سخنان دکتر نجفی در مورد نگاه نقادانه استاد مجتهدی به سیدجمالالدین اسدآبادی
دکتر موسی نجفی در همایش علمی «کریم مجتهدی؛ فیلسوف ایرانی» بیان کرد:
نگاه نقادانه کریم مجتهدی به سیدجمال/ استاد به کدام شاگرد اجازه سؤال نمیداد؟
همایش علمی «کریم مجتهدی؛ فیلسوف ایرانی» امروز سهشنبه ۲۳ خردادماه در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی با حضور اندیشمندان و صاحبنظران برگزار شد.
در این نشست دکتر موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی طی سخنانی به نحوه آشناییاش با استاد مجتهدی اشاره کرد و گفت: سال ۶۷ استادی در دانشکده حقوق داشتیم، یکبار فلسفه سیاسی کانت را درس دادند و گفتند، منبع من کتاب دکتر مجتهدی است. آنجا من برای اولین بار اسم ایشان را شنیدم و علاقهمند شدم ایشان را ببینم. یکبار در کلاس درس ایشان حاضر شدم و در آخر کلاس خواستم سؤال بپرسم ولی ایشان گفتند، شما حق سؤال نداری! پرسیدم چرا؟ ایشان گفت، کسی باید پرسش کند که به موضوعی مسلط باشد. بعد از کلاس خدمتشان رفتم، گفتم این چه برخوردی بود داشتید. ایشان گفتند، باید مطلب را بلد باشی تا سؤال کنی. من گفتم پس من یک ترم سر این کلاس میآیم بعد سؤال میپرسم. ایشان گفتند، پس اصلاً نیا! پرسیدم چرا؟ گفتند چون بلد نیستی فارسی حرف بزنی. من از روحیه ایشان و تعصبشان به زبان فارسی خیلی خوشم آمد.
موضوع سخن من «سیدجمالالدین اسدآبادی؛ روایت دکتر کریم مجتهدی» است. من با دکتر داوری اردکانی تماس گرفتم و از ایشان پرسیدم آیا برداشتی که من از دیدگاه دکتر مجتهدی داشتم درست است یا خیر؟ استاد مطهری، دکتر حمید عنایت و دکتر مجتهدی درباره شخصیت سیدجمال صحبت کردند. من از ایشان پرسیدم آیا این سه نفر زلزله انقلاب اسلامی را حس کرده بودند که به سیدجمال توجه کردند؟ ایشان گفتند بله، خود من هم حس کرده بودم و این حس در من به آگاهی رسید. بعد پرسیدم تفاوت دکتر مجتهدی با شهید مطهری و دکتر عنایت چیست؟ چون شهید مطهری سید را بین تجددگرایی افراطی و سلفیت خشونتبار قرار داده است و سید را خط وسط میداند. دکتر عنایت هم دنبال خط متعادل در اندیشه عرب است و از نوشتههای سید استفاده کرده و سید را خیلی تجلیل کرده ولی دیدگاه مجتهدی چیست؟ دکتر داوری گفت نگاه آن دو نفر سیاسی بوده است ولی دکتر مجتهدی چطور به این نقطه رسید؟
چطور باید از سیدجمال عبور کنیم؟
ابتدا این نکته را عرض کنم که سیدجمال را نمیشود ندید. کسانی که بخواهند وارد عمق مسائل اجتماعی شوند باید سید را ببینند. همینطور نمیشود روی شخصیت سیدجمال ایستاد، چون شخصیت سید خیلی شناور است و اگر رویش بایستی ممکن است خودش رکود باشد. پس باید از سید عبور کرد و این خودش رشد است ولی چطور از سید عبور کنیم؟ این کار سادهای نیست چون سیدجمال آدم بزرگی است. پس شناخت سید واجب است ولی روی سید نباید بایستیم. در عینحال سؤال این است که عبور از سید چطور باید صورت بگیرد؟ باید معمای سید حل شود. حل این معما میتواند برای سیاست امروز ما و شناخت ما از سیاست مغتنم باشد.
دکتر مجتهدی در کتابش از دو مقاله سید استفاده کرده است. سیدجمال دو بعد دارد یک بعد در مقابل متجددین افراطی مثل آخوندزاده و سپهسالار و...، دکتر مجتهدی در این قسمت از سید تعریف میکند ولی نقد ایشان برای من مهم است، نقدی که نه شهید مطهری وارد آن شدند و نه مرحوم عنایت. به نظر من این درکی که ایشان دارند فوقالعاده است. ایشان میگوید، در اثر سیدجمال، در میان دانشمندان نامهای گالیله و کپلر و دیگر متخصصان علوم طبیعی آورده شده ولی صحبتی از دکارت و هگل و کانت و... به میان نیامده است و ایشان چندان به سهم این افراد در بنیاد دادن به تمدن غرب توجه نکرده است یعنی فلسفههای عمیقتر غرب را نشناخته است.
دکتر نجفی ادامه داد: از نظر دکتر مجتهدی، سیدجمال به علل صرفاً سیاسی مسائل را در حد احتیاج روز و ضرورت آنی مطرح کرده است و کار او از این لحاظ شبیه کار یک روزنامهنگار است، نه متفکر واقعی. بعد بحثشان این است که برای امروز قابل قبول نیست که کسی فلسفه را اینطور نگاه کند. از نظر ایشان باوجود اینکه مجتهدی در میدان غرب و غربستیزی حرکت میکند ولی تحت تأثیر فلسفه غرب است. آیا در سیاست امروز هم چنین چیزی میبینیم؟ کسانی که خیلی غربستیزی میکنند و شعار ضد غربی میدهند ولی در مقطعی بهشدت غربزده شدند. علتش همین است، همین فرهنگی که از سیدجمال به ارث بردند. پس در معمای سیدجمال یک طرف غربستیزی است و یک طرف غربزدگی و جالب اینکه خودش متوجه این پارادوکس نیست.
نکته عالی دیگری که دکتر مجتهدی میگوید این است که او عملاً هر وسیلهای را برای رسیدن به غایت مورد نظر صلاح و صواب میدانسته ولی کسی که همه چیز را به عنوان وسیله تلقی میکند دربارهاش این خطر هست که خود نیز وسیله دیگران قرار بگیرد. خبرگزاری ایکنا در بخش پایانی گفتههای دکتر نجفی نوشت: چقدر این حرف عجیب است. کسانی که هر وسیله را مجاز میدانند ممکن است خودشان وسیله قرار بگیرند. این حرف درباره خود سیدجمال صدق میکند و ایشان هم در برهههایی وسیله افراد دیگر قرار گرفت.
نظر شما :