گزارش نشست دوازدهم از سلسله نشست‌های گفت‌وگوی انتقادی:

نسل امروز؛ بیم‌ها و امیدها (موانع انتقال ارزش‌ها و آرمان‌ها به نسل‌های جدید)

۲۷ آذر ۱۴۰۲ | ۱۴:۲۹ کد : ۲۴۷۸۳ مهم‌ترین اخبار گزارش نشست‌ها گفتگوی انتقادی
تعداد بازدید:۲۷۲۶
نسل امروز؛ بیم‌ها و امیدها (موانع انتقال ارزش‌ها و آرمان‌ها به نسل‌های جدید)

دوازدهمین نشست از سلسله‌ نشست‌های گفت‌وگوی انتقادی با عنوان «نسل امروز؛ بیم‌ها و امیدها (موانع انتقال ارزش‌ها و آرمان‌ها به نسل‌های جدید)»، هفتم آذرماه 1402 با حضور پژوهشگران، کارشناسان، دانشجویان و جمعی از علاقه‌مندان به مسائل فرهنگی و اجتماعی به‌ویژه مسائل مرتبط با نوجوانان و جوانان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برگزار شد. در این نشست دکتر سیدروح‌الله شهابی، استادیار روان‌شناسی و عضو هیأت علمی پژوهشکده اخلاق و تربیت؛ دکتر سیده‌زهرا اجاق، دانشیار علوم ارتباطات اجتماعی و عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات؛ دکتر اسماعیل ناصری، استادیار روان‌شناسی و عضو هیأت علمی پژوهشکده اخلاق و تربیت؛ و دکتر احمد شاکری، استادیار مطالعات فرهنگی و عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات به سخنرانی و طرح دیدگاه‌های خود درباره موضوع نشست پرداخته و آن را از ابعاد مختلف مورد واکاوی قرار دادند. در ادامه برخی از پژوهشگران و اعضای حاضر در نشست، دیدگاه‌ و نظر خود را در ارتباط با مباحث سخنرانان و موضوع نشست مطرح کردند.

در ابتدای جلسه دکتر فرانک جهانگرد، استادیار زبان و ادبیات فارسی و دبیر نشست، ضمن عرض خیرمقدم به حاضران و معرفی سخنرانان و زمینه‌های پژوهشی و علمی آنان، اظهار امیدواری کرد، در این نشست که به یکی از مهم‌ترین مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه اختصاص دارد، شاهد بررسی ابعاد و پیامدهای موضوع با رویکرد علمی و انتقادی سخنرانان باشیم.

دکتر ناصری: دنیای غرب تلاش دارد تا گرایش جنسی همجنس‌گرایی را عادی و طبیعی نشان دهد
دکتر ناصری، اولین سخنران این نشست، ذیل محور بیم‌های نسل جدید به موضوع تلاش دنیای غرب، از طریق رسانه‌ها، فیلم‌ها، سریال‌ها و پویانمایی‌ها به عادی و طبیعی نشان دادن گرایش جنسی همجنس‌گرایی و تأثیر چشم‌گیر این تلاش بر پذیرش به‌هنجار بودن همجنس‌گرایی در دیگر جوامع اشاره کرد. دکتر ناصری در این حوزه به نیروهای قدرتمندی پرداخت که موجب حذف اختلال همجنس‌گرایی از کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی چاپ انجمن روان‌پزشکی آمریکا و همچنین از فهرست بیماری‌های سازمان بهداشت جهانی شده است. همچنین وی به موضوع پرخطر بودن همجنس‌گرایی در آقایان و احتمال ابتلا به HIV و دیگر بیماری‌های عفونی اشاره کرد.
این استادیار روان‌شناسی پژوهشگاه در ادامه به دومین بیم برای نسل جدید، یعنی مصرف انواع مواد روان‌گردان به‌ویژه کانابیس (مشتقات گیاه شاه دانه مثل حشیش و ماری جوانا) پرداخت و گفت: متأسفانه مجموعه‌ای از عوامل از جمله باورهای غلط درباره عدم اعتیاد به برخی مواد، منجر به شیوع چشم‌گیر مصرف موادی مثل کانابیس در بین نوجوانان و جوانان شده است، در حالی‌که تشخیص اعتیاد به کانابیس وجود دارد و افراد وابسته به آن عوارض جسمانی و روان‌شناختی آشکاری را تجربه می‌کنند. وی در پایان سخنرانی خود بر اهمیت نقش رسانه‌ها و آموزش و پرورش در پیشگیری از رفتارهای پرخطر در نسل جدید تأکید کرد.

