گزارش کرسی ترویجی «تبیین جامعهشناختی مفهوم والدگری رسانهای»

شصت و ششمین کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی «تبیین جامعهشناختی مفهوم والدگری رسانهای»، بیستم اسفندماه 1404 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. ارائه کننده این نشست دکتر بهاره نصیری (عضو هیأت علمی پژوهشکده ارتباطات) و ناقدین این نظریه دکتر محمدسالار کسرایی (عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم اجتماعی) و محمد سلطانیفر (عضو هیأت علمی دانشگاه علوم تحقیقات) و مدیر علمی جلسه هم دکتر زهرا اجاق (عضو هیأت علمی پژوهشکده ارتباطات) بودند.
دکتر نصیری در آغاز سخن گفت: یکی از موضوعهای مندرج در فلسفه علوم اجتماعی و نیز علم جامعهشناسی، ضمیمه انگاشــتنِ خصیصه »والدگری« اســت. بهعبارت دیگر، والد در اکثر نظریات جامعهشناسی بر سرپرستی از فرزند دلالت داشته است. بخشی از مطالعات جامعهشناسی بررسی فرزندپروری مشمول آن کنشگری و عاملیتی است که والدین برعهده دارند. ازاینرو عمدتاً پژوهش درباره این دوره از زندگی، عمدتاً ذیل مباحث »جامعهشناسی خانواده« مطرح میشوند. همزمان با تشدید فرآیند اطلاعاتی شدن جامعه، سطوح مختلفی از نهادها و گروههای اجتماعی، دســتخوش تغییراتی در کیفیت روابط و تعاملات میان کنشگران اجتماعی، از جمله اعضای خانواده گردیده است.
مطالعه و فهم ابعاد جدید نظارت والدین از منظر کنشــگران درگیر با مســئله یکی از موضوعات جدید برای جامعهشناسی خانواده ایرانی است. فرصتهــا و موانع کنش در عصــر جدید؛ یعنی «دوگانگیهای عصر جدید» و بازتاب تغییرات عصر اطلاعات در روابط خانواده؛ «شکنندگی سلسلهمراتب و اقتدار نهادینهشده» و بسیاری مسائل دیگر؛ که برای فهم کلیت این تغییرات، شایسته تدقیق و تمرکز بیشتر است(نصیری،1399).
مطالعات مربوط به والدگری رسانهای در مراحل اولیه خود قرار دارد. بررسیها نشان میدهد هنوز این حوزه نیاز به پژوهشهای کاملتر و جامعتر و همه جانبهای دارد. مراقبت و تربیت مؤثر فرزندان همواره چالش بسیار بزرگی برای والدین است. والدگری رسانهای ساختار جدید والدینی است و این سازه بهعنوان تفکر در مورد شیوههای فرزندپروری در مواجهه با دنیای رسانهای است.
دکتر نصیری ادامه داد: والدگری رسانهای ساختار جدید والدینی است و این سازه به عنوان تفکر در مورد شیوههایی فرزندپروری در مواجهه با دنیای رسانهای است. والدگری رسانهای در جهت گسترش راهبردهایی است که والدین در مورد مسائل و مشکلات فرزندانشان در ارتباط با رسانهها دارند. ادغام فرزندپروری خلاقانه همراه با فرایند تفکر و حل مسئله برای بهزیستی در دنیای دیجیتال است. ازجمله موارد مهمی که پس از تولد فرزند در کانون توجه والدین قرار میگیرد والدگری(فرزندپروری) است. خصوصا پدر و مادر، بالاترین سهم را در طرح ریزیِ زیربنای شخصیت کودک دارند. و دانسته یا نادانسته طراح و بنیان گذار شخصیت کودک هستند. چگونه زیستن و چگونه بودن او را تعیین میکنند، که به آنها اجازه میدهد تا زندگی اجتماعی مناسبی داشته باشند، با محیط سازگار شوند و اهداف خود را دنبال کنند. والدگری یعنی پاسخگویی و مطالبهگری والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است. درحالیکه تغییرات فزاینده دنیای مدرن پس از جهانیشدن و گســترش روزافزون فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، باعث شــده است که ناخواسته، چالشهایی را برای والدین ایجاد نماید. مواجهه خانواده با فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، تغییراتی را در نقشها، تکالیف، حقوق، تصورات و انتظارات از نقش نظارت و روابط والد_فرزندی بهوجود آورده است. مهارتها و توانایی فناورانه فرزندان و والدین بهطور بالقوه، سهم شان را از کنشگری تغییر میدهد. در نتیجه فرصتها و یا موانعی بر سر والدگری پدیدار میشود. در این میان، روابط متقابل والدین و فرزندان در فرآیند جامعهپذیری تســهیل (یا تســریع) یا مختل شــده یا تأثیری خنثی خواهد پذیرفت. بنابراین، اکنون پذیرفته شده است که کنش، کنترل و نظارت در یک فضای اجتماعی، حاصل مشارکت، مقاومت ناخواسته، چالشهایی را برای والدین ایجاد کند. مواجهه خانواده با فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، تغییراتی را در نقشها، تکالیف، حقوق، تصورات و انتظارات از نقش نظارت و روابط والد_فرزندی بهوجود آورده است. مهارتها و توانایی فناورانه فرزندان و والدین بهطور بالقوه، سهم شان را از کنشگری تغییر میدهد. در نتیجه فرصتها و یا موانعی بر سر والدگری پدیدار میشود. در این میان، روابط متقابل والدین و فرزندان در فرآیند جامعهپذیری تســهیل (یا تســریع) یا مختل شــده یا تأثیری خنثی خواهد پذیرفت. بنابراین، اکنون پذیرفته شده است که کنش، کنترل و نظارت در یک فضای اجتماعی، حاصل مشارکت، مقاومت یا تعامل همه کنشگران درگیر با آن فضا (اعم از بزرگسالان و کوچکسالان) است( Samahanazir،2017).
در این میان، روابط متقابل والدین و فرزندان در فرآیند جامعهپذیری دچار تغییر و تحولاتی شده است. فرزندان با منابع یا عوامل بدیلــی مواجهاند که میتوانند روابط متعددی ازجمله رقابت، تضاد یا تکمیلکنندگی با یکدیگر داشــته باشــند. در دوره کنونی، خانواده با اینکه هنوز نقش مهمی در تعلیم و تربیت فرزندان ایفاء میکند، اما نقش آن بیش از پیش جنبه مدیریتی پیدا کرده اســت و ملاحظاتی وجود دارد (نصیری و بختیاری، 1399)که بیش از پیش قابل تامل هستند از جمله:
1- تفاوت والدگری در گذشته با والدگری در فضای فناورانه
2- جامعه پذیری رسانه ای
3- فرزندان بهمنزله عاملان جامعهپذیری ثانویه برای والدینشان
4- نیاز به بازشناسی مفهوم پدری و مادری
5- نقشِ تکنولوژیهای فرهنگی: تولید، توزیع و کاربست نمادها و معناها
6- شکاف دیجیتالی میان والدین و فرزندان
7-چیستی و ماهیت والدگری در عصر رسانه
8- والدگری آئین محور در برابر والدگری دانش محور و مبتنی بر گردش اطلاعات
9- قواعد نظارتی والدگری رسانه ای
10- مدل تربیتی و فرهنگی طبیعی در برابر مدل تربیتی و فرهنگی رسانه ای
11- فهم پذیر کردن موقعیت کودکی در جهان رسانهای امروز در والدین
عضو هیئت علمی پژوهشگاه در ادامه شرح داد: والدگری درجهان امروز یعنی جهانی که در نیم قرن اخیر در آن قرار داریم بهصورت موضوع و موقعیتی مسئلهدار درآمده است. به این معنا که والدین در شرایط اخیر با مجموعهای از تغییرات گوناگون مواجه شدهاند که این تغییرات نحوه مواجهه والدین با ایفای نقشهایشان برای تربیت فرزندان شان را با چالشهایی جدّی روبهرو کرده است. مجموعهای از عوامل یا نیروها، موقعیت و وضعیت والدگری را دستخوش دگرگونی کرده است. تحول جامعه ایران از جامعه ایلی و روستایی بهسوی جامعه شهری و کلان شهری یکی از این عوامل است. در دنیای پیشامعاصر ایران، انسان ایرانی عموماً در محیطهای عشایری و روستایی زندگی میکرد و مجموعهای از ارزشها، باورها و آیینهای دینی و عمومی و فرهنگی، شیوه مواجهه والدین با فرزندان را برای آنها