گزارش نشست هشتم از سلسله نشستهای گفتوگوی انتقادی:
تحلیل و بررسی نقش فضای مجازی بر فعالیتهای سیاسی اجتماعی جوانان ایرانزمین
هشتمین نشست از سلسله نشستهای گفتوگوی انتقادی با عنوان «تحلیل و بررسی نقش فضای مجازی بر فعالیتهای سیاسی اجتماعی جوانان ایرانزمین» روز سهشنبه دوم خرداد ماه 1402 با حضور پژوهشگران، کارشناسان و علاقهمندان به مباحث و مسائل علوم ارتباطات و فضای مجازی در رابطه با فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بهویژه ارتباط با اندیشهها و رفتارهای جوانان و نوجوانان در سالن ادب پژوهشگاه برگزار شد. در این نشست دکتر سید جواد میری، استاد جامعهشناسی تطبیقی پژوهشگاه؛ دکتر محمدمهدی فتورهچی، پژوهشگر علوم ارتباطات و فضای مجازی دانشگاه تهران و دکتر داود مهرابی، استادیار علوم ارتباطات پژوهشگاه به سخنرانی پرداختند و ضمن ارائه تحلیل و ارزیابی خود از ابعاد مختلف فعالیتهای مجازی جوانان و نوجوانان در شبکههای مجازی، به نقش رسانههای مجازی مختلف در شکلگیری وقایع و حوادث سال 1401 در کشور پرداختند.
دبیر علمی این نشست، دکتر بهاره نصیری، استادیار علوم ارتباطات و مدیر فرهنگی پژوهشگاه در ابتدای جلسه ضمن خوشامدگویی به حاضران، از ریاست و معاونان پژوهشگاه بهویژه معاونت کاربردیسازی علوم انسانی و فرهنگی بابت برگزاری این سلسلهنشستها و توجه به ابعاد و زوایای مختلف مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور قدردانی کرد. دکتر نصیری با اشاره به موضوع نشست و عناوین سخنرانی سخنرانان گفت: در این نشست که از سلسله نشستهای گفتوگوی انتقادی با عنوان «تحلیل و بررسی نقش فضای مجازی بر فعالیتهای سیاسی اجتماعی جوانان ایرانزمین» است، دکتر فتورهچی با موضوع «نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در هویتسازی و برساخت هویتی نوجوانان و جوانان»؛ دکتر میری با موضوع «جایگاه جوانان در تغییر و تحولات آینده ایران»؛ و دکتر مهرابی با موضوع «الزامات استفاده اثربخش از رسانههای اجتماعی» سخنرانی خواهند کرد.
این پژوهشگر علوم ارتباطات با اشاره به همزمانی برگزاری این نشست با هفته جهانی ارتباطات و تبریک آن گفت: این تعبیر که گفته میشود محتوا در ارتباطات، پادشاه است ولی میتوان موارد و مسائل مهمتر و بیشتری همچون اتخاذ رویکرد همدلانه با پیامها اعم از فردی یا اجتماعی و به صورت مکتوب، دیداری یا شنیداری در کنار رمزگشایی از محتوای آنها، هنر خوب صحبت کردن، استخراج اطلاعات و خِرَد از میان واژهها، مشارکت در یک گفتوگوی مسالمتآمیز درباره موضوعات با یکدیگر و نه درباره یکدیگر و... را نیز در حوزه ارتباطات طرح کرد.
دکتر بهاره نصیری: رسانهها صرفاً ابزار نیستند و بهنوعی وجود و هستی ما را تعیین میکنند
مدیر فرهنگی پژوهشگاه به منظور طرح مقدمه و بستر لازم برای طرح مسائل در ارتباط با موضوع نشست با اشاره به کلیدواژههای موضوع مورد بحث، یعنی فضای مجازی و جوانان به طرح این سوال پرداخت که رسانهها و شبکهها در عصر ما چه جایگاه نقشی دارند و ادامه داد: «رسانهها صرفاً ابزار نیستند و میتوانند ساختار، فضا و محیط زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده و درواقع، در امتداد وجود و هستی ما قرار میگیرند و تمام حواس ما اعم از بینایی، شنوایی و... به نوعی تحت تأثیر این ابزارهای رسانهای قرار میگیرند. بنابراین مراد ما از این تکنولوژیها، تکنولوژیهای فرهنگی است، یعنی کارکردشان فراتر از ابزار است». وی در ادامه کفت: «کارکرد اصلی و اولیه این تکنولوژیها تولید، توزیع و کاربست معناها و نمادهای مختلف است که میتوانند دلالتهای معنایی اولیه و ثانویه متفاوتی داشته باشند. امروزه تکنولوژیهای نوظهور، نحوه خواندن، نوشتن، صحبت کردن و اندیشیدن ما و حتی نحوه بودن ما را تعیین میکنند».
دکتر نصیری با طرح بحث عبور از رسانههای جمعی به فردی گفت: «شاید بتوانیم بگوییم به تعداد افراد روی زمین رسانه فردی وجود دارد. هر کدام از ما رسانه خود همچون گوشی، تبلت و لپتاپ متعلق به خودمان را داریم و این نشان میدهد که ما خواه ناخواه در محیطی زندگی میکنیم که زندگی ما رسانهای شده است. در ایران به تکنولوژی به مثابه یک ابزار نگاه میشود، در حالیکه فضای مجازی و رسانههای اجتماعی صرفاً ابزار نیستند بلکه یک شیوه زیست اجتماعی را شکل دادهاند».
با تغییر سبک زندگی، امروزه با نسلی بسیار داناتر، تواناتر و عمیقتر از نسلهای گذشته مواجهیم
وی به منظور پیوند موضوع فضای مجازی با جوانان و نوجوانان تأکید کرد: «یکی از بهترین بسترها برای بررسی این پیوند، ملاحظه آن در بستر خانواده است. در عصر ظهور رسانههای دیجیتال، خانوادههای ایرانی هم دچار سبک زندگی دیجیتال شدهاند، ما با مادران رسانهای و پدران دیجیتالی در عصر حاضر مواجه هستیم. اگر با نگاه جامعهشناسانه، چنانکه گیدنز در بحث از سبکها و مدلهای خانواده اشاره میکند، به این موضوع نگاه کنیم میتوان گفت در گذشته نوع رابطه در خانواده از نوع اقتدارگرا بود، یعنی پدر خانواده مسئول کنترل همه امور و صاحب قدرت بود ولی امروز ماتریس رابطهها تغییر کرده است و افراد در خانواده براساس ویژگیهای اکتسابی میتوانند صاحب قدرت باشند. مثلاً حتی فرزند کوچک خانواده با توجه به آشنایی بیشتر با فضای مجازی میتواند صاحب قدرت باشد. امروز با نسلی مواجه هستیم که بسیار داناتر، تواناتر و خیلی عمیقتر از نسل پدران و مادرانشان هستند». دکتر نصیری تأکید کرد: «درواقع، امروزه ما با سبک زندگی موبیتال، که ترکیب واژههای موبایل و دیجیتال است، روبهروییم. ما با ایجاد حساب کاربری در فضای مجازی، در این فضا اعلام حضور میکنیم و فعالیتهای مختلف ما اعم از سرگرمی، کسب خبر، یادگیری و حتی آموزش ما از این فضا دریافت شده و از آن به شدت متأثر است.
در این فرهنگ اشباع از اطلاعات، نباید اذهان جوانان و نوجوانان را در فضای مجازی به پردازش خودکار واگذار کرد
مدیر فرهنگی پژوهشگاه با اشاره به رویکرد خودبیانگری و خودابرازی جوانان در رسانههای مجازی گفت: «جوانی که به دنبال خودابرازی است و هر اتفاقی را دست مایه دیده شدن خود قرار می دهد و دست به تولید محتوا میزند. این تولید محتواها و خودبیانگریها به صورتهای مختلف با ارائه متن، تصویر یا صوت یا سایر تعاملات همچون کامنت گرفتن، لایو گرفتن و... انجام میشود و بدین شکل جوان یا نوجوان خود را در فضای اجتماعی نشان میدهد». وی در ادامه تأکید کرد: «مشکل اینجاست که در این فرهنگ اشباع از اطلاعات، ما و فرزندانمان ذهن خود را روی اتوپایلوت یا پردازش خودکار میگذاریم. خودمان را به دست رسانهها میسپاریم و خانوادهها اغلب فرزندان و نوجوانان خود را در این فضا رها کرده و این رسانهها هستند که فرایند فکری و بینش رسانهای ما را شکل میدهند».
