

نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی را در این راستا به عنوان یک نهاد بالادستی چه می دانید؟ آیا توصیه‌ای برای شورای عالی انقلاب فرهنگی برای باز شناساندن زبان و ادبیات فارسی دارید؟

بعد از مقام معظم رهبری که همیشه تاکید بر جایگاه زبان فارسی و توسعه و گسترش آن داشته‌اند،نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی به‌جهت تدوین اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران و تصریحات مکرر در حوزه مورد بحث بسیار حائز اهمیت است. اقدام مهم بعدی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب اساسنامه بنیاد سعدی (3)است که امید می‌رود تحول عظیمی در رشد و گسترش زبان فارسی در سطح جهان را ممکن سازد. از نظر من، مهمترین کاری که این شورا می‌تواند انجام دهد ارزیابی، پیگیری و تاکید بر اجرای خواسته‌های مقام معظم رهبری و برنامه‌های مصوب در اسناد بالا دستی و اساسنامه بنیاد سعدی است.

شما تجربیاتی در خصوص تدریس فارسی به غیر فارسی زبانان داشته‌اید و توفیقاتی در زمینه فناوری انتقال زبان و تولید نرم‌افزارهایآَموزشی کسب کرده‌اید. ممنون می شوم که در خصوص این تجربیات توضیحاتی را بفرمائید.

از سال 1369 با اعزام به بوسنی برای ماموریتی آموزشی، وارد این حوزه شدم . بعد از آن نیز دو سال در کره جنوبی به آموزش زبان فارسی پرداختم. به عنوان یک عضو هیئت علمی رشته زبان شناسی، درطی این ماموریت‌ها متوجه شدم که زبان و ادبیات فارسی و همین‌طور فرهنگ ایران در خارج از کشور جایگاه و ارزش بسیار بالایی دارد و می‌تواند نقش مؤثری در ارتقای شأن فرهنگی کشور ایفا نماید.

آموزش زبان فارسی در خارج از کشور با محدودیت‌های زیادی همراه است. متأسفانه آمار درستی در این زمینه نداریم اما بسیاری از مدرسان ما و شاید بیشتر آنها در خارج از کشور، معلمان بومی هستند و از تسلط در جنبه‌های مختلف زبان، به‌ویژه گونه گفتاری آن، محرومند.مدرسان ایرانی که فاقد تخصص آموزش زبان می‌باشند گروه بزرگ دیگری را تشکیل می‌دهند. بنابراین، بهترین کمکی که می‌توانیم به مدرسانمان بکنیم این است که، با استفاده از فناوری‌های جدید، امکان تدریس زبان فارسی را به خارج از کشور منتقل کنیم و در اختیار آنها قرار دهیم، با این هدف که هراستادی در هرنقطه از عالم، بتواند حتی‌الامکان از شرایطی مشابه آموزش زبان فارسی توسط یک ایرانی متبحر و ماهر برخوردار شود. پس از تولید نرم‌افزارهای آموزشی، آموزش برخط زبان برای مخاطبان زبان فارسی در جهان نیز دارای اهمیت ویژه است.

شما در راستای ارتقاء فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی سایت اینترنتی نیز راه اندازی کرده‌اید. با چه مشکلات و موانعی در این راستا روبرو شدید و آیا مسیر رسیدن به هدف سهل الوصول است و یا اینکه مشکلاتی در این مسیر وجود دارد؟

لازم می‌دانم که در اینجا اشاراتی به وضعیت کلی آموزش زبان فارسی داشته باشم. تقریباً در همه کشورهایی که انس و الفتی با زبان و فرهنگ و ادب دارند، بخش زبان فارسی در مقاطع مختلف، حتی تا دکتری وجود دارد و، بنابراین، حوزه فعالیت بسیار وسیع است اما یک مشکل مشترک در عموم این مراکز، مشکل آموزش مهارت‌های گفتاری زبان فارسی است که وجود وبگاه‌های آموزشی کمک بزرگی محسوب می‌شود.