بهوجود میآورد. مرجعیت آیینها و باورهای گذشته خدشهدار شده و دیگر نمیتوانند بهصورت اموری طبیعی، بههنجار یا بدیهی هدایتکننده و تعیینکننده شیوه مواجهه والدین با فرزندان خود در دنیای رسانهای باشد. (نصیری،1399) دومین تغییری که در موقعیت والدین و فرزندان بهوجود آمده است؛ تغییری است که تکنولوژی، فناوریها و ابزارهای رسانهای در جامعه ما ایجاد کردهاند. از اینرو وقتی از رسانه سخن میگوییم، رسانه همان جهان زندگی و زندگی روزمره و ساختارهای معنایی است که ما را احاطه کرده اند.(نصیری و بختیاری، 1400) در جهانِ رسانهای، والدگری نیز مانند دیگر امور و فعالیتها، ماهیتی رسانهای پیدا کردهاند. رسانههای گوناگون به شیوههای کاملاً پیچیده و متفاوت هرکدام فرم و محتوای عواطف، احساسات و ساختارهای ادراکی و شناختی ما را شکل میدهند و رابطهای هستیشناسانه میان این رسانهها و ادراکات انسانها ایجاد شده است. والدین عصر حاضر نیاز دارند کاری را انجام دهند که پیش از این هیچگاه در تاریخ نیاز به انجام آن نبوده است. فرهنگ برخاسته از صنعت رسانه، علائق فرزندان ما را تسخیر کرده و خود را جایگزین صدای درون آنها کرده است. و امروزه تکنولوژی بهمثابه یک شیوه زیست اجتماعی است، نه صرفاً یک ابزار. و والدین علاوه بر آماده سازی فرزندان برای زندگی در یک جامعه ملی، نیاز به آمادهسازی فرزندان برای زندگی در جامعه جهانی و اطلاعاتی بهصورت یک ضرورت درآمده است.
والد:
والد بودن، واژهای که منشأ آن به سال 1856 باز میگردد، روشی بود که والدین وظایف خود را بهوسیله آن در اوایل دوره قرن بیستم تعریف میکردند. این واژه که از نظر دستوری اسم است، اشاره بر یک حالت بودن دارد. فرزندپروری که هم اسم و هم فعل است، روش انجام دادن کاری را تعریف میکند. پلی برین برندز، مدرس والدین و نویسنده، اشاره میکند که «واژه فرزندپروری، واژه والد بودن را به یک فعل مبدل ساخته و آن را به فعلی تبدیل میکند که بر روی فرزندان انجام میشود؛ بهگونهای که گویی این والدین هستند که کودکان را تبدیل به انسان میکنند». نظریههای متعدد فرزندپروری مفهوم فرزندپروری را تقویت کرده و وضعیت والد بودن، بیشتر جزء فعالیتهایی درآمد که والدین برای فرزندان انجام میدادند.
در طول دهههای 1950 و 1960، تغییرات بنیادینی در ماهیت فرزندپروری رخ داد که در عصر خود والدگری را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد. در سال 1959 کلمه والدین به فرهنگ لغت وارد شد. این نشان دهنده افزایش مشارکت و تعهد به فرزندان بود. والدین، کلمهای که ریشههای آن به سال 1856 باز میگردد، والدین نقش خود را در آغازاین قرن تعیین کردند. پدر و مادر، به عنوان یک اسم، یک وضعیت را مشخص کردند. پدر و مادر، هر دو اسم و فعل، راه را برای انجام کار تعریف میکنند. کلمه «والدین» به معنای پدر و مادر بودن، که یک حالت و مرحله از بزرگسالی است، به یک فعل تبدیل میشود و آن را میسازد. آنچه که برای کودک انجام میشود و باعث میشود که کودک به انسان تبدیل شود. نظریههای مختلفی رشد کودک و مفهوم والدین را تقویت کرد و لیستی از فعالیتها، وضعیت پدری و مادری را نسبت به فرزند تعریف کرد .توصیف شغلی والدین از تهیه نیازهای اولیه و اساسی تا ارائه بهترین امکانات مادی، برآورده شدن نیازهای روحی و روانی کودکان و فراهم آوردن فرصت برای تحصیل تا آموزش عالی، افزایش یافته است. در دهه 1970 و 1980، مشارکت در اجتماعی شدن فرزندان بخشی از فهرست کار والدین بود (گاتانو، 1394).