دکتر نصیری تأکید کرد: «با وجود اینکه فضای مجازی در بستر اینترنت یکسری فرصتهایی را برای ما ایجاد کرده است، اما این واقعیت را نباید نادیده گرفت که تمام این رباتها، ماشینها، الگوریتمهای کامپیوتری، نرمافزارها و... هرگز روح نخواهند داشت، هرگز اخلاق را نمیتوانند معنا کنند، هرگز نمیتوانند انسانیت را بفهمند. فقط با کدهای صفر و یک سروکار دارند. بنابراین با وجود اینکه در بسیاری از حوزهها، انسانها به مدد این فناوریها و دستگاهها کاراتر شدهاند، اما موضوع مهم این است که بدانیم ذخیره اطلاعات و دادههایی که به یک سیستم داده شده است، ممکن است نادرست یا مغرضانه باشد پس راهحلی که ارائه میدهد قطعاً نمیتواند کاملاً درست و مناسب باشد، بنابراین باید به سمت توسعه ویژگیهای فردی با کمک بحث سواد رسانهای و تفکر انتقادی رفته و مصرف مسئولانهتری در استفاده از فضای مجازی و دریافت محتواهای آن داشته باشیم».
وی در پایان کفت: «حال باید دید در این فضای مجازی جایگاه جوانان ما و تأثیراتی که میتواند بر شکلگیری هویت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آنها داشته باشد به چه صورت است؟ نقش گروههای مرجع یا سلبریتیها در این فضا میتواند به چه صورت باشد؟ بحث اعتماد اجتماعی و جوانان، امید و جوانان، بحث والدگری رسانهای و جوانانی که در بستر خانوادهها حضور دارند و از آن بستر در حال برقراری ارتباط با دنیای پیرامون خود هستند، به چه صورت خواهد بود؟».
دکتر محمدمهدی فتورهچی: امروزه گوشیهای هوشمند جزء جداییناپذیر و هویتساز کاربران شده است
دکتر محمدمهدی فتورهچی، پژوهشگر علوم ارتباطات و فضای مجازی دانشگاه تهران، یکی از سخنرانان این نشست بود که با موضوع «نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در هویتسازی و برساخت هویتی نوجوانان و جوانان» به سخنرانی پرداخت و گفت: «ما در عصری زندگی میکنیم که یک جهان فرهنگی جدید در حال شکلگیری است و ذائقه نوجوانان و جوانان ما تغییر کرده است». این کارشناس علوم ارتباطات و اطلاعات با اشاره به قابلیتهای مختلف فضای مجازی که منجر به گرایش کاربران فضای مجازی و جوانان و نوجوانان به آن شده است با اشاره به نتایج تز دکتریاش گفت: «با مقایسه اطلاعات موجود از کشورهای مختلف در زمینه گرایش و استفاده جوانان و نوجوانان از فضای مجازی همچون فرانسه با ایران میتوان دریافت هرچند زمینه گذران اوقات فراغت یا اشتغال جوانان در آن کشور فراهم است یا امکانات متعددی برای گذران اوقات فراغت در اختیار دارند، میزان رجوع جوانان در هر دو کشور به فضای مجازی مشابهت زیادی دارد، چراکه این فضا چندکاره بوده و قابلیتهای بسیاری دارد و صرفاً فقدان اشتغال یا فراهم نبودن اوقات فراغت جوانان ایرانی در فضاهای حقیقی باعث رجوع به این فضا نمیشود».
دکتر فتورهچی در ادامه سخنرانی خود برخی از ویژگیهای خوب و بد تلفن همراه را برشمرد و ادامه داد: امروزه گوشیهای هوشمند به کاربران کمک کرده است تا دسترسی سریعتری به فناوریهای مصرفی در جهان حتی سریعتر از ارتباطات اینترنتی داشته باشند. امروزه گوشیهای هوشمند جزء جداییناپذیر و هویتساز کاربران عصر ما شده است، به اصطلاح جزیی از بدن آنها شده است. مثلاً گاهی که فراموش کرده و گوشی خود را در منزل جا گذاشتهایم، به رغم طی کردن مسافت زیادی، بازمیگردیم تا گوشی همراه خود را برداریم. حتی گوشی همراه مهم تر از اشیائی چون طلا، ساعت لوکس و... در برخی نظرسنجی ها به عنوان یکی از چند کالایی نام برده شده است که انسانها از دزدیده شدن آنها هراس دارند. این نشان از پیوستگی این فناوری و استفاده از آن توسط انسان ها است. امروزه از تلفنهای همراه و پیامرسانها برای گسترش ارتباطات استفاده میکنیم و تمام تعاملات انسانی و تجاری امروز ما را تحتالشعاع قرار داده است. گوشیهای همراه یکی از مهمترین کالاهای سحرآمیز، چالشبرانگیز و عامل نگرانی اغلب کاربران حتی پس از مرگ است، بهنحوی که در یک نظرسنجی در ایتالیا شهروندان این کشور گوشی همراه را یکی از اقلامی ذکر کرده اند که دوست دارند هنگام مرگ در قبر با ایشان دفن شود!. گوشی همراه امروز باعث پدید آمدن یک نگرانی و ترسی در بین کاربران شده که در گذشته تجربه نشده و آن ترس ازدست دادن گوشی موبایل است. امروزه گوشی همراه مبدل به عامل مهم حواسپرتی کودکان و نوجوانان شده است و به واسطه محرکهای سمعی و بصری و تأثیرات زیادی که در روح و روان کودکان ما میگذارد، طبیعتاً ایجاد وابستگیهایی میکند و لذا از آن به راحتی نمیتوان دل کند. بنا بر تحقیقات یک پژوهشگر آمریکایی، نگرانی دانشآموزان از ورود تلفن همراه به مدارس و مخفی کردن گوشی در کلاس در مدارس آمریکا بیشتر از نگرانی استفاده نادرست از گوشی در بین آنان است. از سوی دیگر گوشیهای هوشمند امروزه مهمترین ابزار آموزشی در آموزشهای ترکیبی است که به عنوان نمونه در دوران شیوع کرونا نقش برجستهای داشت و گفته میشود شکاف دیجیتالی را حدود 20 سال کاهش داد. همچنین گوشی همراه به شدت در تغییر هنجارهای اجتماعی و رفتاری کاربران مؤثر بوده است. یکی دیگر از ویژگیهای تلفن همراه بازمیگردد به قابلیت چندکارگی آن، یعنی همزمان میتوان از چند قابلیت تلفن همراه استفاده کرد و این امر البته موجب اختلال حافظه و کاهش تمرکز کاربران بویژه نوجوانان میشود و روانشناسان که روی مغز انسان کار میکنند، معتقدند که این قابلیت منجر به در تنگنا قرار گرفتن مغز میشود».
در دوران نوجوانی مغز به لحاظ بیولوژیکی بازسازماندهی میشود
مدیر گروه رسانه و فرهنگ انجمن ترویج مسولیت اجتماعی سپس در بررسی ویژگیهای دوره نوجوانی به حساسیت و شکلگیری هویت در این دوره اشاره کرد و گفت: «دوران نوجوانی دوره حساس رشد عصبی، انعطافپذیری و دوره طوفانی فشار ناشی از تغییرات مهم در مغز است. لذا هر روز میتواند رفتار خاصی از نوجوان سر بزند. در این دوره والدین و مربیان تربیتی باید سعی کنند صبوری بیشتری داشته باشند. این دوران بهگونهای است که ترشحات هورمونی همچون تستسترون در نوجوانان و جوانان به شدت زیاد می شود، در شش ماه ابتدایی نوجوانی شش یا هفت برابر معمول نسبت به دوران کودکی میرسد و این باعث رفتارهای هیجانی و عصبی گستردهای در نوجوان میشود. در دوران نوجوانی مغز به لحاظ بیولوژیکی به بازسازماندهی می پردازد. همانطور که در سازمانها هنگام بازساماندهی انتظار انجام مأموریتی نداریم، در مورد نوجوان هم نباید در این مقطع سنی انتظار انجام یک کار جدی را داشت. با درک این نکته میتوان کمی بهتر با نوجوان رفتار کرد. در این دوره طبیعی است که رفتارهایی که با ریسک همراه است با نوجوان ارتباط تنگاتنگ دارد. نوجوانان به شدت هیجانخواه هستند و حتی از افرادی که باعث هیجان میشوند استقبال میکنند و این یکی از عوامل وابستگی به سلبریتیهای ورزشی یا همسالان شان است. اینکه نوجوان به رفتار و کنش همسالان تمایل مییابد و سعی میکند به گروه همسال خود بپیوندد ناشی از اقتضائات دوره نوجوانی است. نوجوانان به شدت از اجتماعی شدن برای هویتبخشی استقبال میکنند و راه رفع این نیاز را امروزه فضای مجازی فراهم کرده است. از آنجا که امروزه فرصتهای کافی برای هویتیابی در تعاملات حضوری وجود ندارد نمیتوان ایرادی به نوجوانان و جوانان گرفت که چرا زمان زیادی را در فضای مجازی سپری میکنند». ویژگی مهم دیگر نوجوانان این است که خصلت و رفتار آنان در فضای مجازی بشدت متاثر از کنشگریهایی است که در جهان واقعی صورت میگیرد و لذا این دو جدا از هم نیستند و اغلب رفتارهای نوجوانان در فضای واقعی هم متأثر از فضای مجازی است و بالعکس».
