در نشست مدارای رسانه‌ای و صلح اجتماعی مطرح شد:

هویت‌سازی هدف اصلی فعالیت‌های رسانه‌ای داعش بود

۲۷ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۰:۲۸ کد : ۲۳۹۵۱ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۵۷۳
هویت‌سازی هدف اصلی فعالیت‌های رسانه‌ای داعش بود

نشست مدارای رسانه‌ای و صلح اجتماعی به میزبانی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 31 اردیبهشت‌ماه به‌مناسبت روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی در سالن ادب برگزار شد. در این نشست دکتر کامیار صداقت‌ثمر حسینی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات سیاسی، بین المللی، و حقوقی، دکتر سیده‌زهرا اجاق، و دکتر داود مهرابی  اعضای هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات به سخنرانی پرداختند.

در ابتدای این نشست دکتر مهرابی در سخنانی پیراموان «رسانه، جامعه و سلامت روان» به اهمیت نقش رسانه‌ها در سلامت روان افراد جامعه پرداخت و بیان کرد: مدارای اجتماعی نقش مهمی در تقویت و حفظ سامان  اجتماعی دارد. مدارای اجتماعی می‌تواند از منابع گوناگونی تأمین شود اما یکی از منشاء‌های مدارای اجتماعی را می‌توان در فضای رسانه‌ای مشاهده کرد.

وی در ادامه افزود، محتوای رسانه‌های جریان اصلی و همچنین رسانه‌های نوین با توجه به اثربخشی محتوای رسانه‌ای می‌توانند جلوه‌هایی در اجتماع ایجاد کنند که صلح اجتماعی یکی از این جلوه‌ها محسوب می‌شود. البته هنگامی‌که سخن از صلح اجتماعی و نقش رسانه‌ها مطرح می‌شود، ذهن‌ها به سمت خشونت‌هایی که در انواع قالب‌هایی محتوایی از رسانه‌ها منتشر می‌شوند، و این خشونت و نوع اثرگذاری آن بر مخاطب از زمان پیدایش رادیو و تلویزیون تا هم اکنون که رسانه‌های نوین و به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های پیام‌رسان به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی همه اقشار مختلف جامعه از جمله نوجوانان و جوانان تبدیل شده‌اند، همچنان یک بحث داغ است.

منابع شناخت سازمات تروریستی_تکفیری داعش

در این نشست، دکتر کامیار صداقت‌ثمر در سخنرانی خود با محوریت «تحلیل کاربرد رسانه در هویت‌سازی توسط سازمان تروریستی_تکفیری داعش» بیان کرد: برای ورود به این بحث باید در ابتدا اشاره‌ای به منابعی داشته باشیم که از طریق آنها می‌توانیم داعش را بشناسیم. به‌طور کلی سه دسته منابع برای شناخت داعش داریم. منابع بی‌واسطه که شناخت داعش توسط داعش در زمان و مکان خودش انجام می‌شود که غالب اینها رسانه هستند یا جنبه رسانه‌ای دارند. دوم، منابع باواسطه هستند. یعنی منابعی که شناخت داعش توسط دیگران را امکان‌پذیر می‌سازد. این دیگران می‌توانند دشمنان داعش باشند و یا خاطرات پناهنگان و اسیران، و سایر افراد. تفاوت‌های بین منابع باواسطه و بی‌واسطه دیده می‌شود. برای مثال، شما در منابع بی‌واسطه داعش در رابطه با برده داری، خرید و فروش زنان و کودکان ایزدی مطالبی وجود دارد. اما در مورد جهاد نکاح، مطالب فقط در مطالب باواسطه هستند و منابع داعش سکوت کامل دارند. یا مثلاً گزارش‌های متعددی در منابع باواسطه هستند از اینکه تروریست‌های انتحاری قبل از عملیات مواد مخدر مصرفی می‌کنند. اما این را در منابع بی‌واسطه داعش نمی‌بینیم. دسته سوم نیز منابعی هستند که مبتنی بر مشاهده نیستند و بیشتر استنتاج فکری و عقلی محسوب می‌شوند، که باید آنها را هم در نظر داشته باشیم.

صداقت‌ثمر در ادامه افزود: مثلاً، خصوصاً در روایت سعودی از داعش گفته می‌شود که داعش برخواسته از اخوان‌المسلین وبه‌ویژه سید قطب است. اما اگر شما به مجلات و نشریات داعش مراجعه کنید. اخوان‌المسلین ‌به‌عنوان مرتد شناخته می‌شوند که قتل آنها نیز جایز دانسته شده است. در رابطه با سید قطب در هیچ یک از نشریات داعش یک بار هم نام سید قطب بیان نشده، یعنی سکوت است و مرتد شناخته نشده است. تنها در یکی از منابع اولیه‌ای که داعش منتشر کرد یکبار نام سید قطب آمده و بس.

عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات سیاسی، بین المللی، و حقوقی در تقسیم‌بندی منابع بی‌واسطه داعش که در غالب رسانه‌ای قرار می‌گیرند گفت: این موارد به چهار بخش تقسیم می‌شوند که در قالب تولید محتوا عمل می‌کنند و در دو شاخه عرضه محتوا هم ارائه می‌شدند. چهار بخش تولید محتوا عبارتند از:

1) نشریات داعش: نشریات داعش عموماً از 2014 فعالیت می‌کنند. مانند الدابق، الرومیه، صوت‌الخراسان که همچنان هم هست. هفته‌نامه النبه که قدیمی‌ترین نشریه محسوب می‌شود و همچنان فعالیت دارد. آخرین شماره 386 هست که به‌تازگی منتشر شده. النبه مهمترین است و در ایران بیشترین توجه به دابق هست که 15 شماره از آن منتشر و سپس متوقف شد و شماره 13 به این دلیل که در ویژه‌نامه‌ای به شیعه امامیه پرداخته است، برای ما اهمیت خاصی دارد.

النبه از این بابت اهمیت دارد که سرمقاله‌های النبه بعدها توسط خود داعش به‌صورت یک کتاب مستقل چاپ شد. یک عنوان قصله‌الشهید داشتند و به این دلیل که داعش به یک تاریخ و سابقه نیاز داشت، این بخش را هم کتاب کردند که توجه به این موارد اهمیت زیادی دارد. این رسانه‌ها فقط یک بخش از فعالیت رسانه‌ای داعش را تشکیل می‌دهند.

2) دومین محوری که منابع رسانه‌ای داعش تلقی می‌شود. رادیو البیان است. بخشی از فعالیت‌های رسانه‌ای داعش سرودها و رجزخوانی بود که به‌ویژه در کنش‌های جمعی ایجاد احساس می‌کرد. بخش دیگری سخنرانی‌های سران داعش بود. رابطه‌ای بین نشریات و رادیو داعش مشاهده می‌شود به‌شکلی که آنچه در مثلاً النبه نوشته می‌شد، در البیان خوانده می‌شد و برعکس.

3) سومین دسته از رسانه‌های داعش، انتشارات داعش در موصل بنام مکتبه‌الهمه هست. پس از تصرف موصل، همه انتشارات این شهر را به دست گرفتند و همه آثار وهابیت، یکسری پوسترها و برگه‌های تبلیغاتی نیز چاپ کردند.

4) چهارمین منبع از منابع شناخت داعش که فوق‌ العاده اهمیت دارد، مجموعه مؤسساتی است که به تولید فیلم‌های حرفه‌ای از فعالیت‌های جنگی و آموزشی داعش می‌پردازند. الفرقان، مرکز الحیات، اجناد و مانند اینها که عهده‌دار ساخت فیلم‌های مرتبط با داعش هستند و فردی به نام ابومحمد الفرقان مغز متفکر رسانه‌ای داعش در تولید فیلم‌های سینمایی بود و معدوم شد.   

 داعش جدای از سایر گروه‌های تروریستی به رسانه نیاز داشته است

دکتر صداقت‌ثمر در ادامه به تلاش رسانه‌های داعش در هویت‌سازی میان اهالی مناطق اشغالی در دوران استقرار خلافت خودخوانده این سازمان تروریستی اشاره کرد و افزود: چهار منبع فوق از منابع شناخت داعش محسوب می‌شوند که داعش آنها را در داخل سرزمین‌های خلافت خودخوانده و  خارج از سرزمین‌های خلافت خودخوانده از دو طریق منتشر می‌کرد.

وی با بیان اینکه در قلمرو سرزمین‌های خلافت خودخوانده داعش با مشکلات بزرگی مواجه بود، افزود: آنها اگرچه در ابتدا تلاش کردند از تلویزیون استفاده کنند، اما در نهایت در صدد از بین‌بردن تلویزیون برآمدند و در سرزمین‌هایی که به تصرف آنها درمی‌آمدند تلاش می‌کردند تا دکل‌های مخابراتی را تخریب کنند، که این دستوارالعمل در النبه هم آمده است. بنابراین درصدد درست کردن چیزی به نام «مکان‌های اطلاع‌رسانی» برآمدند که در این مکان‌ها صندلی‌هایی می‌گذاشتند و صفحه نمایش بزرگی قرار می‌دادند که فیلم‌ها و نشریات خود را به مردم می‌دادند و پخش می‌کردند.