والدگری :
اصطلاح والدگری یا فرزند پروری (Parenting) از ریشه پریو (Pario) ، به معنی زندگی بخش گرفته شده است. منظور روشهایی است که والدین بهکار میگیرند و بیانگر نگرشهایی است که والدین نسبت به فرزندان خود دارند و شامل معیارها و قوانینی است که در رابطه با فرزندان خویش وضع میکنند( اسعدی و همکاران، 1385).
والدگری رسانه ای:
والدگری رسانهای به روشها و تکنیکهایی اطلاق میشود که والدین برای مدیریت و هدایت مصرف رسانهای فرزندانشان استفاده میکنند. این روش شامل نظارت بر محتوای رسانهای مورد استفاده کودکان، محدود کردن زمان استفاده از دستگاههای دیجیتال، آموزش رفتارهای آنلاین ایمن، تشویق به استفاده مسئولانه از رسانهها است. والدگری رسانهای به کودکان کمک میکند تادر دنیای دیجیتالی به نحو مناسب و ایمن حرکت کنند و از محتوای نامناسب و خطرات اینترنتی دور بمانند. والدگری رسانهای به والدین کمک میکند تا تأثیرات مثبت رسانهها را تقویت و از تأثیرات منفی آنها جلوگیری کنند.
جمعبندی بحث:
فضای مجازی به عنوان فضای دوم زندگی امری اجتنابناپذیر است. فضای حاکم بر انسان در پرتو اینترنت، دارای مختصاتی است که بشر در دوره ماقبل مجازی شدن آن را تجربه نکرده است. نوجوانان و فرزندان ما هم در این فضایِ جدید زیست میکند، بازی میکند و هم بخش عمدهای از فعالیتهای «هویتبخش» خود را در فضایِ دوم زندگی دنبال میکنند. والدگری در این فضا را نمیتوان بدون لحاظ کردن واقعیتهای نظام ارتباطات برخط صورتبندی کرد. والدین باید در گام اول به این نکته توجه کنند که دیگر امکانپذیر نیست که فرزندان را با رویکرد سلبی از فضای زندگی در دنیای مجازی محروم کرد بلکه باید به سمتوسوی دانش و استفاده مطلوب از این فضا در حرکت بود. و والدین باید به فهمپذیر کردن موقعیت کودکی در جهان رسانهای امروز کمک کنند.
تهدیدها و فرصتها را نیز باید طبق مؤلفههای هویتبخش فرزند در فضای اول (واقعی) و فضای دوم (مجازی) درک کرد. هم اکنون بسیاری از رفتارها، آیینها و جذابیتها از طریق یوتیوب و سایر شبکههای مجازی از انحصار مرزهای محلی خارج شده و در میدان دید فرزند قرار دارد. در این وضعیت نظام رتبهبندی، مدیریت هوشمندانه فرزند از تکنولوژیهای نوین همانند تلفن همراه هوشمند، در کنار آموزش سواد رسانهای در استفاده از رسانهها لازم بهنظر میرسد. چنانچه فرزندان از فهم رسانهای، درک انتقادی و دانش بهرهگیری از رسانههای جدید بهرهمند نباشند با تهدیداتی در میدانهای آموزشی، سرگرمی و ارتباطی مواجه میشوند.
