گزارش نشست تخصصی «گیاهان مقدس؛ واکاوی اهمیت گونههای گیاهی در فرهنگ ایران»
نشست تخصصی «گیاهان مقدس؛ واکاوی اهمیت گونههای گیاهی در فرهنگ ایران» بهمناسبت روز درختکاری و هفته منابع طبیعی، 15 اسفندماه ۱۴۰۱، توسط مرکز اسناد فرهنگی آسیا به صورت مجازی برگزار شد.
بهگزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در آغاز این نشست، دکتر بهرام گرامی، پژوهشگر ژنتیک و علوم گیاهی، به تبیین مضامین و مثالهای مرتبط با گیاهان در آیات قرآن پرداخت. او که مولف آثار متعدد درخصوص نقش گیاهان در ادبیات و اشعار فارسی است، ابتدا به نقش گیاهان در تورات و انجیل اشاره کرد. ازجمله این که در تورات از درخت معرفت یاد شده است. دکتر گرامی، ویراستار مشاور در زمینه مدخلهای مرتبط با گل و گیاه در دانشنامه ایرانیکا، سپس به تبیین کارکرد استعارات مرتبط با گیاهان در آیات قرآنی پرداخت. تحلیل گیاه یقطین یا کدو در داستان یونس نبی، مضامین و استعارات مرتبط با دانه خردل، انگور، زیتون، سیر، نقیر (به معنی فرورفتگی هسته خرما) و قِطمیر (یا پوسته نازک هسته خرما) از دیگر مباحث گفتار دکتر بهرامی در این نشست بود. وی در این خصوص از مفهوم این گیاهان در اشعار فارسی نیز یاد کرد.
دکتر صفورا برومند، عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ ایران در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بهعنوان دومین سخنران، درخصوص چرایی و علتمندی برگزاری این نشست، بر اهمیت پوشش گیاهی بومی بهعنوان میراث طبیعی هر کشور تأکید کرد و چنین گفت: «ساختار زمینشناختی و اقلیمی سرزمین ایران که در بخش درخور توجهی از فلاتی به همین نام قرار دارد، شرایط مناسبی را برای رشد گیاهان مختلف فراهم کرده است. از اینرو، یکی از قدیمترین پوششهای گیاهی بومی جهان، در محدوده سرزمین ایران قرار دارد. کشور ایران، هماکنون بهلحاظ غنای گیاهی و تنوع زیستی دارای ۱۱ اقلیم از ۱۳ اقلیم شناخته شده جهانی است. کمتر کشوری از چنین ویژگی برخوردار است. ایران از نظر گونههای گیاهی با حدود هشتهزار گونه در مقیاس جهانی در جایگاه سی و یکم قرار دارد. از هشتهزار گونه گیاهی بومی در ایران شناسایی شده است، بیش از 1500 گونه آن، از گیاهانی بهشمار میروند که رشد آنها منحصر به این سرزمین است و بیش از 2300 گونه آن از خواص دارویی، عطری، ادویهای و بهداشتی برخوردارند.»
دکتر برومند در ادامه ضمن اشاره به سه ناحیه رویشی ایرانی-تورانی، اروپا-سیبری و صحارا-سندی که منظر گیاهشناختی و زیستمحیطی ایران را تشکیل میدهند، یادآوری کرد: حدود ۲۷۴ منطقه در ایران وجود دارد که از نظر ساختار زیستمحیطی میتوانند بهعنوان میراث طبیعی انتخاب شوند. دکتر برومند در ادامه بر این نکته تأکید کرد که در سطح جهانی، سازمانها و شوراهایی به شناسایی و ثبت میراث طبیعی در سراسر جهان میپردازند و ایران از پتانسیل موجود برای ثبت این مناطق ازجمله پارک ملی گلستان، ارسباران و میانکاله بهعنوان میراث طبیعی جهانی برخوردار است. دکتر برومند به این نکته نیز اشاره کرد که در حال حاضر، منطقه دشت لوت در سال ۱۳۹۵ و جنگلهای هیرکانی در سال ۱۳۹۸ بهعنوان میراث جهانی ثبت شدهاند.
