گزارش نشست «نقش علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی با تأکید بر آینده‌پژوهی»

۰۲ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۳:۲۳ کد : ۲۶۱۴۹ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۳۷۷
گزارش نشست «نقش علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی با تأکید بر آینده‌پژوهی»



نشست «نقش علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی با تأکید بر آینده‌پژوهی» با سخنرانی دکتر محمدتقی موحدابطحی، دکتر یاسر جبرائیلی و دکتر عبدالمجید مبلغی، چهارم دی‌ماه 403 برگزار شد. دبیر علمی این نشست نیز دکتر محمد هاتفی (همگی از اعضای هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) بودند.

اقتصاد در افق تمدنی اسلام، مردمی است
در این نشست علمی که به‌مناسبت هفته پژوهش در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، ابتدا دکتر جبرائیلی به ارائه مباحث خود پرداخت و گفت: اقتصاد در افق تمدنی اسلام، مردمی است؛ به این معنی که آحاد مردم امکان فعالیت آزاد اقتصادی را دارند. در این اقتصاد مردمی، نه دولت به شکل یک کارفرمای بزرگ درمی‌آید، نه اقلیت سرمایه‌دار بر اقتصاد مسلط می‌شود. در چارچوب نظامات اقتصادی سرمایه‌داری و کمونیستی، اقتصاد مردمی قابل تحقق نیست و الگوی خاص خود را می‌طلبد.

تمدن‌پژوهی به‌مثابه یک دیسیپلین دانشگاهی

در ادامه دکتر مبلغی سخنان خود را آغاز کرد و گفت: تمدن‌پژوهی به‌مثابه یک دیسیپلین دانشگاهی مؤثر متأسفانه چندان میان ما گسترش نیافته است. در آسیب‌شناسی دلایل منجر به ناکامی مزمن تنیده به پای این دیسیپلین پراهمیت دانشگاهی، باید به چند مسئله مهم اشاره کرد: یکم، چندوجهی و چندکانونه بودن تمدن‌پژوهی, دوم، فقدان تأمل روش‌شناختی جان‌مایه‌دار در جوانب و زوایای مختلف تمدن‌پژوهی، سوم. ناتوانی در ایجاد نسبتی مؤثر میان تمدن‌پژوهی و مقوله زمان (که خود شامل رویکرد به سنت و گذشته از یک‌سوی، زمان حال و اکنون از سوی دیگر و زمان آینده و پیش‌روی از جانب سوم می‌شود)، چهارم، ایجاد روندها و رویه‌های بعضاً غیردانشی در ارتباط با مقوله تمدن (که گاه ادبیات معطوف به این حوزه را دست‌مایه مناسبات قدرت و گاه ترجمه‌ای و فارغ از ارتباطی جدی با اینجا و اکنون ما ساخته است). از جمله روش‌شناسی‌های سودمند در رویکرد به مقولات تمدنی و مؤثر در فهم امکان‌های منجر به امر تمدنی تاریخی ایرانی بر روی بردار زمان (و به شیوه‌ای نسبت‌مند با گذشته، اکنون و آینده) «دیالکتیک هگل» است.
دکتر مبلغی تأکید کرد: من بر این باور نیستم که بتوان از روش‌شناسی‌ها به‌مثابه بسته‌های پایان‌یافته بهره گرفت، همچنان‌که اساساً دیالکتیک هگل معرف چنین بضاعت یا ظرفیت روش‌شناختی و به یک معنا تاریخی‌ای نیست. به باور بنده باید به الهام‌پذیری روش‌شناسانه روی آورد. رویکرد به هگل در تمدن‌پژوهی معطوف به تاریخ و نظام آگاهی ایرانی از دو جهت بسی مغتنم و حائز اهمیت است: از یک‌سوی منطق دیالکتیکی هگل، برخلاف نگاه‌های مدرن استعلایی امری پیشینی را بر چندوچون فهم موقعیت‌ها حاکم نمی‌کند (و از این روی راهی به‌سمت سنت در معنای مؤثر کلمه می‌تواند بگشاید) و از سوی دیگر برخلاف نگاه‌های پست‌مدرن اساساً موقعیت‌ها را به شیوه‌ای کمابیش منعزل از یکدیگر (و فارغ از سنت در معنای تداوم‌یافته و تاریخی آن) نمی‌فهمد. این رویکرد در کنه وجودشناختی خود تاریخ‌نگر و معطوف به لحاظ سنت چونان ظرفیتی منجر به بالیدن و بضاعت مؤثر در زایش و پردازش آگاهی تاریخی است. به باور من رویکرد به تمدن ایرانی با لحاظ صیرورت تاریخی آن ذیل بازگشتی این‌گونه بدان سودمند و کارگشا است. بر این اساس بر ماست که به جوانب مختلف روش‌شناختی چنین بازگشتی به منطق دیالکتیک هگل در ارتباط با سنت ایرانی و نسبت آن با اکنون و آینده بپردازیم. ذیل چنین رویکردی می‌توان نشان داد که بازگشتی از این‌دست به سنت، در کانون تمدن ایرانی قرار دارد. چنین بازگشتی همچنین ما را قادر به فهم بهتر آنچه اکنون داریم می‌سازد و مشخصاً در تقریر نسبت نحوه بودن اینجا و اکنون‌مان با آینده محتمل (و نه محتوم) به‌شیوه‌ای کمابیش نظام‌مندتر از دیگر دستگاه‌های فکری مؤثر واقع خواهد شد. به یک معنا چنین رویکردی به ما کمک می‌کند که دریابیم چگونه گذشته در آینده و امروز به‌شیوه‌ای تعیین‌کننده حضور به‌هم می‌رساند.

نسبت علوم انسانی و تمدن

 سخنران بعدی نشست دکتر موحدابطحی سخنان خود را این‌چنین آغاز کرد و گفت: مطالعات فلسفی، اجتماعی، تاریخی و... درباره علم نشان‌دهنده ارتباط تحولات علمی با تحولات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی است. در ارتباط با نسبت علوم انسانی و تمدن برخی تحول در علوم انسانی را مقدمه پدیدآمدن تمدنی جدید بر می‌شمارند و برخی شکل‌گیری تمدن جدید را مقدمه پدیدآمدن علوم انسانی جدید می‌دانند و بهتر آن است که به رابطه دیالکتیکی بین این دو باور داشته باشیم. در ارتباط با علوم انسانی اسلامی و تمدن نوین اسلامی نیز همین بحث قابل طرح است.
دکتر موحدابطحی در ادامه به ضرورت تأملات هم‌زمان آینده‌پژوهانه در ارتباط با علوم انسانی اسلامی و تمدن نوین اسلامی اشاره کرد و مشخصاً به برخی از دلالت‌های این امر در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های پژوهشگاه پرداخت./پایان

پیوند و پوشه شنیداری سخنرانی‌ها(چندرسانه‌ای)

 

کلیدواژه‌ها: نشست «نقش علوم انسانی در تمدن نوین اسلامی با تأکید بر آینده‌پژوهی»


نظر شما :