پنجمین پیشنشست همایش ملی «فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران» برگزار شد
گزارش نشست «مواجهه مطالعات علم با تحولات نسلی در ایران امروز»
پنجمین نشست همایش ملی «فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران: روندها، چالشها، راهکارها» با عنوان «مواجهه مطالعات علم با تحولات نسلی در ایران امروز»، پنجم مهرماه 1402 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست دکتر غلامرضا ذاکر صالحی، دکتر رضا صمیم، دکتر سیده زهرا اجاق و دکتر مالک شجاعی جشوقانی به سخنرانی پرداختند.
روابط علم و جامعه و مشارکت جوانان در فرایندهای آن
در ابتدای نشست، دکتر غلامرضا ذاکر صالحی، عضو هیأتعلمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و مؤلف کتاب «رابطه علم و جامعه» در سخنرانی خود به بیان نکاتی در خصوص روابط علم و جامعه و مشارکت جوانان در فرایندهای آن پرداخت. وی با تأکید بر جایگاه علم و فناوری و جامعه، مفهومپردازی مجدد در این حوزه را با توجه به بافتار جامعه ایرانی ضروری دانست. سپس به بیان تعاریف مرتبط با شهروندی علم و مشارکت پرداخت و در این زمینه دیدگاههای مختلف درخصوص شهروندی علم در بافتار جهانی را تشریح کرد. این عضو هیأت علمی نقطه ضعف این دیدگاهها را عدم تمایز و تفکیک میان «شهروندی و علم» و «شهروندی علم» بیان کرد. او با اشاره به سطوح شهروندی علم، یعنی مشارکت فعالیتی، مشارکت زمینهای و مشارکت بینشی در مسیر شکلدهی به فعالیتهای جوانان، به ضرورت وجود دستور کار در مقایسه با سند بالادستی اشاره کرد. همچنین در ادامه به فقدان رسانه برای جوانان در کشورمان پرداخت و بر اهمیت مصالحه نسلی میان قشرهای متفاوت جامعه تاکید کرد. دکتر ذاکر صالحی در پایان با تبیین آسیبهای محافظهکاریهای آکادمیک، تعامل میان پژوهشگران و سیاستگذاران بهمنظور تهیه گزارشهای سیاستگذاری و توصیههای راهبردی را امری ضروری دانست.
نگاهی سنجشگرایانه به پیشینه پژوهشها در باب مسئله نسلها در ایران
در ادامه نشست، دکتر رضا صمیم، جامعهشناس و عضو هیأتعلمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی به بیان مطالب خود با عنوان «نگاهی سنجشگرایانه به پیشینه پژوهشها در باب مسئله نسلها در ایران» پرداخت. وی مطالعات انتقادی علم را در فهم سنجش دستاوردهای علوم اجتماعی ضروری و پژوهشهای نسلی را ناکافی و گاه ناکارآمد دانست. این عضو هیأت علمی باور به مطالعات علم انتقادی و تفکر انتقادی را راه حل خروج از این مسیر دانست و نابسندگی مطالعات نسلها را از سه منظر برجسته ساخت: (الف) قرار دادن پژهش های نسلی ذیل مفهوم شکاف نسلی. به باور صمیم، برای فائق آمدن بر این ضعف باید رویکرد مواجهات نسلی را در مطالعات نسلی بر گزید. (ب) رویکرد های شبه پوزیتیویستی یا کمی و رویکردهای پست مدرن. براساس توضیح دکتر صمیم، رویکرد اول باوجود پیچیدگی مسئله نسلها به سادهسازی آن پرداختهاند و اخذکنندگان رویکردهای پست مدرن، پیچیدگی مسئله را حفظ کردهاند ولی بهنحو دیگری مسئله نسلها را صورتبندی میکنند و آن را به زبان و معنا تقلیل میدهند. وی پژوهش های دکتر تاجیک و دکتر کاشی را در این دسته قرار داد. راه حل پیشنهادی او اخذ رویکرد بدیل با عنوان پدیدارشناسانه برای مطالعه نسلهاست. (ج) نابسندگی دیگر مطالعات نسلی از نظر صمیم این است که مسئله را تاریخی نمیبینند و نسل را در پیوستگی تاریخی نمیبینند. نویسنده کتاب «مواجهات نسلی و ثبات سیاسی» پس از تشریح دقیق سه دسته نابسندگی مذکور در انتها تأکید کرد که درک مسئله نسلها را بهعنوان یک مسئله استراتژیک معرفی کرد زیرا حل مسئله نسلها به حل مسئله بیثباتی کمک خواهد کرد. همچنین گفت که درک سطوح مادی این تعارض برای حل مسئله نسلها لازم است.
