معرفی کتاب تحولات قفقاز شمالی

۰۴ شهریور ۱۳۹۳ | ۱۹:۱۴ کد : ۷۸۲۵ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۲۲۷۰

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، کتاب تحولات قفقاز شمالی و تأثیرات آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، نوشتهٔ دکتر سیدجواد میری دانشیار پژوهشگاه را منتشر کرد.

          این کتاب دربردارندهٔ 3 فصل به ترتیب با نام‌های «نگاهی بر قفقاز شمالی»، «دین و نگرش‌های دینی» و «روابط متقابل ایران وقفقاز شمالی» است. همچنین پیشگفتاری به قلم محمدحمید یزدان‌پرست و دیباچه‌ای به خامهٔ سیدجواد میری در آغاز این کتاب دیده می‌شود.

          یزدان‌پرست در پیشگفتار این کتاب به تنوع قومی، تنوع مذهبی و همچنین تنوع زبانی و اقلیمی ایران، این دیار دیرینه اشاره می‌کند که چگونه این تنوع در درازنای تاریخ هم به معرفت بشری و تبادلات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی انجامیده است و هم مشکل شیوهٔ همزیستی مردمان را به دنبال داشته است. به گونه‌ای که اگر این وضعیت به‌آیین و هنجارمند باشد، پویایی و سرزندگی در پی دارد و اگر دستخوش هرج‌ومرج شود به کشمکش و ستیزه می‌انجامد.

          یزدان‌پرست تحرکات استقلال‌طلبانه در سرزمین‌های قفقاز همچون چچن، اینگوش، آبخاز، تالش و دیگر مناطق و همچنین جریان پان‌ترکیسم و رواج وهابیت را نمونه‌هایی از مشکلات سرزمین قفقاز قلمداد می‌کند. پسانتر پیشنهادهای این  کتاب را دلسوزانه می‌پندارد که به کار بستن آنها، دولت ایران را از گرفتاری‌های احتمالی در امان می‌دارد.

          سیدجواد میری در دیباچه‌ای که بر این کتاب نگاشته است، دغدغهٔ خویش برای نوشتن این کتاب و مطالعات قفقاز را نشأت گرفته از این می‌داند که ایرانیانی که در حوزهٔ علوم اجتماعی فعالیت می‌کنند کمتر به مسائل میدانی می‌پردازند که آن نیز بر موضوعات داخل ایران تمرکز دارد بنابراین وی به منطقهٔ قفقاز رفته و در پژوهشی میدانی، به گردآوری اطلاعات پرداخته است.

          نخستین فصل این کتاب «نگاهی بر قفقاز شمالی» نام دارد که میری نخست به معرفی منطقهٔ قفقاز جنوبی می‌پردازد که شامل کشورهایی چون جمهوری ارمنستان، جمهوری گرجستان و جمهوری آذربایجان است. پسانتر وی از قفقاز شمالی سخن می‌راند که شامل اوستیای شمالی، اینگوشتیا، چچن، کاباردینا – بالکاریا، کاراچای – چرکسیا، آدیغه و داغستان است. جدایی‌طلبان قفقاز که به «جبههٔ قفقاز» نامبردار شده‌اند از اکتبر سال 2007 به فرماندهی دکّا احمدویچ عمروف و احمد یولان در تلاش‌اند تا سرتاسر قفقاز شمالی را زیر چتر واحدی درآورند و «امارت قفقاز» را پایه گذارند.

          دکتر میری در ادامه از توسعه‌نیافتگی قفقاز شمالی سخن می‌گوید و علل آن را وضعیت تنش‌زا و همواره بحرانی قفقاز و همچنین بافت اجتماعی مسلمانان و غلبهٔ «عادت» بر «مدنیت» و «دین» قلمداد می‌کند. مسلمانان قفقاز همواره روس‌ها را به چشم اشغالگر می‌نگردند که همین طرز اندیشه به پیکارهای بی‌شمار آنان با روس‌ها انجامیده است که نبردهای سی‌سالهٔ «شیخ شامیل» و «بای‌سانگور» پس از بسته‌شدن قرارداد گلستان و ترکمان‌چای از مهم‌ترین این پیکارهاست. همچنین غلبهٔ عادت بر مدنیت و دین، به نوعی «انجماد در دالان زمان» برای این مردم انجامید و سیاست‌های استعماری روسیه پیوندهای فرهنگی این مناطق را با ایران و ترکیه قطع کرد. حکومت روسیه افزون بر پاک‌کردن دین از عرصهٔ همگانی جامعه، با تیشه به دنبال ریشه‌های فرهنگی این مناطق که همانا زبان ادبی فارسی، ترکی و عربی بود، پرداخت و هستی و هویت تاریخی مردم این مناطق را زدود و آنان را دچار مسخی فرهنگی کرد. میری ریشهٔ فقر اقتصادی این مناطق را در مسخ فرهنگی آنان می‌بیند که به گونه‌ای سامان‌مند در درازنای 150 سال گذشته بر این مردم وارد شده است و در هیچ‌کدام از سه دورهٔ حکومتی «تزاری»، «کمونیسم» و «پساکمونیسم» تغییری ماهوی در طرز اندیشهٔ سردمداران کرملین نسبت به مسلمانان ایجاد نشده است.

