برگزاری نخستین همایش ملی «روشهای پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی» + گزارش تصویری
نخستین همایش ملی روشهای پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی رویکردهای نوپدید و چالشهای پیشرو، بیستونهم بهمنماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد و طبق برنامه اعلام شده، سخنرانان مختلف به ارائه دیدگاهها و نظرات خود در این همایش پرداختند.
در ابتدای این همایش ملی دکتر یحیی فوزی، رئیس این همایش ملی و معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی طی سخنانی گفت: در حال حاضر پژوهشهای گستردهای در کشور توسط محققان و پژوهشگران صورت میگیرد یا برخی پژوهشها برای سیاستمداران انجام میشود که خیلی از اینها با چالشهای روشی مواجه هستند و اجازه نمیدهند به عینیت و واقعیت بیرونی دست یابیم.
همچنین دکتر الهام ابراهیمی، دبیر همایش، گزارشی از تعداد مقالاتی که به تأیید کمیته داوران همایش رسیده است، ارائه داد و درباره اهمیت موضوع همایش گفت: اهمیت روش بر هیچ پژوهشگری پوشیده نیست. روش نه تنها ابزار رسیدن به هدف است؛ بلکه بداعت، اصالت، نظام مندی و انسجام پژوهش را تضمین میکند. روششناسی و روش یکی از ارکان مهم مشترک میان پژوهشهای دانش رشتههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی است.
دکتر فرزانه میرشاهولایتی دبیر اجرایی همایش نیز گزارشی از روند اقدامات انجام شده برای برگزاری هرچه بهتر این همایش ارائه کرد.
همایش در سه محور اصلیِ «روشهای پژوهش: نظریه، کاربست و تبارشناسی»؛ «روشهای پژوهش نوین و دیجیتال و «روشهای پژوهش میانرشتهای و ظرفیتهای آن در حکمرانی» برگزار شد.
در محور نخستِ همایش، حسن داناییفرد، استاد و رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، حسین میرزایی، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و حجت الاسلام و المسلمین رضا غلامی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در بابِ بازشناسی نقش روشهای پژوهش در نظریهپردازی و تحول نظری علم، تحلیل کاربستِ روشهای پژوهش علوم انسانی و اجتماعی و تبارشناسی روشهای پژوهش علوم انسانی و اجتماعی سخنرانی کردند.
در ابتدای محور اول حسن داناییفرد، استاد و رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس ضمن خوشامدگویی به حاضرین و تشکر از برگزاری همایش گفت: ما بهعنوان دانش پژوه، پژوهشگر، استاد دانشگاه و... یکی از کارهای اصلی که باید انجام دهیم تولید نظریه است. موضوع سخنرانی روششناسی پژوهش است. تعاریف زیادی درباره نظریه وجود دارد. دانشی که هدف قایی داشته باشد نظریه است و دانشی تئوری محسوب میشود که معطوف به یک پدیده باشد، ساختار آن پدیده را برای ما واضح کرده باشد، به ما نوعی بینش فکری دهد، معیارهایی داشته باشد، شاهد تجربی پشت آن باشد، مرزی مشخص کرده باشد و... رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس در ادامه بیان کرد: برای نظریهها پنج دستهبندی داریم. نوع اول تئوری تبیینی است. نوع دوم نظریههایی است که تفهیم ایجاد میکنند و در فلسفه تفسیری بیشتر هستند. نوع سوم نظریههای انتظام بخش هستند که متد خاص خودشان را دارند و متد آن کیفی میدانی و غیر میدانی است. نوع چهارم تئوریهایی هستند که وضع شوندگی دارند و محتوا پدیده را از حیث جوهری نشان میدهند که فلسفه آن پویشی است. نوع چهارم نظریههایی هستند که وضع موجود را به هم میزنند و معتقدند حقیقت پدیدهها را هالههای اجتماعی، سیاسی، انتقادی و... احاطه کرده است.وی افزود: تئوریها یک ایده اولیه است و خلاقیت در تئوری بسیار مهم است. همچنین متد خیلی خوب است ولی دیکتاتوری آن مانع خلاقیت میشود در نتیجه مهم این است که چقدر منطق پژوهشی دارید و میتوانید از آن استفاده کنید.
