گزارش سخنرانی «نظریه جنگ عادلانه در دین اسلام»
سخنرانی «نظریه جنگ عادلانه در دین اسلام» با حضور و ارائه دکتر مهدی کریمی سلطاناحمدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پنج مهر ماه 402 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
دکتر کریمی در مقدمه سخنانش گفت: تنش و منازعه میان و درون واحدهای سیاسی در مقیاس¬های مختلف سابقهای به درازای زندگی بشر دارد و همواره در طول تاریخ سیاسی و اجتماعی انسان مشاهده شده است. این پدیده آسیبها و مصائب فراوانی برای بشر داشته و جان انسانهای بیگناه (بهویژه کودکان، زنان و سالخوردگان) و محیطزیست را بهصورت جدی تهدید میکند. بر اساس همین احساس تهدید و مخاطره جنگ و ضرورت کنترل آن بود که مفاهیمی مانند جنگ عادلانه بسط یافت. به مانند اغلب ادیان الهی، دین اسلام نیز به مفهوم جنگ عادلانه پرداخته است. بهعنوان مثال، کتاب نهج البلاغه از مهمترین آثاری است که شاخصهای جنگ عادلانه در آن انعکاس یافته است. از دیگر آثاری که به این مفهوم پرداخته است، کتاب «السیر الکبیر» است. محمدبن حسن شیبانی در این کتاب به مسائلی مانند آداب جنگ، چگونگی تقسیم غنائم و ... پرداخته است. باوجود آثار ارزشمندی که در این حوزه صورت گرفته است، توجه بسیار کمی به تحلیل مصادیق جنگ عادلانه در متن قرآن کریم شده است. بر همین اساس در اینجا سعی میشود مهمترین مصادیق جنگ عادلانه در متن قرآن کریم بررسی شود.
اهمیت «اخلاق» در کنترل و نظارت بر «جنگ»
دکتر کریمی در ادامه با طرح این سؤال که آیا ارزشهای اخلاقی میتوانند خاستگاهی برای گسترش صلح باشند؟ پاسخ داد: بهنظر میرسد با تکیه بر شباهتهای اخلاقی میتوان به سمت یک وفاق بینالمللی حرکت کرد که ماهیت آن را احترام متقابل به حقوق انسانی تشکیل میدهد. بسیاری از اصول اخلاقی در راستای همزیستی مسالمتآمیز قرار دارند. میتوان بر اساس این اصول، نظامی عادلانه ایجاد کرد که در آن تمامی انسانها بهصورت مشترک از منافع خود بهرهمند شوند. «توماس پوگ» معتقد است که تعهدات اخلاقی مشترک بهعنوان اصولی امیدبخش برای دستیابی بهنظام بینالمللی امن بهحساب میآیند، زیرا این اصول، انحرافی در سیستم بینالمللی ایجاد نمیکنند و در مقابل در محاسبه سود_زیان منافع نتیجه بهتری را بهدست میدهند. به بیان وی، پایبندی به اخلاق، منازعات میان کشورها را میکاهد و پذیرفتن باورهای اخلاقی، میتواند در حداقلترین شکل خود جنگ را عادلانه سازد. پس «اخلاق» میتواند ضمن شکلدهی به چارچوبی مطمئن نهتنها از جنگ جلوگیری کند، بلکه میتواند در صورت وقوع جنگ در شرایط غیرقابل اجتناب، در سه ساحت قبل، حین و پس از جنگ، رفتارهای جنگی را عادلانهتر سازد.
حقوق مخاصمات
یکی از تلاشهای صلحآمیز جامعه بینالمللی، نظاممندسازی مخاصمات مسلحانه بهمنظور کاهش حداکثری مصائب ناشی از جنگ است. با تکامل و مدنی شدن شرایط زندگی انسانها، قبح جنگ نیز آشکارتر شده و تلاش برای کاهش تبعات آن بیشتر شده است. شاید قانون لیبر آمریکا (مصوب سال 1863) بهعنوان یکی از قدیمیترین قوانین مدون در زمینه قاعدهگذاری جنگ باشد. بعد از آن کنوانسیون ژنو در سال 1864 در مورد بهبود وضعیت نیروهای مسلح در میدان نبرد تصویب شد و در سال 1868 نیز اعلامیه سنپترزبورگ صادر شد که محدودیتهایی در راستای استفاده از سلاحهای جنگی که باعث درد و رنج غیرضروری میشدند، ایجاد کرد. این اسناد، باعث بهوجود آمدن دو شاخه از قواعد و مقررات بینالمللی شد که از مجموع هر دو شاخه حقوق مخاصمات مسلحانه شکل گرفت. یکی حقوق لاهه که قواعد مربوط به مخاصمات را در قبال هر کسی که در جنگ درگیر میشد، مقرر میداشت و دیگری حقوق ژنو که مشتمل بر قواعد حمایتی از اشخاصی بود که در عملیات مسلحانه شرکت نداشتند، سلاح به زمین گذاشته بودند یا خارج از قلمرو و عملیات نظامی قرار داشتند. با مرور زمان و تحولات صورت گرفته و عدم پاسخگویی حقوق لاهه و ژنو نیاز به شفافسازی و توسعه قواعد مطرحشده در کنوانسیونهای چهارگانه ژنو و بخشی از مقررات لاهه امری ضروری تلقی شد. بدین منظور در سال 1977 کنفرانسی در ژنو تشکیل و دو پروتکل الحاقی به کنوانسیونهای 1949 افزوده و تصویب شد. پروتکل اول در خصوص حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه بینالمللی و پروتکل دوم در رابطه با حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه غیربینالمللی بود. مقصود از این کوششها انسانی کردن جنگ از طریق ایجاد ضوابط و معیارهایی برای تحدید ابزار و هدف جنگ بود. اگرچه بهنظر میرسد دستاوردهای زیادی در این راستا حاصل نشده است.