نسل در سپهر دانشگاه و تحولات فرهنگی
سومین سخنران این نشست دکتر سیده زهرا اجاق، رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، با عنوان «نسل در سپهر دانشگاه و تحولات فرهنگی» بود. این پژوهشگر و استاد دانشگاه در مقدمه سخنانش گفت: دانش و فرهنگ ما در فضا و توسطِ فضا شکل میگیرد. فضای دانشگاه مفهومی ادراکی، شناختی، ارتباطی، هنجاری و اجتماعی است که بر شیوه زندگی، عملکردها و تجربیات ذینفعان درونی و بیرونی آن دانشگاه ابتناء دارد. یکی از موضوعات اساسی در تحول و دگرگونی اجتماعی، اختلاف و تضاد میان گروههای پیر و جوان بر سر فرهنگها و هنجارهاست. این فرهنگها و هنجارها محصول دورههای مختلف و شرایط ناهمگون هستند و در مواجهه با موقعیتهای جدید، ناکافی و نارسا میشوند و در برخی موارد، ناسازگار هستند. او براساس نظر «هاروی» دو فضای تحت سلطه و فضاهای اختصاصی در آکادمی را معرفی کرد و اولی را فضاهای امید نامید و در توصیف اهمیت آن گفت که موجب تحولات علمی و فرهنگی در آکادمی یک جامعه میشود. وی با تمرکز بر مختصات فرهنگ و باورهای ارزشی دانشگاهیان در دورهها مختلف، ویژگیهای نسلی آنها را توضیح داد.
دکتر اجاق تصریح کرد: فرهنگ دانشگاهی، فرهنگی بینابینی است و از یکسو در فرهنگ ملی و از سوی دیگر در فرهنگ جهانی پای دارد. او در ادامه ویژگیهای چهار نسل اعضای هیأت علمی از سال 1313 تاکنون را برشمرد و درباره نسل جدید هیأت علمی گفت: باوجود دشواریهای مادی و عدم دسترسی به پایگاههای دادهای باارزش و بالطبع گران علمی، نسل نوین هیأت علمی، با استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی و دسترسی محدود به مقالات علمی تلاش میکند تا وضعیت بینابینی خود را حفظ کند. او شرح داد: این کار البته روشی برای حفظ ماهیت و کارایی نهاد علم هم هست.
دکتر اجاق با نقد سیاستگذاریهای مبتنی بر اولویتدهی به برخی علوم و به حاشیه رانده شدن سایر علوم در نتیجۀ عدم حمایت از آنها، گسترش فرهنگ رانت و محدود شدن فرصت جذب اعضای هیأت علمی توضیح داد: این عوامل چگونه موجب افت کیفیت علمی در نسل جدید هیأت علمی شده است با این حال، توجه گروه های دیگر این نسل به دانش بومی و فعالیتهای میانرشتهای را زمینهساز ایجاد پارادایمهای نوینی در حوزه تولید دانش علمی دانست. این عضو هیأت علمی در پایان، راهکارهایی برای احیای فرهنگ دانشگاهی ارائه میدهد که مبتنی بر گسترش ارتباطات برابر و تعاملی نسلها و گروههای درون حوزه علم و ارتباط حوزه علم با جامعه است.
هرمنوتیک نسلی و دلالتهای آن برای ایران امروز
سخنران پایانی نشست دکتر مالک شجاعی جشوقانی، عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی بود که مطالب خود را با موضوع «هرمنوتیک نسلی و دلالتهای آن برای ایران امروز» ارائه کرد. وی به اهمیت جایگاه گفتوگوی میاننسلی از منظر فهم فلسفی پرداخت و به سخنان سقراط و بزرگان این حوزه، ژانر گفتوگو در سنت مسیحی و اسلامی و فلسفه جدید و معاصر اشاره کرد.
دکتر شجاعی با ذکر اهمیت پرداختن به هرمنوتیک نسلی و رویکرد هرمنوتیکی در این مباحث خاطرنشان کرد: خوانش همنوتیک (بسط گفتمان سقراطی) نوع جدیدی از خوانش است که سنت عقلی را جایگزین سنت نقلی میکند. این عضو هیأت علمی تشریح کرد: تاکنون به نسلها بهمثابه ابژه مطالعات نسلی پرداخته شده است درحالیکه میتوان از نسل بهمثابه سوژه معرفت صحبت کرد. وی درخصوص نسلها و درنظر گرفتن آنها بهعنوان سوژه معرفت توضیح داد: تجارب زیسته نسلی، خودش عامل یک شناخت جدید است و دنبال کردن تجربه زیسته در پس پشت مفاهیم را واجد اهمیت دانشت و علم را مفهومیکردن تجربه زیسته نسلها تعریف کرد. به باور او متأثر از اینگلهارت، انقلابهای علمی آهسته و به آرامی رخ میدهند. دکتر شجاعی در ادامه به تشریح تحولاتی که هرمنوتیک و نگاه به هرمنوتیک در نسلهای علمی داشته پرداخت و با انتخاب حوزه الهیات بهعنوان یک نمونه توضیح داد: میتوان در اندیشه فلسفی الهیاتی، پنج رویکرد را نسبت به هرمنوتیک شناسایی کرد که عبارتند از: هرمنوتیک سنتی که نصر نماینده برجسته آن است؛ هرمنوتیک ایدئولوژیک که شریعتی نماینده آن محسوب میشود. هرمنوتیک تئولوژیک ـ اپیستمولوژیک که شهید مطهری مشخصاً با کتاب ده گفتارش و دکتر سروش با کتاب قبض و بسط نماینده آن هستند. دکتر شجاعی چهارمین هرمنوتیک را هرمنوتیک بحران نامید و دکتر داوری با کتاب ما و راه دشوار تجدد را نماینده آن دانست و بالاخره هرمنوتیک پست مدرن که داریوش شایگان و کتاب افسونزدگی جدید را به عنوان پنجمین گونه منظر هرمنوتیکی در حوزه الاهیت معرفی کرد/پایان
نظر شما :