گزارش نشست «عضویت جمهوری اسلامی ایران در بریکس، دستاوردها و چالش‌ها»

۰۴ آذر ۱۴۰۲ | ۱۶:۰۴ کد : ۲۴۶۲۱ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۹۵۲
گزارش نشست «عضویت جمهوری اسلامی ایران در بریکس، دستاوردها و چالش‌ها»


نشست تخصصی «عضویت جمهوری اسلامی ایران در بریکس، دستاوردها و چالش‌ها»، 23 آبان‌ماه 402 توسط پژوهشکده اقتصاد و با همکاری پژوهشکده تمدن اسلامی و پژوهشکده مطالعات سیاسی و روابط بین‌المللِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در ابتدای این نشست دکتر لیلاسادات زعفرانچی، دبیر نشست، ضمن خوش آمدگویی به حضار در سالن و نیز مخاطبین برخط، به مقدمه‌ای از تاریخ شکل‌گیری گروه بریکس اشاره کرد. وی با پرداختن به یک مفهوم سیاسی_ اقتصادی در سال 2001 میلادی توسط جیم اونیل، در مقاله‌ای با عنوان «بریکس ساختن اقتصاد جهانی بهتر» عنوان کرد که در ژوئن 2009 این گروه از کشورها شامل: چین، روسیه، برزیل و هند در کشور روسیه اعلام موجودیت کردند. بعدها با ملحق شدن کشور آفریقای جنوبی به این گروه اولین اجلاس پنج عضوی بریکس در سال 2011 برگزار و با اضافه شدن مخفف نام آفریقای جنوبی به اسامی کشورها گروه بریکس متولد شد. ایده گسترش بریکس در سال 2017 با عنوان «بریکس پلاس» توسط چین مطرح شد و در نهایت در سال 2023 به‌صورت عملی و در پانزدهمین اجلاس این گروه در آفریقای جنوبی، با عضویت چند کشور از جمله ج.ا. ایران در این گروه موافقت شد.
بریکس به‌مثابه یک موجودیت بین‌المللی در میانه اقتصاد و سیاست
در ادامه دکتر طیبه محمدی‌کیا، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با طرح پرسشِ چگونگی برقراری ارتباط درست و مؤثر با بریکس و همچنین تعامل به واسطه آن با نظم جهانی؟ عنوان کرد، جهت پاسخ به این پرسش لحاظ دو گام ناگزیر می‌نماید؛ گام ذهنی یا تصحیح ذهنیت و گام عملی شامل هماهنگ‌سازی و هم‌زمان نمایی. در واقع برای تعامل بهتر با هر موجودیت در سطح بین‌المللی باید در دو سطح ملاحظاتی را در نظر بگیریم: 1- سطح ذهنی و 2- سطح عینی و عملی. وی یادآور شد: در وهله نخست بررسی سرشت بریکس به‌مثابه موجویتی بین‌المللی که روز به روز درصدد بازیگری مؤثرتر است ما را به شناسایی دوباره و بازخوانی چیستی آن فرا می‌خواند. نکته اینجاست که شناخت بهتر بریکس در ازای آسیب‌شناسی ذهنیت خود ما مقدور می‌شود؛ درواقع در گام نخست نیازمند شناسایی و تصحیح ذهنیت خود در مورد بریکس هستیم. این گام ذهنی مستلزم خطایابی و آسیب‌شناسی ذهنیت خود در ارتباط با آن است. گام دوم یا گام عینی دربردارنده کنش اگاهانه در تعامل با بریکس است. این گام شامل کالیبراسیون یا هماهنگ‌سازی (هم‌جهت‌سازی با توجه به جهت‌گیری) و سینکرانیزاسیون (هم‌زمان‌سازی از نظر شدت و ضعف) به معنای همگام کردن ظرفیت‌های خود با بریکس است.