خوشبختانه در داخل ایران در زمینه آموزش زبان فارسی، کارهای بسیار زیادی انجام شده است. رشته آموزش زبان فارسی در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه‌های علامه طباطبایی، شهید بهشتی، الزهرا، شیراز، مشهد و گیلان و بعضی مراکز دیگر وجود دارد. جامعه المصطفی قم  در زمینه آموزش زبان فارسی به خارجیان از همه فعالیت بیشتری دارد.دانشگاه امام خمینی قزوین و خیلی از دانشگاه‌های دیگر در آموزش زبان فارسی و جذب دانشجوی خارجی فعالند. همه اینها به کمک آموزش زبان فارسی در خارج از کشور می‌شتابند.

سایت آموزش زبان فارسی که شما به آن اشاره داشتید، بیش از همه در جامعه المصطفی، به‌ویژه در حوز‌ه‌های دینی،تأثیرگذار است و سایت دانشگاه امام خمینی قزوین نیزفعالیت زیادی دارد. تقریبا تمام مراکزی که نام بردم سایت دارند. ما هم وبگاه «آزوفا» را درپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی راه‌اندازی کرده‌ایم و در گام اولیم. از آنجا که هدف بزرگ است و آموزش مجازی، در مقیاس وسیع، تجربه جدیدی برای زبان فارسی محسوب می‌شود، با هدف نهایی هنوز فاصله داریم و رسیدن به آن هم سهل و آسان نخواهد بود.

شما درنظر بگیرید که کشور مغرب 2500 دانشجوی زبان فارسی دارد (4) و در دانشگاه‌های کشور مصر حدود 4000 دانشجو و 150 استاد به آموزش زبان فارسی مشغولند(5). این فقط دو نمونه است. در مناطقی که ایران حضور فرهنگی و زبانی داشته، یعنی در گستره‌ای از چین تا مناطق عثمانی و اروپا و به اصطلاح تا پشت دیوارهای وین، در همه این گسترهفرهنگ ایرانی و زبان فارسی به‌شکلی با تاریخ و فرهنگشان عجین است و علاقه‌مندان به زبان فارسی فراوانند. علاقمندی برخی از این کشورها به‌قدری است که حتی در دوره‌های دبستان فارسی درس می دهند. ما باید در هر نقطه از این منطقه وسیع که به یادگیری زبان فارسی احساس علاقه کردند حضور جدی داشته باشیمو هر فارسی‌آموز را سفیری برای ترویج زبان و فرهنگمان بدانیم. درحالی که عملکرد فرهنگی ما هنوز ضعیف است و امکانات بسیار محدودی داریم. سایت‌های اینترنتی یقیناً راهکار مؤثری برای کمک به رشد زبان فارسی در این مناطق می‌باشند ولی ما باید بسیار قوی‌تر از این عمل کنیم.

فرمایشات شما اشاره‌ای به لزوم عملکردی قدرتمندتر در حوزه دیپلماسی فرهنگی دارد. کشورهای دیگر مانند انگلستان و بخصوص فرانسه در این حوزه بسیار قدرتمندتر عمل کردند. بنابراین جایگاه دیپلماسی فرهنگی ما در این حوزه ضعیف است. چه توصیه‌ای برای این حوزه دارید؟

ابتدا لازم است به احتمال یک برداشت و تصور غیرواقع‌بینانه اشاره کنم و آن اینکه انتظار داشته باشیم در حال حاضر مانند انگلستان و آمریکا و فرانسه عمل کنیم و زبان فارسی را از نظر توجه و کاربرد جهانی به پای زبان‌های انگلیسی و فرانسه برسانیم. واقعیت آن است که این زبان‌ها در شرایط آرمانی در مجموعه امکانات و عوامل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، علمی و حتی نظامی به سطح کنونی رسیده‌اند. اما زبان فارسی، گرچه در برخی برهه‌ها نقش زبان بین‌المللی را به عهده داشته، در شرایط کنونی فاقد توانایی در آن سطح است. البته این انتظار  آرزوی ملی ماست و با تداوم حرکت ملی به سوی رشد محقق خواهد شد.

