گزارش سفر هیأت اعزامی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به استان گلستان
(از تاریخ 93/3/24 لغایت 93/3/27)
هدف از سفر
بحث و تبادل نظر دربارهٔ رویکرد به مسائل اجتماعی و فرهنگی و بررسی امکان تبادل موافقتنامه بین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در حوزه ادبیات، تاریخ، مسائل اجتماعی و ... و بررسی زمینه انجام طرحهای مشترک صورت گرفت.
آغاز سفر و ترکیب اعضای هیئت اعزامی
سفر به استان گلستان در روز شنبه 24/3/93 ساعت 45/13 به وسیله هواپیما صورت گرفت. این سفر با حضور جناب آقای دکتر نعمتاله فاضلی رئیس محترم پژوهشکده مطالعات اجتماعی به عنوان سرپرست هیأت، آقای دکتر بیوک محمدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی، خانم دکتر زهرا حیاتی عضو هیئت علمی پژوهشکده ادبیات، خانم دکتر نیره دلیر عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ، خانم فریبا زمانی کارشناس مسئول پژوهشی مطالعات اجتماعی، آقای فریدون احمدی مدیر عامل مرکز کشف اندیشههای راستین مردمی (مکارم) و سرکار خانم تینا ابوالقاسمی همکار مرکز کشف اندیشههای راستین مردمی همراه با آقای منوچهر صابر معاونت محترم مدیریت برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صورت گرفت.
آشنایی مختصر با استان گلستان
استان سرسبز گلستان از استانهای شمالی ایران است که مرکز آن شهر گرگان است. این استان خوش آب و هوا قدمتی 7 هزارساله دارد. گلستان نام جدید سرزمین تاریخی است که تا سدهٔ هفتم هجری به نام ایالت گرگان و پس از آن تا سدهٔ دهم به نام استرآباد نامیده شده است. این استان دارای 14 شهرستان به نامهای آزادشهر، آققلا، گرگان، گنبدکاووس، بندر ترکمن، کمیشان، رامیان، کردکوی، بندرگز، علیآباد کتول، گالیکش، کلاله، مراوه تپه و مینودشت و دارای 25 شهر،23 بخش و 53 دهستان است.
جمعیت استان گلستان در سال 1390 بالغ بر یک میلیون و هفتصد و هفتاد و هفت نفر بوده که از این تعداد، 45 درصد شهرنشین و 55 درصد روستانشین هستند. در استان گلستان تنها دو شهر گرگان و گنبد کاووس دارای جمعیتی بیش از صد هزار نفر است. مطابق آمار رسمی کشور در سال 1390، جمعیت شهر گرگان با رشدی فراتر از رشد جمعیت کشور به مرز 330 هزار نفر رسیده و شهرستان گرگان به تنهایی بیش از یک چهارم جمعیت استان را در خود جای داده است. این رشد جمعیت، از مهاجرتهای بیرویه و پیشبینی نشدهای نشأت میگیرد که پس از تشکیل استان گلستان، گریبانگیر شهر گرگان به عنوان دومین شهر پرجمعیت شمال کشور شده است.
اقوام متعددی که در این استان زندگی میکنند شامل ترکمنها، فارسیزبانان، سیستانیها، بلوچها، ترکها (آذربایجانی و قزلباش)، مازندرانی و قزاقها میشوند.
اقتصاد استان گلستان بیشتر مبتنی بر کشاورزی و دامپروری است. این استان بیش از 600 هزار هکتار زمین، به صورت آبی و دیم زیر کشت دارد. گندم، جو، پنبه و آفتاب گردان از فراوردههای اصلی کشاورزی این استان است. بیش از 50 درصد پنبه و 10 درصد گندم کشور از این استان به دست میآید. یکی دیگر از عوامل مؤثر بر اقتصاد استان گلستان گردشگری است. این استان با داشتن مناطق و شهرستانهای زیبا و سرسبز هر ساله گردشگران داخلی و خارجی زیادی را به خود جذب میکند.
گلستان در محدوده جغرافیایی استانهای مازندران، سمنان و خراسان شمالی قرار دارد و به دلیل جایگاه جغرافیایی ویژه خود از آبوهوای متنوعی برخوردار است. نزدیک 18 درصد از سطح این استان را جنگلها پوشانده است، اما چرای بیرویه دامها، برداشت بیرویه از جنگل، آتشسوزی و سیلابهایی که در این چند ساله در استان رخ داده، آسیب زیادی به جنگلهای استان وارد کرده است.