این عضو هیأت علمی در ادامه گفت: برای تحقق گام نخست باید به جایابی بازیگران در نظم جهانی بازگردیم؛ درواقع مطالعه سرشت بریکس ما را به بازخوانی نظم تک‌قطبی و حس ناامنی آن، در یک‌سو، و تلاش برای هژمونی اقتصادی، درسوی دیگر، رهنمون می‌کند. این دو سویه این گروه را در دو رویکرد روسی یا ایدئولوژیک و چینی یا اقتصادی قرار می‌دهد. برای تصحیح ذهنیت باید از ایدئولوژیک‌انگاری بریکس یا رویکرد روسی و همچنین لحاظ کردن بریکس به‌مثابه باشگاه کشورهای فوق ‌سنگین یا داری قدرت ‌تأثیر بسیار Most Influential Countries و تلاش برای هژمونی اقتصادی صرف یا رویکرد چینی پرهیز کنیم و آن را چیزی در میانه سیاست و اقتصاد ببینیم.
دکتر محمدی کیا تأکید کرد: در رویکرد عملی و در سطح کنش یا گام دوم، و برای ایجاد تعامل و ارتباط کارآمدتر و شایسته‌تر، باید در صدد هم‌جهت‌سازی (کالیبریزاسیون) یا حرکت در مسیرهایی که به ما به‌مثابه عضو بریکس، امکانی برای ارتقاء روابط و نقش‌آفرینی مؤثرتر در این موجودیت را می‌بخشد، باشیم. در سطحی دیگر هم‌زمان‌سازی (سینکرانیزاسیون) نیز ناگزیر می‌نماید. به این معنا که عضو باید با سرعت و شدتی پیش برود که امکان همراهی با دیگر اعضای بریکس را از دست ندهد و تندتر یا کندتر از دیگر اعضاء و تشکیلات حرکت نکند. درواقع ما مانند تعامل با هر سازمان و نهاد یا تشکیلات بین‌المللی، درباره بریکس هم باید به همان میزانی که خواهان استفاده از ظرفیت‌های بریکس هستیم، نیازمند این باشیم که دو خط مشی را دنبال کنیم. ما در این فضای ارتباطی هم مانند دیگر تعامل‌ها در عرصه بین‌الملل بر پایه منافع ملی، مصلحت و هزینه_فایده مطرح دست به کنش می‌زنیم. این رویه در ارتباط با بریکس با توجه به نظم جهانی درحال دگرگونی اهمیت به‌سزایی دارد. در فضایی این‌چنین شیوه کنش‌گری و تعامل ما به سبک بازیگریمان و همچنین توقع ما به میزان بهره‌گیری از بریکس بازمی‌گردد.
چالشهای ایران در تعامل با بریکس
دکتر عبداله قنبرلو، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دومین سخنران این نشست با اشاره به اجلاس آگوست 2023، عنوان کرد: بریکس از شش کشور برای پیوستن به گروه دعوت به‌عمل آورده که قرار است از اول ژانویه ۲۰۲4 رسماً وارد شوند. با اعضای جدید، بریکس حدوداً 46 درصد جمعیت و 37 درصد تولید ناخالص داخلی جهان را نمایندگی خواهد کرد. در عین‌حال، اشتیاق بسیاری از کشورهای دیگر برای ورود به بریکس نشان‌دهنده پنانسیل بالای آن برای رشد و گسترش بیشتر است.
دکتر قنبرلو ادامه داد: درباره اینکه ‌تأثیر گسترش بریکس بر حکمرانی جهانی چه خواهد بود، دو دیدگاه وجود دارد. عده‌ای معتقدند این روند بیشتر جنبه نمادین دارد و نشان دهنده نارضایتی کشورهای مختلف از نظم جهانی فعلی است، اما قادر به نظم جدید نخواهد بود و در سال‌های گذشته هم بریکس دستاورد چندانی نداشت. در مقابل، جمع دیگری برآنند که تحولات جدید بریکس نشانه آغاز تغییرات در حکمرانی جهانی است. ظهور «بریکس پلاس» چیزی بیشتر از یک مانور سیاسی صرف است و در عمل به‌دنبال ایجاد یک الگوی حکمرانی جهانی توسعه با الگوی چینی است.