در ادامه حسین میرزایی، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: برگزاری این همایش واقعاً ارزشمند است زیرا نتیجه برگزاری ۱۴ نشست بوده که واقعاً ارزشمند است و الگوی خوبی میتواند باشد. بهطور کلی نسبت جامعه و علم خیلی وسیع است. امکان ظهوری چیزی به نام جامعهشناسی پیشین وجود ندارد. جامعهشناسی همراه با جامعه ضروری است و هر دو در کنار هم مهم هستند. جهان جدید خیلی متفاوت است و جامعه جدید شکل گرفته نظم جدید را رقم زده است. عصر دیجیتال وضعیت متفاوتی را برای ما به وجود آورده است. دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: در جامعه امروز نمیتوانیم از جامعه قدیم صحبت کنیم. اینجامعه نوپدید خیلیها را تحت تأثیر قرار داده و خیلیها عنوان «عصر دیجیتال» نامگذاری کرده اند. در عصر دیجیتال وضعیت متفاوتی برای ما به وجود آمده است. وی در ادامه درباره علوم اجتماعی محاسباتی گفت: این ظرفیتی که به وجود آمده سبب شده همه کارهای ما ثبت و ضبط شود که این موضوع قبلاً نبود و میتواند مخاطرهآمیز باشد. وقتی از خانه بیرون میآییم رفتار ما لحظهبهلحظه ثبت میشود یعنی هر لحظه نظارت بر ما وجود دارد. همه ما باید بپذیریم که وارد عصر دیجیتال و ارتباطات شدهایم. علوم اجتماعی محاسباتی پنجرهای به آینده پژوهش اجتماعی است و بین علوم اجتماعی و علوم داده است که کسانی که علوم داده کار میکنند تحلیل نظریه ندارند و به لحاظ تکنیکی زبده هستند اما در تحلیل کمک نمیکنند.
سپس حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی درباره روش و ضد روش در علوم انسانی گفت: روششناسی در نظریهپردازی از اهمیت زیادی برخوردار است و به نوآوری کمک میکند. روششناسی بهطور سیستماتیک براساس اهداف مشخص انجام گرفته است و کمک میکند تحقیقات شروع و پایان قابل قبولی داشته باشد. روششناسی زمینه نقد را فراهم میکند. تحقیق علمی به تحقیقی گفته میشود که قابل آزمون باشد.استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر قرار باشد به سمت نقدپذیری برویم بسترهایی باید فراهم شود که شامل زبان یک نظریه، مرزبندی بین نظریه و داستان بافی، باز بودن آغوش پژوهشگر بر جریان نقدها و ... میشود. روششناسی ضروری و مهم است و اثر آن در پژوهش بسیار مهم است. وی تأکید کرد: یک روششناسی خوب باید دارای ویژگیهایی باشد که شامل توضیح و تفسیر دقیقتر مسئله، صورت بندی شفاف دادهها، پیش فرضهای نظری، نقد بهتر دادهها، تأمین گشودگی بیشتر در برابر نظرات، هموار سازی راه ابداع و... میشود. بحث دیگر ضد روش است که پنجره جدیدی را باز میکند. بحث مهم این است که خیلیها میگویند حرکت علم حرکت خطی نبوده بلکه بریدهبریده بوده است. زمانیکه به تاریخ علم نگاه میکنیم تأیید میکند که همه چیز در علم یکدست نیست. روششناسی مهم است اما زیادهروی در آن میتواند فرصت ابداع را کاهش دهد.