دکتر شهابی: نوجوان در دوره هویت‌جویی خود، به‌مثابه یک مانع برای اکتساب ارزش‌ها عمل می‌کند
دکتر روح‌ا... شهابی دومین سخنران نشست، به بررسی موانع انتقال ارزش‌ها به نسل جدید با تأکید بر دوره نوجوانی و ویژگی‌های روان‌شناختی این دوره پرداخت و گفت: نوجوانی دوره‌ای است که در آن نوجوان، تغییرات زیادی را اعم از جسمانی (که جلوۀ آن بلوغ است)، شناختی (که جلوۀ آن دستیابی به تفکر انتزاعی است)، و البته عاطفی و اجتماعی متحمل می‌شود. همین ویژگی‌ها در شرایطی می‌توانند نقش مانع را در انتقال ارزش‌ها ایفا کنند.
دکتر شهابی سپس به سه ویژگی این دوره اشاره کرد و این‌چنیم شرح داد: 1)    نوجوانی به‌عنوان دوره هویت‌یابی، دوره گذار از کودکی به بزرگسالی است. نوجوان توانایی اندیشیدن به مفاهیم انتزاعی را به‌دست آورده است و به کمک این تفکر به‌دنبال بازاندیشی بر آن چیزی است که در کودکی به‌دست آورده و سعی می‌کند با یک هویت ساخت‌یافته و منسجم وارد بزرگسالی شود. به‌نظر می‌رسد در تلاش برای این هویت‌یابی، اکتشاف مؤلفه‌های هویتی مانند ارزش‌ها و ایدئولوژی‌ها و تعهد به این مؤلفه‌ها اهمیت پیدا می‌کند. نتیجه این تلاش برای ساخت هویت، به تعبیر «مارسیا» چهار وضعیت است: نخست ارزش و ایدئولوژی خاصی وجود ندارد و یک وضعیت «باری به هر جهت» وجود دارد؛ چیزی که هویت مغشوش نامیده می‌شود. دوم وضعیتی است که نوجوان نه به‌وسیله خود بلکه به‌وسیله دیگران هدایت می‌شود. یعنی آنچه دیگران از ارزش‌ها می‌گویند را می‌پذیرد بدون آنکه تلاش برای ایجاد یک منِ مستقل داشته باشد. سوم، نوجوان یک دوره جست‌وجوی ارزش‌ها و ایدئولوژی‌ها و آزمون ارزش‌های مختلف دارد و خود را متعهد به برخی از آنها می‌کند. در نهایت، جست‌وجو و اکتشاف فعال را پشت‌سر می‌گذارد و به یک نظامی از ارزش‌ها و ایدئولوژی‌ها متعهد می‌شود. بر این اساس به‌نظرمی‌رسد ما با یک فرایند خطی و متوالی هویت‌یابی مواجه هستیم که با سردرگمی، آغاز و با اکتساب به پایان می‌رسد. شواهد پژوهشی نشان می‌دهد وضعیت گم‌گشتگی از حدود 50 درصد در سال‌های متوسطه اول به حدود 10 درصد در سال‌های دانشگاه می‌رسد. بنابراین واقع شدن نوجوان در دوره هویت‌جویی خود به‌مثابه یک مانع برای اکتساب ارزش‌ها عمل می‌کند. خطر هنگامی است که ارتباط خوب و انسجام خانوادگی (خانواده در سطح خرد و جامعه بزرگتر به‌مثابه یک خانواده) وجود نداشته باشد، در چنین شرایطی ممکن است نوجوانِ در جست‌وجوی هویت، به‌دنبال گروه‌های دیگر و هویت‌های غیرخودی برود. برقراری یک ارتباط محبت آمیز، وجود انسجام خانوادگی و اتفاق نظر در مورد ارزش‌های اساسی، پیشنهاد می‌شود.