امروزه مهمترین عامل هویتبخش جوانان و نوجوانان و جامعهپذیری آنان فضای مجازی است
این پژوهشگر فضای مجازی در ادامه به بررسی نسبت فضای مجازی و هویتجویی کاربران نوجوان و جوان پرداخت و گفت: «اساساً هویت بدون تعامل با دیگران معنی پیدا نمیکند. البته در گذشته بیشتر هویتهای بقا برای ما مهم بود ولی امروزه این ارزشها جای خود را به خوداظهاری یا خودابرازی داده و لذا بدون تعامل و ارتباط با دیگری هویتی برساخت نمیشود. کاربران امروز برای هویتیابی به دنبال خوداظهاری یا خودابرازی هستند و آن ارزشهای هویت بقا که به هستومندی ما اشاره داشت، دیگر نسبتاً رنگ باخته است. از سوی دیگر فضای مجازی محیط مساعدی برای ارتباطات نمادین و بازنمایی هویتهای نو و خویش ساخته است. در اینجا مقوله تمایزیافتگی یا تمایزجویی که از ویژگیهای نسل پست مدرن است، بهتر تجلی پیدا میکند. این قابلیت برخلاف گذشته وجود دارد که کاربر نوجوان یک هویتی را به نمایش بگذارد که در میان همالان خودش نبوده و تجربه نشده است، فقط به این دلیل که فالوئر بیشتری داشته باشد یا لایک بیشتری بگیرد. همچنین ویژگی دیگری که میتوان به آن اشاره کرد این است که فردگرایی کاربران بنا به تعبیر استاد ساروخانی زمینهساز پیدایش خانوادههای سلولی است. چنین زمینهای امروزه فراهم شده و هر کدام از اعضای خانواده با یک دستگاهی در گوشهای مشغول تعامل با جهان خودشان هستند. درواقع، آنچه ویلیام گود از آن به عنوان پیلههای تنهایی یاد میکند عملاً امروزه اتفاق افتاده است. امروزه مهمترین عامل هویتبخش جوانان و نوجوانان و جامعهپذیری آنان فضای مجازی است. کاربران نوجوان و جوان در عصر حاضر به شدت تحت تأثیر فضای مجازی هستند و به نظر میرسد در این فضا مرتباً در حال برساخت هویت خودشان هستند. طبیعتاً این فضا عامل ترویج روابط بدون تعهد است (Hook- up generation). برای این نسل گویی تعهد هیچ معنایی ندارد و چنانکه در پستمدرنها هم شاهد هستیم، نسلی هستند که به دنبال لذت حداکثری و لذت جویی به هر شکل و قیمتی هستند. در همین ارتباط یک آمار منتشر شده نشان می دهد که تقریباً ۵۰% دانشآموزان پایه ۱۰ امریکایی، تجربه مقاربت جنسی داشتهاند که شاید یک عامل آن، توسعه و گسترش ارتباطات با جنس مخالف در فضای مجازی باشد. امروزه مفهومی طرح شده است که هویت با اکنون پیوند خورده است. تعبیر «همین الان، یهویی» که در توییتر بهشدت رواج دارد، نشاندهنده این واقعیت است که آنچه در زمان حال دارد اتفاق میافتد، بهشدت در تغییر هویت ما مؤثر است. یکی دیگر از عوامل بسیار مهم و مؤثر در هویتجویی نوجوانان این عصر، تبعیت از گروههای همسال یا همال و انگیزه برای کسب محبوبیت بیشتر و گرفتن هوادار بیشتر است. امروزه شاهدیم که فضای مجازی و پیامرسانهای اجتماعی عاملی است برای تمایزیافتگی یا داشتن یک پرستیژ اجتماعی متفاوت و مقایسه خود با دیگران»..
فشار همآلان از مهمترین عوامل شکلگیری هویت نوجوانان است
مدیر علمی انجمن سواد رسانه ای ایران سپس ذیل بحث شهرت و هویت به نقل قولی از مارک زاکر برگ، بنیانگذار فیسبوک اشاره کرد که گفته است: فکر میکنم آرزوی اصلی مردم این است که نشان دهند چه کسی هستند، و این آرزوی همیشگی آنان است. دکارت هم معتقد بود که من فکر میکنم پس هستم. (Je pense donc je suis) اما امروز شأن هستومندی به لایک کردن کاهش پیدا کرده است. هویت ما در تعامل با دیگران شکل میگیرد و امروزه، چنانکه گافمن میگوید، امکان ایفای نقشهای متفاوت در فضای مجازی فراهم است، امکانی که در گذشته کمتر شاهد آن بودهایم. امروزه رسانههای اجتماعی با یکی از نیازهای اصلی بشر که خودافشایی است، تلاقی یافته است و این نیاز به خود افشایی، گاهی به شدت با سیستم پاداش درگیر میشود. این اتفاق که کاربران در موقعیتهای مختلف میگویند «من الان»، )که این عبارت در توییتر دو برابر سایر پیامرسانها تکرار می شود)، گواهی است بر اشتیاق دیده شدن است. مطابق نظر اندی وارهول در سال 1960 ۱۵ دقیقه زمان برای شهره شدن نیاز بود و لازم بود که فرد طالب شهرت یک هنرنمایی انجام میداد اما امروزه این زمان به شش ثانیه کاهش پیدا کرده است. نوجوان یا جوان بدین منظور اگر نیاز باشد حتی با یک مقدار هنجارشکنی، به دنبال شهره شدن در این مدت کم و دیده شدن است. اینکه سلبریتیها هرکاری میکنند تا فالوئرشان کاهش پیدا نکند به این دلیل است که نفع مادی برایشان مهم است، بنابر این از این فرصت استفاده میکنند و حتی کارهای نامتعارف و هنجارشکنانه هم انجام میدهند و بعد در یک فرصت بعدی عذرخواهی میکنند که همان هم باعث دیده شدن بیشتر میشود. امروزه رسانههای اجتماعی مهمترین عامل کسب هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و نمایش جذابیتهای فیزیکی و ترویج نابهنجاریهاست. یکی از مهمترین نگرانیها در جوامع اسلامی و ارزشمدار این بُعد آسیبزاست که متاسفانه برخی از کاربران به این سمت گرایش پیدا میکنند».
وی با تشریح مفهوم مدیریت تصویرپردازی و طرح آن از سوی خانم اولز گفت: «مفهوم مدیریت تصویرپردازی (خودبیانگری) فرایندی برای کنترل و مدیریت تصویر از خودمان در ذهن دیگران است که این در دوره نوجوانی به حد اعلای خود میرسد. یکی دیگر از عوامل مهم در شکلگیری هویت نوجوانان، فشار همآلان در شکل گیری هویت نوجوانان است. نوجوان به شدت تأثیرپذیر از کسانی میشود که با آنها تعامل دارد، بهویژه کسانی که تحت تأثیر اخلاق و منش و روش آنها هستند. تعبیر خودپنداره نابالغ تصویری است که ما از خودمان میسازیم و آن تصویری نارس و ناقص بوده و یا کامل نیست. برداشت نادرستی که از خودمان داریم و این عامل باعث میشود که ما تصاویر نادرست را هم واقعیت تلقی کنیم». وی افزود: «رفتارهای بد و هنجارشکنانه که موجب دریافت توجه و لایک و فالوئر بیشتر میشود منجر به درآمد بیشتر میشود. نباید فکر کرد که سلبریتیها و شاخهای اینستاگرامی تابع نظام اخلاقی ما هستند. بازدید بیشتر از منظر آنها یعنی منفعت بیشتر».