در پایان محور دکتر فرهاد بیانی، استادیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی مقاله «چیستی روششناسی رئالیسم انتقادی، ماهیت و فرآیند» را ارائه کرد. مکتب رئالیسم انتقادی بر اساس هستیشناسی و معرفتشناسی ویژهای که دارد برای مطالعه پدیدههای اجتماعی و شناسایی مکانیسمهای مولد زیربنایی این پدیدهها و رویدادها واجد روششناسی خاصی است این روششناسی که در پی شناسایی این مکانیسمها و سازوکارها است یک روششناسی چند مرحلهای است که در هر مرحله میکوشد تا یک گام به شناسایی و آشکارساز این مکانیسمها نزدیکتر شود. اگرچه چند نسخه برای روششناسی مبتنی بر رئالیسم انتقادی معرفی شده است اما آنچه روی بسکار با عنوان RRREIC و آنچه دنر مارک و همکاران در قالب روششناسی شش مرحلهای ارائه کردهاند، هم جامعیت بیشتری دارند و هم برای مطالعه موضوعات و پدیدههای اجتماعی در پژوهشهای عینی کاربردیترند لذا در این مقاله کوشش میشود تا ابتدا ماهیت مراحل و فرآیند روششناسی رئالیسم انتقادی معرفی شود سپس با ذکر مثال کاربرد این روششناسی در ارتباط با موضوعات انضمامی بیشتر آشکار شود جهت نیل به این هدف میکوشم این روششناسی را با روششناسی نامینالیستی بهعنوان نقطه مقابل آن مقایسه کنم تا درک بهتری حاصل شود. همچنین، میکوشم نشان دهم روششناسی رئالیسم انتقادی چگونه میتواند به تحلیل چکیده مقالات نخستین همایش ملی روشهای پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی... و تبیین دقیقتر و ژرفتر مسائل اجتماعی ایران کمک کند.
در محور دوم، حمیدرضا یزدانی، دانشیار دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران و مدیرکل برنامهریزی و معماری سازمانی دانشگاه تهران و محمد حسینی مقدم، استادیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در مورد رویکردها، مفاهیم و روشهای پژوهش نوین در علوم انسانی و اجتماعی و ظرفیتها، کاربردها و چالشهای روشهای پژوهش دیجیتال صحبت کرد.
محمد حسینیمقدم، استادیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی درباره ماشینهای هوشمند گفت: هوش مصنوعی یک متغیر از جنس تکنولوژی است که این تکنولوژی اتفاقات زیادی را رقم زده است. تکنولوژی عاملی است که ساعتهای زیادی را تحت تأثیر قرار داده است. تا قرن هفدهم عمده تلاشها این بود که انسان بتواند مواد را تسخیر کند و از سنگ، آهن و... برای بهبود کارها استفاده کند. بعد از آن وارد عصری شدیم که انسان انرژی میخواست تا ابزارها را به حرکت در بیاورد. از سال ۱۹۷۳ انسان متوجه شد که اطلاعات سبب بهرهوری میشود. در حال حاضر ما در عصری بهسر میبریم که علم، دانشگاه، حکمرانی و... مزیتهای بیشتری خلق میکند.
استادیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی افزود: از ۱۹۵۰ به بعد پردازش اطلاعات بهعنوان یک دغدغه مورد توجه قرار گرفت و از سال ۲۰۰۰ وارد بحث دادهها شدیم. وقتی دسترسی به اینترنت محیا شد، تفاوتهای جدی ایجاد شد. سرعت در پژوهش به کمک تکنولوژی بالا رفت البته این موضوع محدودیتهایی هم ایجاد میکند. بهعنوان مثال هوش مصنوعی تحریمها را به نفع ما تغییر میدهد و شرایط را به نفع ما پیش میبرد. ما نباید اصلاً گوشی هوشمند را دستکم بگیریم. کشور چین گوشی هوشمند را با قیمت کم به دست مردم رساند در نتیجه توانست به دیتاهای زیادی دست پیدا کند.
وی تأکید کرد: هدف علوم اجتماعی درک و تبیین پویایی پیچیده رفتار افراد، تغییرات اجتماعی و فرهنگ انسانی است. حتی روانشناسان با استفاده از هوش مصنوعی موفق شدند مسئله تنهایی و اضطراب در جوامع را ارزیابی کنند و هیج منبع داده دیگری وجود نداشت که بتواند چنین اندازهگیری را در مقیاس جمعیت گسترده ارائه دهند. ماشینهای هوشمند قادر به تحلیل مجموعه دادههای عظیم، بررسیهای پیشبینی کننده، تحلیل بلا درنگ، بهبود سرعت و کاهش هزینه است. ماشینهای هوشمند میتواند اسناد تاریخی، مقالات خبری و رسانهها را تحلیل کند. ماشین هوشمند میتواند بایگانیهای تاریخی را تحلیل کند و میتواند ارتباطات را کشف کند و مضامین مشترک بین فرهنگهای مختلف را شناسایی کند.
وی خاطرنشان کرد: ماشین هوشمند در علوم اجتماعی اثر بخشی دارد و میتواند الگوهای حاکم بر رفتار فردی افراد را تحلیل کند. ماشین هوشمند واکنشهای بالقوه را پیش بینی میکند و راهبردهای مؤثر برای ترویج تغییرات مثبت را طراحی میکند.