شواهد نشان میدهد که در 17 سالی که گرگان مرکز استان شده است، زیرساختها و امکانات گرگان نه تنها متناسب با رشد جمعیت افزایش نداشته، بلکه حتی در مواردی شاخصهای توسعه گرگان سیر نزولی نیز داشته است. هماکنون، حاشیهنشینی، ترافیک، تخریب منابع طبیعی و میراث فرهنگی، بیتوجهی به اصول شهرسازی و پایین بودن سرانههای عمومی دغدغه اصلی این شهرستان است. بالا بودن نرخ بیکاری و کمبود آب آشامیدنی نیز از مشکلات گلستان است.
اقدامات صورت گرفته در استان گلستان از سوی هیئت اعزامی
روز شنبه 24/3/93 پس از رسیدن به گرگان و اقامت در هتل جهانگردی گرگان، اعضای هیئت در ساعت 4 بعدازظهر در لابی هتل گرد هم آمده و به اطلاعات سرپرست هیئت، جناب آقای دکتر فاضلی دربارهٔ مسائل استان گلستان گوش سپردند. در حین گفتوگو، معاون امور اجتماعی استانداری و یکی از اساتید دانشگاه گرگان به جمع هیئت اعزامی پیوستند و به طرح معضلات و فرصتهای موجود استان پرداختند.
یکشنبه 25/3/93 از ساعت 9 تا 10، نشستی با معاون استانداری و سایر مسئولان این مرکز برگزار شد. در این نشست دربارهٔ مسائل استان گلستان، منابع طبیعی و فرهنگی عظیم آن و ضرورت برخورداری از این منابع جهت رفع معضلات این استان گفتوگو شد.
در این نشست، آقای دکتر فاضلی اظهار تأسف کرد از این که، استان گلستان با دارا بودن منابع غنی طبیعی و تاریخی و فرهنگی از نظر شاخصهای توسعه یافتگی جزو محرومترین استانهای ایران است و بزرگترین بحران این استان مثل سایر استانها، مدیریت پوپولیستی است که مستلزم بازاندیشی انتقادی در نظام مدیریت و سیاستگذاری است.
در ادامه، اظهارات ایشان به این قرار بود که در گلستان، تاریخ و تمدن و طبیعت سرشار از فرصتهاست که باید شناسایی شوند و برای برونرفت از بحرانها مدیریت مبتنی بر فرصت را جایگزین مدیریت مبتنی بر ضرورت کرد.
وی افزود: در سیاستگذاریها باید رویکرد فرهنگی داشت و برای نیل به آن، به بسیج امکانات و منابع فرهنگی کشور پرداخت. همچنین فرهنگ به عنوان یک راهحل نگریسته شود نه یک بحران. اولین نکته دربارهٔ برنامهریزی فرهنگی نیز این است که بسیج منابع فرهنگی انجام شود.
او گفت: منبع فرهنگی دیگر، میراث فرهنگی منطقه است و باید حس تعلق و هویت به مکان را در مردم ایجاد کرد. این استان بالاترین سرمایه اجتماعی را دارد و با وجود تکثر قومیتهای مختلف، بالاترین میزان مدارا و تساهل در مردم وجود دارد. ما باید این ارزشهای انسانی را سرمایه کنیم، بنابراین باید مردم را جدی بگیریم و بهترین ایده های مدیریتی را نیز از مردم عادی بگیریم و آنها را متوجه کنیم که خودشان باید به امورات زندگیشان رسیدگی کنند نه اینکه از دولت توقع رسیدگی داشته باشند.
دکتر فاضلی خاطرنشان کرد: مدیران ما هم باید ارزشهای اخلاقی از قبیل صداقت و راستگویی را سرلوحه کارهای خود قرار دهند و در میان مردم شور جمعی ایجاد کنند تا علاقه جمعی و حرکت جمعی ایجاد شود و به این ترتیب خود مردم در کارها و رفع معضلات استان خود مشارکت خواهند کرد.