هویتها پیوسته در حال برساخته شدن در پرتو استیلای فرهنگ حاکم بر فضای مجازی هستند
این مدرس دانشگاه سپس به بیان ویژگیهای خانوادههای عصر اطلاعات و جامعه شبکهای پرداخت و گفت: امروزه چنانکه گافمن به طرح نظریه خانواده دوساحتی پرداخته است، ما با خانوادههای اسمارتفونی و حاکمیت گوشیهای هوشمند بر خانوادهها مواجهیم. البته این وضعیت یک مزیتهایی نیز همچون مراقبت از راه دور یا نظارت مجازی بر فرزندان یا به اصطلاح مادری از راه دور را دارد. هویتها امروزه پیوسته در حال برساخته شدن در پرتو استیلای فرهنگ حاکم بر فضای مجازی هستند. در این فضا صرفاً ارزشهای فرهنگی ما حاکم نیستند و فرهنگ جهانی بسته به تعاملات و میزان آشناییمان با زبانهای خارجی میزان تأثیرپذیریمان هم از فرهنگهای بیگانه در این فضا بیشتر است. خانواده امروزه در اثر عدم وضع حدود و ثغور، ناآگاهی از مهارتها و فرهنگ استفاده از فضای مجازی، خودگشودگی، خودافشایی و تعاملات غیر همسطح مخرب به شدت در معرض طلاق عاطفی، خیانت و فروپاشی قرار دارد. فرد گاهی آنچه درباره زندگی خصوصی خانواده است را در معرض نمایش دیگران میگذارد. آنچه باعث جذب جوانان و نوجوانان به این فضا میشود تعاملات غیر همسطح است. این امکان در گذشته نبود، برای دسترسی به یک مسئول محلی در گذشته باید چند نفر واسطه میشدند اما امروزه این دسترسی برای نوجوان فراهم شده است که با یک سلبریتی ورزشی، هنری و... حداقل با نوشتن یک کامنت توهینآمیز و یا مدحی ارتباط برقرار کند. خانواده امروزه به اصطلاح فست فودی شده است که حاصل ارتباطات سطحی و گذراست. به گفته یک روانشناس آمریکایی یک فرد سالم و متمکن با مهارتهای ارتباطی بسیار بالا در بهترین حالت و داشتن سرمایه و انگیزه با 11 نفر بیشتر نمیتواند ارتباط عمیق برقرار کند! خانواده امروزه در چنین فضایی تبدیل به ویترین شیشهای شده که امکان اینکه همه رفتارهای ما از سوی مخاطبان دیده شود، افزایش پیدا کرده است. وبر در دوره مدرنیته از خانواده به عنوان اعضای محبوس در قفس آهنین یاد میکرد و امروزه خانواده به ویترین شیشهای تبدیل شده است. امروزه والدین آرزومند سپری کردن اوقاتی خوش در مقابل یک مونیتور یا رسانهای چون تلویزیون با همدیگرند زمانی که سواد رسانهای مطرح شد زمانی بود که جعبه جادویی به خانهها آمد و این نگرانی ایجاد شد که اوقات گفتوگو با اعضای خانواده به شدت کاهش پیدا کرده است و امروزه جالب است که یکی از شاخصهای خانواده سالم در عصر ارتباطات، این است که اعضای خانواده بتوانند گاهی یک برنامه تلویزیونی را با هم تماشا کنند. آنچه زمانی یک آسیب بود، الان یک آرزو شده است. خانواده امروز سلولی و از هم گسسته شده، فردگرایی رواج یافته، دچار توهم خوشبختی شدهایم، و در یک کلام امروزه خانواده مونیتوری شده است، تاجایی که به محض به دنیا آمدن کودک با دوربین از آن عکس میگیرند و گویی اولین چیزی که کودک میبیند صفحه دوربین است و آخرین چیزی که میت نیز مشاهده میکند دوربین است و همه با او سلفی میگیرند و گویی باید در زمان ترک عزیزانی از این جهان هم با وی عکس یادگاری بگیریم! امروزه خانواده تحت تأثیر رسانههای مختلف به اصطلاح عرفی شده است، یعنی نظام ارزشی که بر خانواده حاکم است به شدت تحت تأثیر عرف است و آنچه عرف در فضای مجازی به ما تحمیل میکند ناچاراً آن را تقلید میکنیم. یا اصطلاحاً گفته میشود خانواده زنانه شده است. از آنجا که زنان لطیف، ظریف و حساس و زودرنج هستند، کاربران در این فضا هم همین ویژگیها را پیدا کردهاند و آن بنمایه رفتار که در دوره پدرسالاری شاهد بودیم، الان بسیار کمتر شده است و در نهایت باید گفت خانواده به شدت تحت تأثیر فرهنگ رسانه است».
رفتار آنلاین و ارزشهای رسانهای ما، فضای رسانهای خانواده ما را شکل میدهد
دکتر فتورهچی در پایان سخنرانی خود در توصیه به والدین و مربیان تربیتی گفت:« امروزه فضای مجازی و جهانی شدن ارتباطات و فرهنگ، عامل اصلی تغییر ارزشهای فرهنگی جوامع است. امروزه مصرف نمایشی شده و فرهنگ مصرف در حال ترویج در جوامع است. ارزشهای خانواده و مرزهای زناشویی در حال تغییر هستند. مدیریت و حفظ زیباییهای بدن برای کاربران اصل شده است. ارزشهای سنتی در حال جایگزینی با ارزشهای عقلانی هستند. به همین دلیل است که امروزه مخالفت با ارزشهای سنتی به شدت از سوی جوانان و نوجوانان دیده میشود. به هر حال شبکههای اجتماعی اگر امروزه به درستی درک شود موجب تقویت مهارتهایی در نوجوان و جوان بهویژه مهارتهای اجتماعیشان میشود. چون نوجوان علاقهمند به اجتماعی شدن و دیده شدن است، طبیعتاً وابسته به این فناوری میشود و امروزه گریزی از آن نیست. آنچه در امر تربیت رسانهای و والدگری رسانهای مهم است این است که رفتار آنلاین و ارزشهای رسانهای ما، فضای رسانهای خانواده ما را شکل میدهد. عدم هماهنگی میان پدر و مادر در انتقال آموزهها (یا اصطلاحاً دو تربیتی شدن فرزندان) مبدل به یکی از آسیبهای خانواده شده است».
وی در خاتمه افزود: «باید امروزه بپذیریم که تلفن همراه، رسانههای اجتماعی و فناوریهای لمسی سه عامل تحولزا و تغییر هنجارهای اجتماعی فرهنگی نوجوانان و جوانان است. و باید تلاش کنیم فرزندان ما، ما را هم به عنوان یکی از دوستان و کاربران فضای مجازی، به گروه و کانال خود دعوت کنند».
دکتر سید جوادی میری: میتوان وقایع اخیر در کشور را به مثابه یک تحول اجتماعی دانست
دکتر سید جواد میری، استاد جامعهشناسی تطبیقی پژوهشگاه، بهعنوان دیگر سخنران این نشست با موضوع «جایگاه جوانان در تغییر و تحولات آینده ایران» به سخنرانی پرداخت و گفت: در مباحث جامعهشناسی، حوزه مربوط به مسائل جوانان، یک حوزه وسیع و مستقل است که درباره آن نظریات مهمی مطرح شده است و اساساً یک جامعهشناس به رغم پژوهشهای گسترده در حوزههای مختلف اجتماعی، ممکن است تخصصی در مباحث متنوع حوزه جوانان یا نوجوانان نداشته باشد. من نیز متخصص جامعهشناسی جوانان به معنای دقیق کلمه نیستم اما به عنوان یکی از مسائل اجتماعی درباب جوانان هم اندیشیدهام و هم نکاتی را در سطح طرح موضوع مطرح میکنم تا مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
دکتر میری با اشاره به ضرورت بررسی و ملاحظه مباحث مربوط به جوانان در یک فضای انضمامی و مشخص از یکسو و اهمیت وجود نوعی هم افقی درباره مباحث مرتبط با حوادث مختلف به عنوان بستر لازم برای گفتوگو و اندیشه درباره آنها ادامه داد: در کشور ما از حدود شهریور ماه سال 1401، اتفاقاتی روی داد که شاید بتوان گفت نقطه کانونی و بدنه اصلی این تحولات و حوادث، جوانان بودند. دو روایت در همان بحبوحۀ آن اتفاقات درباره این حوادث وجود داشت: یک روایت، روایتی بود که توسط افرادی در آن سوی مرزها برساخته و مطرح میشد که بنا بر آن این اتفاقات که در کشور در حال روی دادن است، انقلاب است. روایت دیگری نیز در داخل ایران برساخت میشد که هر آنچه در حال روی دادن است، اغتشاش و شورش است.
این استاد جامعهشناسی با طرح دیدگاه خود به عنوان منظر دیگری میان این دو روایت درباره اتفاقات و حوادث کشور در سال 1401 گفت: این وقایع نه انقلاب است و نه شورش و اغتشاش، بلکه تحول اجتماعی است. اگر بپذیریم که این وقایع تحول اجتماعی است، نیاز داریم زبان تحول اجتماعی را درک کنیم. بسیاری از بازداشتشدگان وقایع اخیر که از میان نوجوانان و جوانان بودند حداکثر سن آنها حدود 20 ساله بود، حتی معنای ایدئولوژی یا جهانبینی را نمیدانستند یا مثلاً مارکسیست یا لیبرالیست یا... نبودند. وی با اشاره به گزارشهای مختلف از تعداد بازداشتشدگان وقایع اخیر، گفت این مشکل یک مسأله فردی نبوده، بلکه این وقایع یک مشکل یا مسأله اجتماعی است. چنانکه سی رایت میلز، جامعهشناس آمریکایی میگفت: اگر یک حادثه صرفاً برای یک نفر یا دو نفر روی دهد مثلاً یک نفر بیکار شود یا دو نفر بیکار شوند، میتوان گفت این مسأله، یک مشکل شخصی است ولی وقتی برای 100 یا 200 یا تعداد بیشتری این اتفاق روی دهد، دیگر نمیتوان گفت مشکل یا مسأله شخصی است بلکه ما با یک مشکل یا مسأله اجتماعی مواجه هستیم.
دکتر میری در ادامه تأکید کرد: از آنجا که جوانان یا نوجوانان هم در کانون این وقایع قرار داشتند، جنبه دیگری از مسأله است که باعث میشود موضوع نیاز به تحلیل و بررسی عمیقتری داشته باشد. راحتترین مکانیزم دفاعی و راهحل ساده در مواجهه با این وقایع یا وقایع مشابه در سطح زندگی عادی، اجتماعی یا سیاسی این است که عامل وقوع یک مشکل یا مسأله را دیگری به معنای اعم آن بدانیم، یعنی مشکلات خود را احاله به فرد یا مراجع دیگری بدهیم. ولی اگر از منظر دانشگاهی، تحلیلی و براساس فکر و تأمل بخواهیم یک مسأله را مورد واکاوی قرار دهیم، باید ریشههای آن را بررسی کنیم. درواقع باید دید اساساً در سیاستگذاریها و در سیاستهای کلان کشور، جوانان و نوجوانان چه نقش و جایگاهی دارند؟ باید بررسی شود که آیا اساساً برای آنان آیندهای ترسیم شده است؟ اگر آیندهای ترسیم شده است و چنین اتفاقاتی روی داده، باید بررسی شود که مشکل در کجاست، مثلاً در خانواده یا جامعه یا ... است یا خیر. ولی اگر آیندهای ترسیم نشده باشد، نشان میدهد که باید در مورد بنیانها بیندیشیم.
این محقق پژوهشگاه سپس با نقل نکتهای از زبان قهرمان داستان کتاب صد سال تنهایی، اثر گابریل گارسیا مارکز پرداخت و گفت: در بخشی از این کتاب، هنگامی که قهرمان داستان میخواهد از جایی نقل مکان کند، کتابهای خود را بستهبندی کرده و تحویل مسئول قطار میدهد. وقتی وارد محل استقرار خود میشود، از مسئول میپرسد پس کتابهای من کجاست؟ مهماندار پاسخ میدهد در قسمت انتهای قطار در بخش مربوط به اسباب و اثاثیه مسافران قرار دارد و آدمها جلو مینشینند. قهرمان این داستان میگوید: وای به حال آن دنیایی که ادبیات و هنر و موسیقی و کتاب در عقب قطار، در قسمت اسباب و اثاثیه باشد و آدمها جلو نشسته باشند! دیگرچنین دنیایی، جای زیستن نیست. دکتر میری با الهام گرفتن از این نکته ادامه داد: اگر کتابهای درسی دانشآموزان یا سازوکار مدیریت و فهم مسئولان کشور از کودکان، نوجوانان و جوانان را ملاحظه کنیم و بررسی کنیم که مثلاً در بسته یا سبد تربیتی آنان، چقدر هنر، موسیقی، ادبیات، ورزش و... گنجانده شده است، دسترسی خانوادهها و مردم به این مقولهها چقدر است و این موارد در سیاستگذاریهای مسئولان کشور چقدر لحاظ شده است، متوجه می شویم که کشور ما در این حوزه، دچار ضعف است.
این استاد جامعهشناسی در تایید این مهم خاطرنشان کرد: در بین مسئولان و سیاستگذاران سطوح بالای نظام شاهد توجه جدی به مسأله فراغت جوانان بهویژه با توجه به تحولات مختلف در عرصه جهانی نیستیم. وی افزود: در اواخر دهه 40 یا 50 شهید بهشتی کتابی کوچک درباره تفریح از نگاه اسلام در قطع جیبی و حدود 30 یا 35 صفحه نوشته است. شهید بهشتی در آن زمان متوجه این نکته بود که فراغت و تفریح یک مسأله مهم است و لذا وقتی میخواهیم یک نظام اجتماعی و سیاسی را شکل دهیم، باید به تمام اجزاء، ارکان، ساحات و جوانب مختلف نظام و مدیریت آن بیندیشیم. ایشان هم به عنوان یک مجتهد و هم به عنوان یک سیاستمدار و سیاستگذار در سطح بالای نظام، چنین دغدغهای داشتند. اما در این 50 سال اخیر و از آن زمان به بعد، به رغم اینکه جهان تحولات بیشماری داشته است، چنین دغدغهای در بین مدیران، مسئولان یا سیاستگذاران نظام مشاهده نمیشود. باید توجه داشت که فضای مجازی، اینترنت، شبکههای اجتماعی و... درواقع یک ابزار نیستند بلکه یک امپراطوری هستند که ذهنها را تسخیر و قلبها را به سمت خود میکشد. کاملاً فرد را در زیست جهان خود میبلعد. اگر کسی امروز بخواهد کتابی درباره تفریح از نگاه دین یا اسلام به مثابه یک ایدئولوژی دربرابر لیبرالیسم، سوسیالیسم یا سوسیال دموکراسی و... بنویسد، باید به این امپراطوری وسیعی که ذهنها را به انقیاد خود درآورده، بیندیشد. اما اساساً در بسیاری از ساحات، اتفاقاتی که مشخصاً برای کودکان، نوجوانان و جوانان میافتد، نشان از این دارد که سیاستگذاران ما التفات جدی و بنیادین به این مهم نداشتهاند.
جوانی و نوجوانی باید به مثابه یک ظرفیت، امکان یا موقعیت دیده شود
دکتر میری با اشاره به ضعفهای مختلف در حوزه سیاستگذاری در کشور در ارتباط با مسائل و موضوعات مرتبط با جوانان و نوجوانان گفت: اگر به تحلیل محتوای سیاستگذاریها و گفتمانهای رایج در کشور بپردازیم شاهد هستیم که گویی اساساً نوجوانی و جوانی در کشور نوعی جرم تلقی میشود. گویی اگر جوان باشید، یک جای کار اشتباه است و باید هدایت شوید. در حالیکه خود این جوانی باید به مثابه یک ظرفیت، امکان یا موقعیت دیده شود، موقعیتی که اگر سیاستگذاریهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به نوعی سامان داشته باشد، این ظرفیت میتواند بهمثابه یک عامل تسریعکننده و مهم در جهت پیشرفت و ارتقاء کشور استفاده شود. میتوان با بهرهگیری از این ظرفیت، در جهت ارتقاء وضعیت اجتماعی به معنای تمامی مؤلفههای آن ازجمله مؤلفههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور بهره برد. بدون سهیم کردن جوانان و نوجوانان و حتی برنامهریزی لازم در جهت آموزش آنان از زمان کودکی و مهد کودکها، بهرهگرفتن از این موقعیت، امکانپذیر نیست.
