گزارش نخستین پیش نشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی»
نخستین پیشنشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی»، با محور فرهنگ و هویت ایرانی در سرزمینهای پیرامونی (ایران فرهنگی) در تاریخ هفتم بهمنماه ۱۴۰۲، به همت پژوهشکده زبان و ادبیات در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. سخنرانان این پیشنشست، دکتر آندرانیک سیمونی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر حمیدرضا دالوند، عضو هیأت علمی پژوهشکده زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند. دبیر علمی نشست نیز دکتر حمیدرضا دالوند بود.
در آغاز نشست دکتر یوسف محمدنژاد عالیزمینی، عضو هیأت علمی پژوهشکدۀ زبان و ادبیات و دبیر علمی همایش، با اشاره به برنامۀ راهبردی پژوهشکده در زمینۀ احیای میراث فرهنگی، زبانی و هویتی ایران گفت: این همایش با هدف بازخوانی فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی با چهار محور اصلی، در اردیبهشت ماه سال 1403 برگزار خواهد شد:
* محور اول: اسطوره، حماسه ، تاریخ، فرهنگ و هویت ایرانی
* محور دوم: زبان فارسی و هویت ایرانی
* محور سوم: شعر فارسی و هویت ایرانی
* محور چهارم: ادبیات عامه و هویت ایرانی
وی در ادامه گفت: دبیرخانۀ همایش با توجه به محورهای اصلی، چند پیشنشست برنامهریزی کرد که برگزاری این پیشنشست حول محور فرهنگ و هویت ایرانی در سرزمینهای پیرامونی(ایران فرهنگی) با تأکید بر جامعۀ ارمنی است. او در اظهار امیدواری کرد که چنین نشستهایی به همدلی بیشتر ایرانیان صرفنظر از اینکه از چه قوم و قبیله، و دین و آئینی هستند، بینجامد و به غنای هویتی و بازسازی هویت ملی در دورۀ معاصر کمک و از بحران هویتی احتمالی بهخصوص در میان نسل جدید پیشگیری کند.
میراثهای فرهنگی و زبانی ایران در جامعه ارمنی
در ادامه، دکترحمیدرضا دالوند سخنرانی خود را با عنوان «میراثهای فرهنگی و زبانی ایران در جامعه ارمنی» آغاز کرد. وی با اشاره به روابط دیرینۀ جامعه ارمنی و جامعه ایرانی، یادآور شد: قوم ارمنی از جمله اقوامی است که هم بهلحاظ زبانی و هم بهلحاظ نژادی پیوندهای بسیار نزدیکی با ایرانیان دارد. همچنین نقش و حضور جامعه ارمنینان به دلیل پیشینهای که این قوم از گذشتههای خیلی دور در قلمرو فرهنگی ایران در منطقۀ قفقاز و آسیای صغیر و منطقۀ وان و ترکیه امروزی داشتهاند، بسیار برجسته و درخور توجه بوده است. این موضوع چیزی است که در کتیبه های موجود از جمله در کتیبه بیستون یافته است. وی در ادامه با اشاره به رویداد بزرگ پس از امپراتوری هخامنشی که طی آن جامعۀ ارمنیان به مسیحیت گرایش پیدا کرد، گفت: این گرایشِ ارمنیان به مسیحیت روابط بین ایران و حامعۀ ارمنی را وارد یک رویکرد جدیدی کرد که نقطۀ عطفی در این روابط به شمار میآید. با وجود این باید تأکید کرد، در روزگاری هم که بخشی از جامعۀ ایران به طرف مسیحیت سوق مییابد، حتی این گرایش و تغییر دین هم نمیتواند پیوندهای میان این دو جامعه را از بین ببرد.
