گزارش نشست «توسعه صنعتی در قرن اخیر تاریخ معاصر ایران»

۰۸ دی ۱۴۰۳ | ۰۹:۵۰ کد : ۲۶۰۴۷ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها هفته پژوهش ۱۴۰۳
تعداد بازدید:۷۵۶
گزارش نشست «توسعه صنعتی در قرن اخیر تاریخ معاصر ایران»

ششمین نشست تاریخ اقتصادی، به‌مناسبت هفته پژوهش با عنوان «توسعه صنعتی در قرن اخیر تاریخ معاصر ایران» دوم دی‌ماه 403 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد . در این نشست دکتر قاسم خرمی با عنوان «افول صنعت در دهه 60» و دکتر پوریا اسماعیلی (به‌صورت برخط) با عنوان «تاریخ‌‍نگاری انگلیسی- مارکسیستی» سخنرانی کردند. مدیریت جلسه نیز بر عهده دکتر علی سالاری‌شادی بود.
افول صنعت در دهه 60
دکتر خرمی در مورد افول صنعت در دهه 60 با اشاره به ویژگی‌های این دهه؛ پایان درگیری‌های داخلی و تثبیت قدرت، آغاز و پایان جنگ 8 ساله ایران و عراق، جابه‌جایی در طبقات بالای اقتصادی کشور و شکل‌گیری نهادهای جدید و تکوین‌یافته در فرایند تاریخی بعد از انقلاب اسلامی و رویدادهای تصادفی در بزنگاه‌های تاریخی را از مشخصه‌های این دهه برشمرد و یادآور شد: شکل‌گیری ایدئولوژی ضدسرمایه‌داری صنعتی و تجلی آن در قانون اساسی و سیاست‌گذاری‌ها مصادره‌سازی‌ها و سقوط بورژوازی صنعتی نوپای ایرانی همراه با قدرت‌یابی بورژوازی تجاری سنتی به‌عنوان بدیل بورژوازی صنعتی مدرن و شکل‌گیری دولت ایدئولوژیک و توده‌وار و بی‌اعتنا به بخش خصوصی و تشکل‌های اقتصادی کنترل دولت بر اقتصاد از عوامل افول سرمایه‌گذاری صنعتی در این مقطع بود.
از سویی رویکرد قانون اساسی به صنعت و بخش خصوصی سقوط جایگاه بورژواری صنعتی در مناسبات نیروها ساخت دولت ایدئولوژیک در جامعه توده‌وار مصادره‌ها و تزلزل در حقوق مالکیت خصوصی و عدم امنیت در فعالیت‌های صنعتی ایدئولوژی چپ‌گرای ضدسرمایه، صنعتی ریسک(خطر) بالای سرمایه‌گذاری تسلط دولت بر اقتصاد، سیاست‌های متمرکز و درون‌گرای اقتصادی و روی کارآمدن سیاستمداران و مدیران کم تجربه را به‌دنبال داشت . پیامدهای اقتصادی و صنعتی مانند اشغال سفارت و انزوای بین‌المللی جنگ ایران و عراق، سقوط تولید ناخالص داخلی و سرانه، تولید رکود و کاهش فعالیت‌های مولد فرار نخبگان و سرمایه‌ها، کاهش قیمت و نفت خرابی‌های ناشی از جنگ، نرخ بالای بیکاری یا شاغلان، غیر مولد افزایش کسری بودجه تراز تجاری منفی، سرازیری پناهندگان افغانستانی و عراقی این دو دسته از عوامل ارتباط متقابل با یکدیگر در یک بستر تاریخی، فضایی را پدید آوردند که به انزوای بخش خصوصی، توقف فعالیت‌های صنعتی گسترده و افول شاخص‌های رشد و موقعیت صنعت در کشور منجر شد.
نقش روشنفکران و آراء برخی اندیشمندان
دکتر خرمی در ادامه سخنانش درباره « نقش روشنفکران و آراء برخی اندیشمندان » یادآور شد: آراء جریان اندیشمندان حاکم بعد از انقلاب اسلامی مانند آیت‌الله محمد بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور در شهریورماه 1358 مبنی بر اینکه «صنایع مادر و بازرگانی خارجی باید دولتی باشند یا آیت‌الله مرتضی مطهری از نظریه‌پردازان اصلی مبنی بر (انقلاب مالکیت صنعتی دارای محدودیت‌هایی است و مالکان مجاز به انجام هر کاری با ثروت و سرمایه خود نخواهند بود و ابوالحسن بنی‌صدر واضع نظریه اقتصاد توحیدی که بورژوازی و صنایع جدید را عامل وابستگی بیشتر ایران به غرب می‌دانست(خاطره اکبر لاجوردیان) و روشنفکرانی مانند جلال آل‌احمد که بحث مصرف‌زدگی و ضدیت ماشینی شدن زندگی را طرح کرد یا بوم‌گراهایی مانند شایگان و سنت گراهایی مثل سیدحسین نصر بر رد نظریه سرمایه‌داری صنعتی تأکید داشتند. از دیگر عوامل، تقاضای توده‌ها و کارگران برای برخورد یا کارخانه‌داران درشکل‌های زیر قابل توجه است: در جامعه توده وار، نخبگان تحت تأثیر توده‌ها قرار می‌گیرند. تأکید بر انتقام‌گیری و تاراج و باج‌گیری از یکدیگر و تاراج اموال اقلیت‌های دینی (خاطرات احمد توکلی فرمانده انقلابیون بهشهر).
نافرمانی کمیته‌های انقلاب از رهبران انقلاب (خاطرات عزت‌شاهی فرمانده کمیته بهارستان) که گسترش دامنه نافرمانی به کارخانه‌ها و تعطیل‌سازی، اعتصابات و گروگان‌گیری مالکان کارخانه‌ها باب شد.
در خاطرات علی‌اصغر حاجی‌بابا از پیشگامان صنعت ریخته‌گری ایران و مدیر کارخانه شوفاژ کار در مورد آن شرایط می‌گوید: «یک روز دیدم حدود 500 کارگر با کنترل کارخانه و شعار مرگ بر سرمایه‌دار با من درگیر شدند و سرم را شکستند. آنها قصد داشتند من را داخل کوره ذوب بیندازند و حتی مهدی بهار، مدیر کارخانه زاگرس را داخل بشکه قرار داده و در محوطه کارخانه غلطانده بودند!».

