ششمین پیش نشست همایش ملی «فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران» برگزار شد
گزارش نشست «ارتقاء سواد سلامت کودکان و نوجوانان: ضرورتهای ارتباطی»
ششمین پیشنشست همایش «فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران: روندها، چالشها و راهکارها» با عنوان «ارتقاء سواد سلامت کودکان و نوجوانان: ضرورتهای ارتباطی» 30 مهرماه 1402 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست دکتر عباس قنبری باغستان (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران)، دکتر آزاده سالمی (پژوهشگر حوزه ارتباطات سلامت) و دکتر داود مهرابی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) به سخنرانی پرداختند.
سلامت کودکان و چالشهای اخلاق ارتباطی
در ابتدای نشست، عباس قنبری باغستان سخنرانی خود را با عنوان «سلامت کودکان و چالشهای اخلاق ارتباطی» ارائه کرد. وی با بیان اینکه ارتباطات سلامت موضوع بکر و با اهمیتی است که باید به جنبههای مختلف آن پرداخته شود، تصریح کرد که موضوع نشست نیز ازجمله موضوعات ویژهایست که نباید مورد غفلت واقع شود.
وی با اشاره به اینکه سلامت مربوط به سلامت فیزیکی نیست، بلکه باید به جنبه سلامت روانی نیز توجه شد، بهطور مشخصتر تصریح کرد: در قوانین و حقوق کودک مناقشهای وجود ندارد. در برخی مسائل مفهومی و گفتمانی، مواردی مثل آزادی بیان کودک، حریم خصوصی و امنیت دادهها هستند که چالشهای اخلاقی در آنها تبلور پیدا میکنند.
قنبری افزود: هنگام مطرح شدن بحث کودک در سلامت، چند رویکرد داریم. یک نوع رویکرد معطوف به برخوداری است، مثل تأمین خدمات بهداشتی و درمانی که در این بخش چالشهای چندانی وجود ندارد. دو نوع رویکرد دیگر تحت عناوین معطوف به حفاظت و معطوف به مشارکت وجود دارد که این دو دارای برخی چالشهای اخلاقی است که تمرکز این سخنرانی بر این دو مورد است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: در سطح جهانی و همچنین در ایران چه در دوران قبل از انقلاب و چه در دوران پس از انقلاب به مسئله حقوق کودک پرداخته شده است، اما اگر قصد داشته باشیم از سپهر حوزه ارتباطی کشور به این مسئله نگاه کنیم (که جای دارد در این همایش به آن توجه شود) میتوان از چند زوایه به آن پرداخت.
وی با بیان اینکه توسعه فناوریهای ارتباطی باعث پویایی هرچه بیشتر سپهر ارتباطی کشور شده که جلوههای بارز آن را از رسانههای چاپی تا شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی میتوان مشاهده کرد، افزود: این پویایی نیازمند توجه خاص است و سرعت مؤلفه اصلی این تحول است. چند صد سال طول کشید تا از رسانههای چاپی به رادیو و تلویزیون رسیدیم و بعد بازههای زمانی تغیر و تحول یافته و ظهور رسانههای جدید سرعت بیشتری به خود گرفت، که بهنوعی پویایی این عرصه را حساستر میکند.
قنبری افزود: دو نوع چالش سپهر ارتباطی مربوط به 1) درون سپهر ارتباطی و 2) حقوق کودک در برابر سپهر ارتباطی است که از آن تخلف شده و چالشهای زیادی علیه کودکان در این حوزه وجود دارد.
وی با اشاره به مسئله بازنمایی کودکان، حقوق کودکان، حرفهایگرایی در پرداختن به مسائل کودکان، و غلبه نگاه قیممآبانه نسبت به کودک تصریح کرد که نسل امروز با کودکان دهه 50 و 60 متفاوت هستند، ولی ما همچنان همان نگاه قبلی را داریم.
قنبری در پایان سخنانش ضمن ارائه راهکارهای همچون شنیدن صدای کودک و دیدن او، بهرسمیت شناختن حریم خصوصی کودک و ترک رویکرد قیممآبانه، افزود: ما تنها در حوزه کتاب به مقوله کودک ورود خوبی داشتهایم، اما در حوزه رادیو، تلویزیون، سینما، فضای مجازی و فضای شهری ضرورت بهرسمیت شناختن حقوق کودک و کنشگری کودک نیازمند توجه جدی است.