2)    تمایل به هم‌نوایی با یکدیگر، یکی دیگر از ویژگی‌های تحولی دوره نوجوانی است. شواهد پژوهشی نشان می‌دهد بیشترین میزان این هم‌نوایی از 12، 13 سالگی تا 17، 18 سالگی است. این هم‌نوایی حتی هنگامی‌که نوجوان می‌داند اشتباه می‌کند نیز وجود دارد. در مورد دلیل این هم‌نوایی به تغییرات تحولی دیگر در استدلال و تفکر نوجوان اشاره شده است. یکی از این تغییرات تحوسلی تفکر، پدیده تماشاگر خیالی است که نوجوان فکر می‌کند در معرض توجه دیگران قرار دارد و برای پرهیز از انگشت‌نما نشدن وادار به هم‌نوایی با ارزش‌ها و انتخاب‌های نادرست دیگران می‌شود. این هم‌نوایی یا تجویزی است، یعنی همسالان برخی ارزش‌ها را به نوجوان تحمیل می‌کنند یا اطلاعاتی است، یعنی همسالان یا دیگران اطلاعات را به گونه‌ای مطرح می‌کنند که نوجوان به‌عنوان یک واقعیت آن اطلاعات را بپذیرد و نوجوان با هدف اکتساب تأیید گروه و پرهیز از چالش با آنها از همسالان تبعیت می‌کند. برای آنکه نوجوان قربانی فاقد اندیشه در مقابل نفوذ همسالان نباشد، باید بتواند از منابع مختلف آگاهی دریافت کند.
3)    استقلال یا فردیت‌طلبی یکی دیگر از تغییرات روان‌شناختی مهم دوره نوجوانی است. در این دوره نوجوان تلاش می‌کند خود فردی و مستقل خود را تشکیل دهد. برای حمایت از فرایند تبدیل‌شدن به خود مستقل، نوجوان می‌خواهد توسط جامعه به رسمیت شناخته شود و به‌همین دلیل هم‌نوایی می‌کند. احساس این عاملیت و فردیت برای هر فردی اهمیت زیادی دارد. برخورد سخت با نوجوان و تهدید این عاملیت می‌تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد و ممکن است ذهنیت نوجوان را نسبت به ارزش‌ها منفی کرده و موجب ایجاد هیجانات منفی در او شود، ضمن آنکه رابطه با نوجوان را نیز تخریب می‌کند. بر این اساس به‌جای برخوردهای سلبی، باید به‌دنبال ارائه منطقی زیربنای ارزش‌ها برای نوجوان بود.
استادیار روان‌شناسی تربیتی پژوهشگاه در پایان سخنرانی خود با توجه به نکات مطرح شده تأکید کرد: بخشی از موانع انتقال ارزش‌ها ناشی از ویژگی‌های روان‌شناختی دوره نوجوانی است. فهم ویژگی‌های این دوره و عمل متناسب با این ویژگی‌ها مسیری است که برای حل مسائل مربوط به انتقال ارزش‌ها به نسل جدید می‌توان پیشنهاد کرد.