صداقت‌ثمر در ادامه با طرح این سئوال که داعش چه نیازی به این رسانه‌ها داشت، که به این گستردگی در همه انواع رسانه‌های شنیداری، دیداری و نوشتاری تلاش کرد که حرف اول را در گروه‌های تروریستی به خود اختصاص دهد.

وی افزود، داعش که به‌صراحت اعلام کرده است برای خلافت نیازمند ایجاد حکومتی به شیوه محمدبن عبدالوهاب و اتباع اوست، دولت اول و دوم سعودی را مشروع می‌داند و از وهابیت نخستین دفاع می‌کند و هیچ‌جایی از ابهام در این مورد نمی‌گذارد.  دولت سوم را به‌دلیل سرکوب اخوان‌التوحید در دهه 1930 توسط ملک عبدالعزیز مرتد می‌داند.

داعش برای تحقق اهداف خود به استفاده از رسانه و آموزش روی آورد

عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات سیاسی، بین المللی، و حقوقی خاطرنشان کرد، داعش در عراق و سوریه ادعای وهابیت نجدی کرد. ادعای خلافت کرد، جنگ هم به‌پا کرد اما «ملت» نداشت و این برای کسی که می‌خواهد هر سه اینها را ادعا کند، مشکل بزرگی است. برای همین، روی ایجاد یک مردم خلافت متمرکز شد که از دو راه می‌توانست ایجاد کند. یکی از راه آموزش و دیگری از طریق رسانه.

وی با بیان اینکه داعش بر روی آموزش 50 تا 70 هزار کودک تمرکز کرد تا ملت‌سازی کند، گفت: داعش در مناطق اشغالی خود آموزش و پرورش را از هفت سالگی به پنج سالگی آورد و دوره 12 سالگی آموزش و پرورش را نه سال کرد. بنابراین بچه پنج ساله را از خانواده می‌گرفت، آموزش می‌داد، تا آنها را تا 13 یا 14 سالگی آماده جنگ کند. درواقع، داعش به این نتیجه رسید که با بهره گیری از رسانه می‌تواند این روند را سرعت ببخشد.

جبهه مقاومت به رهبری مرحوم سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نفس داعش را گرفت

صداقت‌ثمر با تأکید بر اینکه داعش در حال آموزش 70 هزار کودک بود تا بتواند از آنها در جنگ‌ها استفاده کنند تصریح کرد اقداماتی که جبهه مقاومت به رهبری مرحوم سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی انجام داد، نگذاشت داعش نفس بکشد. اگر داعش نفس کشیده بود و این نسل را به روش خود پرورش می‌داد، ما با یک مشکل فوق‌العاده بزرگ مواجه بودیم. با نسلی که به تعبیر مرحوم دکتر شهیدی عقیده‌ای که با شیر مادر وارد جان شود، با مرگ از روح خارج می‌شود.

وی در پایان افزود: در مجموع اینها فعالیت‌های رسانه‌ای داعش بود که عمده تمرکز آن ایجاد یک هویت بود، و مشکل بزرگ داعش این بود که یک وصله ناجوری بود که «ملت» نداشت و مجبور بود همه این موارد را به‌کار گیرد تا بتواند خلافت بی‌نام و نشان خود را صاحب فرزندانی کند که خوشبختانه به هدف خود نرسید. اگرچه، تأثیرات داعش همچنان نیازمند مطالعه است.

رابطه متقابل فضای مجازی و صلح در جامعه

در ادامه نشست دکتر اجاق، نقطه کانونی سخنان خود را بر محوریت رابطه متقابل فضای مجازی و صلح در جامعه قرار داد. تعریف چند مفهوم، سوء‌استفاده کلامی در فضای مجازی و فضای واقعی، انواع خشونت‌ها، چالش‌هایی که در این زمینه وجود دارد و در نهایت نقشی که این موارد در صلح اجتماعی دارند، بخش‌های جزئی‌تر این سخنرانی بود.

وی با بیان اینکه هنگامی‌که درباره رابطه رسانه و خشونت صحبت می‌کنیم نیازمند تعریف و روشن ساختن چند مفهوم اساسی هستیم این مفاهیم را شامل خشونت، سوء‌استفاده کلامی، توهین، پرخاشگری، و عصبانیت دانستند.