          نویسنده در ادامه از «امارت قفقاز» سخن می‌گوید که نامی است که مبارزان مسلمان قفقاز شمالی به سرزمین خود داده‌اند. این امارت از استان یا ولایت‌های نوخچی، قالقایچو، چرکسیا، داغستان، کاباردا – بالکا، کاراچای و نوغای تشکیل شده است. برخی بر این باورند که مرزهای راستین امارت قفقاز همهٔ سرزمین‌های اشغالیِ میان دریای سیاه و دریای خزر توسط روسیه در سدهٔ 19 میلادی است. با این همه، پرسشی که به میان می‌آید این است که مبارزان قفقاز شمالی از پیشینه و هویت تاریخی مردمان قفقاز، پیش از ایرانی‌زداییِ توسط روس‌ها چه اندازه می‌دانند؟ پژوهش‌های میدانی بیانگر این است که میزان اطلاعات تاریخی این مردم بسیار ناچیز است و به دلیل روسی‌شدن زبان ادبی این مناطق و دسترسی‌نداشتن به جستارهای فارسی، عربی و ترکی، هویت بازسازی‌شده در این مناطق، تصویر مخدوشی دارد که بر اساس دید تاریخی روس‌ها تببین شده است. این کاستی و ناچیز بودن اطلاعات تاریخی آنان، می‌تواند پی‌آمدهای خطرناک سیاسی و نظامی شدیدی برای آیندهٔ این منطقه به همراه داشته باشد.

          فصل دوم این کتاب «دین و نگرش‌های دینی» نام دارد. سه دین یهود، مسیحیت و اسلام در قفقاز، پیروانی دارند که البته اسلام در اکثریت است. مسیحیان بیشتر در اوستیایِ شمالی ساکن‌اند و یهودیان در جمهوری داغستان. هر دو شاخهٔ تسنن و تشیع در قفقاز پیروان بسیاری دارند. شیعیان در داغستان به ویژه دربند، ماخاچ‌قلعه و در امتداد کرانه‌های دریای کاسپی حضور پررنگی دارند و از دید قومی و زبانی به ترکان آذری متعلق‌اند. اهل تسنن نیز بیشتر در میان اقوام چچن، اینگوش، آسی، آوار، لزگی و چرکسی هستند.

          دکتر میری به پررنگ بودن تصوف و نحله‌های صوفیه به ویزه نقشبندیه و قادریه که خاستگاهشان گیلان و بخارا بوده‌اند در قفقاز اشاره می‌کند که به گونه‌ای بسیار ظریف، ارتباط این مناطق را به صورت باطنی با مردم ایران حفظ کرده است. نویسنده همچنین در ادامه بسیار بلندبالا از طریقت نقشبندیه و قادریه در قفقاز سخن می‌گوید.

فصل سوم این کتاب «روابط متقابل ایران و قفقاز شمالی» نام دارد که در آغاز به معرفی شیوخ سرشناس طریقت‌های موجود در قفقاز می‌پردازد و سپس از تاریخ جنگ‌های میان روسیه و ایران و همچنین مقابلهٔ حکومت کمونیستی روسیه با اسلام و کشتار علما و شاعران و نویسندگان در قفقاز سخن به میان می‌آید. خشونتی که باعث می‌شد تا بسیاری از مردم کتاب‌های خانوادگی خود را که به زبان‌های فارسی، عربی و ترکی بود پنهان کنند که برخی از کتاب‌ها با ترفندهای ویژه‌ای در مدت بیش از هفتاد سال در زیر خاک پنهان شده بودند و امروزه از آنها در کتابخانه استفاده می‌شود.

در ادامه از نقش ایران در گسرتش مذهب، حضور فرهنگی ایران در قفقاز شمالی، جدایی قفقاز شمالی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران سخن به میان می‌آید. در پایان کتاب، تصاویر رنگی از مردمان مناطق مختلف قفقاز، اماکن مذهبی و ... آمده است که بسیار درخور و ارزنده است.

این کتاب که در 500 نسخه و به بهای 8500 تومان منتشر شده منبع بسیار ارزنده و مهمی برای علاقه‌مندان به مطالعات قفقاز است چرا که اطلاعات بسیار مهمی از آداب و رسوم، فرهنگ و تاریخ مردمان این سرزمین در اختیار خواننده می‌گذارد.  

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :