گزارش نشست «تفکر خلاق در منابع اسلامی بر اساس نظریههای صدرالدین شیرازی»
نشست «تفکر خلاق در منابع اسلامی بر اساس نظریههای صدرالدین شیرازی» چهارم بهمنماه 402 با سخنرانی دکتر نورالدین محمودی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. دبیر علمی این نشست نیز دکتر مالک شجاعی بود.
خلاقیـت عالیترین جلوه اندیشه انسان در عصر حاضر
دکتر محمودی در آغاز سخنانش گفت: خلاقیـت بهعنوان عالیترین جلوه اندیشه انسان در عصر حاضر از اهمیت بهسزایی برخوردار است و رشد و گسترش فرهنگ و تمدن بشری به هنر و خلاقیت افراد بستگی دارد. حکمت متعالیه دیدگاه ویژهای به انسان و خلاقیت وی دارد، که می تواند پاسخگوی بسیاری از مسائل تربیتی در این زمینه باشد. مبانی وجودشناسی در فلسفه اسلامی با زیباییشناسی عجین است و خلقت بهعنوان یک فعل زیباییشناختی و عالم محسوسات بهمثابه آفرینشی هنری ارائه شده است. صدرالمتألهین شیرازی در حوزه خلاقیت مباحثی را مطرح کرده است. آنچه در افکار و اندیشههای صدرالمتألهین جلب توجه میکند، این است که وی قبل از ورود بهمباحث تفصیلی در باب خلاقیت بحث بسیار مفصلی را در حوزه آفرینش الهی در جلد دوم اسفار اربعه گشوده است و ظریفترین بیانها را از عالم خلقت بهمثابه اثری هنری ارائه داده است. وی جلد هفتم اسفار اربعه را بهصنایع لطیفه و خلاقیتهایی که توسط انسان در چنین صنایعی صورت میپذیرد قرار داده است. این نکته از این جهت بسیار مهم است که صدرالمتألهین را با شیخ اشراق، ابنسینا و فارابی در تبیین هویت هنری عالم خلقت بهمثابه نوعی محصول صنعتی که ناشی از عشق و زیباییشناسی خداوند است، وجه اشتراک دارد، اما آنچه صدرالمتألهین را از بزرگان زیباییشناس پیشین متمایز میکند، این است که صدرالمتألهین این بحث را مقدمه ورودش بهمباحث زیباییشناسی و ارتباط آن مباحث با صنایع لطیفه قرار داده است. صدرالمتألهین خلاقیت را بخشی از نفس انسان میداند، یعنی آن را یکی از بسترهای تحقق کمال نفسانی و شدن انسان تلقی میکند و حتی بالاتر از آن، خلاقیت را بستر امکان نیل انسان به متعالیترین کمال وجودی، یعنی رسیدن به عشق حقیقی و مواجهه با معشوق حقیقی قرار میدهد.
دکتر محمودی ادامه داد: توصیف و تعریف متفاوتی از خلاقیت انسان مطرح خواهد شد و مفهوم اساسی خلاقیت بر حسب «اندیشه معطوف به اراده» مورد نظر قرار خواهد گرفت. با توجه به اینکه انسان درجات عدیده دارد و در هر رتبه و درجه نامی خاص مییابد، که از نفس شروع میشود و پس از تبدیل شدن به قلب، عقل، روح ، سرّ و خفی در مرتبه اخفی به اوج خود میرسد. با تکیه به این نوع تلقی از انسان مفهوم اساسی خلاقیت ارائه میشود. در پژوهش حاضر با نظر به مبنای انسانشناختی صدرالمتألهین که آدمی را در حال «حرکت جوهری» و «شدن» معرفی میکند، خلاقیت بهمنزله «اندیشه معطوف به اراده» لحاظ میشود.. الگوی متناسب با موضوع بحث که امور دانشی است، بر مبناهای انسانشناختی و معرفتشناختی صدرالمتألهین تکیه میشود. در بعد انسانشناختی خلاقیت، سیر و سلوک عقلی و جامعیت انسان بهواسطه روح الهی که در وی دمیده شده است، مورد توجه واقع میگیرد و آنچه با عنوان تعالییابی متربی مطرح شد، در اینجا بهکار گرفته میشود. در بعد معرفتشناختی با توجه به دو بعدی بودن معرفت (عالم و معلوم یا عاقل و معقول) هم مربی و هم متربی مورد توجه خواهد بود.
عضو هیأت علمی گروه فکر پروری برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی بیان کرد: براساس نظریات صدرالمتألهین بازنمایی متعالی بدیلی برای رویکردهای پیشینارائه میشود. براساس اتحاد عالم و معلوم و عالم خیال، عالم و معلوم در جریان معرفت دخیل هستند. با تکیه بر این مبنای معرفتشناختی میتوان بدیلی تحت عنوان بازنمایی متعالی پیشنهاد کرد. خلاقیت هنگامی ویژگی بازنمایی متعالی را خواهند یافت که تعلیم با نگرش متفاوتی نسبت به علم جریان یابد. در این نوع نگرش تجربیات علمی عین وجود متربی میشوند، که با حرکت جوهری نفس و اشتداد وجودی، از بند حس و ماده رهانیده میشود که از عوامل بازدارنده شناخت حقیقی هستند. در این نظریه هم محتوا و هم فرم متعالی است. حقایقی که وجود معلوم با آنها متحد شده است، با نزول او در مراتب وجود، نخست در مرتبه خیال، صورتی بدون ماده مییابند و هنگامیکه معلوم به عالم حس پا مینهد، با آفرینش آن در عالم خارج آن را با ماده همراه میکند. در این نوع تلقی از خلاقیت، جایگاه مشخصی برای پرورش خلاقیت وجود دارد، که نقش معلم را نیز به عنوان فردی که در حرکت وجودی متربی دخیل است برجسته میسازد.
وی تأکید کرد: براساس نظریات صدرالمتألهین رویکرد تاویلی-پالایشی به منزله الگوی خلاقیت در امور ارزشی ارائه میشود. این رویکرد در تقابل با بحث عادت در پرورش خلاقیت و بحث تحمیل ارزشها قرار میگیرد. در صورتیکه ظهور یادگیری خلاقیت براساس عادات شکل بگیرد، درواقع به جنبه نازل و ناقصی از عمل بسنده شده است، که از شناخت و انتخاب تهی بوده است. براساس الگوی تعالییابی خلاقیت باید بیشتر به جنبه تبیینی و انتقادی نزدیک شد. در غیر اینصورت خلاقیت بهصورت مطلوب مجال آشکار شدن را پیدا نمیکنند. از اینرو میتوان شکل نهایی الگوی مطلوب خلاقیت را بر مبنای ارزششناسی، «خلاقیت تأویلی-پالایشی» نامید. منظور از این تعبیر آن است که فرد بتواند با نقادی و ارزیابی به اتحاد با آن محتوا روی آورد. محتوا و صورت هنر درونمایههایی هستند که روی یک پیوستار در نوسانند. یک قطب پیوستار را ساحت انسانی و زیباییشناسی معنوی و قطب دیگر پیوستار را التذاذهای غریزی و پست صورت داده است.
جنبه تأویلی الگو به این قضیه اشاره دارد که نمیتوان برحسب صورت و شکل اثر هنری به نقادی و ارزیابی آن پرداخت، بلکه باید این توانایی را در متربی ایجاد کرد که بتواند به درونمایه اثر هنری نفوذ کند و محتوای آن را دریابد. جنبه پالایشی الگو به انتخاب و گزینش نظام ارزشی فرد اشاره دارد، که باعث میشود در مسیر تعالی وجودی قرار گیرد و مراحل را یکی پشت سرهم بپیماید.
دکتر محمودی در خاتمه سخنانش با ارائه نموداری که بر اساس مطالعات و تحقیقات و ایده اصلی خود طراحی کردند، الگوی مطلوب خلاقیت بر اساس نظام فلسفی صدرالمتألهین را نمایش داده و بحث خود را به پایان رساندند.
الگوی مطلوب خلاقیت براساس نظام فلسفی صدرالمتألهین
در ادامه دکتر شجاعی در خصوص سیره پژوهی و علوم انسانی که مدتی روی این موضوع متمرکز شده، اشاره کرد و به دیالوگ بین علوم انسانی و مطالعات سیره پژوهی پرداخت و گفت: یکی از نمونههای خیلی خوب این حوزه استاد مرتضی مطهری هستند که ایشان بهلحاظ گفتمان فکری هم نوصدرایی هستند و در مورد حضرت امام علی (ع) دو کتاب شاخص دارند یکی کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) که خیلی کمحجم ولی پر بار است و نکاتی که دکتر محمودی گفت، در سیره امام علی(ع) مصداقی مورد بحث قرار میدهد و یک کتاب دیگری دارند به نام سیری در نهج البلاغه، ایشان همتی کردند در دهه 40 با همکاری دکتر شریعتی و تیم مؤسسه حسینیه ارشاد یک کتابی را تدوین کردند یک کتاب گروهی چیزی که اکنون کمتر هست و اکثر تألیفها فردی است، این کتاب با نام «محمد خاتم پیامبران» که یک کتاب دو جلدی است و نزدیک هزار و اندی صفحه است و جالب هست از همه زمینههای فکری زمان استاد مطهری در این کتاب حضور داشتهاند و همه تلاش کردند از افق معاصر سیره پیامبر(ص) را بازخوانی کنند.
دکتر شجاعی در ادامه افزود: خود استاد مطهری مقالهای با عنوان دعوتهای سه بعدی دارند که در این مقاله میگویند، بعضی از دعوتها در طول تاریخ هست که مخاطبان این دعوت مردم خود روزگار آن دعوتکننده هستند. مثلاً یک اندیشمندی، یک بزرگی میآید یک ایدهای را مطرح میکند و مردم زمانه خودش آن ایده را لبیک میگویند و با آن مأنوس میشوند. اما بعضی از دعوتها هست که فقط مردم زمانه آن بزرگ یا اندشمند یا متفکر یا نبی یا امام نمیپذیرند این دعوت در طول تاریخ هم استمرار پیدا میکند نه فقط در جغرافیا بلکه در طول تاریخ هم استمرار پیدا میکند این دعوت هم دعوت دو بعدی میشود. اما دعوت سهبعدی چیست؟ دعوت سهبعدی دعوتی است که با اعماق روح آدمها سروکار دارد یعنی اعماق روح و فطرت آدمها و آن مراتب عالی را خطاب خود قرار میدهد و میگوید، این ویژگی دعوت انبیاء و حضرت امام علی (ع) بهعنوان یکی از شاگردان مکتب انبیاء در تفکر شیعی امام علی (ع) هستند و میگوید، این دعوت سهبعدی آورده انبیاء هست یعنی آقای مطهری خیلی اصرار دارد که فلاسفه نتوانستند این دعوت های سه بعدی را داشته باشند .
شجاعی بیان کرد: توجه به مبحث دعوتهای سه بعدی خیلی نزدیک هست به فلسفه تعلیم و تربیت و اینجانب خواهش میکنم اگر دوستان فرصت کردند در اینترنت هم کوتاه مبحث دعوتهای سه بعدی هست و میفرمایند این ویژگی بزرگانی مثل مولا علی (ع) هست که بعد از چند صد سال همچنان خود را مخاطب نامه امام علی (ع) به امام حسن (ع) میدانیم.
دکتر شجاعی در خاتمه سخنانش ابراز امیدواری کرد، به برکت میلاد امام علی (ع) بتوانیم به این دعوتهای سه بعدی برگردیم./پایان
نظر شما :