وی سپس با اشاره به انکارناپذیری نقش و مداخله عوامل خارجی در وقایع اخیر کشور، بر اهمیت فهم درست از وقایع و پدیدهها تأکید کرد و ادامه داد: در مورد اتفاقاتی که در کشور روی داد، میتوان گفت آمریکاییها، انگلیسیها یا... مؤثر بودند، هرچند یقیناً همه اینها بوده و اسناد موجود هم مؤید آن است، اما نکته اینجاست که چرا زمینهای در کشور فراهم شدکه آنها بتوانند آنگونه که خودشان میخواهند و در جهت اهدافشان است عمل کنند و روی جوانان و نوجوانان اثر بگذارند؟ مسئولان و سیاستگذاران کشور باید از ابزارها، امکانات و ظرفیتهای کشور درست استفاده میکردند. دستان آنها بسته نیست. وی ادامه داد: در دهه 40 شهید مطهری گفت اگر حاکمان کشور، دو ساعت رسانهای مثل رادیو را به ما بدهند، معارف اهل بیت (ع) را نه در ایران، بلکه در سراسر جهان نشر خواهیم داد بهگونهای که همه به آن اقبال یابند. اما الان نه تنها رادیو، بلکه تلویزیون، ماهواره و... در اختیار داریم ولی چرا نمیتوانیم کاری کنیم؟ این نشان از ایراد و ضعفهایی در مسائلی است. درواقع، از یک سو فهم ما از پدیدهها اشکال دارد. از سوی دیگر تعریفی که از جوانی و نوجوانی داریم هم غلط است. میگوییم جوانی شاخهای از جهل و جاهلیت است و جوان باید آنطور که ما میگوییم عمل کند، ولی اینطور نیست. جوانی یک موقعیت بسیار بزرگ است و اگر جوانان شغل داشته باشند و به آنان امکانات و اعتماد کرد میتوانند در جهت پیشرفت کشور عمل کنند. چنانکه مارکس معتقد است کار فقط این نیست که شما بگویید صبح میروید کاری انجام میدهید و مثلاً کارمند هستید. به نظر مارکس کار نوعی بازسازی انسان است. فهم انسان از انسان بودنش زمانی بروز میکند و شکوفا میشود که فرد بتواند کار کرده و تولید کند. گاهی تولید این است که محصولی تولید میکنید و گاهی فکر و اندیشه یا موقعیتی را خلق میکنید. یکی از این موقعیتها، تسهیل کردن امور اجرایی کشور است. اگر به جوانان این امکان داده شود که موقعیت خلق کنند و شغل داشته باشند، در شغل خود، خودشکوفا میشوند. یکی از چالشهای مدرنیته این است که اساساً از خودبیگانگی ایجاد میکند ولی با کار کردن فرد میتوان با خلق موقعیت و بازتولید و بازآفرینی خود، خودش را بسازد. این قدرت بازآفرینی در جوان و نوجوان به مراتب بیشتر از سنین بالاتر و پیری است.
دکتر میری در پایان سخنرانی خود یکی از علل مهم در عدم فهم درست از مسائل جوانان و نوجوانان را معدل سنی بالای 90 سال سیاستگذاران کشور دانست و گفت: به نظر من یک علت اینکه در کشور نمیتوانیم تغییر و تحولات را در نسبت با جوانان و نوجوانان و نسل آینده خودمان رقم بزنیم، این است که معدلسن سیاستگذاران کشور حدود 90 سال است. آنان زمانی پا به عرصه سیاست گذاشتهاند که دوره قاجار بوده است. اگر ما شرایط جهان و ایران را در اواخر دوره قاجار در نظر بگیریم و آن را با تحولات امروز ایران و جهان مقایسه کنیم، در مییابیم که چنین اذهانی نمیتوانند درک درستی از تغییر و تحولاتی داشته باشند که در آستانه انقلاب ششم صنعتی پدید آمده است، تحولات بسیاری که هوش مصنوعی منجر بر جامعه، مناسبات و تبادلات و حتی شکل و ریخت شهرها داشته است.
دکتر داود مهرابی: لازمه استفاده اثربخش از هر ابزاری، داشتن اطلاعات اولیه درباره آن است
دکتر مهرابی، استادیار علوم ارتباطات پژوهشگاه بهعنوان سخنران دیگر این نشست، با اشاره به موضوع سخنرانی خود با عنوان «الزامات استفاده اثربخش از رسانههای اجتماعی» گفت: لازمه استفاده اثربخش از هر ابزاری، داشتن اطلاعات اولیه درباره آن است تا نتیجه مقبولی حاصل شود. بدین منظورپس از بررسیانواع رسانههای اجتماعی و کارکرد آنها، در مرحله بعد به مقایسه استفاده از آنها در جهان و ایران خواهم پرداخت.
دکتر مهرابی در ادامه با طرح این پرسش که اساساً رسانهها و شبکههای اجتماعی چه هستند، تعاریف و پیشینهای از مفاهیم کلیدی بحث خود همچون فضای مجازی، رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی ارائه کرد و ادامه داد: اولین بار واژه فضای مجازی توسط دو نفر از اندیشمندان دانمارکی که فضایی با نام «آتلیه فضای مجازی» ایجاد کرده بودند به کار رفت. در زمان فعالیت این آتلیه، اصلاً بحث اینترنت مطرح نبود. برای آنها فضای مجازی صرفاً در مورد مدیریت فضاها بود و هیچ شناخت باطنی یا دیجیتال در مورد آن وجود نداشت. این فضا اساساً یک ابزار و یک فضای بتنی و فیزیکی بود و ارتباطی با بحث دیجیتال نداشت. سپس این واژه در دهه 1980 وارد ادبیات علمی ـ تخیلی میشود و افرادی که در حوزه کامپیوتر بودند، بهتدریج استفاده از این واژه را گسترش میدهند بهگونهای که در دهه 1990 در بین عامه به شکلی گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. هرچند در تعریف فضای مجازی، به تعریف مشخصی دست نمییابیم اما ازجمله تعاریف قابل فهم که درباره فضای مجازی ارائه شده این تعریف است: فضای مجازی به همه فعالیتهای آنلاینی اطلاق میشود که در آنها از اینترنت استفاده میشود. اینترنت نیز شامل وب جهانگستر، رسانههای اجتماعی و سایر نرمافزارهای کاربردی است.
این پژوهشگر علوم ارتباطات در ادامه به تعریف مفهوم رسانههای اجتماعی پرداخت و ادامه داد: تعریف رسانههای اجتماعی عبارت است ازفناوری مبتنی بر کامپیوتر که تبادل ایدهها، اطلاعات و اندیشهها را از طریق جوامع و شبکههای مجازی امکانپذیر و تسهیل میکند. وی مفهوم دیگر را مفهوم شبکههای اجتماعی برشمرد و ضمن پرداختن به تاریخچه کاربرد این مفهوم گفت: در سال 1929 یک نویسنده مجارستانی در یک داستان کوتاه با عنوان «زنجیرهها» این مسأله را مطرح میکند که هر دو فردی که در دنیا وجود دارند و میخواهند با یکدیگر رابطه برقرار کنند در نهایت با شش واسطه میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند. این داستان منجر به شکلگیری نظریه شش درجه جدایی شد که براساس آن هر دو شخص دلخواه بر روی کره زمین، تنها با شش واسطه یا کمتر به هم میرسند. این نظریه مقدمهای برای طرح نظریه دنیای کوچک میشود. در سال 1967 یک محقق آمریکایی این نظریه شش درجه جدایی را آزمون میکند که آیا اساساً این نظریه درست است یا نه! بدین منظور این محقق نامههایی را در دو شهر مختلف تقسیم میکند و از افراد میخواهد که این نامهها را به دست فرد معینی برسانند. جالب این است که بعد از رسیدن نامه به دست فرد معین، فرایند بررسی شده و مشاهده میشود که هر نامهای با گذر از 5/5 نفر به دست آن فرد موردنظر رسیده است. بر این اساس، وی نتیجه میگیرد که نظریه شش درجه جدایی واقعاً درست است. بعد از پیدایش اینترنت این نظریه در محیط آنلاین هم مورد استفاده قرار گرفته است.
انواع رسانههای اجتماعی و بلوکهای کارکردی آنها
دکتر مهرابی بعد از تعریف مفاهیم و کلیدواژههایی همچون فضای مجازی، رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی، به یکی از دستهبندیهای رایج درباره رسانههای اجتماعی پرداخت و گفت: در یک تقسیمبندی رسانههای اجتماعی بر حسب کارکردشان به شش دسته تقسیم میشوند: یک دسته ناشر هستند مثل ویکیپدیا؛ یک دسته کار اشتراکگذاری را انجام میدهند مثل یوتیوب، ویمئو یا آپارات؛ یکسری پیامرسان هستند؛ یکسری برای بحث و گفتوگو؛ یک دسته برای مشارکت و یک دسته برای شبکهسازی. در تقسیمبندی کاپلان و هنلین در سال 2010 از رسانههای اجتماعی براساس کارکرد و حضور اجتماعی، بلاگها ابتداییترین نوع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند. مطالب در وبلاگ قرار گرفته و ممکن است بازخوردی از مخاطب داشته باشند و نویسنده نیز شاید پاسخی بدهد. بلاگها از نظر معرفی به خود یا خودافشایی سطح بالایی داشته ولی از نظر حضور اجتماعی در سطح پایینی قرار میگیرد؛ یعنی فرد در آن بلاگ خودش را خوب معرفی میکند و مخاطب میداند با چه کسی ارتباط خواهد داشت. مخاطب اطلاعات زیادی درباره فرد دارد ولی حضور اجتماعی و یا به عبارتی غنای رسانهای بلاگها چندان زیاد نیست. دکتر مهرابی با اشاره به چند دسته دیگر همچون پروژههای مشارکتی مثل ویکیپدیا یا جهانهای اجتماعی که به دو دسته جهان اجتماعی مجازی و جهان اجتماعی واقعی تقسیم میشوند، درخصوص سایتها یا شبکههای اجتماعی که آنلاین هستند گفت: رسانههای اجتماعی با هدفهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. هدف استفاده از یوتیوب با لینکدین بسیار متفاوت است یا فیسبوک تفاوت زیادی با ویمئو دارد. وی در ادامه با توجه به موضوع جلسه، تمرکز خود را بر سایتهای شبکههای اجتماعی و پیامرسانها قرار داد.
