گزارش پنجمین جلسه از سلسله‌نشست‌های «موزه‌ها و علوم انسانی؛ موزه‌ها و زیبایی‌شناسی تمدن اسلامی»

۲۱ آذر ۱۴۰۲ | ۱۷:۲۳ کد : ۲۴۷۵۶ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها هفته پژوهش ۱۴۰۲
تعداد بازدید:۳۰۵
گزارش پنجمین جلسه از سلسله‌نشست‌های «موزه‌ها و علوم انسانی؛ موزه‌ها و زیبایی‌شناسی تمدن اسلامی»

به‌مناسبت هفته پژوهش و انتخاب شعار «علوم انسانی و تمدن‌سازی»، پنجمین جلسه از سلسله نشست‌های علمی و تخصصی «موزه‌ها و علوم انسانی» با عنوان «موزه‌ها و زیبایی‌شناسی تمدن اسلامی» به همت گروه تاریخ اجتماعی و اقتصادی پژوهشکده تاریخ ایران، 18 آذرماه 1402، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این نشست که به‌صورت حضوری و برخط برگزار شد، دکتر صفورا برومند، عضو هیأت علمی گروه تاریخ اجتماعی و اقتصادی پژوهشکده تاریخ ایران، رضا دبیری‌نژاد، مدیر موزه ملی ملک و پژوهشگر مطالعات موزه، دکتر فؤاد نجم‌الدین، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و فرهنگ، به بررسی مباحث مرتبط با این موضوع پرداختند.

در ابتدای جلسه، دکتر الهام ملک‌زاده به عنوان مدیر نشست، به معرفی پیشینه برگزاری سلسله‌نشست‌های «موزه‌ها و علوم انسانی» پرداخت گزارشی در این خصوص ارائه کرد.
پیشینه توجه به تمدن اسلامی در موزه‌های جهان
در ادامه دکتر صفورا برومند، مدیر گروه تاریخ اجتماعی و اقتصادی پژوهشکده تاریخ ایران به بررسی «پیشینه توجه به تمدن اسلامی در موزه‌های جهان» پرداخت. وی از دوره استقرار مسلمانان در اندلس و در قرون بعد، وقوع جنگ‌های صلیبی به‌عنوان اولین تجربیات جامعه اروپایی از دستاوردهای مسلمانان در عرصه هنر و تمدن اسلامی به‌ویژه معماری یاد کرد. برومند سپس ارتباط تجاری مداوم جامعه اسلامی با اروپا از طریق مسیر میان‌رودان و شامات و حوزه شرق دریای مدیترانه (لوانت) و نقش تاجران ونیزی و جنوایی در قرن نهم هجری/قرن پانزدهم میلادی در انتقال آثار هنری و نشانه‌های تمدن اسلامی به اروپا را م نظر قرار داد. وی در ادامه به این موضوع پرداخت که تملک آثار هنری متعلق به تمدن اسلامی از قرن‌ها پیش در اروپا، نمادی از تفاخر فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شد. ازجمله این‌که خلق تابلوهایی از اشراف‌زادگان اروپایی با پوشش شرقی، نمایش فرش‌های ایرانی و دست‌بافت‌های عثمانی در آثار نقاشی هنرمندان عصر رنسانس مبین این اهمیت در اروپاست. در قرن هفدهم و به‌ویژه قرن‌های هجدهم و نوزدهم میلادی با شروع کاوش‌های باستان‌شناختی در سرزمین‌های شرقی و همچنین تبدیل برخی از این نواحی به مناطق مستعمراتی اروپا، مجموعه درخور توجهی از این آثار به اروپا راه یافت و ابتدا توجه مجموعه‌داران اروپایی از منظر ارزش مادی و تجاری به این آثار جلب شد. با توجه به این‌که این آثار، نمادی از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی شرق به‌شمار می‌رفتند و با مضامین هنر غرب مقایسه می‌شدند، گونه‌ای رویکرد شرق‌شناختی بر شناسایی و معرفی این آثار حاکم بوده است.


عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه سخنان خود به این نکته پرداخت که بازرگانان و دلالان نمونه‌های هنر اسلامی را به جامعه غرب معرفی کردند و در قرن نوزدهم مجموعه درخور توجهی از میراث ملموس تمدن اسلامی به بازارهای اروپا و ایالات متحده راه یافت، اما به‌مرور مجموعه‌داران که از توانایی نگهداری آنها برخوردار نبودند، درصدد فروش یا اهدای آنها به موزه‌ها برآمدند. این آثار در موزه‌ها قرار گرفتند و معرف فرهنگ مادی سرزمین‌های اسلامی بودند و با تکیه بر رویکرد غالب شرق‌شناختی توصیف و تفسیر ‌شدند.
دکتر برومند از برگزاری نمایشگاه مونیخ در سال ۱۹۱۰ به‌عنوان نقطه عطفی در شناسایی آثار هنری اسلامی یاد کرد و در این خصوص چنین گفت: در این نمایشگاه سه هزار و ششصد اثر شاخص از هنر اسلامی موجود در 250 مجموعه و موزه با عنوان شاهکارهای هنر اسلامی به‌نمایش درآمد. آثار این نمایشگاه از منظر زیبایی‌شناختی آثار هنر اسلامی، مورد توجه بود. وی در ادامه به این نکته پرداخت که در این روایت از هنر اسلامی در موزه‌ها، تمرکز بر نمایش اشیائی واجد تزئینات زیبا و خاص و آثاری بود که با تکیه بر مؤلفه‌های زیبایی‌شناختی غربی انتخاب و در موزه‌های هنرهای زیبا ارائه می‌شدند. بخش دیگری از مظاهر تمدن اسلامی مانند ظروف سفالین یا اشیاء مرتبط با زندگی روزمره در سرزمین‌های اسلامی که فاقد این ویژگی بودند، در موزه‌های مردم‌شناختی به‌نمایش در‌آمدند. موضوع دیگر از صحبت‌های دکتر برومند، به نقش تجزیه امپراتوری عثمانی و شکل‌گیری کشورهای اسلامی تازه تأسیس ازجمله عراق و سوریه، تمرکز این کشورها برای توصیف و تفسیر هویت خود و نقش موزه‌ها در شکل‌گیری گفتمان هویت تاریخی آنها اختصاص داشت.
واقعه یازدهم سپتامبر و رویکرد اسلام‌هراسانه
ادامه سخنان این پژوهشگر تاریخ اجتماعی و هنر بر نقش رسانه‌های ارتباط جمعی قرن بیستم، بر اطلاع‌رسانی درخصوص هنر اسلامی و مضامین آنها متمرکز بود. رخداد تأثیرگذار دیگری که برومند در تبیین توجه به تمدن اسلامی در موزه‌های جهان به آن پرداخت، واقعه یازدهم سپتامبر و رویکرد اسلام‌هراسانه متأثر از آن در رسانه‌های غرب بود. برومند یادآور شد که برخلاف این رویکرد، در این دوران برگزاری نمایشگاه‌های مرتبط با هنر اسلامی در رأس فعالیت موزه‌ها قرار گرفت و بخش دائمی هنر و تمدن اسلامی در موزه‌ها تکمیل یا دایر شد. نمایش این آثار هنری، روایت دیگری از فرهنگ و تمدن اسلامی را به مخاطب ارائه می‌کرد که با رویکرد اسلام‌هراسی رسانه‌ها در تضاد بود. این عضو پژوهشکده تاریخ ایران، ضمن اشاره به برخی از این فعالیت‌ها، بر