بریکس در پیگیری و اجرای مأموریت‌های خود همواره با محدودیت‌هایی مواجه بوده است. سیستم‌های سیاسی اعضاء تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارد. سیاست خارجی اعضاء تفاوت دارند. در حالیکه یک عده منتقد غرب و حکمرانی غربی در جهان هستند، عده‌ای دیگر متحد و شریک غرب به‌حساب می‌آیند.‌ در حالی‌که چین، روسیه، و ایران با غرب مشکل دارند، هند، برزیل، مصر، عربستان و امارات همکاری‌های گستردهای با آمریکا دارند. اگرچه لحن موجود در اجلاس‌های بریکس به‌ویژه از سوی چین و روسیه بیشتر ضد غرب است، اما اعضاء، متعهد به دفاع از همدیگر نیستند. بریکس هنوز نتوانسته سیاست و استراتژی یک‌پارچه‌ای برای خود تعریف کند. با این حال می‌توان گفت که اعضای بریکس در یک موضوع هماهنگ هستند. آنها با این موضوع که آمریکا و اتحادیه اروپا حق اعمال محدودیت بر روابط و فعالیت‌های خارجی سایر کشورها را داشته باشند، موافق نیستند. آنها در عین‌حال از احتمال تحریم‌ شدن یا افزایش تحریم‌ها توسط غرب نگرانند.
دکتر قنبرلو گفت: بخشی از مشکلات بریکس به ماهیت دشوار مأموریت‌های آن مربوط می‌شود. برای مثال، طی دهه اخیر به‌دنبال پایان دادن به هژمونی دلار بوده، اما تلاش‌هایش برای راه اندازی یک ارز مشترک موفق نبوده است. البته اعضاء موفق شده‌اند استفاده بیشتر از ارزهای محلی در فعالیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری را محقق کنند. بعضی از اعضاء حتی به‌سمت ذخیره بیشتر طلا به جای دلار روی آورده‌اند. با این حال، هژمونی دلار همچنان ادامه دارد. هنوز حدود 88 درصد معاملات و 58 درصد ذخایر ارزی جهان به دلار است. حتی اعضاء کلیدی بریکس مثل چین هم وابستگی زیادی به دلار دارند. طبق یک برآورد، در سال 2022، حجم مبادلات چین با کشورهای عضو بریکس حدود ۵۴۰ میلیارد دلار بود. در همین سال، درحالی‌که حجم مبادلات چین با آمریکا به تنهایی حدود ۷۵۰ میلیارد دلار برآورد شده است. با این شرایط، کنار گذاشتن دلار در وضع کنونی کار آسانی نیست. معلوم هم نیست که سیاست بریکس چقدر بر هژمونی دلار اثر بگذارد.
وی در ادامه بیان کرد: یکی از سؤال‌های مهم، پیامدهای ورود به بریکس برای ایران است. در داخل ایران بعضاً انتظاراتی مطرح می‌شود که واقع‌بینانه نیست. بی‌تردید، ورود در بریکس بر اعتبار سیاسی ایران در صحنه بین‌الملل اثر مثبت می‌گذارد. ایران با کمک به تقویت بلوک چین به چندقطبی‌شدن نظم روابط بین‌الملل کمک می‌کند. از لحاظ اقتصادی نیز بریکس دربردارنده فرصت‌های خوبی برای ایران خواهد بود. ایران می‌تواند همکاری تجاری خود با اعضای دیگر را تقویت کند. اما اینها مشروط به رفع موانعی است که پیش‌روی اقتصاد کشور قرار دارد. جدای از مسئله تحریم‌ها که به‌تنهایی بهره‌برداری ایران را با مانع و محدودیت مواجه می‌سازد، اقتصاد ایران اساساً با مشکلات نهادی پیچیده‌ای درگیر است. مقررات و مناسبات مشکل‌آفرینی بر اقتصاد ایران حاکم است. اقتصاد ایران با استانداردهای یک اقتصاد بازارگرا فاصله بسیاری دارد. دولت، دخالت گسترده‌ای در اقتصاد دارد و بسیاری از دخالت‌ها مشکل‌آفرین بوده‌اند. در نتیجه این شرایط، ایران نتوانسته خود را به عنوان یک قدرت تجاری رو به‌رشد نشان دهد. در نتیجه این مشکلات، اقتصاد ایران طی دهه اخیر کوچک‌تر و نحیف‌تر شده است. مشکل کوچک شدن اقتصاد هم باعث می‌شود امکان بهره‌گیری ایران از بریکس محدود شود.‌ برای مثال، در سال۲۰۲۲، حجم مبادلات ایران با چین حدود ۱۵ میلیارد دلار ثبت شده است. در حالی‌که در همین سال، چین با عربستان بیش از ۱۱5 و با امارات نزدیک به 100 میلیارد دلار تجارت داشت.
دکتر قنبرلو تصریح کرد: در داخل کشور، انتظار بعضی از بریکس گشایش در موضوع تحریم‌هاست و نه بیشتر! به‌عبارت دیگر، تصور عده‌ای این است که بریکس مفری برای دور زدن تحریم‌های آمریکاست. در این مورد، شایان ذکر است ایران قبلاً با چین موافقت‌نامه 25 ساله منعقد کرده و وارد سازمان شانگ‌های شده، بدون اینکه در مسئله تحریم‌ها گشایش قابل‌توجهی صورت گیرد. صرف حضور در تشکل‌ها و توافق‌های بین‌المللی موجب رفع مشکل تحریم نمی‌شوند. سایه سنگین تحریم‌‌‌ها دست ایران را از مزایای این تشکل‌ها کوتاه کرده است. البته بریکس به‌دنبال ابزارهای مالی جدید به‌صورت ارز مشترک و سیستم پرداخت ویژه (مشابه سوئیفت) است که در صورت تحقق شاید تا حدی کار ایران در دور زدن تحریم‌ها را آسان کنند. اما نخست، این ابزارها در کوتاه‌مدت قابل دستیابی نیستند. دوم اینکه، در صورت ایجاد هم نمی‌توانند موجب رهایی کامل ایران از قید و بندهای تحریم‌های غرب شوند.
وی در پایان سخنانش عنوان کرد: لازم است انتظار خود از بریکس را واقع‌بینانه کنیم. کشورمان برای حرکت در مسیر توسعه نیازمند مشارکت در زنجیره ارزش جهانی و رقابت جدی با قدرت‌های اقتصادی منطقه است. متأسفانه جایابی در زنجیره ارزش چندان مورد علاقه سیاست‌گذاران اقتصادی کشور نیست و دولت بر رفع نیازهای معیشتی کوتاه‌مدت تمرکز کرده و امکان چندانی برای اندیشیدن و برنامه‌ریزی درباره پیشرفت آینده کشور ندارد. در چنین وضعی، بعید است که ورود در بریکس (با وجود پتانسیل‌ها و فرصت‌های فراوانی که دارد) به تغییر اساسی در فضای موجود منجر شود. این به معنی مخالفت با ورود در بریکس نیست، بلکه مقصود این است که برای استفاده از فرصت‌های بریکس باید با افق‌های وسیع و افکار دوراندیشانه برنامه‌ریزی و اقدام کرد.
