یادداشت دکتر مریم هاشمی(۲)
تئودور هرتسل، پیامبر یهودیّت معاصر
یادداشت دکتر مریم هاشمی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
حسن محمد توفیق ظاظا (1919-1999.م) نویسنده مصری در کتاب خود «اندیشه دینی اسرائیل، مراحل و آموزه های آن»، که توسط انتشارات مرکز پژوهشهای عربی در سال 1971 به چاپ رسیده است، شرح می دهد؛ دین یهود ستون فقرات نژادپرستی یهودی است. دین یهود، دینی است که از نظر ماهیت، خاستگاه و تاریخچه آن با اکثر ادیانی که ما مسلمانان میشناسیم تفاوت چشمگیری دارد. این دین، مجموعهای از باورها، آیینها، قوانین رفتاری و اخلاقی است که در طی هزاران سال بر روی هم انباشته و متبلور شده و نضج یافته و جالب اینکه تنها بر یک مرد نازل نشده است. تاریخ نبوت در اسرائیل از زمان ناشناختهها و مجهولات تاریخ بشریت تا آغاز قرن چهارم قبل از میلاد، با تاریخ اجتماعی و تاریخ سیاسی این گروه از یهودیان همزمان است و در نزد متفکران و پژوهشگران یهودی چه متعهدین فرقه یهودی فریسی (که ما آنها را ربانیان(1) می نامیم) و چه غیر متعهدین آنان به متون مقدس، کاهنان و خاخامهایی که پیرو آخرین پیامبران بنیاسرائیل و یهود از جمله دانیال، اِستِر، عزرا، نِحِمیا و ملاکی هستند، هنوز هم ادعای تداوم و استمرار وحی و پیامبری را در جامعۀ یهودی پویا نگه داشته و ادعای آن را در اندیشگان میپرورانند.
یهودیان، میشنا(2) را با نام پرطنین «تورات شفاهی» همان مجموعه اجتهادات، فقه، فتواها، قوانین و تفاسیری میدانند که توسط خاخام های یهودی پس از پایان عصر نبوت بر تورات نوشته شده است و به اعتقاد آنان پس از پایان عصر نبوت، هنوز هم این باب (یعنی نبوت) به روی مورخان اندیشه اسرائیل جهت ورود پیامبرانی که یهودیان تکذیب کرده و به آنان کافر شدند، نیز باز میگذارد. به بیان دیگر بسیاری از یهودیان سکولار، که روحشان در آتش صهیونیسم مدرن شعلهور است، حتی باب نبوّت را تا قرن بیستم باز نگهمیدارند تا تئودور هرتسل (1860-1904م.) نیز از آن وارد شود.
اگر صهیونیسم معاصر، که پابهپای پروژۀ استعمار در خاورمیانه جان گرفت و در فلسطین کاشته شد، تاکنون توانسته است به این موفقیت دست یابد که افکار عمومی جهانی را فریب دهد و خود را در نظر مردم زودباور، بهعنوان قوم برگزیده خدا و دولتی معرفی کند که در سرزمین فلسطین برخاسته است تا عصر دموکراسی، پیشرفت، فناوری، همکاری و برادری را تقدیس کند، همه مربوط به اعماق، ثنایا و منحنیهای تاریخ کهنی است که جامعه یهودی از طریق مفاهیم اعتقادی، متافیزیکی، بدیهیات، تفاسیر صوفیانه و فولکلور که در میراث دینی آنان پر است، خود را شناسانده است. شکلگیری بخش اعظم این اندیشهها (اگر چه نگوییم همه آن) اما ناشی از تفکر واقعی صهیونیستی است که در پس این آراستگی و جلوه خوب، وجود دارد.