تأثیر انکارناپذیر ایجاد تعداد درخور توجهی از موزه‌ها در خاورمیانه و جنوب شرق آسیا ازجمله موزه هنرهای اسلامی مالزی در کوالالامپور، موزه‌های هنر اسلامی و مُصحف یا هنر مدرن عرب در دوهه قطر، موزه‌ تمدن اسلامی شارجه و موزه ملی زاید در ابوظبی امارات، طراحی مجدد موزه هنر اسلامی قاهره در مصر و تأسیس مرکز فرهنگ جهان ابو عبدالعزیز گوگنهایم عربستان، در معرفی هنر و تمدن اسلامی تأکید کرد.
دکتر برومند در نتیجه‌گیری سخنان خود، درخصوص سیر روایت هنر و تمدن اسلامی در موزه‌های جهان، چنین گفت: قالب گفتمان شرق‌شناختی و زیبایی‌شناختی غربی، تحت تأثیر رخدادهای قرن بیستم در خاورمیانه بازنگری شد و روایتی از هنر و تمدن اسلامی در موزه‌ها شکل گرفت که با ایجاد فضایی مفهومی، جوانب و لایه‌های مختلفی از فرهنگ در برگیرنده هر اثر هنری اسلامی را شامل می‌شود. او فناوری ارتباطات و پلتفرم‌های دیجیتال را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارها برای معرفی هنر اسلامی در خارج از چارچوب سنتی و فیزیکی موزه‌ها، و ابزاری برای ایجاد سپهر فرهنگی تمدن اسلامی در جامعه جهانی معرفی و آن را مقدمه‌ای برای تعامل بینافرهنگی و صلح پایدار قلمداد کرد.
موزه‌ها و روایت‌گری تمدن‌سازی
دومین سخنران این نشست رضا دبیری نژاد، مدیر موزه ملی ملک، به بررسی «موزه‌ها و روایت‌گری تمدن‌سازی» پرداخت. وی ضمن اشاره به ضرورت برگزاری این نشست‌های تخصصی، به این نکته تأکید کرد که جدای بررسی درون‌ساختاری موزه‌ها، واکاوی آنها از منظر نهادهای پژوهشی و خارج از موزه، در عرصه گفت‌وگوی بینارشته‌ای و توجه به نقش علوم انسانی، نیز اهمیت بسیار دارد. این پژوهشگر مطالعات موزه، سپس به تبیین عملکرد موزه‌ها پرداخت و دو کار عمده را برای آنها توصیف کرد که عبارتند از: 1- گردآوری و مجموعه‌سازی که موزه‌ها را به‌عنوان یک منبع مطرح می‌کند؛ 2- چگونگی ارائه یا چیدمان موزه که عملاً روایت‌گری موزه‌ها را رقم می‌زند و مبتنی بر هدف تعیین‌شده برای موزه، شکل می‌گیرد. وی ادامه داد: در این شرایط، چگونگی عرضه این آثار، سمت‌وسو و جهت‌گیری روایت را شکل می‌دهد. کار امروز موزه‌ها، روایت‌گری است؛ هویت‌سازی و تجلی‌گری تمدن و تاریخ در موزه‌ها، به‌واسطه انتخاب و چیدمان و شیوه روایت در موزه‌ها شکل می‌گیرد. بدین‌ترتیب، موزه‌ها «عملاً تاریخ و تمدن برساخته‌شان را تولید می‌کنند. می‌توان از زوایای دانش‌های مختلف به آثار موزه‌ای نگاه کرد و شبکه مولکولی از آثار در موزه‌ها وجود دارد که درک‌ها و ادراکات جدید از آثار ایجاد می‌کند و تصویری تمدنی را شکل می‌دهد».