بریکس: فلسفه و چشم‌اندازها
دکتر جلال منتظری شورکچالی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در سخنرانی خود با عنوان «بریکس: فلسفه و چشم‌اندازها»، با تأکید بر اینکه فلسفه ذاتی شکل‌گیری گروه بریکس به‌چالش کشیدن نظم جهانی زیر سلطه دولت‌های غربی بوده، بیان کرد: بر اساس نشست 16 ژوئن 2009 اعضاء، سه هدف اصلی شکل‌گیری بریکس: خدمت به منافع مشترک اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه، ساختن جهانی هماهنگ با صلح پایدار و رفاه مشترک و ایجاد دیدگاه مشترک جهت مقابله با بحران مالی و اقتصادی جهانی، تعیین شد. وی همچنین با اشاره به اجلاس 2020 مسکو، از بسته «تجارت، سرمایه‌گذاری، فاینانس» مرتبط باموضوع شرکت‌های کوچک و متوسط؛ بسته «اقتصاد دیجیتال» مرتبط با موضوعاتی نظیر تحول دیجیتال، صنعت، نوآوری و بسته «توسعه پایدار» در موضوعاتی نظیر امنیت غذایی و توسعه منابع انسانی، به عنوان سه راهبرد اصلی پیمان بریکس نام برد. وی بر اساس بر اساس اهداف و راهبردهای تعیین‌شده برای گروه بریکس یادآور شد: جنبه‌های اقتصادیِ پیمان بریکس به‌وضوح بر سایر جنبه‌های آن غلبه دارد و باید پیمان بریکس را ماهیتاً یک پیمان اقتصادی دانست تا یک پیمان سیاسی_اجتماعی.
در ادامه، این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ضمن اشاره به برتری محسوس ظرفیت‌های اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و اجتماعی مجموعه کشورهای عضو بریکس پلاس در مقایسه با گروه کشورهای توسعه‌یافته G7، بیان کرد: قرار گرفتن ایران در این ائتلاف می‌تواند به‌عنوان یک دستاورد بزرگ ملی، فرصت‌های مختلفی را در اختیار ما به‌ویژه از جنبه‌های اقتصادی قرار دهد، اگرچه صرف این عضویت نمی‌تواند منجر به تحقق منافع اقتصادی برای کشورمان شود، بلکه باید از ظرفیت این گروه برای افزایش همکاری‌های اقتصادی بهره برد و سیاست‌ها و راهبردهای کشور را در راستای بهره‌مندی حداکثری از این ظرفیت‌ها اصلاح و بهینه کرد.
در خاتمه، این نکته توسط دکتر منتظری مورد تأکید قرار گرفت که پیوستن به بریکس به معنی عدم پیوستن به سایر پیمان‌های منفعت‌زای بین‌المللی نیست و باید از تمام ظرفیت‌های ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک کشور جهت پیوستن به ائتلاف‌هایی از این‌دست با هدف حداکثرسازی منافع ملی بهره جست.
بررسی بریکس و جایگاه آن در تحول نظم جهانی
دکتر یاسر جبرائیلی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به‌عنوان چهارمین سخنران این نشست به‌مقالۀ جیم اونیل اشاره و عنوان کرد: حرف اونیل این است که ظرفیتی درکشورهای جنوب شکل گرفته و غرب باید با الحاق این کشورها، این تحول در کشورهای جنوب را در دایرۀ G7 هضم کند. بنابراین بریکس، فاصله‎ای از ایدۀ اونیل است تا در امتداد ایدۀ او.
جبرائیلی با اشاره به این نکته که اگر اسناد امنیت ملی آمریکا در هفت دهۀ گذشته بررسی شود، خواهید دید هر چقدر نظام لیبرال دموکرات در جهان تقویت شده، جایگاه آمریکا در جهان نیز تقویت شده است، عنوان کرد که معمولاً آمریکا هر زمان نتوانسته نظام لیبرال دموکرات را توسعه دهد، نظام‌های موجود را تابع‌سازی کرده یا رفتار آنها را تغییر داده است.