در ادامه این محور دکتر حمیدرضا یزدانی دانشیار دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران و مدیرکل برنامهریزی و معماری سازمانی دانشگاه تهران درباره هوش مصنوعی گفت: امروزه تکنولوژی فرای تصور بشر رسیده و هر روز شاهد تحولی نو هستیم. هوش مصنوعی بخشی از این تحولات است که یکی از کارهای ویژهای که میتوان به هوش مصنوعی سپرد تحقیق است. ماشین هوشمند دو نوع پیشبینی کننده و تولیدکننده دارد. هوش مصنوعی میتواند به جای مولدهایی که ظرفیت آزمایش ندارد کاری کند که آزمایش صورت گیرد. هوش مصنوعی کاربردهای فراوانی دارد و شما را وارد عرصههایی میکند که قبلاً امکان آزمایش نبوده است.
دانشیار دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: تحقیق یکی از ویژگیهای هوش مصنوعی است. چرا که با تسلطی که بر دادههای موجود دارد در چند ثانیه میتواند پردازش کند و کاری که محقق باید ساعتها و روزها وقت بگذارد را سریعاً انجام دهد. هوش مصنوعی درواقع تکنولوژی است که به نحوی قابلیت تفکر دارد و ماشین هاس متفکری هستند که قدرت تصمیمگیری دارند. تفاوت هوش مصنوعی و برنامهنویسی این است که هوش مصنوعی فراتر از برنامهنویسی است و برنامهنویسی محدودتر از هوش مصنوعی است.
مدیر کل برنامهریزی و معماری سازمانی دانشگاه تهران عنوان کرد: هوش مصنوعی در روش تحقیق خیلی کمک میکند و مهمترین کاربرد آن شبیهسازی است و باعث کاهش هزینهها میشود و کاربرد آن تفکر سیستمی است اما برنامهنویسی خیلی محدودتر عمل میکند.
در بخش ارائه مقالات دکتر بهنام لطفی خاکی درباره جایگاه کلان دادهها در روش پژوهش علوم اجتماعی با معرفی نرم افزارهای کاربردی تأکید کرد: افزایش نفوذ اینترنت در بین اقشار مختلف در کنار گسترش شبکههای اجتماعی انواع پلتفرمهای مالی، پیامرسانها، نرمافزارهای خدماتی و... بهتدریج باعث فزونی یافتن مقدار دادههای تولید شده توسط مردم شده است. حجم فراتر از حد تصور این دادهها که در بسترهای گوناگون و با اهداف متفاوت تولید شدهاند، بهتدریج آنها را تبدیل به منبعی غنی برای تحقیقات اجتماعی کرده است. باوجود مباحث زیادی که حول کلان دادهها و کاربرد هوش مصنوعی در شناسایی و استخراج ایدههای پژوهشی از دل آنها در حداقل برخی محافل علمی علوم اجتماعی ایران در جریان است استفاده کاربردی و عملیاتی از این دادهها در عمل با دشواریهای روبهرو است. این سعی دارد ضمن تشریح مسائل پیش روی تحلیل دادههای بزرگ در فضای تحقیقات علوم اجتماعی ایران امروز به معرفی چند نرمافزار و ابزار کاربردی در این حوزه بپردازد.
سپس سیدرضا نقیبالسادات، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، مقاله تحولات روششناسانه علوم ارتباطات از روشهای با مقیاس خرد به روشهای با مقیاس کلان نقش فناوریهای مدرن اطلاعاتی در تغییر شکل گردآوری اطلاعات و حجم دادهها را ارائه کرد.