در این نشانهها و شاخصههای فرهنگی یهود از این نظر که از یکسو، بهلحاظ ادبی، میراثی ارزشمند و لذتبخش پنهان است و از سوی دیگر مملو از شگفتیها و کاوشهایی است که یهودیان در طول تاریخ طولانی خود، چه از ورای تجربیات اجتماعی شخصی خود، و چه از ورای تجربیات اقوام ملل دیگر که در میان آنها زیستند، شکی نیست. اما آنچه واقعیت دارد این است که یهودیان در ثبت تاریخ خود، در طول حیات زیسته، به میراث اقوام ملل دیگر هجوم بردند و با تصاحب هر آنچه از فرهنگ دیگر ملل میپسندیدند، برای خود ادعای اصالت آن را مطرح کردند. «یهودی سرگردان» تنها این شخص مفلوک و بیچارهای نیست که هر چند هم سرگردان بماند، امّا در این توهّم پوشالی است که از نسل حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب، وارث موسی و هارون و جانشین سلیمان و داود است خواه مفلوک، مفلوج و ترسان باشد و با عصا در دست و سر در گریبان در اطراف و جایجای زمین پرسه زند و خواه نباشد.
این یهودی سرگردان و پریشانحال، همان تکهها و ترکشهای باقی مانده از بمب اجتماعی اسرائیل است که در هر مکانی پراکنده شده و هر آنچه را که خواسته از تجربیات بشری و سنتهای مردمی غصب کرده و سپس با ترکیب همین سنتها و تجربیات بشری، آنهم با منشأ و خاستگاههای چندگانه و متعدد، و نقل قولهای مختلف، طرحی برای خود در بوته ذوق فکری یهود درانداخته است اما برای محققی با بصیرت که نه فریب خورده است و نه تعصّب میورزد، در کنه ادبیات یهودیّت، صهیونیسمی را مشاهده میکند که در آن اسرائیل، برخی از ارزشمندترین، اصیلترین و عزیزترین عقاید ملل دیگر را غصب کرده و مدعی آنها برای خود شده است، دقیقاً همانگونه که فلسطین را اشغال و غصب کرده است.
با اینحال، پدیده یهودیت، شمشیری دولبه است، همانطور که به تحکیم پیوندهای تعصّب یهودی کمک میکند، باعث اختلاف در آموزهها، نظرات، عقاید و دیدگاههای یهودیان با یکدیگر نیز میشود. یهودیان، ملّتی هستند مبتلا به بیماری اختلاف، درگیری و نزاع؛ که شاید دلیل آن به تفاوت ریشهها و اصولی برگردد که در منابع و سرچشمههای اولیه میراث فکری و تشکّلات اجتماعی یهود وجود دارد؛ با اینحال اگر پدیده یهودیت با عمق و دقّت لازم مطالعه و بررسی شود، از یکسو راه را برای درک عمیقتر اندیشه اسرائیل هموارتر میکند و از سوی دیگر بسیاری از حقایق و واقعیات گرایشهای مختلف صهیونیستی را که اکنون در سیاست اسرائیل معاصر مشاهده میشود، توضیح خواهد داد.
منابع:
1. یهودیت خاخامی یا یهودیت ربانی، یکی از شاخههای اصلی یهودیت است که از زمان تدوین تلمود تا سدۀ ششم میلادی وجود داشت. یهودیت خاخامی در میان یهودیان آوارۀ میان سدههای دوم تا ششم میلادی با تدوین تلمود و میشنا و در نبود نیایشگاههای مقدس جریان غالب مذهبی بود.
2. تلمود دارای دو بخش اصلی است. اولین «قسمت میشنا» نام دارد که در حدود سال 200 میلادی تکمیل شده است و شامل تفسیر خاخام های یهودی بر تورات است و دومین قسمت «گمارا» نام دارد که در سال 500 میلادی تکمیل شد و شامل نوشتارهای خاخامهای یهودی در مسائلی فراتر از آنچه در تورات اشاره شده است، میپردازد. تلمود، منبع اصلی قوانین یهودی در یهودیت ربّانی است.
نظر شما :