 او بیان کرد: ما در عصر حاضر شاهد بحران جذابیت و بحران کارآمدی در لیبرال دموکرات جهانی هستیم. جبرائیلی با طرح این پرسش که چرا نظم آمریکایی دچار افول شده است؟ عنوان کرد که ریشۀ این امردر نقایص لیبرال دموکراسی است. وی گفت: اگربخواهیم تحلیل دقیق‌تری داشته باشیم، می‎توان به کار پژوهشی مایکل مازار در موسسۀ «رند» اشاره کرد که بر ویژگی‌های 12 امپراطوری بزرگ تاریخی متمرکز است. سؤال اصلی تحقیق این است که ویژگی‌های این کشورها در رقابت با کشورهای دیگر چه بوده است؟ این تحقیق به هفت خصلت اصلی این امپراطوری‎ها اشاره داشته و نتیجه می‌گیرد که علت افول آمریکا این است که در قرن 20 دراین خصلت‎ها در اوج بوده، اما هم‎اکنون این خصایص را از دست داده است. این خصلت‎ها عبارتند از بلندهمّتی و عزم و ارادۀ ملی، فرصت‎های برابر برای آحاد مردم، دولت فعّال و پرکار، نهادهای مؤثر، جامعۀ علاقه‌مند به یادگیری و سازگار با تحولات و در نهایت، تنوع رقابتی و تکثیر.
دکتر جبرائیلی تأکید کرد: ما در حال عبور از نظم هژمونیک به رهبری امریکا و در حال گذار به یک نظم هژمونی جدید در جهان هستیم. اما در پاسخ به اینکه این نظم جدید چگونه خواهد بود؟ اجماعی وجود دارد که نظم جدید، نظمی چند قطبی است و قطب‌های مختلف خواهد داشت. اما نظر دیگر این است که چین، هژمون نظم جدید خواهد بود، اما همان‌طور که آمریکا خصوصیات یک هژمون را در جهان از دست داده، اصولاً چین دارای مؤلفه‎های هژمونی نیست. چین نه ارزش‎های جهان‌شمول و نه ادعّای آن را دارد. جبرائیلی با اشاره به کتاب «کیسینجر» به‌نام «چین»، عنوان کرد: چین فاقد ادعّای تمدنی با ارزش‌های جهان‌شمول است. وی سپس به عضویت ایران در بریکس پرداخت و به نقش چین در بریکس اشاره کرد. او با اشاره به اینکه درترکیب کشورهای بریکس، خودِ چین اصلی‎ترین شریک تجاری است، عنوان کرد: نمی‌‎توان از بریکس به‎عنوان یک بلوک متحد سیاسی در جهان نام برد و ادعا کرد، یک نظام ارزشی مشترک بر کشورهای عضو حاکم نیست. اما این مجموعه چه ویژگی‌هایی دارد؟ هدف اصلی بریکس، مقابله با سلاح‌سازی‎ نهادهای بین‌المللی توسط آمریکا است. انگیزۀ چین در بریکس برای فاصله‌گیری مالی از آمریکا است. بریکس اگر ارز واحدی هم نداشته باشد، احتمالاً هژمونی دلار را بر تجارت جهانی سلب می‌کند. وی اشاره کرد که انتخاب کشورهای بریکس، انتخاب هوشمندانه‏ای بوده و مبتنی بر قدرت و موقعیت است، لذا بریکس، نهادی برای تعامل اقتصادی میان کشورها در جهانی با نظم ضد‌آمریکایی است. دکتر جبرئیلی در خاتمه سخنانش بیان کرد: برای ایران، عضویت در بریکس دو فایدۀ مهم خواهد داشت: یکی اینکه در اجماع‌شکنی علیه ایران و جلوگیری از انزوای بین‌المللی ایران سهم به‌سزایی دارد و دیگر اینکه تحریم مالی آمریکا به‌عنوان آخرین ابزار آمریکا، توسط سیستم‌های پرداخت غیر دلاری و نظام‌های جایگزین، باعث کاهش ضریب آسیب‌پذیری ایران خواهد شد.