کارکرد گفتوگویی رسانههای اجتماعی بسیار اهمیت دارد
وی که تمرکز پژوهشهای خود را بر ارتباطات سلامت قرار داده است در ادامه با اشاره به اهمیت آشنایی با کارکرد رسانههای اجتماعی مختلف تأکید کرد: اگر قرار است افراد و سازمانهاـ در هر حوزه ای ـ استفاده اثربخشی از رسانههای اجتماعی داشته باشند باید علاوه بر آشنایی با انواع رسانههای اجتماعی، با کارکرد این رسانهها هم آشنا باشند. این کارکردها عبارتند از: حضور، گفتوگو، اشتراکگذاری، هویت، ارتباط، شهرت و گروهها.
دکتر مهرابی سپس به توضیح برخی از کارکردهای رسانههای اجتماعی پرداخت و ادامه داد: مقصود از حضور، محیط آنلاینی است که باعث میشود کاربران از حضور فرد آگاه شوند و میتواند به صورت آنلاین یا آفلاین باشد. به عنوان مثال، میتوان به اشتیاق افراد برای عکس گرفتن با هنرمندان در یک شهر و در یک مکان مثلاً پارک یا... اشاره کرد که حضور فرد به سرعت به اطلاع سایر افراد میرسد و این یکی ازکارکردهای رسانهها و شبکههای اجتماعی است. رسانههایی که کارکرد حضور در آنها مؤثر است عموماً با هدف قابل رؤیت سریع بودن و اطلاعرسانی به مخاطبان، مورد استفاده قرار میگیردند.کارکرد بعدی گفتوگو است که اهمیت بسیاری دارد. گفتوگوهای فردی، وقتی تجمیع میشوند هر کدام قطعههایی از پازلی هستند که مجموعهای را شکل میدهند که میتواند برای سیاستگذاری در هر سطحی مهم باشد. مثلاً فرض کنید در مورد محصولات یا خدمات شرکتی در گفتوگوها از سوی افراد اطلاعاتی ارائه میشود. بعد از مدتی حجم بزرگی از اطلاعاتی شکل میگیرد که میتواند برای آن شرکت یا سازمان اهمیت داشته باشد. بنابراین بُعد گفتوگویی کارکرد رسانههای اجتماعی بسیار اهمیت دارد. کارکرد مهم دیگر، اشتراکگذاری است که هدف بسیاری از شبکههای اجتماعی است. به عنوان مثال، یوتیوب اشتراکگذاری ویدئو است که بنا بر اطلاعات مطرح شده، در هر دقیقه، 10 ساعت ویدئو در یوتیوب بارگذاری میشود. اگر از محتواهایی که در این شبکههای ویدئویی مثل یوتیوب یا آپارات یا تماشا غفلت شود، درواقع غفلت بسیار بزرگی است؛ چراکه کاربران در حال دریافت اطلاعات زیادی از این محتواها هستند؛ مثلاً در یوتیوب هر 24 ساعت حدود 14 هزار و 400 ساعت محتوا بارگذاری و به اشتراک گذاشته میشود. کارکرد بعدیشهرت هست که براساس آن گفته میشود فرد میتواند با استفاده از جایگاه آنلاینی که دارد، چقدر میتواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. درواقع، اینفلوئنسرهامیتوانند روی افراد مخاطب اثر بگذارند. کارکرد دیگرهویت است که بیشتر با معرفی فرد در رسانههای اجتماعی ارتباط دارد. برای مثال، در لینکدین، هویت به مراتب مهمتر است از سایر رسانههای اجتماعی است.کارکرد دیگر، گروههاهستند که از این بابت اهمیت دارند که افراد در یک محیط آنلاین، گروههایی را شکل میدهند که با هم نقطه اشتراکی از نظر یک موضوع خاص دارند. استفاده از این گروهها با هدف اثرگذاری در هر حوزهای میتواند بسیار مهم باشد.
وی که بخشی از تحقیقات خود را با تمرکز بر رسانههای اجتماعی و سلامت انجام داده است، سپس به تمایز میان اهمیت کارکردها در رسانهها و شبکههای اجتماعی پرداخت و گفت: اما شبکههای اجتماعی صرفاً به یک کارکرد توجه ندارند. برخی از رسانههای اجتماعی بر هویت تمرکز دارند، بهعنوان مثال در لینکدین هویت بسیار مهم است. وقتی وارد لینکدین میشود اطلاعات زیادی از شما میخواهد. ولی در فیسبوک شاید این اطلاعات را نخواهد، چراکه چندان روی بحث هویت متمرکز نیست. در یوتیوب اشتراکگذاری بسیار اهمیت دارد. در فیسبوک بیشتر به رابطه و ایجاد و حفظ آن اهمیت داده میشود و در آنجا برخلاف لینکدین بحث هویت چندان مطرح نیست. هرچند در عین حال سایر کارکردها هم مهم هستند. بنابراین میتواند مشاهده کرد که هر یک از رسانههای اجتماعی از بلوک هفتگانه کارکرد رسانهها، بر چند بلوک کارکردی متمرکز هستند.
این پژوهشگر علوم ارتباطات پس از بحث از انواع رسانههای اجتماعی و کارکردهای آنها، به استفاده کاربران از رسانههای اجتماعی در جهان و سپس در ایران براساس آمارهای موجود پرداخت و گفت: براساس اطلاعات ارائه شده، تا ژانویه 2023 حدود 4 میلیارد و 760 میلیون نفر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. آمار رشد استفاده از این شبکهها نشان میدهد از نظر فصلی، حدود نیم درصد یا 23 میلیون به تعداد کاربران افزوده شده است. از نظر جمعیتی، حدود 60% از جمعیت جهان از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. اگر جمعیت بالای 18 سال را مورد بررسی قرار دهیم، این آمار نشان میدهد که حدود 78% از جمعیت بالای 18 سال جهان در حال استفاده از شبکههای اجتماعی هستند که میانگین استفاده روزانه آنها از شبکههای اجتماعی حدود دو ساعت و سی دقیقه است. از نظر جنسیت، زنان حدود 46% و مردان حدود 54% از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
شیوع کرونا و تجربه ناشی از آن کارکرد رسانههای اجتماعی را متحول کرد
این محقق حوزه ارتباطات سلامت سپس به تغییر و تحولات رخ داده در استفاده از فضای اجتماعی بعد از شیوع کرونا براساس آمارهای موجود اشاره کرد و گفت: اتفاقات بعد از شیوع کرونا نشان میدهد که فعالیتهایی مانند تماشای فیلمها و خدمات ویدئوهای زنده (Streaming) 54% افزایش پیدا کرده است؛ مدت زمان استفاده از شبکههای اجتماعی حدود 43% از نظر زمانی افزایش داشته است؛ استفاده از خدمات پیامرسانها حدود 42% رشد داشته است؛ استفاده از نرمافزاهای کاربردی موبایل حدود 36% افزایش پیدا کرده است؛ تولید و بارگذاری ویدئوها بعد از شیوع کرونا حدود 16% افزایش داشته که البته به نظر میرسد محتوای آموزشی این ویدئوها بسیار بیشتر است. نکته مهم دیگر این است که در جهان از چه پلتفرمهایی استفاده میشود: فیسبوک، یوتیوب، واتساپ، اینستاگرام و... رسانههای اجتماعی و پلتفرمهایی هستند که براساس آمار تا ژانویه 2023 نسبت بقیه رسانهها پیشرو هستند.
دکتر مهرابی با ارائه آماری درخصوص کاربران جهانی در دو گروه سنی بین 8 تا 11 سال و 12 تا 15 سال و رفتارهای آنان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گفت: براساس اطلاعات موجود از نظر رده سنی، دادهها نشان میدهند که در گروه سنی 8 تا 11 سالهها حدود 44% از سایتها و نرمافزارهای رسانههای اجتماعی، 64% از پیامرسانها، 96% از پلتفرمهای اشتراکگذاری ویدئو استفاده کرده، و 39% نیز ویدئوهای زنده (Streaming) بارگذاری میکنند. اگر این آمار را با آمار دسته دوم (12 تا 15 سالهها) مقایسه کنیم، شاهد هستیم که همه این اعداد رشد میکنندو در این گروه سنی استفاده از رسانههای اجتماعی افزایش پیدا میکند. در گروه سنی 12 تا 15 سال 87% از سایتها و نرمافزارهای رسانههای اجتماعی، 91% از پیامرسانها، 99% از پلتفرمهای اشتراکگذاری ویدئو استفاده کرده و 60% نیز ویدئوهای زنده (Streaming) بارگذاری میکنند.