نظریه جنگ عادلانه
دکتر کریمی در ادامه پیرامون نظریه جنگ عادلانه توضیح داد: «اورند» شرایط عادلانه بودن جنگ را در سه ساحت بیان میکند؛ 1: عدالت در آغاز جنگ که دارای شش شرط است و بیشتر متمرکز بر وظایف دولتهاست: هدف عادلانه؛ قصد و نیت صحیح؛ حاکمیت قانونی دولت و اعلان عمومی؛ آخرین گزینه و احتمال موفقیت. 2: عدالت در حین جنگ که دارای شش شرط بوده و اصولی است که افراد درگیر در جنگ موظف به رعایت آنها هستند: پیروی از قوانین بینالمللی؛ عدم تعرض به غیرنظامیان؛ تناسب؛ خوشرفتاری با اسیران جنگی؛ عدم استفاده از روشهای ممنوعه؛ عدم انتقامجویی و مقابلهبهمثل. 3: عدالت پس از جنگ و ایجاد صلح که دارای شش شرط بوده و اصولی است که افراد درگیر در جنگ موظف به رعایت آنها هستند: نحوه اعلام صلح؛ دفاع از حقوق؛ تفاوت قائل شدن در مجازات؛ مجازات متجاوز؛ جبران خسارت و بازسازی و اصلاح.
مصادیق جنگ عادلانه در قرآن
پس از ظهور اسلام در شبهجزیره عربستان، مفهوم جنگ متحول شد و مفهومی با عنوان «جهاد» توسعه یافت. این تحول در راستای ماهیت و هدف دین اسلام بود. اعتقاد بر این است که جنگ آمیخته به خشونت، بیرحمی، انتقامجویی و نفی کرامت انسانی و ... است و با هدف حفظ قدرت و جاهطلبی صورت میگیرد، اما جهاد در مفهوم اسلامی از این اهداف مبرا است. برای کنترل و نظارت هر چه بیشتر بر امر جهاد و کم و کیف آن نیز اصولی بسط یافته است تا انعکاس عادلانه بودن آن باشد.
اولین ساحت جنگ عادلانه مورد توجه قرآن کریم، ساحت عدالت پیش از شروع جنگ است. هدف عادلانه، مهمترین معیار عادلانه بودن جنگ است. در اسلام توجه خاصی به این شرط وجود دارد و معیارهایی نیز برای عادلانه بودن هدف بیان شده است. نخستین معیار، فیسبیلالله بودن (موضوع آیه 74 سوره نساء)، دومین معیار، تلاش برای نجات محرومان و مستضعفان (موضوع آیه 75 سوره نساء) و سومین معیار، دفع تجاوز (موضوع آیه 190 سوره بقره) است. قصد و نیت صحیح، دومین شرط برای عادلانه بودن ساحت اول جنگ است. در اسلام، قصد و نیت صحیح همانا فیسبیلالله بودن آن است که در آیه 74 سوره نساء به آن توجه شده است. حاکمیت قانونی دولت و اعلان عمومی سومین شرط در این زمینه است. در قرآن این رسالت بر عهده شخص پیامبر گذاشته شده است و در آیات متعددی خداوند پیامبر اکرم (ص) را به جهاد (البته با رعایت شروط ضروری) دعوت کرده است (بهعنوانمثال آیه 73 و 41 سوره توبه). شرط چهارم برای عادلانه بودن ساحت اول جنگ، «آخرین گزینه» است. از برخی آیههای قرآن کریم اینگونه مستفاد میشود که جنگ و جهاد بهعنوان آخرین گزینه و آنهم تحت شرایط خاصی مطرح است. آیه 90 سوره نساء و آیه 61 سوره انفال تأییدی بر این ادعا هستند. احتمال موفقیت شرط بعدی برای عادلانه بودن ساحت اول جنگ است. در قرآن نیل به هدف فقط با حمایت خداوند ممکن است و احتمال موفقیت بسته به رضایت خداوند دارد که در سوره آل عمران آیه 160 به آن اشاره شده است. تناسب، آخرین شرط برای عادلانه بودن ساحت اول جنگ عادلانه است. در قرآن یکسری منافع دنیوی و اخروی برای جهادگران ذکر شده است. حفظ آرامش و امنیت در جامعه اسلامی و رستگاری در آخرت از دستاوردهای جهاد ذکر شده است (موضوع سوره عنکبوت آیه 69 و آیه 11 سوره توبه).