در این مقاله آمده است: قابلیتهای اخیر فراهم شده در عرصه فناوریهای مدرن ارتباطی و اطلاعاتی به لحاظ حجم اطلاعات و شتاب گردش اطلاعات جدای از اینکه ظرفیتهای بالای اطلاعاتی را فراهم میسازد و البته اضافهبار اطلاعاتی را نیز در شبکه تولید و توزیع اطلاعات فراهم میآورد برای پژوهش در محتوی و مضامین موجود در این اطلاعات دیگر روشهای گذشته چندان پاسخگوی این مقیاس نیست ابداعات اخیر در روشهای تحقیق روشهایی را برای پژوهش ارائه کرده است که قابلیتهای ارزیابی حجم بالای اطلاعات را دارد و مقیاس از عوامل فردی و خرد به کلان تغییر یافته است. کلان روشها در بردارنده مجموعهای از رویکردها روشها و تکنیکهای آنهاست که زمینهساز پژوهش در اطلاعات پر حجم امروز تولید شده از رسانهها و شبکههای اجتماعی جدید است. این پیشرفتهای جدید و هیجانانگیز مزایای قابل توجهی از نظر سرعت دسترسی و کاهش هزینههای اقتصادی ارائه میدهند در این این روششناسی نوین هر دو پارادایم کمی و کیفی برای پژوهش وجود دارد.
محور سوم به روشهای پژوهش میانرشتهای و ظرفیتهای آن در ارتقاء حکمرانی
دکتر محمد رحیم عیوضی، استاد دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران، گفت: اساساً حکمرانی در دنیای کنونی با چالشهای زیادی مواجه است. این چالشها شفافیت را با مشکل مواجه میکند. فساد باعث شکاف بین مردم و حکومتها شده است. نابرابری در عرصههای مختلف به وجود آمده و باعث بیثباتی شده است. تغییرات آب و هوایی، فناوریهای نوظهور و همه چالشهای مهم حکمرانی در دنیای امروز ما است. حکمرانیها از ظرفیتهای موجود استفاده نمیکنند. من مدل تدبیر را طراحی کردم. حوزه مطالعات حکمرانی از چند فاز تشکیل شده است. ما با سه بحث کلیدی مواجه هستیم که شامل افزایش درک ما از مسائل، یافتن راه حلهای جدید و بهبود فرآیند تصمیم گیری میشود. ما باید درک لازم و کافی داشته باشیم البته ابزاری که درک ما را بالا ببرد نداریم. همچنین ما باید بتوانیم به کمک ظرفیتهای جدید مسیر را طی کنیم.
وقتی مردم در عرصه باشند اعتماد تقویت میشود و اعتمادسازی شکل میگیرد. مردم باید جدی وارد عرصه تصمیمگیری شوند نه اینکه نتیجه به آنها اعلام شود.
استاد دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران تأکید کرد: انعطافپذیری در برابر تغییرات خیلی مهم است و یکی از حوزههای پژوهشی باید مورد توجه قرار گیرد پژوهشهای میان رشتهای است. پژوهشهای میانرشتهای ما را از پیچیدگیها نجات میدهد. مسائل حکمرانی آنقدر پیچیده است که باید به رشتههای دیگر پناه ببریم. پژوهشهای میان رشتهای باید جدی گرفته شود. الان جنگ زمان است و تفکر سیستمی حائز اهمیت است.
وی افزود: در مشکل ترافیک با مردم ارتباط برقرار کردند و ایدههایی که مردم اشاره کردند تبدیل به برنامه شده که خیلی اثرگذار بوده است. یک مدل تدبیری از سه فاز پیشگویی، پیشبینی و پیشتدبیری طراحی شده است. چشمانداز ۵۰ ساله در مرحله پیشتدبیری قرار میگیرد. در حکمرانی رصد مستمر محیط باید صورت گیرد.
وی گفت: مدل تدبیر چهار مزیت دارد که شامل پویایی جامعه، پیشگیرانه بودن حکمران، مبتنی بودن بر شواهد و مشارکتپذیری میشود.
در ادامه دکتر محمدرضا آذر آیین، رئیس مرکز مطالعات راهبردی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح درباره علوم انسانی و مسئله حکمرانی پیشرفت گفت: مسئله مهم روی میز علوم انسانی در کشور ما مسئله پیشرفت است در نتیجه باید به این موضوع توجه ویژه شود. مقام معظم رهبری درباره عرصه فکر، عرصه معنویت و عرصه زندگی صحبت کردند که موضوع اصلی عرصه فکر است زیرا خیلی مهم است. در کشور ما ناهمزمانیهایی وجود دارد. ما با یک سرعت و شتاب در حال جلو رفتن هستیم و نمیتوانیم جلوی نخبگان را بگیریم. ناهمزمانی دیگر این است که آموزش عالی را به سرعت گسترش دادیم اما نتوانستیم از نیروهای متخصص استفاده کنیم. موضوع بعدی این است که کنشگری ارتقاء پیدا کرده ولی با مسیر رشد همخوانی ندارد. موضوع دیگر این است که به سرعت گسترش زیر بناهای کشور را داریم ولی مدیریت استفاده بهینه انرژی را نداریم. به سرعت زیر بناها را توسعه دادیم ولی جریان مدیریت بهینه رشد نکرده است.