     به‌لحاظ واقع‌بینی، دوباره باید به تأسیس بنیاد سعدی اشاره کنم که حاصل دیپلماسی مطلوب فرهنگی است و، به شرط تداوم حمایت از این نهاد در حد اجرای اساسنامه مصوب،می‌توانیم شرایط درخشانی را در آینده نزدیک شاهد باشیم. گزارش عملکرد بنیاد سعدی که اخیراً مطرح گردید تصویری از آمال و آرزوهای ملی برای زبان فارسی و ترویج فرهنگی دارد و بسیار نویدبخش است و، ازاین‌رو، ما با تأسیس بنیاد سعدی، به‌لحاظ دیپلماسی، کمبودی احساس نمی‌کنیم. آنچه اینک بیش از همه اهمیت دارد این است که حوزه آموزش زبان فارسی در جهان و ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی را جهاد فرهنگی بدانیم و، با تمام وجود، با تمام اعتقاد و با تمام عشق و علاقه، به این حوزه مقدس فرهنگی پایبند باشیم و، به‌ویژه، مسؤولان و مجریان ذیربط زندگی اجتماعی خود را وقف آن نمایند.

 

در پایان اگر نکته دیگری به نظرتان می رسد بفرمایید.

با تقدیر از زحمات شما، یکی دو نکته به نظرم می‌رسد که در مطالب قبلی مطرح نشد وبهتر است در اینجا به آنها اشاره کنم.

اولین نکته اینکه ارزیابی‌های معمول در حوزه جهانی آموزش زبان فارسی می‌تواند فریب‌دهنده باشد و ما را از واقعیت دور ‌سازد به این معنی که ما صرفاً کاری را که انجام داده‌ایم مبنای ارزیابی قرار می‌دهیم که اغلب رضایتبخش نشان می‌دهد درحالی که نیاز مخاطبان باید مبنای سنجش عملکرد ما باشد. به عنوان مثال، باید ببینیم که برای هریک از 2500 فارسی‌آموز در دانشگاه‌های کشور مغرب و یا برای 4000 دانشجوی زبان فارسی کشور مصر یا فارسی‌آموزان کثیر نقاط دیگر چه کرده‌ایم و اگر از کل این آمار تنها چندنفری در دوره‌های مثلاً دانش‌افزایی یا مجامع بین‌المللی شرکت کرده‌اند خدمت زیادی به کل فارسی‌آموزان نکرده‌ایم.

نکته دوم به شناخت واقعیت‌های آموزش زبان فارسی در خارج از کشور مربوط می‌شود. ما باید مطابق آن واقعیت‌ها به راهکارهای مناسب دست یابیم اما شناختمان در حال حاضر محدود است. مثلاً نویسندگان مقالات عمدتاً برپایه نوشته پژوهشگران غربی و مطابق آن معیارها مقاله می‌نویسند و زحمات آنان کمتر عاید فارسی‌آموزان در نقاط مختلف می‌شود. اگر به شناخت بیشتری از مخاطبانمان در سطح جهان دست یابیم آنگاه با تنوعات فراوان به لحاظ سطح مخاطبان، انگیزه‌ها و نیازهای آنان، امکانات آموزشی و غیره آشنا خواهیم شد و به راهکارهای مؤثرتری در تحقق اهداف متعالی خود خواهیم رسید.

 

پی‌نوشت‌ها

(1)  آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی‌زبانان (آزوفا) ویژهٔ تحقیقات و تألیفات آموزشی که از سال 1387 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأسیس شده است

(2)  «کلمهٔ طیبه» گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبری در شأن و جایگاه زبان و ادبیات فارسی و اهمیت گسترش آن در جهان. تهران: مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات بین‌المللی الهدیزبان فارسی در جهان، به‌کوشش محمدرضا دربندی، 1391

(3)  اساسنامهٔ بنیاد سعدی، مصوب جلسه 673 مورخ 4/8/1389 شورای عالی انقلاب فرهنگی

(4)  الزیموسی، وداد. وضعیت زبان فارسی در دانشگاه‌های مغرب. مجموعهٔ مقالات ششمین مجمع بین‌المللی استادان زبان و ادبیات فارسی، به کوشش عباسعلی وفایی، تهران: شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی و مرکز گسترش زبان و ادبیات فارسی، 1387

(5)  گزارش استادان دانشگاه‌های کشور مصر در ضیافت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای 60 تن از استادان آن کشور، 1391.

 


 

فایل های ضمیمه

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :