یادداشت دکتر ناجی:فلسفهورزی بهجای حافظهمحوری
-
- به بهانه باز شدن دانشگاه و آنچه باید در رشته فلسفه انجام بگیرد
-
فلسفهورزی بهجای حافظهمحوری
-
سعید ناجی
-
متاسفانه تفکر خلاق در فلسفه آکادمیک ما هیچ جایگاهی ندارد. حافظهمحوری بر تمام بخشهای فلسفه آکادمیک ما نفوذ کرده و خلاقیت دانشجویان را از بین برده است؛ دانشجویانی که در رشته فلسفه تحصیل میکنند تنها مکاتب فلسفی را که به آنها دیکته شده است حفظ کرده و آنها را امتحان میدهند و نمرهای دریافت میکنند و درنهایت فارغالتحصیل میشوند. این نوع مطالعه فلسفه اجازه نمیدهد تفکر خلاق آنها بهکار بیفتد. اگر از دانشجویان این رشته درباره موضوعی اظهارنظر شود متاسفانه پاسخی ندارند و صرفا نظر فیلسوفان مکاتب مختلف را عنوان میکنند. دانشجویان این رشته با نظر به اینکه من نمیتوانم بهتر از فلاسفه بزرگ اسلامی مثل ابنسینا و ملاصدرا یا فلاسفه غرب مثل دکارت و هایدگر صحبت کنم صرفا نظر آن فیلسوفان را بیان میکنند و حرفی که محصول تحقیق و پژوهش خودشان باشد، ندارند. فضای آکادمیک باعث شده تفکر خلاق در فلسفه امروز جایگاهی نداشته باشد. در فلسفه آماتور شرایط مساعدتری حاکم است. در فلسفه آماتور سوالاتی برای افراد علاقهمند به این حوزه مطرح میشود و آنها درصدد پاسخی برای آن سوالات برمیآیند و سعی میکنند نظرات فلاسفه را خوانده و براساس آن جواب مساله را پیدا میکنند. این روش تحقیق و پژوهش و پیداکردن جواب مساله منجر به بروز تفکر خلاق میشود. از این روش معمولا در دانشگاههای اروپایی بهره گرفته میشود. در این شیوه، تکلیفی برای دانشجو تعیین میشود که در آن یکی از موضوعات فلسفی را در قیاس با شرایط جامعه قرار داده و نتیجهاش منجر به حل معضلی در اجتماع میشود. به این ترتیب علاوه بر ایجاد تفکر خلاق و خلاقیت در دانشجو که هدف اصلی تحقیق و پژوهش بوده، مساله اجتماعی-فلسفی نیز مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و حتی راهکاری برای آن ارائه میشود. اما اینکه برای ایجاد تفکر خلاق در جامعه چه اقدامی باید صورت گیرد، میتوان گفت یکی از بارزترین آنها تمرین دادن به دانشجویان است که همان روش تحقیق و پژوهش است؛ روشی که در جوامع اروپایی بهکار گرفته میشود. اما راهکار اصلی، ایجاد تغییر و تحول در فلسفهای است که در دانشگاهها به شکل انتزاعی در حال جریان و نتیجه آن صرفا آموزش و القای فرآیند حافظهمحوری به دانشجویان است. به گفته فیلسوفی که در این زمینه تحقیق کرده و مقالهای ارائه داده در این روش باید فلسفیدن را جایگزین حفظ مکاتب فلسفی کرده و فلسفهورزی را به دانشجویان آموزش دهیم. منظور از فلسفهورزی این است که دانشجو یا علاقهمند به این حوزه، با تحقیق و تفکر به جواب پرسشهایش دست پیدا کند. البته به این معنی نیست که از نظرات فلاسفه استفاده نکند بلکه میتواند نظریات آنها را در حل پرسشهای خود بهکار گیرد ولی نه اینکه هیچگونه زمینه پرسشگری برای او ایجاد نشده باشد و فقط پیگیری کند که آن فیلسوفان چه نظراتی درباره موضوعات مختلف ارائه کردهاند. این بازسازی مطالعه فلسفه سبب ایجاد تفکر خلاق خواهد شد. از آنجا که اکثر مسائل اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی و سایر رشتهها مبنای فلسفی دارند، میتوان موضوعات مختلف این رشتهها را مورد تحقیق فلسفی قرار داد .
نظر شما :