به گفته وی، خشونت زمانی است که به‌صورت خیلی جدی و فیزیکی بروز می‌یابد، اما سوء‌استفاده کلامی برعکس خشونت جنبه فیزیکی ندارد. توهین زمانی رخ می‌دهد که عمل سوء‌استفاده روی فردی انجام می‌شود که آن فرد ناتوان هست و قابلیت واکنش ندارد. پرخاشگری نیز حالتی است که ما عملی را انجام نمی‌دهیم اما قصد داریم به‌نحوی واکنشی انجام دهیم و «عصبانیت» حالتی طبیعی است که در روابط بین انسان‌ها به‌وجود می‌آید.

اجاق خاطرنشان کرد، وقتی این تعاریف را از هم متمایز می‌کنیم مرز سوء‌استفاده کلامی از سایر رفتارها مشخص می‌شود. در قصه رسانه‌ها نیز همین بحث سوء‌استفاده کلامی یا توهین کلامی است. اساساً تولیدات زبانی ما و محتوای تولیدی ما متأثر از ساختار اجتماعی و روابط انسانی است.

عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات افزود: ویژگی سوء‌استفاده کلامی این است که ما آن را در قالب دلسوزانه اما تحقیرآمیز بیان می‌کنیم. دلسوزانه و با احساس ترحم بیان می‌شود و عمق آن حقارت و تحقیر شمردن فرد مقابل است.

وی در ادامه با طرح این سؤال که این قصه توهین کلامی و استفاده از زبان تحقیرآمیز در فضای مجازی و رسانه‌های نوین چگونه است، بیان کرد: در فرایند اجتماعی‌شدن اتفاقی که رخ می‌دهد این است که کودکان در فضایی فرایند اجتماعی را طی می‌کنند که گفته می‌شود هر آنچه که ما در دنیای واقعی تجربه می‌کنیم، به فضای مجازی نیز راه می‌باید و این تجربه در آنجا نیز تکرار می‌شود. مثلاً به اظهارنظرات منفی  یا عدم اظهارنظرات می‌توان اشاره کرد که به نوع رفتار پرخاشگرانه است که به‌صورت کلامی (یا غیرکلامی در مورد عدم اظهارنظرات) در فضای مجازی رخ می‌دهد.

امروزه خیلی از روابط ما با وساطت فضای مجازی انجام می‌شود

دکتر اجاق تأکید کرد: امروزه خیلی از روابط ما با وساطت فضای مجازی انجام می‌شود  و میزان این روابط نیز حجم قابل توجهی است به‌گونه‌ای که از جمعیت 86 میلیونی ایران بیش از نیمی از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. به‌طور کلی افراد 12 تا 19 ساله استفاده‌کنندگان اصلی رسانه‌های اجتماعی هستند. با توجه به اینکه این نسل بخش قابل توجهی و حتی تمام روابط خود در این فضا تجربه می‌کند، بازخوردی که در فضای مجازی در مقایسه با فضای واقعی تجربه می‌کند، بسیار کم است یا حتی وجود ندارد.

رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباط بیان کرد: طبق مطالعات انجام شده به‌دلیل عدم وجود چنین بازخوردی، برخی اختلالات ارتباطی در جوانان و نوجوانان ایجا می‌شود که آنها این اختلالات را در دنیای واقعی بروز می‌دهند. چنین شرایطی حتی برای بزرگسالان نیز اتفاق می‌افتد که جنسیت و زمان استفاده نیز در این فرایند اثرگذار بود و این اثرگذاری در مطالعات مختلف نشان داده شده‌اند.

اجاق جامعه‌پذیری ‌به‌عنوان یک نیاز روان‌شناسانه را فرایندی دانست که به‌صورت روندی انجام می‌شود و مختص یک دوره خاص نیست و از کودکی شروع می‌شود و تا بزرگساالی نیز ادامه دارد. در این فرایند رسانه‌های اجتماعی ‌به‌عنوان یک ابزار ارتباطی دارای وجوه مثبتی نیز هستند. این ابزار برای افرادی که خجالتی هستند، ابزار مثبتی است که از طریق آن می‌توانند خود را بروز دهند و نظرات خود را مطرح کنند.

وی گفت، زمان استفاده از رسانه‌های اجتماعی هنگامی‌که نیازها و بازخوردهای مورد نظر کاربران محقق نشود، عدم محقق نشدن این نیازها خود را در فضای واقعی به دو صورت انعکاسی یا پیشگیرانه نشان می‌دهند.

به گفته وی، با ورود رسانه‌های اجتماعی بسیاری از مطالب و مسائلی که پیشتر انسان‌های مطرح نمی‌کردند اکنون از این طریق آنها را بیان می‌کنند. بیان منفعلانه برخی از این رفتارها و حالات را می‌توان در عدم اظهارنظر کردن، عدم پسند(لایک) کردن یا خارج کردن از فهرست دوستان فردی یا افرادی دانست که در دنیای واقعی با هم مشکل دارند و نمودی از این مشکل در فضای مجازی خود را نشان می‌دهد.