ویژگی‌های زیبایی‌شناختی و معیارهای غربی
رضا دبیری‌نژاد، سردبیر نشریه الکترونیکی فرهنگ موزه، با تأیید سخنان دکتر برومند درخصوص مراحل شکل‌گیری گفتمان هنر و تمدن اسلامی در موزه‌های جهان، به این نکته پرداخت که وقتی آثار هنر اسلامی بر اساس ویژگی‌های زیبایی‌شناختی و معیارهای غربی انتخاب می‌شوند، در برخی موارد، بافت زمینه‌ای اثر در مجاورت با آثار دیگر، حذف می‌شود. وی در توصیف این شرایط چنین گفت: در بیشتر موارد روایت تمدنی در موزه شکل نمی‌گیرد و روایتِ یک اثر است. بنابراین، عملاً در موزه‌‌های اسلامی، تصویر تمدنی معرفی نمی‌شود. اگر قرار است روایت تمدنی ارائه شود، فقط وجه زیبایی‌شناختی نباید مطرح شود و جنبه‌های دیگر نیز باید مد نظر قرار گیرد.
 وی در ادامه بر این نکته تأکید کرد که وقتی موزه‌ای عناصر روایتی را انتخاب می‌کند، به گفتمان روایت راه می‌یابد. روایت‌گری موزه‌ها، روایت‌گری خنثی نیست. دبیری‌نژاد سپس با اشاره به سخنان دکتر برومند مبنی بر توجه به گنجینه‌های اسلامی موزه‌ها در سال‌های اخیر، چنین گفت: واقعیت این است که همچنان گفتمان مسلط بر موزه‌داری مبتنی بر شرق‌شناسی است و این گفتمان هژمونی‌شده، کار خود را انجام می‌دهد و ما تکنیک‌ها را تکرار می‌کنیم و گسترش می‌دهیم، نه نگرش‌ها و رویکردها را. هنوز به یک روایت بومی و درون‌تمدنی نرسیده‌ایم. اگر بپذیریم که خروجی موزه‌ها، روایت‌گری حاصل از ساحت گفتمانی موزه است، لازم است بیش از این که تکنیک را ابزار بدانیم، از زاویه نگرش نهفته تمدنی در این آثار، برای پاسخ‌گویی به نقدها استفاده کنیم. بازنمایی تمدنی در موزه‌ها از طریق روایت‌گری اتفاق می‌افتد و گفتمان موزه‌ها از شرایط اجتماعی و سیاسی تبعیت می‌کند.
 دبیری‌نژاد که در طراحی پادکست‌های رادیو موزه نیز فعالیت دارد، در نتیجه‌گری سخنان خود به دو موضوع اشاره کرد: 1- حوزه‌های دانشی باید تحلیل‌هایی از آثار موزه‌ای ارائه کنند؛ 2- باید روایت موزه‌ها را در زیر ذره‌بین این تحلیل‌ها قرار داد و در مرحله بعد، به چگونگی تحلیل انتقادی از روایت دیگران از آثار موزه‌ای تمدن اسلامی پرداخت.
زیبایی‌شناسی روایی موزه‌های اسلامی
سخنان سومین سخنران این نشست، دکتر فؤاد نجم‌الدین، عضو هیأت علمی گروه ارتباط تصویری دانشگاه علم و فرهنگ، به «زیبایی‌شناسی روایی موزه‌های اسلامی» اختصاص داشت. وی در آغاز سخن چنین گفت: با توجه به موضوع این نشست و مؤلفه‌های سه‌گانه آن شامل موزه، تمدن و زیبایی‌شناسی، به موضوع روایت می‌پردازد. دکتر نجم‌الدین سپس به این نکته پرداخت که فهم مشخصی از موزه وجود دارد. به‌طور مثال موزه‌های گاه‌شمارانه تاریخی تا موزه‌ای با موضوع شخصیت‌های پویانمایی‌های ایرانی. وی سپس به این نکته اشاره کرد که موزه‌های ایجاد شده در قرن هجدهم، از رویکردی گاه‌شمارانه برخوردار بودند. در این ساختار، موزه گنجینه‌ای دارد و وظیفه آن، حفاظت، عرضه و ترویج دستاوردهای هنری، فرهنگی و تمدنی است. در دهه 1970، آرتور دانتو، فیلسوف و منتقد هنری در حوزه نظریه‌های نهادی هنر، به گذاره‌هایی می‌پردازد که اساساً آنها را گذاره‌های تاریخی می‌نامد؛ از آنجا که تاریخ در مورد رخدادهای گذشته است، بر همین اساس به فرآیندهای تاریخ‌نگاری متمرکز می‌شود. او به تاریخ به‌صورت پدیدهای شکل گرفته در گذشته می‌نگرد که در قالب نوشتار ارائه می‌شود. او در نگاه محافظه‌کارانه تاریخی خود، اتفاق گاه‌شمارانه را می‌پذیرد و آن را ایده‌آل یا Ideal Chronicle می‌نامد. اما این پرسش مطرح می‌شود که ثبت اتفاق گاه‌شمارانه یا یک پدیده تاریخی، چگونه و تحت تأثیر چه شرایطی انجام می‌شود؟ آیا پدیده‌های تاریخی دقیق ثبت شده‌اند؟ یا با خلاء اطلاعات روبه‌رو هستیم؟
دکتر نجم‌الدین در ادامه این پرسش چنین گفت که به‌نظر می‌رسد کار تاریخ‌نگاری، اتصال فکت‌های پراکنده است. بدین معنا که مجموعه‌ای از سناریوهای تاریخی تولید می‌شود که برگرفته از تخیل است. بدین ترتیب، گاه‌شماری شخصی خلق می‌شود. دکتر نجم‌الدین، مؤلف مقالات علمی متعدد در حوزه فلسفه هنر و تاریخ هنر، در ادامه و با تکیه بر دیدگاه دانتو، به این نکته اشاره کرد، گذاره تاریخی که مکتوب می‌شود، روایی یا Narrative است. شرط روایی بودن، بحث محتوا یا Content است. بدین ترتیب، مبحث تغییر وضعیت و تجربه عاملیت انسانی در آن مطرح می‌شود. در این شرایط حداقل یک گوینده واقعی یا خیالی وجود دارد. یک امر روایت‌شده یا یک هویت موجود است که درباره آن صحبت می‌شود و نهایتاً پیوند منطقی میان رویدادهاست که به خلق روایت منجر می‌شود. نکته دیگر مرتبط با این تحلیل، خواست و اراده راوی است. بدین معنا که از رخداد یا فکت تاریخی برای سرگرم کردن، تشریح، آموزش یا غیره استفاده شود.