مصادره‌ها و القاء مالکیت خصوصی صنعت‌گران و شکل‌گیری نهاد مصادره‌ها
دکتر خرمی در ادامه بحث خود توضیح داد: طی ماه‌های نخست پس از انقلاب حدود 60 مصوبه از سوی شورای انقلاب صادر شد که ماهیت آن متوجه تضعیف بخش خصوصی و تقویت بخش دولتی بود و نهایتاً در تیرماه 1358، حکومت موقت قانون حفاظت از صنایع را به‌شورای انقلاب ارائه داد و تصویب شد. از محل همین مصادره‌سازی‌ها و دولتی‌سازی‌ها، سهم دولت از سرمایه و مالکیت صنعتی از 39.5 درصد به 70.7 درصد افزایش یافت در حالی‌که سهم بخش خصوص از 44.6 درصد به 13.4 سقوط کرد و قلمرو تعاونی و صنایع‌دستی همچنان در 14 درصد ثابت ماند. چرخش در مناسبات نیروها و تغییر ماهیت اقتصاد سیاسی ایران از سال 63 با خروج گروه‌های معارض زمینه را برای شکل‌گیری منازعه و جناح‌بندی جدیدی در بین نیروهای داخل بلوک قدرت پیرامون مالکیت خصوصی و حدود دخالت دولت در اقتصاد شکل داد.
دکتر خرمی افزود: در نتیجه عواملی که بدان اشاره شد، نهادها و مناسبات اقتصاد سیاسی که پس از انقلاب اسلامی استقرار یافتند، سخت متأثر از سود ضد سرمایه‌داری بودند در شرایطی که انقلابیون نسبتاً محافظه‌کار از منظر آراء سنتی از مالکیت خصوصی و نه سرمایه‌داری دفاع می‌کردند اما دست‌بالا را حاملان ایدئولوژی رادیکال داشتند که سوار بر جو عمومی زمانه در فرایند غیریت‌سازی ایدئولوژیکی صنایع جدید و صاحبان صنایع را جزئی از متعلقات رژیم پیشین و از شمار «طاغوت وابستگان» به دربار و یادی «امپریالیسم می‌دانستند که با مونتاژ» و واردات صنایع خارجی‌ها ایران را تبدیل به انبار کالاهای «خارجی کرده‌اند و به‌عنوان سرمایه‌داران زالوصفت» خون خلق مستضعف را مکیده‌اند ( دفاع خسرو گل سرخی)
این رویکرد چپ‌گرایانه بی‌آنکه پشتوانه نظری محکمی در تحلیل اقتصادی و توسعه داشته باشد، به‌واسطه موقعیت برتر در بزنگاه شکل‌گیری نهادهای پسا انقلابی توانست در قانون اساسی و دیگر قوانین مهم و نهادهای رسمی تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی، عینیت یافته و خود را به‌عنوان فرایندی بازتولیدشونده نهادینه کند. غلبه و نهادینه‌شدن این رویکرد ایدئولوژیک در کنار ایجاد تزلزل اساسی در بنیان مالکیت خصوصی به‌ویژه تحت تأثیر موج‌های مصادره اموال و کارخانه‌های صاحبان صنایع و دیگر شهروندان، سقوط بورژوازی صنعتی نوپای کشور به‌همراه تحقیر و تخفیف صاحبان صنایع جدید و غلبه بورژوازی تجاری در مناسبات اقتصادی به‌عنوان نیروی سنتی حامی انقلاب و استقرار دولت ایدئولوژیک کم‌اعتنا به نهادهای بخش خصوصی و باورمند به اقتصاد دولتی آرایش نهادی جدید در کشور پدید آورد.
ویژگی‌های اساسی بزنگاه
شکل‌گیری نهادهای جدید پس از انقلاب شکل‌دهنده مسیری بودند که رویکرد و سیاست‌های دولت درباره صنعت را جهت داد. برآیند این عوامل نهادی ایدئولوژیکی و عوامل پیشانهادی مسیر نهادی خود تقویت شونده‌ای را ایجاد و حمایت کردند که ازجمله پیامدهای آن حرکت به‌سوی اقتصاد دولتی متزلزل نهادی مالکیت خصوصی بدبینی نسبت به سرمایه‌داری صنعتی و تمسک به الگوهای ایدئولوژیکی برنامه‌ریزی خاصی مانند «راه رشند غیر سرمایه‌داری» و «خودکفایی» بود که نتایج آن را می‌توان در اقول صنعت و موقعیت صاحبان صنایع و کوچک شدن اندازه اقتصاد و بخش صنعت به‌ویژه صنایع خصوصی جست‌وجو کرد.