نگاهی هوشمندانه به شکل‌گیری بریکس در حوزۀ نظم جهانی
دکتر مهدی احمدی، مدرس دانشگاه و مشاور وزیر اقتصاد، پنجمین سخنران این نشست، بریکس را شورش مسالمت‎آمیز جنوب علیه شمال یا شورشِ پیرامون، علیه مرکز دانست. او در ادامه عنوان کرد: باید به عمل غربی‌ها درخصوص شکل‌گیری بریکس توجه هوشمندانه‌ای داشت. غربی‌ها به‎دنبال این هستند که قدرت را راحت‌تر و با هزینۀ کمتری از جنوب به شمال انتقال دهند و شاید شکل‌گیری گروه بریکس در امتداد این فضاسازی غرب در جهان باشد. بریکس نهایتاً اگر گروهی شبیه اوپک باشد، باید توجه داشت که اوپک همچنان بعد از گذشت سال‌ها از شکل‌گیری، نتوانسته به جمع‌بندی واحدی برسد.
وی سپس با طرح این سؤال که با این نگاه به بریکس و در این فضا، کشور ایران با مختصات و ویژگی‎های منحصر به فرد خود چه هزینه_فایده‎ای از عضویت در بریکس خواهد داشت؟ گفت: شاید بریکس و شبه‎بریکس‎ها، بدیل‌های ائتلاف‌های غرب است که آن را تولید می‌کند. غرب همواره به‎دنبال بدیل‌تراشی برای رقبای خود بوده است. این امر درحوزۀ فرهنگ و سایر حوزه‎ها نیز به‌چشم می‌خورد. نکتۀ جالب این است که غرب، بدیل‎های ساخته‌شده را نیز تخریب می‌کند. بنابراین در این فضا و براساس این واقعیت، بریکس یک دورهمی خوب است که می‌تواند ظرفیت‌های خوبی برای کشور ایران داشته باشد.
دکتر احمدی ادامه داد: حتی اگر نظرات جمع‌ها‎ با کشور همراه نباشد، باید در جمع‎ها حضور داشته باشیم. حداقل حضور در این جمع‎ها، اطلاع از موارد در جریان است. او اشاره کرد که مقایسۀ بریکس با G7 از منظر اقتصادی، مقایسۀ درستی نیست. اینکه G7 سرزمین کمتر یا جمعیت کمتری دارد، نمی‎تواند بیان‌کنندۀ اصل واقعیت باشد، چون هم‌چنان بسیاری از صنایع پیشتاز، در دست کشورهای گروه G7 است و ارزش افزودۀ اصلی همچنان راهی غرب می‌شود. بریکس، گروهی با دغدغۀ تعارضات واضح است. وی اشاره کرد: ما کشورهای عضو بریکس را باید در نوسانات تاریخی ببینیم. او با طرح این سؤال که بریکس در فضای اقتصادی چه آورده‎ای برای کشورها دارد، بیان کرد که ایران برای حضور در بریکس نخست، چه ظرفیتی دارد و دوم اینکه در فضای اقتصادی چه مانعی برای ممانعت از آسیب‏های عضویت‌ داریم.
وی با بهره‌گیری از الگوی «واردن» در تحلیل سازوکار دفاعی کشور ایران در حوزۀ عضویت بریکس به پنج لایه سازوکار دفاعی این الگو شامل: لایۀ مغزافزار مرکزی (حاکمیت)، لایۀ ملزومات حیاتی، لایۀ زیرساخت‌ها، لایۀ جامعه و مردم، و درنهایت لایۀ سازوکار دفاعی که اعم از نظامی و اقتصادی است، اشاره کرد. پاسخ به سؤال فوق به این بستگی دارد که جامعه به‎وسیلۀ این پنج‌لایه چگونه می‌تواند از هویت خود در مقابله با تعارضات جهانی و حفظ منافع خود صیانت کند. اگر از منظر اقتصادی، بریکس قرار است از همۀ ظرفیت‌های کشورهای عضو بهره‌مند شود، در یک شرایط ممکن است صحبت از حذف تعرفه‌ها و کاهش حمایت‌ها باشد. دراین‌صورت، کشور با ورشکستگی برخی از شرکت‎ها و بنگاه‌های اقتصادی مواجه خواهد شد و این زنگ خطر است. وی از بحران بازار کار، پایین‎بودن بهره‎وری نیروی کار، ضعف زنجیره‌های ارزش و فقدان برخی از زنجیره‌های تولید، عدم تناسب در حوزۀ منابع انسانی و تضییع نیروی متخصص بدون تربیت تکنسین لازم، ضعف در سیاست‌گذاری و اجماع اقتصادی از جمله موارد ضعف در ظرفیت‌های اقتصادی کشور در زمینۀ پیوستن به بریکس یاد کرد و در زمینۀفرصت‎ها، از رقیق‌کردن لایه‌های تحریم، تسهیل تجارت با شرکاء عضو بریکس، تشویق به ارتقاء بهره‎وری، از بین‎بردن برخی ناترازی‌های تاریخی پولی، بانکی، بودجه‎ای و انرژی و اصلاح سیستم قانون‌گذاری در عضویت در بریکس نام برد.
