دکتر اسماعیلی، وزیر ارشاد در مراسم یادبود دکتر عماد افروغ مطرح کرد:
الگوی انتقادات دکتر افروغ، اتهام نقدناپذیری جمهوری اسلامی را رد کرد
مراسم هفتمین روز درگذشت دکتر عماد افروغ، استاد و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با حضور چهرههای علمی و پژوهشی کشور، اعضای خانواده و همکاران زندهیاد افروغ، 30 فروردین ماه 402 در تالار تمدن پژوهشگاه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این مراسم سخنرانان به برخی از ویژگیهای علمی و سلوک دکتر افروغ پرداخته و به برخی خاطرات خود با ایشان اشاره کردند و معتقد بودند برای بررسی آثار و اندیشههای این زندهیاد باید در آینده نشستهای بیشتری تشکیل شود.
دکتر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دانشآموخته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در مراسم تشییع دکتر افروغ نیز حضور داشت، خودش را به مراسم هفتم استاد سابقش رساند و با بیان اینکه حضور در این جلسه از دو حیث برایم اهمیت دارد، گفت: من افتخار شاگردی دکتر افروغ را داشتم و در سال ۸۱ در مقطع دکتری دانشجوی رشته جامعهشناسی سیاسی در محضر ایشان بودم. نگاه اصولیشان به مسائل و پرهیز از مصلحتگرایی را در سلوک دکتر افروغ مشاهده کردم. همچنین در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهار حوزه ایشان افتخار دادند و با ما همکاری کردند. عضویت ایشان در شورای فرهنگ عمومی را داشتیم. عضو هیأت نظارت بر کتابها و شورای پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و مرکز ملی رصد نیز بودند که وظیفه رصد حوزههای مختلف و سنجش افکار عمومی را بهخوبی عهدهدار بودند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: ارتباطات من با ایشان از ۲۰ سال پیش آغاز شد و تا آخرین روزها تداوم داشت. در جلسات شورای فرهنگی عمومی جزو منظمترین اعضا بود و همیشه زودتر از سایرین در محل جلسه حاضر میشد. آخرین بار در بهمن ماه سال گذشته، زمانی که در بستر بیماری بودند در منزلشان محضر ایشان رسیدم که حال خوشی داشتند و سرحال بودند و جلسه شیرینی بود و خاطراتمان را باهم مرور کردیم.
وی با اشاره به روحیه انقلابیگری، مطالبهگری و پرسشگری عماد افروغ توضیح داد: دکتر افروغ پرچمدار نقد درونگفتمانی بود. او خیلی مخالف مصلحتسنجی بود. در همه حوزهها با صراحت و محکم نقدش را مطرح میکرد و این اتهامی که به جمهوری اسلامی زده میشود که کسی تاب نقد و انتقاد را ندارد، نوع حضور و کنشگری دکتر افروغ و نوع گفتمانی که در این حوزه در نظام شکل گرفته است، در این الگو خودش را نشان داد. شما پیام رهبر عزیز انقلاب نسبت به ایشان را ببینید. نقد دکتر افروغ کاملاً مبتنی بر اصول علمی جامعهشناسی سیاسی بود و هیچکس هم مصون از انتقاداتشان نبود و آنجایی که میدانستند اشکالی هست با صراحت لهجه در پرمخاطبترین تریبونها مثل تلویزیون مطرح میکردند.
وی با مرور تعاریف متنوع انقلابیگری تأکید کرد: حضرت آقا وقتی از ایشان یاد میکنند، صفت انقلابیگری را برای ایشان قید میکنند. انقلابیگری به این معناست اگر احساس کردیم ناراستی و کژی وجود دارد، باید حرف بزنیم. یک انقلابی میتواند مثلاً عماد افروغ را نسبت به مسائل مختلف با اهمیتهای گوناگون در چارچوب نظام جمهوری اسلامی نقد کند و محبوب باشد. تا جاییکه همه شخصیتهای نظام از رهبر انقلاب تا رئیسجمهور اینطور با اخلاص و شیفتگی از او یاد کنند. این یک الگوی جدی رفتاری در جمهوری اسلامی ایران است. دکتر افروغ تا روز آخر فردی نبود که مصلحتسنجی کند و بیمار هم که بودند، اظهار نظرهایش را مطرح میکرد و ابایی نداشت که به کسی بربخورد یا کسی خوشش نیاید.
