گزارش نشست «ترجمه آثار پهلوی در سدههای نخستین اسلامی»
نشست ترجمه آثار پهلوی در سدههای نخستین اسلامی به یاد زندهیاد محمد محمدی ملایری با سخنرانی دکتر سیروس نصرالهزاده، دکتر شهرام جلیلیان و با حضور مترجم کتاب نسرین گُبانچی و به دبیری علمی دکتر شاهین آریامنش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
محمد محمدی ملایری یکی از عربیدانانی بود که از نوشتههای عربی برای تاریخنگاری ما ایرانیان استفاده کرد
آریامنش دبیر علمی نشست در آغاز گفت: زندهیاد محمد محمدی ملایری ادیب و تاریخنگار و استاد دانشگاه تهران بود که بر زبان عربی تسلط داشت و پژوهشهای خود را بر تاریخ ایران بهویژه پایان دوران ساسانی و اوایل دورۀ اسلامی متمرکز کرد و افزون بر مقالههای بسیار به زبان عربی و فارسی، کتاب شش جلدی فرهنگ ایرانی پیش از اسلام را نگاشت که اثری ارزنده در این زمینه است.
وی افزود: عربیدانان بزرگی داریم که شمار اندکی از آنان از نوشتههای عربی در زمینه تاریخنگاری ایران استفاده کردند که دکتر محمد محمدی ملایری یکی از آنان بود که از نوشتههای عربی برای تاریخنگاری ما ایرانیان استفاده کرد و کتاب ترجمه آثار پهلوی به عربی در سدههای نخستین اسلامی را نگاشت. میدانیم که تاجنامهها و آییننامهها شماری از کتابهای پندنامهای بودند که در آغاز دورۀ اسلامی از زبان پهلوی به زبان عربی ترجمه شد و دودمانهای دورۀ اسلامی بهویژه عباسیان از آنها بسیار استفاده کردند.
او در ادامه گفت: یکی از مفاهیمی که محمدی ملایری به آن میپردازد و آن را بسط میدهد مفهوم تعریب است که او تعریب را به چهار دسته تعریب شخصیتها، تعریب تاریخ، تعریب مکانهای جغرافیایی، تعریب کلمات تقسیم میکند و بهصورت جامع هر کدام از آنها را شرح میدهد که چگونه فرهنگ ایرانی در میان سرزمینهای عربی رخنه کرده است که نمونهاش نام شهر پیروزشاپور یا انبار از شهرهای دوره ساسانی است که هماکنون در قلمرو کشور عراق است که ملایری نشان میدهد برخلاف برخی که برای نام شهر انبار ریشه عربی میتراشند این نام ریشۀ ایرانی دارد.
عربها به میراث فکری و علمی ساسانیان اهمیت میدادند و ساسانیان را الگوی کشورداری خود میدانستند
دکتر جلیلیان سخنران این نشست گفت: به باور من کتاب ترجمه آثار پهلوی به عربی در سدههای نخستین اسلامی مانند دیگر آثار زندهیاد محمدی ملایری کتاب بسیار ارزشمندی است و برای ما که کمتر زبان عربی را میدانیم ترجمۀ این کتاب به زبان فارسی مایۀ خوشحالی است که این کار را دکتر گُبانچی ترجمه کردند.
وی افزود: دورۀ ساسانی دورۀ بسیار مهمی از تاریخ ایران است و ساسانیان بهدلیل فرمانروایی طولانی که داشت تجربۀ اداری زیادی داشتند که بعد از سقوط ساسانیان، عربها که تجربۀ چندانی در آیین کشورداری نداشتند بهزیرکی این تجربه را به دست آوردند بهویژه از طریق ترجمۀ متون پهلوی به عربی که البته این در کنار راه یافتن خاندانهای بزرگ ایرانی بهدستگاههای خلافت بهویژه عباسی باعث شد که عربها که پیش از اسلام در شبهجزیره عربستان تنگناهای معیشتی و اقتصادی و محیطزیستی داشتند از آنها استفاده کردند.
جلیلیان ادامه داد: در دورۀ ساسانی دستکم یک دورۀ بسیار زرین داریم که مربوط به حکومت خسرو انوشیروان است که در این دوره گونهای نهضت علمی و فرهنگی شکل میگیرد که به این بحث دکتر محمدی ملایری بسیار پرداخته است. به باور دکتر ملایری نهضت ترجمهای که در دورۀ اسلامی بهویژه در دورۀ عباسی شکل میگیرد از روزگار خسرو انوشیروان آغاز شده بود.
او افزود: در روزگار ساسانی، جندیشاپور را داریم که یکی از کسانی که به تحولات فرهنگی و علمی آن در پیش از اسلام و پس از اسلام پرداخته است، دکتر محمدی ملایری است. درواقع عربها به میراث فکری و علمی ساسانیان اهمیت میدادند و ساسانیان را دستکم بهعنوان الگوی کشورداری خود میشناختند و از ساسانیان بسیار ستایشآمیز صحبت کردهاند و در کتابهای ابن قتیبه و دیگران میتوانیم ببینیم.
محمدی ملایری در تمام عمر تلاش کردند تا ردپای فرهنگ ساسانی را در میان عربها نشان دهد
دکتر نصرالهزاده دیگر سخنران این نشست گفت: محمد محمدی ملایری از شخصیتهای ویژه و ایراندوست و عربیدان بودند که در تمام عمرشان تلاش کردند تا ردپای فرهنگ ساسانی را در میان عربها نشان دهد و کتابهای وی راهنمای خوبی است و اطلاعات ارزندهای دارد.
وی ادامه داد: دیدگاه ملایری مبنی بر تداوم و استمرار فرهنگی دورۀ ساسانی در دوره اسلامی بسیار مهم است. برخلاف دیدگاه برخی که از گسست و انفصال تاریخی صحبت میکنند استمرار فرهنگی از جامعۀ ایران باستان یعنی ساسانی به دورۀ بعد بسیار مهم است و دکتر ملایری این تداوم را در سنت و آداب و رسوم از دورۀ ساسانی به دورۀ اسلامی نیز میبیند.
نصرالهزاده افزود: ما برای درک دورههای تاریخی باید چندین زبان بدانیم و در دورۀ انتقال از ساسانی به اسلامی نیازمند تسلط به زبان عربی هستیم تا از منابع نگاشته شده به این زبان استفاده کنیم. محمدی ملایری بر این باور بود که اولین فرهنگ خارجی که زبان عربی با آن مواجه شد ادبیات فارسی است چه پیش از اسلام و چه پس اسلام که شواهدی بسیاری در این زمینه هست. این تأثیر باعث شد که در دورۀ عباسی مجموعهای از ژانرهای ادبی شکل بگیرد.
او تصریح کرد: ارتباط ما با عربها برخلاف چیزی که رایج است، مربوط به پس از اسلام نبوده است بلکه پیش از اسلام نیز وجود داشته و از همدیگر دور نبودهایم که یکی از آنها ارتباط با حیره است. برای اولینبار بنمایۀ گل از طریق شعوبیه وارد ادبیات عربها میشود. نقش تیسفون و بغداد نیز بسیار مهم است چراکه افرادی که از تیسفون به بغداد میروند واژههای ایرانی را به بغداد میبرند و این اثرپذیری چنان میشود که به حد مشابهت میرسد چنانکه دربار عباسیان شبیه دربار ساسانیان شده بود.
نصرالهزاده ادامه داد: ملایری در آثارش یک قدم به جلو رفته است و نشان داده است که تاجنامه یک کتاب نبوده است بلکه یک ژانر ادبی بوده است. یکی از آن ژانرها، آییننامه بوده است. تاجنامهها درباره پادشاهان ساسانی و زندگی و اندرزها بوده است. تعریب اصطلاح مهمی است که ملایری به آن میپردازد و نشان میدهد که چگونه آثار ایرانی بهتدریج در میان عربها و نیز ادبیات و تاریخ آنها مستحیل شد.
ترجمه آثار پهلوی به عربی در سدههای نخستین اسلامی از زبان عربی به دور از پیچیدگی است
نسرین گُبانچی مترجم کتاب ترجمه آثار پهلوی به عربی در سدههای نخستین اسلامی از زبان عربی به فارسی گفت: زبان عربی محمدی ملایری بسیار پیراسته و رسا است که کتابهای وی این پیراستگی را نشان میدهد. وی در یکی از کتابهایش به ادبیات عربی از دورۀ جاهلی میپردازد و نشان میدهد که این زبان در پی آشنایی با زبانهای دیگر، شعرهایشان بسیار روانتر شد.
وی افزود: این کتاب بسیار رسا و روان است و به دور از پیچیدگی است و نویسنده اطلاعات تاریخی که بیان میکند به دور از اطناب و ایجاز بوده است و از بیان احساسات و سلیقۀ شخصی دوری کرده است و همچنین از کتابها و منابع مهم عربی استفاده کرده است تا این کتاب را بنویسد و اطلاعات بسیار مهمی به خواننده میدهد./پایان
نظر شما :