گزارش سخنرانی «نماینده ایدهآل برای مجلس؛ نمونه موردی سیدحسن مدرس»
دکتر حسنیفر: آیتالله مدرس «بهحق»، مدرس نمایندگان و قوه مقننه است
سخنرانی «نماینده ایدهآل برای مجلس؛ نمونه موردی سیدحسن مدرس» با ارائه دکتر عبدالرحمن حسنیفر، 14 آذرماه 402 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برگزار شد. مدیریت این نشست را نیز دکتر علی سالاری شادی عهدهدار بودند.
دکتر حسنیفر در مقدمه سخنانش گفت: دوره تاریخی مدرس، دوره سختی بود. از 1285 تا 1307ش کشور با حوادث بغرنجی مواجه شد. از ناکامی مشروطه نوپا، طرح تقسیم ایران بین روسیه و انگلستان، اولتیماتوم، استبداد صغیر، قیامهای متعدد علیه استبداد، اشغال، نفوذ خارجی، تغییر متعدد کابینههای دولت، وابستگی اختیاری و اجباری سیاسی و مالی نخبگان، بحرانهای متعدد فراگیر و عمومی همراه با دخالت شدید نظامیان، انحصارگری و دیکتاتوری رضاخانی، چالش سنت و مدرنیته از ویژگیهای مهم این دوره تاریخی است. لازم بهذکر است این دوره تاریخی به فهم امروز ما در جامعه ایرانی کمک خواهد کرد. مسئله اندیشهای است یا محور کانونی برای آن بهعنوان مسئله میتوان درنظر گرفت و در این بحث آنرا به حوزه حکمرانی ربط میدهم، شاید به رفع برخی مسائل جامعه امروز ایران کمک کند.
بحث تاریخی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی در ادامه سخنانش به بحث تاریخی پرداخت و گفت: سیدحسن مدرس، نماینده مردم در مجلس در دور دوم(۱۲۸۸ ش)، منتخب بهعنوان مجتهد طراز، دور سوم از طرف مردم تهران(۱۲۹۳ش) (البته برای یک سال بهخاطر جنگ اول جهانی و اشغال ایران باوجود بیطرفی در جوانی شهید شد که عدهای نزدیک به ۳۰ نفر با مهاجرت به قم که مدرس در میان آنها بود، کمیته دفاع ملی را تشکیل دادند) و دورههای چهارم( ۱۳۰۰ش)، پنجم( ۱۳۰۲ش) و ششم(۱۳۰۵ش) از طرف تهران بود. مدرس بهعنوان یکی از نمایندگان ایدهآل و شاخص تلقی میشود؛ چون در زمانهای خاص که هم در داخل و هم در خارج عوامل زیادی در ایجاد ناامنی، بیثباتی، بیحکومتی، کودتا، اختلال و ضعف در حکمرانی وجود داشت، اما توانست با تشخیص مناسب مبتنی بر اصول ایرانخواهی، منافع ملی و مصالح عمومی؛ بهصورت شجاعانه به ایفای نقش درست خود بپردازد. او مخالف پذیرش هشدار (اولتیماتوم) روسیه در ۱۹۱۱ و قرارداد ۱۹۱۹ بود. جمله معروفش در رد اولتیماتوم این بود که اگر قرار است از بین برویم ( استقلال و آزادی) چرا با دست خود برویم. این جمله در فضای مجلس آنروز در نپذیرفتن هشدار روسیه تأثیرگذار بود. هر چند بعداز آن مجلس منحل شد و هشدار پذیرفته شد. در این دوره از مدرس بهعنوان نماینده مخالف استعمار و طرفدار وطن و ملجاء و پناه مردم میتوان یاد کرد.
دکتر حسنیفر شرح داد: در روزهای روی کار آمدن رضاخان بعد از کودتای اسفند ۱۲۹۹، آیتالله مدرس مخالف اعتبارنامه نمایندگانی بود که به زور نظامیان وارد مجلس شده بودند و در کودتا نقش داشتند و با خودسریهای رضاخان که ناشی از روحیه دیکتاتوری او بود، مخالفت میکرد. با طرح جمهوری وی هم مخالفت کرد. البته این مخالفتها منجر به سیلی خوردن مدرس از یکی از نمایندگان شد و همین باعث بلوایی در داخل و خارج مجلس شد. نفس مخالفت و البته بههمراه نظر مناسب به مصالح مردم داشتن در شرایطی که همه طرفدار دیکتاتوری بودند، باعث ماندگاری مدرس شده است.
مدرس اعتقاد داشت که با شکلگیری مشروطه و مجلس نمایندگان مشروطه، نارس ظهور کرده است؛ چرا که کسی مانند رضاخان از کشور و حکومت با عنوان «رژیم من» و «مملکت من» یاد میکند و مجلس را «طویله» و تهدید به بستن میکند. مدرس برای حفظ استقلال مجلس و نظارت عالیه آن بر دولت و رعایت اصل به اصطلاح تفکیک قوا و تربیت و معرفی نمایندگانی که حافظ مصالح کشور و مردم باشند اصرار میکرد و تلاش داشت قوانین را هم در راستای مصالح مردم وضع کند.
