دکتر احمدزاده (کارگردان) در نشست «کنش‌گری رسانه برای صلح» مطرح کرد:

می‌توانیم مثل موشک دوربرد، صلح دوربرد هم داشته باشیم که مانند موشک نقطه‌زن عمل کند

۱۸ مهر ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۱ کد : ۲۵۷۸۳ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۷۳۵
این یک تجربه است که مثل موشک دوربرد، یک صلح دوربرد هم داشته باشیم که مانند موشک، نقطه‌زن باشد. در عین‌حال بدانیم که ما باید مقاوم باشیم و در کنار آن از امکانات برای بهروزی مردم استفاده کنیم. ما یاد نگرفتیم که حکیم بوده و منطق داشته باشیم که طرف احساس کند سودش داخل شدن در همین روش (صلح) است./ ما بلد نیستیم با هم حرف بزنیم. اصلاً تربیت نشده‌ایم که حکیمانه با هم حرف بزنیم.
می‌توانیم مثل موشک دوربرد، صلح دوربرد هم داشته باشیم که مانند موشک نقطه‌زن عمل کند

نشست «کنش‌گری رسانه برای صلح» به‌مناسبت روز جهانی صلح، توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطاتِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دهم مهرماه 403 برگزار شد.
در ابتدای این نشست، فیلم «افسانه بناسان، غول چراغ جادو» که مستند_فیلمی پیرامون صلح است، پخش شد. سپس دکتر بشیر معتمدی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات در ارتباط با کارگردان این فیلم نکاتی را بیان کرد و گفت: دکتر حبیب احمدزاده از جمله کسانی است که دغدغه انسانیت را در خودشان حفظ کرده و این خیلی مهم است. ضمن اینکه خودشان در دوران دفاع مقدس در جبهه‌ها حضور داشته‌اند و از رزمندگان عزیز آن دوران به‌حساب می‌آیند. دومین ویژگی که ایشان دارند این است که برای پیگیری اهداف خود یک نوعی عدم آرامش دارند که ستودنی است. روزی نیست که در حوزه کاری خودشان به‌ویژه تهیه مستند یا فیلم در حوزه صلح آرام و قرار داشته باشند. از این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور، مرتب برنامه‌های مختلفی را یا خود برگزار یا در آن شرکت می‌کنند و از این طریق امکان تبادل فرهنگی و تعامل با دیگر فرهنگ‌ها را فراهم می‌سازند. من فکر می‌کنم که ما در پژوهشگاه نیاز داریم از اینکه همواره سرمان در کتاب است و کار پژوهشی انجام می‌دهیم، مقداری فاصله بگیریم و تجربیات این‌چنینی نظیر مستند یا فیلم‌های مختلف اجتماعی را هم ببینیم.