ارتقاء سواد سلامت در مواجهه با اخبار و شایعات مربوط به نوجوانان
در بخش دوم این نشست، دکتر آزاده سالمی، دکتری ارتباطات در سخنرانی خود با عنوان «ارتقاء سواد سلامت در مواجهه با اخبار و شایعات مربوط به نوجوانان»، مقابله با خطاهای شناختی را از شیوههای ارتقاء سواد سلامت بهویژه از منظر انتقادی و ارتباطی دانست. زیرا مطابق تعریف سازمان جهانی بهداشت، «سواد سلامت دربرگیرنده مهارتهای شناختی و اجتماعی تعیینکننده انگیزه و توانایی افراد در دسترسی، درک و استفاده از اطلاعات است در جهت حفظ و ارتقاء سلامت خوب» و این طرز تلقی از سواد سلامت، عوامل اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی تعیینکننده سلامت را مورد توجه قرار میدهد.
وی با اشاره به مفهوم «فراواقعیت رسانهای شده»، تأکید کرد: گاه با وضعیتهایی مواجه هستیم که فنون و توصیههای متعارف سواد انتقادی، برای توانمندسازی نوجوانان و خانوادههای آنان در مواجهه با اخبار و شایعات حوزه سلامت کافی نیست و نیاز به آمادگیهای شناختی بیشتر و نگاه میانرشتهای به این موضوع وجود دارد.
دکتر سالمی با ذکر دو نمونه از موضوعات مرتبط با سلامت نوجوانان (گسترش انفجاری بازی موبایلی «پوکمونگو» در سال 1395 و مسمومیت یا بدحالی دانشآموزان دختر در سال 1401)، توضیح داد: واکنش رسانهها، مسئولان و متخصصانی که مرجع دریافت اطلاعات رسمی و موثق هستند، گاه با شدت مسئله تناسب نداشته، بسیار آنی و شدید؛ یا برعکس، با نادیدهانگاری و تأخیر همراه است. همچنین عواملی همچون تفکیکنشدن خبر از تحلیل؛ و نوع انتخاب واژگان در خبر، گزارش یا مصاحبههای منابع رسانهای که مخاطبان آنها را موثق تلقی میکنند، گاه به شایعات و اخبار گمراهکننده که ممکن است به اینفودمی منجر شود، دامن میزند. به علاوه، حساسیت موضوعات معطوف به سلامت نوجوانان، ترس و واکنشهای بیشتری را برمیانگیزد. امری که مطابق مدل ارتباطات سلامت «پردازش موازی بسطیافته EPPM»، احتمال دارد افراد هراسان را به واکنشهای دفاعی از نوع «کنترل ترس» (نادیده گرفتن موضوع)؛ یا «پذیرش پیام» (مثل باور به مسموم شدن) یا «کنترل خطر» (مانند نرفتن به مدرسه) سوق دهد.
وی تأکید کرد: «شناخت اجتماعی» که قائل به الگوی «محرک_فرآیند شناختی پاسخ» است و علاوه بر ویژگیهای فردی، تعاملهای فرد با دیگران و همچنین عوامل محیطی و اجتماعی را بر ادراک یا برداشت اشخاص از موضوعات موثر میداند، برای تحلیل واکنشها درمورد دو مثال پیشگفته و تقویت سواد انتقادی راهگشاست؛ زیرا نوجوانان در محیط اجتماع، در تعامل با همتایان، معلمان، خانواده، کاربران رسانههای اجتماعی و همچنین درمعرض رسانههای گوناگون قرار دارند.
سالمی در ادامه، به بیان نمونههایی از خطاهای شناختی در عرصه توجه و ادراک (اتکا بر دانش و انتظارات درونی نسبت به جهان اطراف برای تکمیل و معنادهی به اطلاعات مبهم و ناپیوسته محیطی، کمتوجهی به شواهد علمی)؛ حافظه اجتماعی (استناد به رویدادهای پیشین و تعمیم دادن آن به موضوعات جدید)؛ قضاوت اجتماعی (نقش وضعیت عاطفی و هیجانی افراد و دوقطبیهای «ما» و «دیگری» در توجه به استدلال منطقی یا قضاوت شهودی)؛ طبقهبندی اجتماعی (فرایندهای کلیشهسازی و سادهسازی بیش از حد امور؛ و تئوریهای توطئه)؛ و فرضیهسازی از روابط علّی (در مقایسه با روابط همبستگی) پرداخت که برداشتهای شتابزده و بدون توجه به شواهد علمی را در دو مصداق ذکر شده، موجب شده و نگرانیها و واکنشهای آنی را نه تنها در بین نوجوانان، بلکه در نزد والدین و افکار عمومی در پی داشته است. بر این اساس، در پایان پیشنهادهایی برای بهبود سواد انتقادی، بویژه برای پیشگیری از تشدید موقعیتهای عاطفی و بحرانی که موجب واکنشهای هیجانی و شهودی و کمتوجهی به استدلال منطقی و شواهد علمی میشوند؛ پاسخگویی بهموقع به نگرانیها و کاهش عدمقطعیتها؛ تقویت فضای گفتوگو در جامعه و کاهش احساس بیقدرتی (خودکارآمدی پایین) در نزد گروههای مختلف جامعه؛ و همچنین لزوم اهتمام به قرارگیری در معرض دیدگاههای گوناگون مطرح شد.