آیا فضای مجازی فرصت مثبتی مانند صلح اجتماعی نیز دارد؟

اجاق افزود، با توجه به اینکه عمده مصرف کنندگان فضای مجازی نوجوانان و جوانان هستند، استفاده آنها از فضای مجازی امکان هدف سوء‌استفاده قرار گرفتن و قلدری را نیز افزایش داده است. مطالعات گوناگونی این موضوع را نشان می‌دهند به گونه‌ای که 81 درصد مشارکت کنندگانی در انگلیس بیان کرده بودند که در محیط مجازی راحت‌تر هستند و می‌توانند رفتارهای مورد نظر خود را آزاداته‌تر انجام دهند.

وی در ادامه با بیان اهمیت مدیریت استفاده از فضای مجازی به‌ویژه در بین نوجوانان و جوانان تصریح کرد، معدود مطالعات انجام شده در ایران، نشان می‌دهند که سوء‌استفاده کلامی در ابتدا در قالب حاضر‌جوابی جلوه‌گر می‌شود.

عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات در ادامه این پرسش را مطرح کرد که حال با در نظر داشتن جوانب منفی رسانه‌های اجتماعی، آیا فضای مجازی فرصت مثبتی مانند صلح اجتماعی نیز دارد؟

وی خاطرنشان کرد: عمده کارهای انجام شده متأسفانه تمرکز خود را بر رفتارهای خشن قرار داده‌اند. مطالعاتی که روی جنبه صلح سازی رسانه‌های اجتماعی بوده، بسیار کمتر هستند و تأکید آنها بر این است که چگونه از رسانه‌ای اجتماعی که پیامدهای منفی به همراه دارند جهت صلح اجتماعی استفاده شود. مثلاً از گفت‌وگوهایی که در این بستر رخ می‌دهد اگر بتوان نقشه‌برداری کرد، می‌توان به استفاده از آنها در مسیر مثبت اقدام کرد.

به گفته وی، نکته دیگری که در اینجا مطرح می‌شود این است، هنگامی‌که در مورد خشونت رسانه‌ای صحبت می‌کنیم ذهن‌ها به سمت بازی‌های اینترنتی کشیده می‌شود اما این درحالیست که مطالعات این حوزه نشان دهنده رابطه بین بازی‌های اینترنتی و خشونت نیستند. غیر از اینکه حدود نیم ساعت یا یک ساعت پس از انجام این بازی‌ها، کودکان معمولاً با صدای بلند حرف می‌زنند و یکسری رفتارهای خشن کلامی از خود نشان می‌دهند.

اجاق افزود: هنگامی‌که بحث خشونت و رسانه‌ها مطرح می‌شود، باید به سه نوع نظریه شامل نظریه پرخاشگری، حساسیت‌زدایی و ترس توجه داشت که خود نظریه‌های پرخاشگری در چهار دسته قرار می‌گیرند. در بخش نظریه‌های حساسیت‌زدایی همان‌گونه که از نامش نیز مشخص است، حساسیت نسبت به یک مسئله که می‌تواند خشونت باشد را کاهش می‌دهد. دسته سوم نیز نظریه‌های مرتبط با ترس هستند که در دو دسته قرار می‌گیرند.

خشونت با رسانه آمیخته شده است

عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات در پایان با بیان اینکه خشونت با رسانه آمیخته شده است و عده‌ای از محققان بر مزایای مثبت و عده‌ای دیگر پیامدهای منفی رسانه‌ای اجتماعی را هدف مطالعات خود قرار داده اند، ‌به‌عنوان جمع‌بندی تصریح کردند آنچه که تحت عنوان سوء‌استفاده کلامی در فضای مجازی می‌بینیم این است که رسانه‌ای اجتماعی فرصت بروز سوء‌استفاده کلامی را فراهم‌تر کرده اند و اشکال نوینی از آن را مشاهده می‌کنیم. در واقع، می‌توانیم بگوییم رسانه‌های اجتماعی بستری را فراهم کرده اند که سوء‌استفاده کلامی گسترش یاید اما با این وجود و با ارجاع به سه دسته نظریه فوق مطالعه‌ای وجود ندارد که بتوانیم با استناد به آن بیان کنیم، سوء‌استفاده کلامی انجام شده در فضای مجازی در فضای واقعی به شکلی بروز می‌یابد./پایان

 

کلیدواژه‌ها: هویت‌سازی هدف اصلی فعالیت‌های رسانه‌ای داعش بود مدارای رسانه‌ای و صلح اجتماعی


نظر شما :