گزارش نشست «نگاهی به کتاب علم تربیت در ایران»
نشست نگاهی به کتاب علم تربیت در ایران، در اولین روز هفته پژوهش، در تاریخ 15 آذر با حضور روحالله شهابی نویسنده کتاب، رمضان برخورداری، دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی و دکتر نورالدین محمودی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. دبیر علمی نشست، دکتر اسماعیل ناصری عضو هیأت علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه بود.
در ابتدای این نشست، دکتر روحالله شهابی، به معرفی مختصر کتاب پرداخت و گفت: کتاب چند تأکید اصلی دارد؛ نخست آنکه علوم تربیتی بهعنوان یک رشته دانشگاهی بر چه بستری از تحولات تاریخی و فرهنگی در کشور ما شکل گرفته است. وی مهم دانستن این بستر را از این جهت دانسته است که تأسیس علوم تربیتی بهصورت یک رونوشت و کپی از آنچه در دانشگاههای خارج از کشور تدریس میشد، نبود بلکه محصول مجموعهای از تحولات و رویدادهای تاریخی و فرهنگی و در پاسخ به یک تقاضای اجتماعی بوده است.
دکتر شهابی تأسیس دارالفنون و پیامدهای تربیتی آن، رویدادهای حد فاصل تأسیس دارالفنون تا مشروطیت و خود مشروطیت بهعنوان یک تحول اجتماعی عظیم را از مهمترین رویدادهای تاریخی_اجتماعی زمینهساز شکلگیری علوم تربیتی بهعنوان یک رشته دانشگاهی دانست و در مورد نقش هر یک سخنانی ایراد کرد. پدیدایی و تحول رشته، معرفی پیشگامان و اقدامات آنها، مبانی فلسفی، آثار و پژوهشهای منتشر شده و نهادهای مرتبط دیگر تأکیداتی بوده که در کتاب به آنها اشاره شده است.
در ادامه دکتر رمضان برخورداری، دانشیار دانشگاه خوارزمی سخنانش را آغاز کرد و گفت: در فصل اول این کتاب به این منازعه پرداخته شده است که آیا ما با «علم تربیت» بهعنوان یک دیسیپلین یا یک علم مستقل مواجه هستیم یا با «علوم تربیتی» و مجموعهای از علوم بهعنوان یک حوزه مطالعاتی؟ وی معتقد بود این منازعهگویی در عنوان کتاب نیز بازتاب داشته است بهگونهای که در عنوان اصلی علم تربیت و در عنوان فرعی از «بازخوانی علوم تربیتی» سخن گفته شده است.
دکتر برخورداری تأکید کرد: بهنظر میرسد در کتاب نگاه میالاره و تقسیمبندی او از علوم تربیتی بهعنوان مبنا مد نظر نویسنده بوده است از اینرو بهتر بود در عنوان نیز به جای علم تربیت از علوم تربیتی استفاده میشد. نقد دیگری که دکتر برخورداری به کتاب وارد دانستند نگاه وقایعنگارانه مؤلف به جای نگاه تحلیلی بوده است. وی معتقد بود کتاب در بسیاری از بخشها به وقایعنگاری تأسیس و توسعه علوم تربیتی بهعنوان یک رشته دانشگاهی در کشور پرداخت و به جز فصل دوم که به بررسی زمینهها پرداخته است، کمتر نگاه تحلیلی و تبیینی مشاهده میشود. برای مثال نویسنده آغاز آموزش علوم تربیتی در ایران را قبل از شروع آموزش این رشته در فرانسه میداند اما این تقدم را معنا نکرده است یا تناظر زمینههای فلسفی با دورههای تاریخی به خوبی مورد بحث قرار نگرفته است. ضمن آنکه تقسیمبندی دورههای تحولی نیز بهنظر میرسد به شکل تحمیلی انجام شده است و حرکت از نگاه پوزیتویستی به نگاه تفسیری به خوبی تبیین نشده است. این نگاه وقایعنگارانه در فصل چهرهها نیز دیده میشود و بیشتر به شرح حال اقدامات افراد مؤثر پرداخته شده است نه نقد آراء و نظریههای آنان. در این فصل ضعف دیگری که قابل مشاهده است نپرداختن به برخی افراد مهم بوده است که در بنیانگذاری علوم تربیتی نقش داشتند که ازجمله این افراد میتوان به دکتر علی اصغر حکمت اشاره کرد.
در پایان این نشست نیز دکتر نورالدین محمودی به مرور تأسیس علوم تربیتی بهعنوان یک رشته دانشگاهی در ایران و انطباق آن با مطالب ذکر شده در کتاب پرداخت. /پایان
نظر شما :