بنابراین ضرورت بازاندیشی درباره جهانی که در آن زیست میکنیم، اهمیت مییابد. در این خصوص ما نیازمند تفکری هستیم که چشمهای ما را نسبت به سپهر رسانهای گشوده نگه دارد. نیازی نیست تا افقِ رسانهای را چیزی شبیه مهندسی یا علوم دقیقه بهحساب بیاوریم. بلکه اینجا صحبت از توانشِ فکری و فلسفی والدین از فهمِ جهان رسانهای شده امروز است. والدین نیازمند آشناییِ ساختارِ روحی و روانی کودکان با ساختار رسانهای که از درون گفتوگوهای فرهنگی درون جامعه بیرون میآید، هستند. والدین باید موقعیت کودکی در جهان رسانهای را برای خود فهمپذیر کنند. باید علوم انسانی بهعنوان علوم زندگی معرفی شوند که بدون تعامل با این دانشها هرگز نمیتوان والدگری رسانهای را فهمید و والدینی سازنده و خلاق برای فرزندان بود. در والدگری رسانهای «بینش رسانهای» اهمیت دارد، نه «دانش فنی». افقِ فکری ما نسبت به موقعیتهای رسانهای باید با مشارکت در حوزههای عمومی و وابستگی بیشتر به مطالعه و تفکر شکل گیرد. آشنایی والدین با دانشهای انسانی (روان شناسی، ارتباطات، جامعه شناسی، فلسفه و ...) ضرورت دارد تا والدین بتوانند منجر به بالندگی و رشد جسمی و روحی فرزندانشان شوند.
در ادامه بحث دکتر سلطانیفر به این نکات اشار کرد و گفت: والدین را باید بهسمت «تکنو پرنت هود»(Techno parenthood) ببریم. ما والدین بهعنوان مهاجران فضای مجازی و به اجبار تکنولوژی به این سمتوسو آمدهایم. بنابراین باید سواد و آگاهی خود را در زمینههای تکنولوژیک ارتقاء ببخشیم. استیو جابز معتقد است دیجیتالی شدن برای جوامع کارآمد میتواند مفید باشد، اما برای جوامع ناکارآمد همانند سم میماند.
در والدگری رسانهای والدین از سطح بالاتری به افکار و شناختهای خود برای زندگی در جهان رسانهها که بر فرزندانشان اثر میگذارد، توجه میکنند. این تفکر معمولاً قبل یا بعد از تعامل کودکان با ابزارهای ارتباطی رخ میدهد. مشخص شده است که والدینی که به والدگری رسانهای توجه دارند، احساس رضایت و شایستگی بالاتری در فرزندپروری دارند. این متغیر زمانی که کودک شروع به خارج شدن از مسیر درستِ استفاده از ابزارهای رسانهای میشود، فعال میشود و والدین را وارد عمل میکند و آنها را جهت حل مسئله و بازگرداندن کودک به مسیرسالم تحریک میکند.
در والدگری رسانهای چند نکته کلیدی وجود دارد:
- نظارت فعال بر محتوای رسانهای مورد استفاده کودکان
- تعیین محدودیت زمانی و مدیریت مصرف رسانهای کودکان
- آموزش رفتارهای برخط (آنلاین) ایمن
- تشویق به استفاده مسئولانه (در زمینه یادگیری، سرگرمی، اوقات فراغت و ...)
- توجه به مهارت تفکر انتقادی (قدرت استدلال و مهارت حل مساله به فرزندانمان را جدی بگیریم)
- الگوبرداری کودکان از والدین (والدین باید الگوی مناسبی برای استفاده از رسانهها و دستگاههای دیجیتال باشند)
والدگری رسانهای به معنای تنظیم رفتار و مصرف رسانهای کودکان در مسیر رشد، با نیت و برنامه قبلی است. جو عاطفی که والدین در آن فرزندان خود را تربیت میکنند و این عامل به معنای میانجیگری والدین میان کودک و ابزارهای رسانهای است. ناگفته نماند که عوامل مختلفی بر والدگری رسانهای تأثیر میگذارند که مهمترین آنها عبارتند از: ویژگیهای شخصیتی والدین، وضعیت روحی و روانی و ذهنی والدین، خودکارآمدی و خودکنترلی والدین، رضایت زناشویی، سبک دلبستگی والدین، سبک فرزندپروری ادراک شده توسط والدین و بسیاری عوامل دیگر در طول والدگری فعال میشوند.