نشستی با تشکلهای غیردولتی زنان استان و طرح مسائل اجتماعی و تاریخی با موضوع زنان و خانواده در طول تاریخ از ساعت 10 تا 13 صورت گرفت. جناب آقای دکتر فاضلی با معرفی پژوهشگاه به سخنرانی پرداخت. در این نشست بر ضرورت وجود تشکلهای مردمی در کشور تأکید شد و نیز گفتوگو و تعامل به عنوان راهحلی برای برونرفت از مسائل و مشکلات پیشرو عنوان شد.
همچنین بیان شد که در الگوی سیاستگذاری کشور در عصر جدید باید فرصتها را لحاظ کنیم و آسیبها را کنار بگذاریم و بهداشت و پیشگیری باید جایگزین درمان شود. بهترین مدیریت آن است که به سرمایه انسانی توجه کرد. تنوع قومیتی، تنوع اقلیمی و تنوع فرهنگی در این استان زیر سایه مدارا و تساهل است که آرامش را برقرار ساخته، پس باید تنوع قومیتی را نه یک تهدید بلکه یک فرصت ببینیم.
به نظر من، در زمان حاضر که بدنهٔ دولت بسیار بزرگ است و دیگر نمیتواند به تقاضای خیل عظیم دانشآموختگان دانشگاهی پاسخ دهد، تشکیل تشکلهای غیردولتی فرصتی برای پاسخگویی و جذب تحصیلکردگان است که با توجه به نیاز بازار کار و شناخت توانمندیهای خود و فرصتهای موجود جامعه، میتوانند کارآفرینی کرده و با ایجاد اشتغال، هم، خود منتفع می شوند، هم، نیازی از بازار رفع میشود و هم تعدادی از جوانان با توجه به تخصص، علاقهمندی و مهارتهای کسب کرده میتوانند جذب این نهادهای مردمی شوند، بنابراین هم دولت باید با این تشکلها تعامل داشته باشد و آنها حمایت کنند و هم این تشکلها در استانهای مختلف کشوری با یکدیگر در تعامل مستمر باشند تا برای رفع مشکلات احتمالی در مسیر توسعه فعالیت خود از تجربیات یکدیگر بهرهمند شوند. زیرا من از گفتوگوهای جلسه نشست هیئت اعزامی با بانوان مردم نهاد و هم گفتوگوی شخصی خود با تعدادی از این بانوان پس از پایان نشست متوجه شدم که درد اصلی ایشان عدم حمایت و بیتوجهی دولت از این نهادهاست. حال اگر این نهادهای مردمنهاد در جایجای کشور با یکدیگر تعامل برقرار کرده و همدیگر را بشناسند و با در میان گذاشتن مسائل خود و استفاده از فرصتهای در اختیار یکدیگر میتوانند تشکلی قوی تشکیل دهند که دولت را مکلف به پشتیبانی در مقابل مقررات بعضاً سخت اداری کند. آنان باید ابتدا خود را و توانایی خود را باور داشته باشند و به دولت نیز یادآوری کنند که در کنار دولت هستند نه در مقابل دولت و یکی از اهداف این تشکلها سبککردن وظیفه دولت و کاهش مطالبات جوانان تحصیلکرده از دولت است بنابراین دولت وظیفه دارد برای سرپا نگه داشتن این تشکلها از آنان حمایت کند.
ساعت 18 تا 30/21 نشست با اعضای شورای شهر و شهردار گرگان با عنوان نگاه به مدیریت شهری و شوراها با رویکرد مدیریت فرهنگی برگزار شد. در این جلسه عنوان شد که روند شهری شدن در گرگان، روند مطلوبی نیست و فردگرایی درسطح شهر به شدت افزایش یافته است. شورای شهر گرگان بودجه تحقیقاتی ندارد و بیکاری، اعتیاد، و تکدی گری از مسائل بسیار حاد در شهر است.
در این نشست از جانب آقای دکتر فاضلی مطرح شد که سیاستگذاری مبتنی بر فرصت بهترین سیاستگذاری است که به منظور جلوگیری و پیشگیری از درد و تکیه بر نقاط قوت به جای دیدن نقاط ضعف صورت می گیرد. همچنین مطرح شد که به جای این که سعی بر تغییر یا اصلاح جامعه داشته باشیم، باید نهاد مدیریت و سیاستگذاری را تقویت نماییم و برای اینکار باید اول مدیران، معاونین و اعضای شورای شهر آموزش ببینند و خود را توانمند سازند چون اندیشه روشن و ذهن خلاق در تصمیمات موجب توسعه می شود.