بررسی هستی‌شناسی راهبردی بریکس
دکتر فریباالسادات حسینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به‌عنوان سخنران پایانی این نشست، در ابتدای صحبت‌های خود گفت: بریکس نه یک دورهمی تقلیل‌یافته و نه یک فرشتۀ نجات است، بلکه می‌تواند یک کنش‌گر فعّال در نظم بین‌المللی باشد. وی با بررسی هستی‌شناسی راهبردی بریکس بیان کرد: مثلث اولیۀ تشکیل بریکس کاملاً سیاسی بوده است ولی در بریکس پلاس، بحث اقتصاد، محوریت بیشتری دارد. ترکیب فعلی بریکس پلاس، ترکیب قدرت‎های بزرگ به‌علاوۀ قدرت‌های نوظهور اقتصادی و کشورهای درحال توسعۀ جنوب است و این در مقابل ائتلاف‌های قدیم، تفاوت در آرایش را نشان می‎دهد. عمدۀ اهداف راهبردی این کشورها منبعث از تجربۀ زیستۀ آنها و مخالفت با نظم یکپارچۀ آمریکامحوری در جهان است. با این رویکرد می‎توان اذعان داشت که بریکس می‌تواند یک ظرفیت موازنه‌گر در نظام سیاسی_اقتصادی جهان باشد.
دکتر محسنی درخصوص بررسی جایگاه بریکس در نظم جهانی عنوان کرد: وجه اشتراک غالب جریان روابط بین‎الملل اعم از نئولیبرالیست‎های ساختاری و نئورئالیست‌های ساختارگرا به‌گونه‌ای در بریکس جمع شده است. به‎گونه‎ای که هم وجه نهادگرایی نئولیبرال‌ها و هم مباحث موازنۀ قدرت و موازنه‌گری را در بریکس شاهدیم. او با اشاره به عبور از الگوی وابستگی متقابل و پیگیری دسترسی به الگوی موازنه‌گرای جدید، تغییرموازنۀ سخت به موازنۀ نرم، بدیل‌تراشی‌های اقتصادی ازجمله بانک اقتصادی و طراحی سیستم ارزهای ملی را ازجمله موارد اصلی کنشگری گروه بریکس دانست.
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با توجه به نقش چین در این نظم جدیدِ شکل‌گرفته، یادآور شد: با تعقیب اعلامیه‌های صادرشده توسط بریکس، می‎توانیم از اصلاح سهمیه‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، سهم‌خواهی اعضاء بریکس و اصلاح ساختار شورای امنیت یاد کنیم. بریکس می‎تواند با تغییررژیم‎های رفتاری نظام پولی و مالی بین‎المللی، قدرت موازنۀ شمال و جنوب را گسترش دهد. ما شاهد آن هستیم، کمی الگوی رأی‎دهی در سازمان ملل با ظهور بریکس تغییر کرده و بریکس، در تغییر‌ نهادهای آمریکا‎محور، توفیق داشته است و درمجموع بریکس و بریکس‌پلاس می‎تواند یک نهاد موازنه‌گرا در نظام بین‌الملل را بسترسازی کند. /پایان

 

کلیدواژه‌ها: گزارش نشست «عضویت جمهوری اسلامی ایران در بریکس، دستاوردها و چالش‌ها»


نظر شما :