ساحت دوم جنگ عادلانه یعنی عدالت در حین جنگ نیز دارای شش شرط است که پیروی از قوانین بین¬المللی (در زمینه عدم استفاده از سلاحهای کشتارجمعی) نخستین مورد در این زمینه است که در آیه 190 سوره بقره و آیه 25 سوره فتح به آن توجه شده است. دومین شرط، عدم تعرض به غیرنظامیان است که در آیه 25 سوره فتح و آیه 190 سوره بقره به این شرط بهخوبی توجه شده است. سومین شرط، تناسب است. هدف از برقراری این شرط نوعی محدودسازی صدمات و ضایعات حاصل از جنگ است که در آیه 190 سوره بقره و همچنین در آیه 8 سوره مائده بدان پرداخته شده است. خوشرفتاری با اسیران جنگی، چهارمین شرط در این ساحت است. در قرآن کریم مجموعهای از حقوق برای اسیران در نظر گرفته است و آیات 8 و 9 سوره انسان، آیه 4 سوره محمد (ص) و آیه 70 سوره انفال گواهی بر این ادعا است. عدم استفاده از روش¬های ممنوعه شرط پنجم در این زمینه است. سوره بقره آیه 195 بر مراقبت رزمندگان اسلام از رفتارشان در جنگ صحه میگذارد و آیه 190 همین سوره نیز نوعی اصل نهی از تعدی و تجاوز است. همچنین، اصل توجه به حفظ محیطزیست نیز در سوره بقره آیه 205 مورد توجه قرآن است. عدم انتقامجویی و مقابلهبهمثل آخرین شرط عادلانه بودن ساحت دوم جنگ است. آیه 2 سوره مائده و آیات 126 و 127 سوره نحل مسلمانان را از انتقامجویی در جنگ بر حذر داشته است.
ساحت سوم جنگ عادلانه یعنی عدالت پس از جنگ نیز دارای شش شرط است که نحوه اعلام صلح اولین شرط آن است. با توجه به ماهیت متفاوت جهاد در اسلام از دیگر جنگها، نحوه اعلام صلح در اسلام نیز به تبعیت از ماهیت دعوت به اسلام توسط پیامبر اکرم (ص) بهصورت عمومی بوده است که در آیه 28 سوره سبا و نیز در آیه 1 سوره فتح به آن اشاره شده است. دفاع از حقوق دومین شرط در این زمینه است. مهمترین حقوقی که برای مسلمانان آسیبدیده از جنگ تعریف شده است، عبارتاند از: مجازات عاملان اصلی جنگ، توسعه مکانیسمهای تأمین امنیت و حقوق اساسی جامعه انسانی از طریق ایجاد ساختارهای جدید و ایجاد مکانیسمی برای جبران خسارت است. سومین شرط در این ارتباط، تفاوت قائل شدن در مجازات است که در آیاتی از قرآن کریم این اصل انعکاس یافته (بهعنوانمثال آیه 40 سوره شوری). مجازات متجاوز شرط بعدی در این زمینه است. توجه به رعایت اصول انصاف و عدالت و بخشش در دوره پس از جنگ ملاکهای مجازات گروه متخاصم بوده است. بههمین دلیل آیاتی مانند اعتدا، معاقبه و جزای سیئه نازل شده است. جبران خسارت، شرط پنجم برای عادلانه بودن ساحت سوم جنگ عادلانه است. در برخی از آیات قرآن مانند آیه 194 سوره بقره، آیه 126 سوره نحل و آیه 29 سوره توبه به این اصل توجه شده است. بازسازی و اصلاح آخرین شرط ساحت سوم است. اصلاح زیرساخت¬های عقیدتی، اقتصادی، سیاسی و نظامی قلمروهای فتحشده توسط مسلمانان از صدر اسلام مورد توجه بوده است. نمونه بارز این امر پس از فتح مکه نمود یافت، بهطوریکه پس از فتح مکه، پیامبر اکرم (ص) پس از صدور عفو عمومی (سوره یوسف، آیه 92)، اقدام به ساختارزدایی از تمامی سیستمهای قبلی کرده و ساختارهای حکومت اسلامی جدیدی در مکه ایجاد شد.
دکتر کریمی در جمعبندی سخنانش عنوان کرد: دین اسلام اصولی برای جنگ عادلانه توسعه داده است که این اصول در حقوق بینالملل معاصر نیز اخیراً موردتوجه جدی قرار گرفته است. جنگ عادلانه در سه ساحت (قبل، حین و پس از جنگ) و 18 شرط قابل بررسی است که این سه ساحت و 18 شرط آن مورد توجه قرآن کریم بوده و مصادیقی از این شروط در آیات مختلف قابل مشاهده است. امید است این اصول و اصولی مشابه بتواند خواست اساسی تمامی ادیان و مهمتر از همه دین اسلام در زمینه کنترل و نظارت بر رفتار خشونتآمیز و مخصوصاً جنگ و اعتلای صلح و امنیت برای بشر را تحقق بخشد/پایان
نظر شما :