مطالعه شهرهای موفق در زمینه توسعه شهری نشان می دهد که این شهرها نهاد مدیریت شهری توانمند داشتند و شوراهای شهر این مناطق، با مفاهیم توسعه شهری و مدیریت شهری آشنا بودند.
ایشان اظهار داشتند که اصلاح فرهنگ سازمانی در مدیریت شهری نیازمند ایجاد حس تعلق و دلسوزی و شور و شوق در شهردار، مدیران شهری و کارکنان است. شهرداری باید امکان برنامه ریزی شهری را توسط مردم تسهیل کند، زیرا مردم و عواطف و احساسات و ارزشهای آنان، مهمترین منابع فرهنگی هستند.
نظر من، در طول مدتی که در استان گلستان به ویژه شهر گرگان اقامت داشتیم در مسیرهایی که با اتومبیل طی میکردیم، شهر را بسیار پاکیزه و عاری از آشغال دیدم. در کنار خیابانها یا مغازهها، زبالهای مشاهده نمیکردم و این برای من که در جایجایِ شهر تهران در هر ساعت از روز، زبالهها بیشتر از آدمها خودنمایی میکنند جای تعجب و خوشحالی داشت و این نشان میدهد که شورای شهر و شهرداری از این حیث موفق عمل کرده و نیز در ترغیب مردمِ با فرهنگِ این استان در مشارکت با این نهاد موفق بوده است. شرکت بانوان تشکلهای مردمی نیز در این جلسه و آشنایی اعضای شورا با این بانوان نشان از شناخت فعالیت این سازمانها توسط این شورا بود. این شورا توانسته است همکاریهای مردمی در زمینهٔ حل مسائل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، آموزشی و فرهنگی حیطه زندگی مردم داشته باشد.
دوشنبه 26 خردادماه ساعت 30/9 نشستی با رئیس دانشگاه گلستان برگزار شد. وی در این نشست، دربارهٔ پیشینهٔ دانشگاه، تعداد اعضای هیئت علمی، تعداد دانشجویان، رشتههای دانشگاهی و وضعیت تحقیقات در این دانشگاه صحبت کرد. وی بیان داشت که این دانشگاه بیش از نیم قرن در صحنه آموزش عالی استان گلستان حضور دارد. تعداد اعضای هیئت علمی این دانشگاه، 114 نفر شامل یک استاد، 7 دانشیار، 97 استادیار و 9 مربی است. در این نشست مطرح شد که دیدهشدن و بررسی مسائل اجتماعی برای اجراییشدن برنامهها و سیاستگذاریها بسیار مهم است.
در ادامهٔ این نشست، در حضور رئیس و اساتید دانشکده علوم انسانی دانشگاه گلستان بیان شد که علوم انسانی با مشکل ساختاری روبهروست و باید از عاملیت یعنی مسئولیتپذیری خودمان در تعاملات استفاده کنیم. استفاده درست از مفهوم روش از ملزومات این حوزه است و باید تعاملی ساختاری میان دانشگاههای استان با دانشگاههای کشور برقرار شود.
همزمان در ساعت 30/10 همین روز، نشستی با کارگروه تخصصی زنان و خانواده با سه محور رشد، پیشگیری و درمان در استانداری انجام شد که در این نشست بر ضرورت گفتوگوی مسالمتآمیز و احترام متقابل در گفتوگوها اشاره شد و نیز پژوهشگاه به عنوان یک نهاد پژوهشی در حوزه مطالعات علوم انسانی از جمله زنان و خانواده معرفی شد. معرفی پژوهشهای انجام شده توسط پژوهشگاه در حوزه زنان و خانواده و ضرورت تعامل و گفتوگو میان این کارگروهها با حوزههای متولی این گونه طرحهای پژوهشی در پژوهشگاه نیز از دیگر مباحث مطرح شده بود.
ساعت 16 نشستی با فرماندار بندر ترکمن با سرکار خانم مرجان نازقلیچی، اولین فرماندار زن در استان گلستان برگزار شد. در این نشست مطرح شد که تجدد با ظهور زنان شکل میگیرد و زنان با نگاه عاطفی و زیباییشناسی و نگاه مدرن به جامعه میتوانند مدیران خیلی بهتری نسبت به مردان باشند.
سهشنبه 27 خردادماه ساعت 11 نشستی با رئیس و برخی از اساتید دانشگاه پیام نور گنبد کاووس انجام شد. گنبد دومین شهر پرجمعیت استان است و 150 هزار نفر جمعیت دارد. آشنایی با این دانشگاه و وضعیت آن، تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاههای احداث شده در شهر و تعداد اعضای هیئت علمی موجود در دانشگاه صورت پذیرفت. در این جلسه عنوان شد که این دانشگاه بالغ بر 4000 دانشجو، 15 هیئت علمی، 230 مدعو و 40 کارمند دارد. این شهر دارای 8 دانشگاه است که بیشتر در حوزه کشاورزی فعالیت میکند و از سه سال پیش نیز رشتههای علوم انسانی به این دانشگاهها اضافه شده است.
از مشکلات عمده در بندر ترکمن، فرار دختران به خاطر نگاه قومیتی و مردسالاری در اقلیتهای قومی، افزایش اعتیاد، بیکاری، بالارفتن سن ازدواج و تجرد و طلاق عنوان شد. همچنین مشکل عمده عنوان شده توسط برخی از اساتید حاضر این دانشگاه، کمبود بودجه تحقیقاتی و متفاوت بودن اهداف دستگاههای اجرایی با دستگاههای تحقیقاتی این استان بود. همچنین، عدم استفاده از پژوهشهای انجام شده توسط اساتید این دانشگاه از سوی دستگاههای اجرایی به عنوان یکی دیگر از مشکلات مطرح شد.
در واکنش به بحثهای مطرح شده، آقای دکتر فاضلی اظهار داشت که مشکلات ارتباطی و گفتوگویی و تعامل از مشکلات عمده دانشگاهیان است و همچنین دچار فقدان الگوی شناخته شده ارتباط هستیم. درحالیکه، تعاملات غیررسمی و گفتوگو از مهمترین فرصتهاست. گفتوگوهای غیررسمی، سرمایه اصلی جامعه است، زیرا تولید اندیشه میکند. مشکل دیگر این است که هنوز نتوانستهایم الگوی مصرف دانش را در علوم انسانی و علوم اجتماعی پیدا کنیم.
نظر من: هنوز هم مشکل اساسی بیکاری، نقص در سیاستهای آموزشی در کشور است. غفلت بازار کار و دانشگاه از نیازهای یکدیگر به دلیل عدم تعامل و عدم شناخت این دو نهاد اقتصادی و آموزشی است. دانشگاههای کشور بدون توجه به نیازهای شغلی در جامعه، نیروی انسانی تربیت میکنند که در نهایت پس از چند سال نمیتوانند آنان را در زمینه تخصص خود، به کار جذب کنند، بنابراین نرخ بیکاری در میان دانشآموختگان افزایش مییابد و برای کشور بحران ایجاد میشود. این مسئله در این استان نیز قابل مشاهده است زیرا از یک طرف، تعدد دانشگاهها و از طرف دیگر، بالا بودن نرخ بیکاری نیروی انسانی تحصیل کرده در این استان نشان از عدم برنامهریزی صحیح تربیت نیروی انسانی دارد.
با توجه به محرومیت استان گلستان و درصد بالای بیکاری جوانان این منطقه، بسیج تمامی امکانات و قابلیتهای منطقه برای رفع محرومیت، ایجاد اشتغال و کسب درآمد راهگشاست. گسترش صنعت گردشگری به عنوان صنعتی که با حوزههای مختلفی نظیر اقتصاد، کشاورزی، فرهنگ، محیطزیست و خدمات در تعامل است، دارای اهمیت فراوانی است و تجربیات سایر مناطق جهان نشان داده است که توسعه گردشگری در هر منطقه باعث رشد و پیشرفت اقتصادی- اجتماعی آن ناحیه شده است، بنابراین، توسعهٔ گردشگری میتواند به عنوان یکی از ابزارهای اصلی توسعه در استان گلستان مورد توجه قرار گیرد.
یکی از نکات بارز استان گلستان با جاذبه های گردشگری بسیار زیاد، ضعف امکانات زیربنایی و خدمات گردشگری در این استان است.
با توجه به وجود دانشگاههای متعدد در این استان و با وجود صنایع مختلف در این استان، این استان با بیکاری روبهروست. از آن رو، که متأسفانه در استان گلستان افرادی که برای بخشهای مختلف این صنعت آموزش دیده باشند، وجود ندارد و نسبت به مزایای این صنعت ناآگاهی عمومی وجود دارد، بنابراین به نظر میرسد که بین فقدان فرهنگ پذیرش گردشگر و کمبود افراد آموزش دیده و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری در استان گلستان رابطه وجود دارد. از این رو، برنامهریزی جهت هدایت و توسعه صنعت گردشگری به عنوان یکی از منابع بسیار مهم کسب درآمد و ایجاد اشتغال در این استان محسوب میشود.
بعدازظهر همین روز، دیدار با اعضای شورای شهر علیآباد کتول دربارهٔ مسائل این شهر صورت گرفت. سپس ساعت 8 بعدازظهر به قصد بازگشت به دیار دیرآشنایمان تهران به فرودگاه گرگان قدم گذاشتیم. ولی این بار نگاهمان، نگاه قبل از آمدن به گلستان نبود و دید متفاوتی نسبت به زندگی از جنس عاطفه را با خود به خانه میبردیم و من خوشحالتر از قبل که چقدر مردم جایجایِ سرزمین ما دوست داشتنی و قابل احترام هستند، به خود میبالیدم که از تبار ایران هستم.
این سفر برای من، مصداق این شاه بیت سعدی، شاعر شیرین سخن سرزمینمان بود که:
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
سخن آخر
در اینجا باید ابراز مسرت و خوشحالی کنم از این که با جمعی فرهیخته به دیاری سرسبز به دور از مأوای همیشگی و مأنوس خود سفر کردم. در این جمع، علاوه بر تجارب علمی زیادی که از همسفران و محیطِ سفرکرده، کسب کردم. درسها نیز آموختم، درسهایی که در هیچ دانشگاهی و کلاس درسی تا به این سال نیاموخته بودم و آن «اندیشهکردن، شنیدن و گفتوگو» بود. به گوش جان سپردم که، شنیدن و تحملِ یکدیگر و گفتوگو و تعامل، راه ارتباطی خطیری در جهت تولید فکر و اندیشه است که فقدان آن میتواند بحرانهای عظیم و غیرقابل جبرانی ایجاد کند. در این سفر آموختم که چگونه میتوان با گفتوگو و تعامل صادقانه و جسورانه جوّی ناآرام را به سوی آرامش هدایت کرد و بذر محبت را جایگزین تخم نفاق و کمبینی کرد. آموختم که میتوان با جمعی فرهیخته، گفتمان کرد، اگر خردورزانه و مقتدرانه گفتوگو شود. اهمیت و نتیجه این گفتوگوها را در رویارویی دو تفکر مختلف از دو منطقه مختلف با دیدگاهها و فرهنگهای مختلف در جلسات متعدد برگزار شده در این استان از نزدیک دیدم و به جرأت میگویم که این مهمترین درسی بود که در این سفر آموختم.
دستاورهای سفر در رابطه با پیشنهاد استانداری گلستان برای همکاریهای بین پژوهشگاه و استانداری
- طرحهای پیشنهادی از سوی استانداری گلستان
- آسیبشناسی هنرستانهای دخترانه شهر گرگان؛
- بررسی تغییر سبک زندگی در استان گلستان به ویژه در روستاها؛
- تحقیق کیفی خودکشی در استان گلستان؛
- بررسی علل خرافاتگرایی در کشور؛
- تهیه اطلس زنان استان گلستان (در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و آموزشی).
- پیشنهاد برای برگزاری کارگاه آموزشی
- برگزاری کارگاههای آموزشی در شهرها و روستاهای استان گلستان در راستای توانمندسازی بانوان ( به ویژه کارمندان زن) این استان در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با اعزام کارشناس از پژوهشگاه؛
- برگزاری کارگاههای آموزشی برای مدیران سیاسی استان در رابطه با توانمندیهای زنان و جدیگرفتن نقش آنان در مناصب دولتی با اعزام کارشناسان و اساتید قَدَر در این زمینه.
- پیشنهاد برای برگزاری نشستهای علمی
- شبکهسازی ارتباطی در روستاها و شهرها میان بانوان استان از طریق برگزاری نشستهای علمی؛
- برگزاری نشستهای متعدد با تشکلهای مختلف زنان جهت شناخت دیدگاههای متفاوت آنان؛
- برگزاری نشستهای علمی با استانداری جهت آشنایی این نهاد با مسائل روز و اعمال آن در مدیریت.
نظر شما :