دکتر اسماعیلی تأکید کرد: دکتر افروغ روح بزرگی داشت و هر چه به دوران پایان حیات مادیشان نزدیکتر می شدند، بهجت درونیشان بیشتر بود که این از ویژگیهای مؤمن است. افرادی نگران لحظات قبر و برزخ هستند که نگران اعمالشان هستند. دکتر افروغ یک عمر پاکیزه زندگی کرد و با اشتیاق به دیدار خداوند متعال رفت که من هم از خداوند در این لحظات نورانی و ساعات پایانی ماه مبارک رمضان برای این دانشمند انقلابی، مؤمن، پاک و پاکیزه همنشینی با اولیاء، علما، صلحا، و امام عظیمالشأن را مسئلت دارم. انشاءالله با رفقای شهیدشان محشور شوند و عمری را درجهاد گذراندند و از مبارزاتشان در خارج از کشور و حضورشان در جبهههای جنگ، جایی نگفتند و سرانجام این عنصر پاک و پاکیزه، پاکیزه به دیدار خداوند متعال رفت. ما بیش از اینکه متأثر از رفتن این دانشمند بزرگ باشیم، بیش از آن نگران احوالات خودمان هستیم. زندگی، سیره و سلوک دکتر افروغ بهانه را برای امثال ما میبندد، چون ما ایشان را دیدیم و شاگردی کردیم، حتماً که توجیهی برای کمکاری و انجام ندادن تکالیفمان نداریم. انشاءالله خداوند ما را هم واقف و مأمور به انجام وظایفمان بکند و انشاءالله دعاهایشان برای مردم ایران در آن دنیا هم که دستشان بازتر است، مستجاب شود و آثار علمی فاخر این مرد بزرگ چراغی فراروی دانشجویان و طالبان علوم اجتماعی در کشور باشد و روح علمی و اخلاق حرفهای ایشان که به گرایش و سلیقه خاصی متعلق نیست، برای همه درسآموز باشد.
شادی روح این عزیز تازه درگذشته الفاتحه معالصلوات
دکتر گلشنی: مرحوم افروغ هم دغدغه علمی داشت و هم دغدغه فرهنگی
دکتر مهدی گلشنی، استاد فلسفه علم ایران با اشاره به اینکه دکتر افروغ در طول زندگیاش دو دغدغه فرهنگی و علمی داشت، گفت: مرحوم افروغ همیشه تلاش میکرد نظراتش را به مسئولان اجرایی کشور منتقل کند و او آنچنانکه مقام معظم رهبری هم فرمودهاند، روی دو نکته تأکید داشت که علم باید نیازهای داخلی را رفع کند و باید نوآوری و مرزشکنی در مرزهای دانش داشته باشد.
دکتر گلشنی تأکید کرد: مرحوم افروغ معتقد بود که پُز دادن به تعداد مقالات دانشگاهی مهم و فایدهبخش نیست و مهمترین شکایتش این بود که در دانشگاهها تعداد مقالات معیار باشد که اشتباه است.
وی گفت: ما نباید از تحولات اخیر غرب در زمینههای علمی غفلت کنیم که تحولات علمی آنها (در زمینههای علوم انسانی) به کشور منتقل نشده است که دولتها هم باید به نصیحت خیرخواهان و دلسوزان انقلاب گوش دهند.
وی با اشاره به کتاب «ارزیابی انتقادی نهاد علم» دکتر افروغ یادآور شد: مرحوم افروغ در این کتاب گلهها و انتقادهای خود را اینچنین بیان کرده است؛
* بیگانگی دستاندرکاران نظام آموزشی با مباحث ظریف و پیچیده معرفتشناسی
* فقدان شناخت یا شناخت ناکافی از مباحث مربوط به چیستی علم، جامعهشناسی و تاریخ علم
* الزام چاپ مقالات پژوهشگران در مجلات isi و ... درصورتیکه مقالههای بسیاری هستند که در چنین مجلههایی منتشر نشدهاند اما ارزش علمی دارند یا فردی کتاب نوشته و اختراع کرده و ...
* کمرنگ شدن وقف مردم به مراکز آموزشی و دانشگاهی
* اهمیت انتقال میراث فرهنگی به نسل بعدی
* توجه بیش از حد به رشتههای غیرعلوم انسانی
* ارائه پیشنهاد به ایجاد تحولات ساختاری در نظام آموزشی و اصلاحات واقعی و ...