دکتر نجم‌الدین، سپس با تمرکز بر اجزای روایت در موزه‌ها، به وضعیت موزه گاه‌شمارانه پرداخت و گفت: این موزه‌ها فکت‌هایی را شامل می‌شوند که باید بین آنها ارتباط برقرار شود. موزه‌ها بر اَبَر (روایت‌ها سوار می‌شوند که ذیل آنها جزء) روایت‌ها شکل می‌گیرند که تحت تأثیر وجه کیوریتوری Curator (موزه‌داری) موزه قرار دارند. بحث دیگر این است که چه مواردی در موزه روایت می‌شود؟ این موارد، حوزه‌های تاریخ اجتماعی، تاریخ اقتصادی، مردم‌شناختی و... را شامل می‌شوند. نکته درخور توجه این است که در حوزه تاریخ و موزه، فرآیند تبدیل روایت در این حوزه‌ها متفاوت است. در موزه، با شیء یا مجموعه‌ای از اشیاء روبه‌رو هستیم که به جهانِ متن وارد می‌شوند و روایتی را بیان می‌کنند. در تاریخ، یک شکل ایده‌آل وجود دارد و بر اساس آن روایت ساخته می‌شود. در تاریخ پس از ساختن روایت، درصدد ایجاد بهترین روایت هستیم. اما در موزه چنین نیست و روایت موزه، دوباره توسط مخاطب، طراحی می‌شود. به دیگر سخن، موزه ویژگی منحصر به فردی دارد و به شکل دموکراتیک به مخاطب عام اجازه می‌دهد همانند متخصص در مواجهه برابری با محصول یا شیء موزه‌ای قرار گیرد. بدین ترتیب، ماهیت روایت‌سازی ثانویه آن بسیار حائز اهمیت است.
جلسه پرسش و پاسخ
در گفت‌وگوی پایانی بین سخنرانان و شرکت‌کنندگان متخصصی که به‌عنوان مخاطب در این نشست حضور داشتند، دکتر سجاد باغبان ماهر، عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان، مدرس رشته مدیریت موزه و رئیس دانشکده موزه و گردشگری، بر این نکته تأکید کرد که موزه پلتفرم بزرگی است. رضا دبیری‌نژاد نیز به این نکته اشاره کرد که بر اساس صحبت‌های دکتر نجم‌الدین، در حوزه مطالعات تاریخی و مطالعات موزه، می‌توان به مباحث مشترک پرداخت داد، اما درگیر شدن در امور اجرایی، اجازه طرح این موضوعات و ضرورت طرح آنها را فراهم نمی‌کند. این امر در حالی است که برگزاری سلسله‌نشست‌هایی از این دست در حوزه تاریخ و موزه، می‌تواند فرصت مناسب برای پرداختن منسجم و علمی به مباحثی چون تک‌صدایی، چندصدایی و دموکراتیک‌شدن موزه و روایت آن را فراهم کند. در موزه مخاطب در تجربه روایی قرار می‌گیرد و به بخشی از موزه تبدیل می‌شود. سه‌گانه تاریخ، موزه و روایت، بحث مهم و کاربردی است که متولی ندارد و این امر در حالی‌است که برای تحلیل موزه‌های هنری، باستان‌شناختی و... جای کار بسیار وجود دارد.
دبیری‌نژاد به عنوان پژوهشگر موزه‌شناسی، در خاتمه سخنانش گفت: درخواستی دارم که نهادهایی مانند پژوهشکده تاریخ ایران به‌صورت جدی برگزاری این نشست‌ها را دنبال کنند و به نشست‌های سالیانه اکتفا نشود.
دکتر ملک‌زاده نیز در بخش پایانی جلسه ضمن تشکر از حضور و همراهی سخنرانان و شرکت‌کنندگان گفت: این‌که بتوانیم ضرورت را به وجه مطالعاتی و کاربردی تبدیل کنیم، حائز اهمیت بسیار است و با کمک دکتر برومند و حمایت پژوهشکده تاریخ ایران و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، می‌توانیم وظایف ذاتی پژوهشگاه در این حوزه را به انجام برسانیم./پایان

 

کلیدواژه‌ها: گزارش نشست هفته پژوهش گروه تاریخ اجتماعی و اقتصادی پژوهشکده تاریخ ایران الهام ملک‌زاده صفورا برومند رضا دبیری‌نژاد فؤاد نجم‌الدین


نظر شما :