این پژوهشگر علوم ارتباطات در ادامه مباحث خود به وضعیت استفاده از رسانهها و شبکههای مجازی در ایران پرداخت و با استناد به اطلاعات ارائه شده در خردادماه سال 1401 از نظرسنجی صورت گرفته توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران از 1541 نفر از افرادی که در سراسر کشور سن بالای 18 سال دارند گفت:از این تعداد 97%بین 18 تا 29 سال سن دارند، 86% آنها در مراکز استانها زندگی میکنند و 95% از آنها افراد تحصیلکرده هستند. این نظرسنجی نشان میدهد 5/78% از ایرانیها از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
وی تأکید کرد: این اطلاعات نشان میدهد اگر فرد یا سازمانی بخواهد یک اقدام اثرگذار را در بستر رسانههای اجتماعی با تمرکز بر این جوانان 18 تا 29 سال مراکز استانها با تحصیلات دانشگاهی صورت دهد، با احتمال بیشتری به هدف خود دست پیدا خواهد کرد؛ حال آن هدف میتواند هر نوع مداخله یا کمپینی باشد. وی در خصوص تعداد کاربران پیامرسانهای داخلی نیز بیان کرد که براساس اطلاعات کسب شده تا 15 آذر 1401 کاربران روبیکا 35 میلیون نفر، ایتا 15 میلیون و 200 هزار نفر، بله 9 میلیون و 800 هزار نفر و سروش پلاس 8 میلیون و 100 هزار نفر بودهاند. اما اساساً اطلاعاتی از ویژگیهای جمعیتشناختی آنها مانند سن، جنسیت، مکان زندگی، و یا سطح تحصیلاتشان ـ به آسانی ـ در دسترس نیست.
شناخت الگوی مصرف؛ پیشنیاز استفاده اثربخش از رسانههای اجتماعی
دکتر مهرابی با استناد به نتایج یکی از مطالعات خود که با تمرکز بر شناخت الگوی مصرف رسانههای اجتماعی در بین جوانان 18 تا 25 سال انجام شده بود و دادههای آن در بازه زمانی فروردین تا خرداد 1400 از حدود 422 نفر گردآوری شده ادامه داد: از میان این تعداد که حدود 8% آنها دانشآموز و حدود 43% یعنی نزدیک به 175 نفردانشجو بودند که تقریباً 48% اعلام کردند شبها از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؛ حدود 73% از تلفن همراه برای دسترسی به رسانههای اجتماعی استفاده میکنند ولپتاپ، تبلت و دستکتاپ در مرتبه بعدی قرار دارند. میزان استفاده روزانه کاربران بر حسب دقیقه از رسانههای اجتماعی در این تحقیق چنین بود: اینستاگرام با میانگین حدود 51 دقیقه در شبانهروز اولین رسانهای بود که مورد استفاده قرار میگرفت، بعد واتساپ با حدود 40 دقیقه، تلگرام با حدود 23 دقیقه و فیسبوک و... در رتبههای بعدی قرار میگرفتند. براساس اطلاعات به دست آمده انگیزه افراد در استفادهاز رسانههای اجتماعی چنین بوده است: 23% جهت دسترسی به اطلاعات، حدود 17% برای استفاده از مطالب سرگرمکننده، 14% از روی بیحوصلهگی، 13% برای ارتباطات شخصی،10% به منظوراجتماعی شدن و توسعه روابط، 5% به پیشنهاد دیگران و...
وی سپس به مقایسه اطلاعات کاربران ایرانی و کشور انگلیس براساس اطلاعات به دست آمده از کاربران انگلیسی در استفاده از رسانههای اجتماعی اشاره کرد و گفت: اساس اطلاعات موجود از دو گروه سنی 16 تا 24 سال و گروه سنی 25 تا 34 سال در سال 2015 نشان میدهد که 65% کاربران 16 تا 24 سال با این انگیزه از رسانههای اجتماعی استفاده کردهاند که بفهمند دوستانشان در حال انجام چه کاری هستند، در گروه سنی دوم این عدد 52% بوده است.53% گروه سنی اول و 42% گروه سنی دوم برای فرستادن پیام مستقیم به دوستانشاناز این رسانهها استفاده کردهاند. ارتباط مداوم با اقوام و خویشان، ارسال عکس و ویدئو و اینکه دوستانشان چه مطالبی را مشاهده میکنند و... سایر انگیزههایی بوده است که هدف این کاربران در استفاده از رسانههای اجتماعی بوده است.
دکتر مهرابی در ادامه به اطلاعات جهانی درباره استفاده از رسانههای اجتماعی در سالهای 2018 و 2023 پرداخت و گفت: براساس اطلاعات سال 2018،41% برای برقراری ارتباط با دیگران و اینکه دوستانشان در حال انجام چه کاری در شبکههای اجتماعی هستند، 40% به منظور آگاهی از اخبار و حوادث و... از رسانههای اجتماعی استفاده کردهاند. اگر اطلاعات سال 2023 را نگاه کنیم، برقراری ارتباط با اقوام و خانواده حدود 50% انگیزه استفاده از رسانههای اجتماعی توسط کاربران وپر کردن اوقات فراغت 37%، خواندن اخبار 35% و... انگیزههای استفاده از شبکهها و رسانههای اجتماعی بوده است.
تحلیل مستمر رسانههای اجتماعی پیشنیاز دستیابی به اهداف است
این پژوهشگر علوم ارتباطات در ادامه به الزامات استفاده از رسانههای اجتماعی پرداخت و گفت: اساساً حجم زیادی از دادهها و محتواها در رسانههای اجتماعی هست که روزبهروز تغییر میکنند. اساساً ما الان نمیتوانیم بگوییم که در زمان فعلی مردم در فضای مجازی راجع به چه چیزی فکر میکنند. با توجه به حجم اطلاعات و فیلمهایی که مثلاً در یوتیوب آپلود میشوند یا در سایتهای اشتراک عکس بارگذاری میشوند، اگر به این اطلاعات دسترسی نداشته باشیم، قاعدتاً هر اقدامی میخواهیم انجام دهیم نمیتوانیم هیچ چشماندازی برای آن مشخص کنیم.بهعنوان مثال اگر میخواهیمبر قشر 20 تا 25 سال این اثرگذاری را داشته باشیم که بیشتر ورزش کنند، یا کلاه ایمنی هنگام موتورسواری استفاده کنند، یا رفتار سلامت بهتری داشته باشند، این اطلاعات اولیه اگر نباشد قاعدتاً نمیتوانیم هیچ مداخله و اساساً هیچ رفتار اثرگذاریداشته باشیم. رسانه اجتماعی میتواند هم برای شناخت مخاطب مورد استفاده قرار گیرد و هم اینکه اساس برنامهریزی فعالیتهایی باشد که میخواهیم در آینده انجام دهیم، اما همه این اقدامات نیاز نگاه علمی به جنبههای مختلف فضای رسانهایست که امروز به بخش جداییناپذیر از زندگی اقشار مختلف از جمله جوانان تبدیل شده است.
دکتر مهرابی در پایان سخنان خود با تأکید بر اهمیت شناخت مخاطب هدف،آگاهی از الگوی مصرف کاربران از قبیل گروههای سنی استفادهکنندگان از شبکههای اجتماعی، زمان و نرمافزار مورد استفاده آنها و... ؛ تولید محتوای مناسب با مخاطب و بهرهگیری از رسانه مناسب، و در نهایت تحلیل مستمر را از ارکان مهم برای استفاده اثربخش از رسانههای اجتماعی برشمرد و گفت: تحلیل مستمر یک فرایند مداوم است. هنگامی که محتوایی با در نظر گرفتن تمام گامهای از پیش تعیینشدهای که گفته شد تولید و منتشر شد و در دست مخاطب قرار گرفت باید پیگیری شده و ارائه بازخورد داشته باشد. همچنین باید یک ارزیابی از بازخورد و رفتار مجدد مخاطب داشت. این چرخه مداوم است و تمام نمیشود تا به هدف خود برسیم. حتی پس از دستیابی به هدف، حفظ آن نیز مسئله مهم دیگریست که باید مورد توجه قرار گیرد.
در بخش پایانی این نشست پژوهشگران و اعضای حاضر به طرح دیدگاههای خود ناظر به مطالب طرح شده از سوی سخنرانان و موضوع نشست پرداختند.
نظر شما :