گلشنی در خاتمه سخنانش تصریح کرد: در کشورهایی چون مالزی، اندونزی و پاکستان راجع به تمدن اسلامی کتابهای زیادی منتشر شده است که امیدواریم مسئولان به نصایح خیرخواهان چه در ابعاد علمی و چه در ابعاد اقتصادی و ... بیشتر توجه کنند.
دکتر آزادارمکی: زندهیاد افروغ دانشمندی ولایی و عاشق امام علی(ع) بود
دکتر تقی آزادارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران با عرض تسلیت به خانواده دکتر افروغ و ابراز امیدواری به اینکه، خداوند متعال عمر چنین افراد مفیدی را بیشتر کند تا کشور بتواند بیشتر از وجود و نفس آنها استفاده کند، گفت: دکتر افروغ جامعهشناس منتقدی بود که از این منظر به جامعه ایران نگاه میکرد و دوستداران افروغ نباید او را در سطح یک مداح قلمداد کنند مثل آن چیزی که در مراسم تشییع ایشان از دانشگاه تا بهشتزهرا(س) اتفاق افتاد.
دکتر آزادارمکی تأکید کرد: زندهیاد افروغ ولایی و عاشق امام علی(ع) بود ولی مداح نبود بلکه او دانشمند بود و مقام معظم رهبری هم در پیامشان فرمود که ایشان فرد فرزانه و دانشمندی بودند. دکتر افروغ عاشق انقلاب اسلامی و امام علی(ع) بود اما تن به قدرت نداد و او جامعهشناسی بود که نه قهر کرد، نه دشمنی و ستیز کرد و نه گلهمند بود.
وی گفت: ما نیازمند بازنگری در خود و جریانهای ظهور کرده باشیم و پدیدههایی مثل جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را نقد کنیم و تصور نکنیم بهراحتی میتوان از این پدیدهها عبور کرد. ما باید وارد گفتوگو شویم و تولید اندیشه کنیم و به راهحلها و جریانهایی دسترسی پیدا کنیم که کمتر به خشونت منجر میشوند.
دکتر میری: زندهیاد افروغ خودش را محدود و بسنده به ساحت سیاست نکرد
دکتر سیدجواد میری، استاد جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پس از عرض تسلیت به جامعه علمی کشور و خانواده دکتر افروغ گفت: در این مجلس ترحیم نمیتوان آنطور که شایسته و بایسته است از آثار و ویژگیهای دکتر افروغ صحبت کرد اما در آینده میتوانیم درباره سیره و آثار دکتر افروغ صحبت کنیم.
مرحوم افروغ خود را وامدار نگاه رئالیسم انتقادی «روی باسکار»میدانست و استدلال میکرد که وظیفه علم، تولید دانش آن مکانیسمهای پایدار و پیوسته فعال طبیعت است که پدیدههای جهان را میآفریند نه کشف قوانین کمی! به عبارت دیگر علم تجربی تنها در صورتی معنا پیدا میکند که چنین مکانیسمهایی در خارج از آزمایشگاه و همچنین در داخل آن وجود دارند و عمل میکند. «باسکار» در ادامه آن رئالیسم را درباره مکانیسمها و قدرتهای علّی در فلسفه علوم اجتماعی به کار برد و همچنین مجموعهای از استدلالها را برای حمایت از نقش انتقادی فلسفه و علوم انسانی بیان کرد.
دکتر میری تأکید کرد: زندهیاد افروغ روشنفکر بود چون، در حوزه عمومی برای خود نقش تأثیرگذاری قائل بود. دانشگاهی بود، چون رویکرد تحلیلی و آکادمیک به مسائل داشت و سیاستمدار بود چون ساحت سیاست رسمی کشور را میشناخت و در آن نمایندگی کرده بود.
اما این موارد، همه افروغ نبودند بلکه او روشنگر بود، دانشگاهی بود، سیاستمدار بود و در مواجهه با مرگ هم به صورت حاصل عملکرد روشنگر بود و در رسالت حوزه رویکرد تحلیلی و آکادمیک به مسائل داشت و سیاستمدار بود و ساختار سیاسی رسمی کشور را میشناخت و درآن نمایندگی کرده بود.