رسانههای اجتماعی و سلامت کودکان و نوجوانان
در بخش دیگری از این نشست، دکتر داود مهرابی در سخنرانی خود با عنوان «رسانههای اجتماعی و سلامت کودکان و نوجوانان» ضمن ارائه آماری که نشاندهنده استفاده گسترده رسانههای اجتماعی توسط نوجوانان است، تصریح کرد: بیش از 95 درصد نوجوانان 13 تا 17 ساله از پلتفرمها رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، که یک سوم از این افراد «تقریباً بهطور دائم» استفادهکننده این رسانه هستند.
وی با تأکید بر اینکه برخلاف قوانین رسانههای اجتماعی مبنی بر عدم عضویت افراد زیر 13 سال، 40 درصد از کودکان 8 تا 12 ساله نیز بر اساس برخی مطالعات جهانی استفادهکننده رسانههای اجتماعی هستند، بر ضرورت توجه به سلامت کودکان و نوجوانان در فضای اجتماعی اشاره کرد.
دکتر مهرابی با اشاره به اینکه مسئله رسانههای اجتماعی و سلامت را میتوان از دو جنبه روانی و فیزیکی مورد مطالعه قرار داد، تصریح کرد: در هر دو حوزه باوجود انجام معدود مطالعاتی، همچنان دانش کافی برای اتخاذ برنامههای مؤثر با هدف کاهش خطرات احتمالی رسانههای اجتماعی وجود ندارد. اگرچه مطالعاتی که تاکنون انجام شدهاند بر هر دو جنبه مثبت و منفی رسانههای اجتماعی تأکید کردهاند، اما در حال حاضر مستندات علمی کافی جهت تعیین محیط ایمن رسانههای اجتماعی برای کودکان و نوجوانان وجود دارد.
وی هدف از انجام این قبیل مطالعات را شناخت داشتههای علمی، فهم کلی از خطرات رسانههای اجتماعی، و انجام اقداماتی برای تبدیل رسانههای اجتماعی به محیطی ایمن برای کاربران بهویژه کودکان و نوجوانان عنوان کرد.
عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطاتِ پژوهشگاه، عوامل پیچیده اثرگذار ناشی از رسانههای اجتماعی بر سلامت را شامل 1) مدت زمان استفاده از رسانههای اجتماعی، 2) نوع محتوایی که کاربران با آن مواجه میشوند، 3) فعالیتها و تعاملاتی که پلتفرمها انجام آنها را ممکن میسازند، و 4) میزانی که رسانههای اجتماعی در فعالیتهای مرتبط با سلامت از قبیل خواب کافی و فعالیت فیزیکی اختلال ایجاد میکنند، معرفی کرد.
به گفته وی، علاوه بر مسائل فوق، توجه به سطح آسیبپذیری و نقاط قوت فردی، فرهنگ، عوامل اجتماعی_اقتصادی و تاریخی در میزان اثرگذاری رسانههای اجتماعی بر افراد اهمیت دارد.
دبیر این نشست، با اشاره به مزایا و معایب رسانههای اجتماعی که در مطالعات پیشین مورد شناسایی قرار گرفتهاند، تصریح کرد: در سطح جهانی نیز والدین نسبت به اثرگذاری رسانههای اجتماعی بر فرزندان خود نگرانی دارند و اینکه از حدود یک دهه گذشته رسانههای اجتماعی چه تأثیراتی بر آینده جوانان گذاشته سؤالی است که ذهن آنها را به خود مشغول داشته است.
مهرابی افزود: باوجود چنین نگرانیها، با توجه به اینکه استفاده از رسانههای اجتماعی امروزه به بخش جداییناپذیر از زندگی کودکان و نوجوانان تبدیل شده و سبک زندگی آنان را در مقایسه با نسلهای پیشین متفاوت کرده است، مطالعات انجام شده در سطح جهانی راهکارهایی برای بهحداکثر رساندن مزایا و کاهش معایب رسانههای اجتماعی در قبال کودکان ارائه کردهاند که میتوان آنها را در پنج سطح به شرح زیر مورد توجه قرار دارد:
نقش هایی که سیاستگذاران میتواند ایفا کنند
وظایفی که شرکتهای فناوری باید انجام دهند
آنچه که والدین و سرپرستان باید انجام دهند
وظایفی که بر عهده کودکان و نوجوانان است
آنچه محققان میتوانند انجام دهند./
پایان
نظر شما :