دکتر دالوند با اشاره به برخی فراز و فرودها در روابط بین جامعۀ ارمنی و جامعۀ ایرانی در دورۀ ساسانیان تأکید کرد: این تنشها و ملاحظات سیاسی و دینی مانع تداوم روابط تاریخی و دوستانه طرفین نشده و این روابط همواره ادامه داشته است. حضور ایرانیان در شمال قفقاز و کتیبههایی که جزو میراث ما در دورۀ ساسانی است، نشاندهندۀ آن است که مسئلۀ قفقاز همیشه برای ایرانیان مهم بوده است. این توجه به مسئلۀ قفقاز از جمله جامعۀ ارمنیان در دورههای مختلف تاریخی اعم از دورۀ سلجوقی، دورۀ صفوی و دورۀ قاجاریه و حتی تا روزگار ما تداوم داشته است، لذا جا دارد که ما در بازخوانی فرهنگ و هویتی ایرانی به مجموعه میراثهای خود در ایران فرهنگی توجه بیش از پیش داشته باییم.
ایران در فرهنگ و ادب ارمنی
در ادامه این نشست، دکتر آندرانیک سیمونی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در سخنرانی خود به موضوع «ایران در فرهنگ و ادب ارمنی» و چگونگی شکلگیری میراثهای مشترک ایرانیان و ارامنه و تعاملات جامعۀ ایرانی_ارمنی در پهنههای باورها، آداب و سنن، تاریخ، زبان و ادبیات پرداخت و تأکید کرد که بررسی این مشترکات را میتوان در یک طبقهبندی تاریخی این گونه دستهبندی کرد: دوران باستان که شامل دوران فروپاشی قوم اولیه هند و اروپایی و مهاجرت و استقرار در سرزمینهای تازه و شکلگیری انواع هویت جدید حاصل ترکیب با انواع اقوام محلی است. دوران کهن که عصر نظامهای نام آشنای ایرانی است. دوران حاکمیت اشکانیان و ساسانیان. دوران پذیرش سلطۀ دین زرتشت در ایران و مسیحیت در ارمنستان و شکلگیری زبان نوشتاری ارمنی، که در اینجا نیمه اول قرن پنجم میلادی را میتوانیم عصر طلایی ادبیات ارمنی قلمداد کنیم. در دوران اشکانی و ساسانی منابع ارمنی، سرشار از اطلاعات ذیقیمت دربارۀ ایران این دوران و همچنین ثبت وامواژههای ایرانی در زبان ارمنی است. سپس دوران استیلای عرب و انقراض امپراتوری جهانی آن است که آغاز عصر باور به ادیان ابراهیمی برای دو ملت و دوران احیای حاکمیت ملی و شکلگیری حماسه ملی است. این دوران ضامن تجدید حیات روانشناسی خودباورانه ملی در دو جامعه بوده است. دوران تهاجمات و استیلای اقوام زرد پوست، مغولان، سلجوقیان و...
وی سپس یادآور شد که پس از این دوران با تأثیرات گستردۀ زبان و ادب ایران در پهنۀ ادبیات میانه ارمنی و تأثیرات واژگان زبان فارسی در شعر ارمنی قرون ۱۲ تا ۱۸، قرار گرفتن قفقاز جنوبی تحت انقیاد روسیۀ تزاری و جنبههای مثبت و منفی این تغییر تاریخی_اجتماعی دورانساز مواجهیم. با گسترش جنبش روشنگری در اروپا که با شکلگیری ادبیات جدید ارمنی و استیلای زبان معاصر در ادبیات ارمنی و منسوخ شدن و خروج زبان ارمنی کهن از چرخۀ آفرینش ادبی همراه است، باز هم تأثیر زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را در آثار معاصر به راحتی میتوانیم ببینم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و فروپاشی اتحاد شوروی، دوران جدیدی از گسترش و تعمیق روابط جامعۀ ارمنی و ایرانی و ارتباطات بین دو ملت شکل گرفته است که لازم است بیش از گذشته مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران دو کشور قرار گیرد تا این روابط دیرینه و تاریخی به تقویت مناسبات دو طرف بینجامد./پایان
نظر شما :