تاریخ‌نگاری انگلیسی – مارکسیستی
سخنران دوم این نشست دکتر اسماعیلی بود که سخنانش را با عنوان: «تاریخ‌نگاری انگلیسی – مارکسیستی» ارائه و به دیدگاه‌ها و نگرش‌های «پیگولوسکایا» نویسنده معروف روس و «ان لمبتون» ایران‌شناس بزرگ انگلیسی درباره اقتصاد کشاورزی و مالکیت ارضی در ایران به‌صورت تطبیقی اشاره کرد و شرح داد: مورخان فوق با اینکه از نظر موقعیت جغرافیایی به‌ترتیب در شوروی سابق و بریتانیا حضور داشتند، اما با بینشی متفاوت به نظام زمین‌داری و تحولات آن به‌خصوص در قرون میانه هجری‌قمری نگریستند به‌طوری‌که «لمبتون» با مسافرت به ایران در کنار رسالت سیاسی که در دولت انگلستان داشت به درک عمیقی از تاریخ و فرهنگ ایرانیان دست یافت و نیز متون بسیاری را گردآوری کرد. «پیگولوسکایا» هم منابع تاریخ ایران را با توجه به اهداف کمونیستی مطالعه و در واقع تلاش کرد تا تاریخ اقتصادی ایران‌زمین را با ایدئولوژی مارکسیستی پیوند دهد و به هر نحوی که شده نمونه اروپایی نظام فئودالیسم را بر اقتصاد کشاورزی ایران تحمیل کند. در همین راستا این سؤال مطرح شد که چرا «پیگولوسکایا» از واژه «فئودال» باوجود تفاوت آن با ساختار اقتصادی ایران در آثار خویش بهره برده، اما «لمبتون» به‌طور خاص استفاده نکرده است؟ فرضیه سخنران چنین می‌نمود که وی همانند مارکسیست‌ها با دیدگاهی کل‌گرایانه مرحله تکامل و سیر خطی در اندیشه «مارکس» را در هر نقطه جهان از جمله ایران صادق دانسته و بدین‌صورت آن را تعمیم داده است، اما «لمبتون» با آگاهی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران این اصطلاح را به‌کار نبرده است.

دکتر اسماعیلی افزود: «لمبتون» با تکیه بر سنت تاریخ‌نگاری انگلیسی و نیز بینش شرق‌شناسی و با بهره‌گیری از منابع متعدد تاریخی و جغرافیایی و در نهایت با شناختی که از فرهنگ و تمدن ایران داشت، آثار خویش را نگاشت و نظام زمین‌داری این خطه کهن را بررسی کرد، اما «پیگولوسکایا» با پیروی از مورخان شوروی همان زیربنای اقتصادی و اندیشه مارکسیستی را در نظام کشاورزی ایران مدنظر قرار داده است تا بدین طریق تاریخ این سرزمین را به‌سمت افکار کمونیستی در قالب اتحاد جماهیر شوروی(سابق) سوق دهد و با این اقدام علمی و فرهنگی در زمان جنگ سرد بتواند نقشی در سنت تاریخ‌نویسی بلوک شرق ایفاء کند.
تنظیم گزارش: فائزه توکلی

پیوند و پوشه شنیداری سخنرانی‌ها(چندرسانه‌ای)

 

کلیدواژه‌ها: تاریخ اقتصادی توسعه صنعتی در قرن اخیر تاریخ معاصر ایران افول صنعت در دهه 60 تاریخ نگاری انگلیسی- مارکسیستی


نظر شما :