دکتر کسرایی نیز پیشنهاداتی را جهت شرح و بسط این حوزه ارائه کرد:
1- به لحاظ فرمی نیاز به بازآرایی وجود دارد: ملاحظه چهارم بهتر است در ملاحظات آخر ذکر شود. 2- مقدمه بحث نیاز به صورتبندی دقیق تری دارد و چگونگی مسئله و چرایی آن مفصلتر ارائه شود. 3- بهلحاظ محتوایی: اشاره به سیر تاریخی بحث یعنی مطرح شدن بحث از جامعه ایلی و روستایی خیلی نیازی نیست چون این مسئله مورد نظر این بحث نیست. و مفهوم قدرت و معنای فوکویی آن با بحث شما تناسب ندارد. بیشتر بحث شما فرانکفورتی است. 4-وجه جامعه شناختی بحث است، بدین معنا که مسئله اجتماعی کردن یکی از مباحث جامعهشناسی کارکردگرا و نظم است که مورد نقدهای قابل توجهی قرار گرفته هم توسط پساساختارگراها و مارکسیستهای فرهنگی.
منابع:
اسعدی، سید محمد، ذکایی، نیره و همکاران(1385)، رابطه پس زمینه اجتماعی- فرهنگی با شیوههای تربریتی والدین، نشریه روان پزشکی و روان شناسی بالینی ایران(اندیشه و رفتار)، بهار، دوره ۱۲ شماره ۱(پیاپی۴۴).
اولز، یلدا(1400)، مادران رسانهای و پدران دیجیتال، ترجمه راضیه نیک طلب، نشر اگر.
گاتانو، گلوریا (1394)، فرزندپروری در عصر رسانه، ترجمه محمد رضا رستمی و فروغ ادریسی، انتشارات همشهری.
نصیری، بهاره، بختیاری، آمنه(1400)، تحولات سبک زندگی در دوران خانواده دیجیتالی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
نصیری، بهاره، بختیاری، آمنه(1399)، سواد رسانهای و والدگری رسانهای در فضای مجازی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
نصیری، بهاره (1399)ﺗﺒﻴﻴﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻰ ﻭاﻟﺪگرﻯ ﺭﺳﺎﻧﻪ ای(ﻓﻀﺎﻯ ﺳﺎﻳﺒﺮﻯ)ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭاﻟﺪﻳﻦ ﺗﻬﺮاﻧﻰ، فصلنامه جامعه پژوهی فرهنگی.
نصیری، بهاره (1402)اﺳﺘﺮاﺗژﻯ ﻫﺎ ﻭ ﺭاﻫﺒﺮﺩﻫﺎﻯ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎﺯﻯ ﻭاﻟﺪﻳﻦ ﺩﺭ ﺯﻧﺪگی ﺭﺳﺎﻧﻪاﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪاﻥ ﺑﺮاﺳﺎﺱ ﺩﻳﺪگاه ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ، فصلنامه دین و ارتباطات.
O’Connor, T.M. M. Hingle, R.-J. Chuang, T. Gorely, T. Hinkley, R. Jago, J. Lanigan, N. Pearson, D.A. ThompsonConceptual (2013), understanding of screen media parenting: report of a working group Childhood Obesity, 9 (s1) pp. S110-S118
Samahanazir, Maya &S.Hawi,(2017) Associations between screen media parenting practices and children’s screen time in Lebanon,Telematics and InformaticsVolume, 34, Issue 1, February 2017, Pages 351-358.
. Wartella, Ellen. Ride out, Vicky. R. Lauri cella, Alexis, L. Sabrina Connell (June ,2014), Revised Parenting in the Age of Digital Technology A National Survey, Center on Media and Human Development School of Communication Northwestern University, acknowledge the National Center on Family Literacy, at Northwestern University & School of Communication.
Watne, T. & A. Lobo & L. Brennan. (2011). Children as Agents of Secondary Socialisa-
tion for Their Parents. Young Consumers. 12(4).
پیوند و پوشه شنیداری سخنرانیها(چندرسانهای)
نظر شما :