دکتر شاکری: نسل امروز نسلی متفاوت در درک و فهم از دنیای پیرامون خود است
دکتر شاکری، در سخنرانی‌اش به بررسی موضوع لایه‌های فضا در ارتباطات میان نسلی پرداخت و با اشاره به اهمیت مطالعات فضا در بررسی روابط میان نسلی، به موارد مؤثر در تحلیل انواع فضا پرداخت و توجه این مسئله را در شناخت هویت نسل‌های امروزی ضروری دانست. وی تأکید کرد: آنچه در این بحث مهم است بررسی عوامل مؤثر در تحلیل انواع فضاها، انواع نسل‌ها و ارزش‌های آنها و انواع موانع موجود در شکل‌گیری درست ادبیات گفت‌وگوی میان نسل‌های مختلف است. به‌همین دلیل توجه به فضاهایی که در آن زیست ذهنی نسل شکل می‌گیرد، می‌تواند به‌عنوان یکی از مسیرهای شناخت بیم‌ها و امیدهای این گفت‌وگو به‌شمار رود.
این پژوهشگر مطالعات فرهنگی در ادامه به ارائه دیدگاه‌های خود در حوزه مرزهای فضا و سازمان قدرت در فضا پرداخت و با ذکر نمونه‌هایی از ویژگی‌های نسل‌های مختلف، نسل امروزی را که در مطالعات این حوزه به نسل زِد یاد می‌شود نسلی متفاوت در درک و فهم از دنیای پیرامون خود دانست که بر اساس توجه به این ویژگی‌ها می‌توان گفتمانی نرم در تعامل با فضاهای ذهنی این نسل داشت. وی در این مورد افزود: «نسل زِد در فضاهای ارتباطی خود برخلاف حضور در بستر دنیای دیجیتال، دارای حریم خصوصی بسیار بزرگی است که همین امر موجب ایجاد هویتی سیال در آنها می‌شود. همین هویت در نوآوری، گفت‌وگو و بیان احساسات این نسل نمود بسیاری دارد و از منظر نگاه فضا محور می‌توان سپهر ارتباطی این نسل را در لایه‌های متفاوتی از زمان بررسی کرد؛ سپهری که با نگاه چند زمانی به مسائل نگاه می‌کند و با ایجاد فضاهای سوم یا فضاهای حائل درصدد تولید نوعی از زبان گفت‌وگو است.»
دکتر شاکری در پایان سخنرانی خود به بیان ویژگی‌های زبانی در فضاهای ارتباطی نسل‌های امروزی پرداخت و ادبیات گفتمانی مبتنی بر اثرگذاری بر رفتار تعاملات این نسل با نسل قبل و بعد از خود را واجد شکل‌های متفاوتی برشمرد و تأکید کرد: این نسل در تعاملات با نسل قبل و بعد از خود، بیشتر به‌دنبال ایجاد اشتراک مساعی یا نوعی هم‌نیروزایی مثبت درون یک جمع است و به‌همین دلیل است که با جابه‌جایی مرز فضاهای ارتباطی با دیگر نسل‌ها، هم‌زمان اهداف خود را از گفت‌وگو تأمین می‌کند.