دکتر میری تصریح کرد: افروغ با اینکه سیاستمدار هم بود اما خودش را محدود و بسنده به ساحت سیاست نکرد بلکه منظر انتقادی خودش را حفظ کرد. حتی در مقطعی که اصولگرایان از او انتقاد میکردند این شعر را میخواند:
رندِ عالمسوز را با مصلحتبینی چهکار/ کار مُلْک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
افروغ محافظهکاری را در ایران محافظ «کار» میانگاشت و معتقد بود که کسانیکه خود را محافظهکار در ایران میدانند به هیچوجه با بنیانهای سنت محافظهکاری (کانسرواتیزم) نسبتی ندارند. او همیشه تلاش میکرد جنبه انتقادی خودش را صرفاً در چهارچوب نوشتن چند کتاب و مقاله و ... محدود نکند، بلکه به کنشگری در ساحات مختلف اجتماعی باور بنیادی داشت.
دکتر میری با اشاره به حوادث اخیر کشور نیز یادآور شد: دکتر افروغ در مواجهه با جنبش «زن، زندگی، آزادی» نیز معتقد بود، اگر برخی روشها و قوانین را اصلاح کنیم، به هیچوجه باعث خدشهدار شدن نظام نخواهد شد و این موضوع را باعث رشد نظام میدانست. به عبارتی دیگر، برای رشد نظام باید آنرا دائماً در معرض نقد و انتقاد بنیادین قرار دهیم.
دکتر میری در بخش پایانی سخنانش تأکید کرد: مواجهه دکتر افروغ با مرگ برای خود من نیز درسآموز و جالب بود. مواجهه با مرگ، یکی از بنیادیترین ابعاد وجودی انسان است و وقتی آقای افخمی از او درباره مرگ پرسید، پاسخ داد که خانواده خیلی نگران من هستند اما آنچنان شوق به رفتن دارم که اصلاً حساب شدنی و قابل باور نیست که این واکنش او مرا یاد شعر مولانا انداخت که میگفت:
مرگ اگر مرد است آید پیش من/ تا کشم خوش در کنارش تنگتنگ
من از او جانی برم بیرنگو بو/ او ز من دلقی ستاند رنگرنگ
دکتر معینزاده: دکتر افروغ ذاتاً منتقد وضع موجود بود
دکتر مهدی معینزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه اواخر دهه 80 افتخار شاگردی دکتر افروغ را داشت، گفت: وقتی بنده به گروه فلسفه علم و دین پیوستم، بسیار با روی گشاده از من استقبال کرد و در درس فلسفه علوم اجتماعی هم چهار واحد داشتیم که گرایشات فلسفی ایشان به جامعهشناسی توجه مرا بهخود جلب کرد. دکتر افروغ بیشتر آثار فیلسوفان یا نقلقولهای آنها را خوانده بودند و من بخشی از رویکرد فعلیام به فلسفه (که طرحم در حال انجام است) را مدیون آن واحدهای درسی هستم که زیر نظر ایشان گذراندم و به من مسئولیت داد که درباره ارتباط افکار «گادامر» با علوم انسانی و ... تحقیق کنم.
وی با اشاره به اینکه پرداختن به آثار دکتر افروغ کار سترگی است و پرداختن به کارهای علمی ایشان، نیاز به تشکیل جلسات دیگری دارد، گفت: دکتر افروغ ذاتاً منتقد وضع موجود بود و حرکت و رشد علم را در انتقاد از مشکلات و سیستم دانشگاهها میدید و روح ناآرام، بیقرار، پاک و شریفشان را وقف تنگناها و مضیقهها میکردند و اینطور بود که شیوه نوشتن مقاله و نمره دادن در دانشگاهها را برنتافت و پس از 25 سال خدمت، درخواست بازنشستگی داد.
دکتر معینزاده در ادامه به خاطرات مشترکش با زندهیاد افروغ اشاره و مواردی را مطرح کرد. وی همچنین گفت: مصیبت بزرگی بر جامعه علمی کشور وارد شده است که امیدوارم با بررسی و ارزیابی آثار ایشان نام ماندگار دکتر افروغ را بیشتر به مردم بشناسانیم و به قول مولانا؛ خوشتر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران
دکتر افروغ واقعاً همیشه همیت و غیرت داشت و به قول سعدی؛ «دلایل، قوی باید و معنوی. نه رگهای گردن به حجت قوی»که زندهیاد هردوی این موارد را داشتند./پایان
بازتاب در رسانهها:
ایرنا، شفقنا، ایکنا، ایبنا، مشرقنیوز، خبرآنلاین، تابناک، گزارش تصویری ایرنا، گزارش تصویری ایکنا، ایبنا سایر سخنرانیها،
نظر شما :