شبکه‌های اجتماعی بودند که علیه اسرائیل غاصب موج جهانی ایجاد کردند
دکتر معتمدی در ادامه افزود: همه ما می‌دانیم عصر امروز، عصر رسانه‌هاست و این رسانه‌ها هستند که برای ما روایت، گفتمان و تصویر می‌سازند، لذا نقش یک رسانه برای اینکه بتواند کنش‌گری را انجام دهد و دیدگاه‌های افراد را نسبت به تحولات جهان امروز تغییر دهد، بسیار مهم است. در وضعیت حاضر هم که شبکه‌های اجتماعی به مجموعه رسانه‌ها افزوده شده، این تعاملات بسیار گسترده‌تر شده است. در این وضعیت هرگونه تلاشی در جهت صلح باید به‌نوعی متکی به رسانه‌های اجتماعی باشد که بتواند فراگیرتر شود. به‌عنوان نمونه در قضایای اخیر غزه که در منطقه ما به‌وجود آمده است، آن چیزی که باعث شد تا چنین قضیه‌ای به یک جریان جهانی تبدیل شود و موج جهانی علیه اسرائیل غاصب ایجاد کند (باوجود اینکه اسرائیل می‌گوید، مثلاً به بعضی از این افراد پول داده شده است)، شبکه‌های اجتماعی بودند. می‌دانید که رسانه‌های بزرگ دنیا از نظر مالکیت در اختیار دولت‌ها یا کمپانی‌های بزرگ قرار دارند و در تلاش هستند تا جنایات اسرائیل را توجیه یا کم‌رنگ جلوه دهند، اما این شبکه‌های اجتماعی بودند که توانستند جامعه جهانی را به صحنه بکشانند و جنایات اسرائیل که ماشین نسل‌کشی راه انداخته است را برملاء سازند.
در موقعیتی که پیش می‌آید، انسان بمانی مهم است
در ادامه این برنامه، دکتر احمدزاده، کارگردان فیلم در سخانی توضیح داد: من می‌خواستم در این فیلم همه چیز را از دریچه صلح ببینم. مثلاً بچه عراقی که همواره در طول زندگی‌اش جنگ دیده را نشان دادیم که در مراسم اربعین یاد می‌گیرد که بدون هیچ منتی به همه فارغ از رنگ و پوست و مذهبشان محبت و خدمت کند. همین موضوع چه‌قدر روابط بین ملت عراق و ایران را خوب کرده است. وقتی فیلم اتوبوس شب را که من با مرحوم کیومرث پور احمد کار کردم و این فیلم با زیرنویس ژاپنی در ژاپن پخش شد، یکی از روزنامه‌های پر تیراژ آنجا نوشت «ما باید از ایران و عراق یاد بگیریم و همین دوستی و محبت را با ملت‌های چین و کره برقرار سازیم». من معتقدم باید همان حرف مولوی را سر لوحه قرار دهیم که مضمونش این است که تو نگو که چرا همه می‌جنگند، تو تلاش خود را برای صلح انجام بده! من سعی کردم از کارهایی که دوست دارم در جهان اتفاق بیفتد، فیلم بسازم و آدم‌های خوب را نشان دهم.
این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: همه ما همیشه یک طرف دعوا هستیم و حکیم نیستیم. اگر اعتماد اخلاقی برای طرف مقابل ایجاد کنیم که کارهای ما برای جیب، جناح و گروه خاصی نیست، این باعث جذب افراد می‌شود. هر گروه و جناحی هم یک حرف درست دارد و یک حرف غلط. ما اصلاً جناح و گروهی که حق مطلق باشد، نداریم. اگر توانستید اعتماد افراد مختلف با گرایش‌های متنوع را برای یک فکر و کار درست جلب کنید، می‌توانید موفق شوید. من خودم یک تعریفی دارم از جنگ و صلح. معتقدم کسی که می‌گوید جنگ خوب است، مثل کسی است که بیاید پشت تریبون و بگوید خوشبختانه مثلاً زلزله بم 40 هزار آدم را کشت. این آدم روانی است و چنین حرفی قابل قبول نیست. اما در همین زلزله بم یک عده آدم از آمریکا تا کشورهای دیگر آمدند و کمک کردند. ما وظیفه داریم از این افراد تشکر کنیم. حالا اگر تشکر کردیم، یعنی زلزله چیز خوبی است؟ نه! باید اصل زلزله و کمک در آن را از هم تفکیک کرد که خیلی اوقات ما این کار را نمی‌کنیم. در دوران دفاع مقدس، جوانان ما وقتی به جبهه رفتند، چنین کاری کردند و درواقع جلوی جنگ ایستادند. ما در جنگ بمب شیمایی استفاده نکردیم، تا چند سال به شهرهای آنها موشک نزدیم. من می‌گویم موقعیت مهم نیست، مهم این است که آیا می‌توانی در آن موقعیتی که پیش می‌آید، انسان باقی بمانی یا نه؟ اگر این را یاد گرفتی، بُردی. هر روز یک موقعیت است، این شما هستی که چه در صلح و چه در جنگ انتخاب می‌کنی که انسان بمانی یا نه؟ این فیلم هم اصلاً یک فیلم جناحی نیست و آویزان کسی هم نشده است.
کاش به‌جای موشک دوربرد، یک صلح دوربرد داشته باشیم
این مستندساز به تجربیات خود در زمینه تعاملات بین‌فرهنگی با اندیشمندان سایر ملل و کشورها مانند آمریکا و حتی اسرائیل اشاره کرد و اظهار داشت: کار خوب اگر تبلیغ و در عرصه عمومی ارائه نشود، هیچ فایده‌ای ندارد. نکته دیگر این است که آن‌قدر از ارزش‌ها گفته شده که در بین ما ناخودآگاه یک پس‌زدگی وجود دارد. بعضی موضوعات هستند که آن‌قدر پرداخته شده که وقتی دوباره مواجه می‌شویم، ما را عصبی می‌کند. اما بسیاری از این مطالب برای بیننده خارجی تازگی دارد و تا حالا با آن مواجه نشده است. این فیلم بیشتر برای بیننده خارجی است، نه بیننده داخلی که مرتب با این‌گونه مطالب مواجه است و لذا بیشتر برای مخاطب خارجی جذاب است. این یک تجربه است که مثل موشک دوربرد، یک صلح دوربرد هم داشته باشیم که مانند موشک، نقطه‌زن باشد. در عین‌حال بدانیم که ما باید مقاوم باشیم و در کنار آن از امکانات برای بهروزی مردم استفاده کنیم. ما یاد نگرفتیم که حکیم بوده و منطق داشته باشیم که طرف احساس کند سودش داخل شدن در همین روش (صلح) است.
دکتر احمدزاده افزود: به‌نظرم اگر ما بدی جنگ را نفهمیم، خوبی صلح را متوجه نمی‌شویم. «مالکوم ایکس» یک جمله کلیدی دارد و می‌گوید، من در زندان از «ولیجا محمد» به‌عنوان یک رهبر مسلمان یاد گرفتم که هر وقت دیدی کسی یک لیوان آب گل‌آلود می‌خورد، به او نگو نخور، بلکه یک لیوان آب پاک و شفاف کنارش بگذار. انسان‌ها آن‌قدر شعور دارند که فرق این دو تا را بفهمند. یعنی شما انسان‌ها را مخیل می‌کنی که خودش در بین انتخاب‌های در دسترس انتخاب کند. ما اگر در این فیلم، بدی‌های جنگ را نشان می‌دهیم، در کنارش می‌گوییم می‌توانید جانبازان جنگ ایران و عراق را در کنار بازمانده‌های اتمی هیروشیما بگذاری تا انتقال تجربه کنند. این تجربه‌ها می‌آید و به‌طور نمادین زمین خشک زاینده‌رود را پر از آب می‌کند.

ما بلد نیستیم با هم حرف بزنیم. اصلاً تربیت نشده‌ایم که حکیمانه با هم حرف بزنیم.
وی در انتها افزود:  ما مردم قدردانی داریم، ولی بلد نیستیم با هم حرف بزنیم. اصلاً تربیت نشده‌ایم که حکیمانه با هم حرف بزنیم. گاهی تلخی صداقت بسیار بهتر است تا بتوان رابطه بهتری برقرار کرد. ما باید حرف‌هایمان یک خروجی واقعی داشته باشد وگرنه ما آن‌قدر قهرمان واقعی ناشناخته داریم که کسی آنها را معرفی نکرده است. به‌نظر من بزرگترین کمک‌کننده صلح این است که الکی درگیر جنگ نشویم، ولی یک جاهایی باید یادمان باشد که ضعف ما باعث جنگ می‌شود. باید قوی و محکم باشیم. اگر ملت قوی نداشته باشیم، ما را نابود می‌کنند. جهان امروز متأسفانه چنین جهانی است، اما باید حکیمانه نگاه صلح‌آمیز خود را هم نشان دهیم./پایان

 

کلیدواژه‌ها: دکتر احمدزاده (کارگردان) در نشست «کنش‌گری رسانه برای صلح» مطرح کرد: می‌توانیم مثل موشک دوربرد، صلح دوربرد هم داشته باشیم که مانند موشک نقطه زن عمل کند کنش‌گری رسانه برای صلح فیلم «افسانه بناسان، غول چراغ جادو»


نظر شما :