گزارش نشست «نقش عهد جدید در فهم عروج عیسی در قرآن»

۲۲ دی ۱۴۰۲ | ۰۸:۳۹ کد : ۲۵۰۱۵ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۳۴۹
گزارش نشست «نقش عهد جدید در فهم عروج عیسی در قرآن»


به مناسبت هفته پژوهش، نشست «نقش عهد جدید در فهم عروج عیسی در قرآن»، 18 آذرماه 1402 توسط گروه مطالعات تاریخی و فرهنگی پژوهشکده مطالعات قرآنیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برگزار شد. این نشست از «سلسله نشست‌های انتقادی اسلام و باستان متأخر» با دبیری دکتر زهرا محققیان؛ مدیر گروه مطالعات تاریخی و فرهنگی قرآن و سخنرانی دکتر روح‌الله نجفی؛ عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر محققیان به ارائه توضیحات کوتاهی درباره این سلسله نشست‌ها و موضوع سخنرانی پیش‌رو پرداخت و گفت: بحث در خصوص ارتباط اسلام و باستان متأخر یکی از مباحث ضروری در حوزه قرآن‌پژوهی معاصر است که واکاوی ابعاد و زوایای مختلف آن می‌تواند ما را در شناخت هرچه بهتر قرآن یاری رساند.

شناخت پیشینه صعود و نزول حضرت عیسی(ع)
در ادامه، دکتر نجفی سخنان خود را آغاز کرد و گفت: شناخت پیشینه صعود و نزول حضرت عیسی(ع) با تفسیر پنج آیه قرآن (آل عمران/55، نساء/158، نساء/159، مائده/117و زخرف/61) به نحو مستقیم رابطه دارد. در مقام فهم این آیات، دو دیدگاه مختلف با یکدیگر رقابت دارند که یکی، بر وفق پذیرش صعود و نزول عیسی(ع) شکل گرفته است، اما دیگری زنده به آسمان شدن عیسی(ع) را در قرآن منکر است؛ و به تبع آن نزول وی را هم منتفی می‌داند. می‌توان گفت، فهم شایع از عبارت قرآنی «بل رفعه الله الیه»، زنده بالا برده شدن عیسی به آسمان نزد خداوند است. اما برخی از نواندیشان معاصر ادعا کرده‌اند که قرآن بر زنده بودن عیسی در آسمان دلالت ندارد؛ بلکه مراد از رفع عیسی، بالا بردن روح وی یا منزلت و درجة اوست.
از دیگر سو بر وفق عهد جدید، عیسی(ع) سه روز پس از مرگ بر صلیب به پاخاست و زنده شد و چهل روز بر زمین بود و بعد به آسمان برده شد و بر سمت راست خدا نشست. بدین‌سان عیسی(ع)، زنده در آسمان است و قرار است به زمین بازگردد تا حکومتی آسمانی را بر زمین برقرار کند. حال پرسش آن است که نسبت پیشینه صعود و نزول عیسی با فهم آیات قرآن به چه‌سان است؟ و آیا شناخت پیشینه مسیحی این موضوع بر تفسیر آیات قرآن اثرگذار است؟


دکتر نجفی در پاسخ به این سؤالات گفت: پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد که ادعای وفات عیسی(ع) و نفی صعود او به آسمان، با قطع نظر از پیشینة مسیحی قصه می‌تواند موجه باشد، زیرا در دو موضع قرآن، از «توفّی» عیسی سخن رفته است. به آسمان شدن عیسی و نشستن وی بر سمت راست خدا از آموزه‌های مهم مسیحیت است و به شـاگردان عـیسی‌ مـژده‌ داده‌‌اند که وی بازمی‌گردد‌. به‌دلیل‌ ذکـر صـعود و نزول عیسی در مصادر مسیحی، این قصه در فضای نزول قرآن شناخته شده و معهود ذهن‌ها بوده است. بنابراین مخاطبان‌ قرآن‌ بـه‌سـبب آن سـابقه، رفع عیسی(ع) را زنده بالا‌ برده‌ شدن وی به آسمان می‌فهمیدند و اگـر مقصود قرآن امضای آن عهد ذهنی نبود، با تعبیری واضح شبهۀ مزبور را‌ برطرف‌ می‌کرد،‌ نه آنکه با تعبیر «بـل رفـعه الله الیـه» آن را‌ تشدید کند. بدین‌سان، استنباط صعود و نزول عیسی از قرآن بر پیشینۀ مـسیحی قـصه اتکاء دارد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اثرگذاری پیشینه این‌ موضوع‌ بر‌ فهم از قرآن را در چند محور می‌توان خلاصه کرد. یکی آنکه قرآن‌ در دو مـوضع از رفـع عـیسی(ع) از جانب خدا و به سوی خدا سخن گفته است که‌ یکی‌ «وما‌قـتلوه یـقینا بـل رفعه الله إلْیه» و دیگری «إنی متوفیک ورافعک إلی» است‌ و درباره‌ رفع‌ عیسی(ع)، دو دیدگاه با یکدیگر رقـابت دارنـد کـه یکی رفع را بالا بردن جسمانی‌ به‌ آسمان‌ می‌داند اما دیگری رفع را به بالا بـردن روح یـا به بالا بردن منزلت‌ و درجه‌ تأویل می‌کند. دوم آنکه بر وفق پیشینه مسیحی قصه، عـیسی(ع) بـه آسـمان بالا برده شد‌ و در‌ سمت‌ راست خدا نشست . بنابراین پیشینه قرینه‌ای فراهم می‌آورد که مـقصود از رفـع عیسی(ع)‌ در‌ قرآن، بالا بردن شدن جسمانی او به آسمان باشد. مورد سوم آن است که در دو موضع از‌ قرآن‌ از‌ «توفی» عـیسی(ع) سـخن رفـته است که یکی «فلما توفْیتنی کنت أنت الرقیب علْیهم» و دیگری «إنی‌ متوفیک‌ ورافعک إلی» است. در تـوضیح «تـوفی» عیسی(ع)، دو وجه با یکدیگر رقابت‌ دارند‌ که‌ یکی مراد از «توفی» را زنده بـرگرفتن عـیسی مـی‌داند، اما دیگری آن را به قبض‌ روح‌ و میراندن‌ وی معنا می‌کند. بر وفق پیشینه مسیحی، عیسی(ع) زنده بـه آسـمان رفـت‌. بنابراین‌ پیشینه، تقویت کننده معنا شدن «توفی» به زنده برگرفتن عیسی اسـت./پایان

 

کلیدواژه‌ها: گزارش نشست «نقش عهد جدید در فهم عروج عیسی در قرآن» روح‌الله نجفی سلسله نشست‌های انتقادی اسلام و باستان متأخر


نظر شما :