دکتر اجاق: جوانان در کار حفظ، تغییر یا حذف سنت فرهنگی ایران؟
دکتر اجاق، سخنران بعدی این نشست گفت: نسل به‌مثابه برساخت تغییرات سیاسی، رویدادها، انقلاب‌ها، تغییرات فناوری و پارادایمی شناخته می‌شود و به این ترتیب، می‌توان گفت که هر نسل، فضای ارزشی‌گفتمانی و چشم‌انداز خود را دارد. نسل مبتنی بر دو فضای عینی و ذهنی است. رشد و توسعه ناقص، شرایط اقتصادی نامناسب، دسترسی تبعیض‌آمیز به امکانات (اهمیت عنصر شانس)، انعطاف‌پذیری متناوب، تأکید نظام یا سیستم بر جازم‌های سنتی، و ظهور سازه فساد ساختاری در برساخت‌های روایتی و گفتمانی عوامل سازنده فضای عینی برای ایرانیان معاصر هستند و نمونه‌هایی از عوامل در فضای ذهنی عبارتند از: نفی فراوایت‌ها و درک متناقض از مدرنیته فرهنگی. براساس این ویژگی‌ها، مشخصۀ هر نسل جدید، جست‌وجوی چشم‌انداز نوین است. اما مسئله یا انتظاری که درباره ارتباط بین نسل‌های مختلف روی می‌دهد عمدتاً مبتنی بر این است که فرهنگ پدیده‌ای ایستاست؛ حال آن‌که قابل انتقال بودن هر جزء فرهنگی دلالت بر پویایی آن دارد، زیرا هر فرد ناقل با گزینش‌گری و کاملاً هدفمند به انتقال سنت فرهنگی مبادرت می‌ورزد.
این دانشیار علوم ارتباطات اجتماعی پژوهشگاه در ادامه به پنج نکته مهم در خصوص مسائلی که پیرامون انتقال یا عدم انتقال سنت فرهنگی توسط نسل امروز مطرح می‌شود اشاره کرد و شرح داد:
1)    طی مدرنیته فرهنگی، عقل متجلی در دین به سه حوزه تفکیک شده است: علم، اخلاق و هنر. هنگام صحبت درباره نقش نسل جوان در دو حوزه علم و هنر، مسئولیت زیادی برای جوان‌ها قائل هستیم و آنها را کنش‌گران خلاق و نوآور این عرصه‌ها محسوب می‌کنیم ولی وقتی به حوزه اخلاق و نحوه تعاملات نسل جوان متمرکز می‌شویم، تفسیر و رفتارهای ما مبتنی بر نوعی هراس اخلاقی از شیوه زندگی آنهاست. این در حالی است که این سه مقوله در اصل عناصر هر سنت فرهنگی محسوب می‌شوند و برای حفظ سنت فرهنگی در انتقال بین نسلی باید دوشادوش هم منتقل شوند.
2)    انتقال فرهنگی در سه جهت انجام می‌شود: افقی (بین همسالان)، مایل (توسط نهادها و عاملان جامعه‌پذیری)، و عمودی (از والدین به فرزندان). براساس مطالعات انجام شده می‌توان گفت که انتقال عمودی و والدین مهم ترین مسیر و کنش‌گر در انتقال سنت فرهنگی هستند. درواقع، تجارب اولیه کودکان با والدین مستقیماً ارزش ها و باورهای کودکان را شکل می‌دهد.
3)    در همه دوره‌ها، گروهی خود را متعلق به نسل گم‌شده می‌دانند. نسل گم‌شده، نسل فراموش شده‌ای است که رفاه و استانداردهای زندگی عادی از آن دریغ شده است. نسل گم‌شده نسبت به حکومت بی‌اعتماد است و مخاطره‌آمیز شدن آن هم بدین علت است که این بی‌اعتمادی را به کودکان منتقل می‌کند و حسرت و نوستالژی به موضوعات ارتباط بین نسلی بدل می‌شوند.
4)    زمانی در انتقال سنت فرهنگی، بحران پدید می‌آید که سیستم (نظام) و جامعه، اولویت‌های مشابه و دسترسی‌های متفاوتی داشته باشند. دسترسی متفاوت موجب بحران در جامعه‌پذیری (انتقال مایل) می‌شود. نظام سیاسی و اداری نمی‌تواند راهکاری برای اختلال ارتباطی سیستم و جامعه ارائه دهد و بحران عقلانیت پدیدار می‌شود. از طرفی، نظام فرهنگی هم نمی‌تواند انگیزه‌ای برای جامعه ایجاد کند. بدین‌ترتیب، فرهنگ، خصوصی می‌شود و نظامِ شخصیت از مستحیل شدن در نظامِ اجتماعی سرباز می‌زند. نتیجه این وضعیت، کاهش مشروعیت و تغییر نظام ارزشی و مرجعیت به‌ویژه برای گروه‌های جوان‌تر جامعه است.
5)    این روند موجب بازتولید بحران می‌شود. زیرا خود دولت با استفاده از تبلیغ ارزش‌های عقیدتی به‌عنوان منشاء وحدت و همبستگی اجتماعی اقدام به حل بحران می‌کند. اما این کار به عامل بحران انگیزش تبدیل می‌شود. زیرا دولت توان حل بحران دسترسی (اقتصادی) را ندارد. در نتیجه، از یک طرف بحران مشروعیت ایجاد یا تشدید می‌شود و از طرف دیگر، مشاهده سیستمِ ناکام موجب تشدید بحران انگیزه می‌شود.