وی افزود: موضوع دیگر این است که حجم عظیمی از منابع طبیعی را استخراج میکنیم ولی سرمایهگذاری اندک صورت میگیرد. ما باید به راه حل بلند مدت فکر کنیم. نگاههای بخشی نمیتواند مشکل را حل کند در علوم انسانی باید فضای مناسب ایجاد کنیم و تعادلهای راهبردی ایجاد کنیم و به زمانهای طلایی توجه ویژه داشته باشیم. مسئله پیشرفت خیلی مهم است و باید به آن توجه ویژه شود.
در ادامه دکتر فرهاد نظریزاده، استادیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر و رئیس حوزه آینده پژوهی فناوریهای دفاعی مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی، درباره حکمرانی، مسئلههای حکمرانی و روش پژوهش در حکمرانی صحبت کرد.
وی گفت: واژه حکمرانی از زمان قدیم بوده ولی از ۱۹۸۰ با رویکرد جدید بیشتر استفاده شده است. حکمرانی به معنای خاص و متمایز است. حکمرانی در معنای کلی به مفهوم اعمال حاکمیت است. در ابتدا یک مفهوم کلیدی در زمینه سیاست محسوب میشود. حکمرانی معطوف به واقعیت اجتماعی است و اشاره به فرآیندهای تعامل بازیگران درگیر در یک مسئله جمعی دارد. جایگاه حکمرانی ویژگیهای خاصی دارد و روی تعیین زمین بازی تأکید دارد. حکمرانی تأکید دارد چطور قواعد را اجرا کنیم و زمین بازی را بچینیم.
استادیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر تأکید کرد: حکمرانی در عرصه عمومی به معنی اعمال حاکمیت است. ما انواع حکمرانی داریم که شامل شرکتی، جهانی، خوب و نوین میشود. حکمرانی خوب مسئولیتپذیری دارد، مشارکت دارد، شفافیتسازی و کارآمدی دارد. همچنین ابزار تغییر و تحول دارد. حکمرانی مدرن تغییر در روابط دولت و شهروندان ایجاد میکند. همچنین موضوع نوآوری در حکمرانی مورد توجه برخی از کشورها بوده و به آن توجه ویژه شده است. مطالعات حکمرانی تا حدی جدید محسوب میشود و ویژگیهای خاص و متمایزی دارد و از این حیث مستلزم تمرکز بر موضوعات، اهداف و روشهای متناسب است.
در پایان، صفر قائد رحمتی مقاله روش تحلیل گفتمان انتقادی برای درک گفتمانهای شهری اینگونه ارائه کرد که در بسیاری از منابع علمی چنین استدلال میشود که تحلیل گفتمان انتقادی، یک مفهوم پیچیده با طیف وسیعی از معانی است که ریشه در زبانشناسی و نظریه اجتماعی دارد. تحلیل گفتمان انتقادی بهعنوان روشی کاربردی در تحلیل و نقد گفتمانهای شهری در زمینههای بازآفرینی شهری سیاست مسکن، رابطه بین برنامهریزی شهری و سیاست شهری و فرایند تغییرات اجتماعی در آن در نظر گرفته میشود. هدف مقاله این است که کارکردهای تحلیل گفتمان انتقادی در مطالعات شهری و رویکردهای صرفاً نظری که از ساختار اجتماعی شهری غالب شروع میشود و تحلیل این که کجا و چگونه تحلیل گفتمان انتقادی در مطالعات شهری کاربرد دارد. تحلیل گفتمان انتقادی؛ بهعنوان یک روش کیفی در مطالعات شهری، در یافتن نوعی تحلیل عناصر شهری مانند تجزیه و تحلیل «متن» استفاده میشود این مقاله آنچه تحلیل گفتمان انتقادی به محققان شهری که در گفتمان شهری جستوجو میکنند؛ در سه زمینه ساخت، اجتماعی تحلیل نشانهشناسی شهری و گفتمان نابرابری شهری ارائه میدهد./پایان
نظر شما :