مدرس نمایندگان
آیتالله مدرس «بهحق»، مدرس نمایندگان و قوه مقننه است. از جمله درخصوص اصولی برگرفته از قواعد دینی که برای قانونگذاری در نظر مدرس بود و لازم است تأکید شود شامل: اهم مهم کردن، دفع افسد به فاسد، تفریع و جزئی کردن احکام مورد قبول و مناسب، لزوم قانونگذاری در جایی که نص یا قاعدهای در موردش نیست (حوزه مباحات ومنطقه الفراغ)، تنقیح قوانین، تبدیل قوانین اولیه به قوانین ثانویه و تبدیل قوانین ثانویه به احکام حکومتی از منظر شرعی در هنگام تصادم با موانع، در نظر گرفتن عرف عام و خاص (با در نظر داشتن ویژگی عرف در حال تغییر و تبدیل) و با در نظر داشتن مصلحت و ایجاد نظم از وظایفی بود که هنگام تعارض و تزاحم، مجلس بر عهده بگیرد. بنابراین نظرات و دیدگاههای مدرس در مورد مجلس و قانونگذاری در راستای نحوه مناسب حکمرانی است.
مدرس، مجلس و نیاز امروز جامعه برای ارتقاء حکمرانی
نمایندگان مجلس، نماینده کل جامعه تلقی میشوند. بهخاطر همین جایگاه نمایندگی یک کسوت ملی تلقی میشود. در فضای فقدان نظام حزبی مورد قبول رسمی که عملکرد فراگیر و پیوسته داشته باشند نقش فردی نمایندگان مهم میشود. البته نظام احزاب فراگیر و پیوسته همواره ایدهآل است و فعالیت فردی در قالب نماینده مستقل به دلایل سیاسی، اقتصادی در حوزههای پرجمعیت که اکثر شهرها اینچنین هستند، بهنظر ناکارآمد و ناکافی است. انتخاب بر اساس فعالیت احزاب دائمی که مرامنامه و برنامههای مدون دارند، میتواند به کارایی و کارآمدی و تحقق برخی اهداف مردم نزدیک شود.
امام خمینی(ره): سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید
وی با اشاره به فرمایش بنیانگذار انقلاب اسلامی، ادامه داد: امام خمینی(ره) فرموده بودندکه :«سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید» که این عبارت در راستای جمله «مجلس در رأس امور است» میتواند تلقی شود. اهمیت مدرس بهعنوان یک نماینده مستقل و طرفدار منافع و مصالح ملی برای انقلابیون ۱۳۵۷ در کنار نهاد دانشگاه که نقش فعالی در پیروزی انقلاب داشت بهگونهای است که این سمبلها و نمادها روی پول کاغذی جدید نقش بسته بود و عکس آنها روی این پولهای کاغذی ده تومانی رؤیت میشد.
تأکید بر مدرس بهعنوان نمایندهای ایدال، (سیاستمدار مردمواره، آگاه به زمان، نیازشناس نسبت به جامعه، منطبق با شرایط، شجاع، متخصص فرا رونده از عادات و رسوم اسیر در سنت و قالبهای سنتی (رفع موانع تحجر) شریعتشناس و اصولی، مصالحشناس جامعه، احساس مسئولیت درست ) تأکید بر نهادی است که وی در آن به ظهور رسید و جان خود را فدای نظرات و دیدگاههایش کرد. نهادی که از حقوق مردم، در قالب قانون درست و مناسب، مراقبت و پاسداری میکند.
دکتر حسنیفر بیان کرد: نهاد مجلس در حالت خاصی قرار دارد که همیشه از جانب اصحاب قدرت و ثروت مورد طمع قرار میگیرد و وجود نمایندگان مستقل و آزاده و نترسی که بدون داشتن تعلقات فردی و طمع شخصی از حقوق عمومی مردم و منافع و مصالح عمومی در آن دفاع کنند، کار نسبتاً سخت و شبهمحالی است. تأکید بر مدرس تأکید بر این حقوق است که کسی چون مدرس تلاش داشت بهنوعی آنها را در زمانه خودش دنبال کند. بهعبارت دیگر ارتقاء نقش مجلس و نمایندگی برای ارتقا حکمرانی شایسته است.
امروزه با توجه به دو وظیفه «قانون» و «نظارت بر اجرای قانون» که برای مجلس تعریف شده هر دوی آنها باید در مورد نحوه و ضمانت اجرای آنها مورد بازنگری قرار گیرند؛ چرا که با حکمرانی نسبت دارد. قانونگذاری و نظارت، وظایفی است که به نمایندگان آگاه و شجاع و بیتوجه به لابیهای متفاوت، نیاز دارد. قانونگذاری، باید معطوف به وضع حال و آینده باشد و نمیتوان روی شاخصها برای نمایندگی تأکید کرد که بیتوجه به حال و آینده جامعه باشد. زیرا در ایجاد نقص در حکمرانی شایسته، تأثیر دارد.
از روزی که نمایندگی و پارلمان تأسیس شد تا به امروز مسیر جدیدی برای رفع نیازها و تحقق خواستهای آنها باز شده است و مردم در همه اوقات و بهخصوص روزهای انتخابات خود را مُحق میدانند مطالبات و خواستهای خود را از آنها مطرح کنند. در این میان هر چه سطح نیازهای جامعه بالا باشد نوع مطالبات از فردی به جمعی و از نیازهای اولیه به ثانویه تغییر میکند.
دکتر حسنیفر در خاتمه سخنانش با اشاره به شاخصهای نمایندگی تصریح کرد: شاخصهای نمایندگی مهم هستند؛ در این زمینه از جمله مؤلفههای لیاقت «آگاهی از منافع ملی» و «فهم مناسب برای قانونگذاری»، « نیازشناسی واقعی جامعه یا آگاه به زمانه»، «منطبق با شرایط» و «شجاعت پیگیری حقوق قانونی مردم و نداشتن ترس»، «نداشتن طمع یا نفع صرفاً شخصی» هستند که مرحوم مدرس از نمونههای آن است و برای نماینده ایدهآل مهم هست. به امید اینکه لیاقت جای ارادت را بگیرد تا بدینوسیله حکمرانی شایسته محقق شود. /پایان
نظر شما :