طرح دیدگاه‌های پژوهشگران و اعضای حاضر در نشست
دکتر مبلغی: توجه به دینامیسم سپهر همگانی می‌تواند در مطالعه مسائل مربتط با نسل‌ها راهگشا باشد
دکتر عبدالمجید مبلغی، عضو هیأت علمی پژوهشکده انقلاب اسلامی در حوزه علوم سیاسی، سپهر همگانی را سپهری بسیار پر اهمیت و پر بسامد توصیف کرد و با اشاره به مباحث مختلف در زمینه روندها و رویه‌های منجر به انتقال ایستارها و همچنین شکاف نسلی ادامه داد: چه بسا بتوان گفت، ما امروزه با آگاهیِ انتقال‌یابنده کمتر مواجهیم و بیشتر با آگاهی در حال ساخته شدن روبه‌رو هستیم. با توجه به دینامیسم سپهر همگانی (به قول هابرماس که نظریه عقلانیت گفتمانی را طرح می‌کند و می‌‌توان عناوین دیگری نیز برای آن در نظر گرفت) هرچه پیش می‌رویم بیشتر درمی‌یابیم که آگاهی بیش از آنکه تابعی باشد از آنچه داده شده، به‌مثابه امر پیش‌داده، تابعی است از مناسبات در جریان، که هم بستر تکنولوژی آن فراهم آمده و هم فراتر از آن مقتضیات و تضمنات و ذهنیت ناشی و منشعب از چنین رویکردی کاملاً فراگیر است. اگر چنین باشد ما با یک هرم وارونه مواجهیم که هرچه به سمت نسل امروز پیش می‌آییم گویا به یک معنا این نسل آگاهی خود را بیشتر می‌سازد. هنگامی که به بالای این هرم می‌رسیم این سپهر همگانی خیلی فراخ و بزرگ می‌شود و آگاهی در صحنه به‌صورت کاملاً عملی ساخته می‌شود. در چنین نگاهی به مسئله نسل‌ها اساساً یک انتقال در پرسش پیش می‌آید؛ مسئله دیگر این نیست که آگاهی چطور منتقل می‌شود، چون اگر به‌عنوان یک واقعیت پدیدارشناسانه بنگریم، آگاهی دیگر در حال انتقال نیست و به جای بحث از انتقال آگاهی، بحث از ساخته‌شدن آگاهی است و اکنون دیگر پرسش این است که آگاهی چگونه در حال ساخته‌شدن است. به این ترتیب، نگاه ما به نسل‌ها کم و بیش متفاوت می‌شود و باید بررسی کنیم هر نسل چطور آگاهی خود را می‌سازد و چطور در ساختن آگاهی خود از منابع و ماخذ سنت یا سنن مختلف، حتی سنت‌هایی که بومی نیست ارتزاق می‌کند. به‌نظرمی‌رسد این توجه به دینامیسم سپهر همگانی می‌تواند به مطالعه نسل‌ها کمک کند.
دکتر تقی‌زادگان: توجه به تغییرات نگاه انسان به بدن خود و تسلط بر آن مسئله‌ای مهم است
دکتر معصومه تقی‌زادگان، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات توجه به تغییرات نگاه به بدن به‌عنوان یک مفهوم مرکزی در گذر به دوره مدرن را مهم ارزیابی کرد و گفت: بدن در دوره قبل از مدرن به‌طور مشخص تحت انقیاد دین است. در این دوره تمرکز بر محدود کردن بدن با مکانیسم‌های مختلف است و در این نگرش بدن متعلق به فرد نیست، اما با تأمل در ویژگی‌های دوره مدرن و فضای اومانیستی حاکم بر آن درمی‌یابیم که در این مقطع انسان‌ها برای نشان دادن آزادی خود از بدنشان به‌عنوان بستر و حتی محمل اصلی استفاده می‌کنند. با همین اشاره می‌توان به افزایش چشم‌گیر خالکوبی، تتو و... در نسل جدید توجه کرد و اینها را نتیجه همان میل به دخل و تصرف در بدن خود دانست. این موضوع حتی در بستر و از ابعاد جامعه‌شناسانه، قابل فهم‌تر از ابعاد روان‌شناسانه است. مثال دیگر اندیشیدن به روابط متعدد جنسی است که باز هم به‌عنوان بخشی از ساختار ذهنی و تسلط بر بدن و تصمیم‌گیری در مورد بدن خود قابل بررسی است./پایان

 

کلیدواژه‌ها: گزارش نشست دوازدهم از سلسله نشست‌های گفت‌وگوی انتقادی: نسل امروز؛ بیم‌ها و امیدها (موانع انتقال ارزش‌ها و آرمان‌ها به نسل‌های جدید)


نظر شما :