دکتر برومند در ادامه به تأثیر مستقیم و انکارناپذیر بافتار پوشش گیاهی بومی در زندگی ایرانیان و نقش آن در تبدیل ایران بهعنوان یکی از قدیمترین مراکز استقرار بشر اشاره کرد. او سپس در خصوص اهمیت مجموعه متنوع گیاهان بومی ایران که از ویژگی سازگاری با اقلیم محیط برخوردارند، چنین گفت: «بخش درخور توجهی از این گیاهان به واسطه کاربرد درمانی آنها در باورهای بومی بهعنوان عنصری مقدس قلمداد میشوند. گیاهان بومی، در بسیاری از کهنالگوهای اساطیری، داستانها، ضربالمثلها یا متلها نقش مهمی را ایفا میکنند. ازجمله در اسطوره آفرینش در ایران باستان، تغییر فصل و تعیین جشنهای ملی و رسمی بهعنوان شروع فصل جدید در قالب رویاندن انواه سبزهها یا آیین درختکاری و موقوفات مرتبط با آنها که با زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان عجین شده است و در فرهنگهای بومی بیشتر آداب نقاط مختلف با گیاه و طبیعت در ارتباطند. اکثر مراکز مذهبی در کنار یک درخت یا پوشش گیاهی قدیمی قرار دارند و مراسم موسمی نیز به فعالیتهای کشت و کار مرتبط میشوند. نذر به گیاهان و درختان قدیمی و تقدس درختان کهنسال در ایران از دیگر نمونههای این اهمیت به شمار میروند. دکتر برومند در ادامه خاطر نشان کرد: «در معیار علمی و جهانی طبق آن چه در سایت کنوانسیون جهانی میراث طبیعی بیان شده است، این درختان کهنسال، مخازن ژنتیکی، گیاهی، فرهنگی و تاریخی در جهان شناخته میشوند و از سوی کنوانسیون بینالمللی میراث جهانی که ایران هم از حدود ۴۸ سال پیش از اعضای آن به شمار میرود، قوانینی برای نگهداری و حفاظت از آنها وضع شده است. هر یک از این واژگان بار مفهومی مهمی را برای ما دارد. حدود دو هزار درخت کهنسال در ایران شناسایی شده است که ۳۵ نمونه آن در سایت کنوانسیون میراث جهانی ثبت شده است.»
دکتر برومند با اشاره به این که نمونههای کهنسالی از درخت چنار، گردو، اُرُس، سرو، پسته وحشی با قدمتی بین چهار هزار تا ۹۹۰ سال در ایران شناسایی شدهاند، بر این نکته تأکید کرد که امروزه از یک سو، بهعلت گسست فرهنگی بین نسلها که فقر حافظه جمعی را بهدنبال داشته است و از سوی دیگر، کاستی در آموزش جمعی و اجتماعی و همچنین فقدان سیاستگذاری علمی و آیندهنگر که به تخریب روز افزون محیط زیست و منابع طبیعی منجر شده است، بسیاری از این گونههای گیاهی در معرض خطر نابودی قرار گرفتهاند. چنین شرایطی، ضرورت برگزاری این نشست و نمایشگاههای مجازی مرتبط با آن (دو نمایشگاه «گیاهان مقدس در سپهر فرهنگی ایران» و «درختکاری به روایت اسناد» در سامانه مرکز اسناد فرهنگی آسیا) را فراهم کرده است و در ماههای آینده، سلسلهنشستهایی برای بازخوانی اهمیت پوشش گیاهی در فرهنگ ایران و ضرورت حفظ و احیای گونههای گیاهی این سرزمین برگزار خواهد شد.
در ادامه نوشاد رکنی، رئیس اداره اطلاعات فرهنگی و حفاظت فنی کتابخانه و موزه ملی ملک، سومین سخنران این نشست بود که به بررسی نقش درختان مقدس در ساختار باغ ایرانی پرداخت. وی ابتدا بر این نکته تأکید کرد که در بررسی و بحث درخصوص باغ ایرانی و باغ تفرجگاهی قسور بسیار شده است و مفهوم باغ ایرانی به کمال مشخص نیست و در برخی موارد دستکاری شده است. این پژوهشگر گیاهشناس به این نکته پرداخت که بر اساس متون و اسناد تاریخی، معمار باغ ایرانی باید در مقام یک گیاهشناس یا باغبان، با گیاهان و سیر رشد آنها آنها آشنایی داشت تا وضعیت باغ در آینده را از نظر فرم، رنگ و بو در سطوح مختلف پیشبینی کند.
رکنی سپس از گونههای درختان باغها در کتاب مرآت آلقاسان نام برد که عبارت بودند از: سایهدار، میوهدار و نمادار. موضوع دیگر صحبتهای او به وضعیت باغها در دوران دگرگونیهای سیاسی و امنیتی اختصاص داشت. وی در این خصوص چنین گفت که با بروز اغتشاشات، باغها عامدانه در معرض ویرانی قرار میگرفتند. اما زمینهای کشاورزی که قوت مردم را تأمین میکردند، کمتر در معرض تخریب بودند. در باغهایی که ویران میشدند، در بیشتر موارد یک تکدرخت مقدس باقی میماند و حفظ میشد تا معیاری برای احیای باغ باشد. در بررسی باغهای تاریخی میبد مشخص شده است که به جز معدودی از تک درختان که بهعلت مقدس بودن حفظ شدهاند، همگی درختان جدیدند و در دوره عدم امنیت، این باغها ویران شدهاند.
رکنی به خمسهای در دوهه الزهار اثر عبدی بیگ نویدی درخصوص خریداری زمین جعفرآباد در قزوین برای ایجاد باغ سعادتآباد اشاره کرد. در این اثر از سه درخت چنار قدیمی یاد شده است که خیابانبندی، طراحی جویها و ساختار این شهر-باغ تابعی از این سه درخت کهنسال بوده است. وی سپس به اهمیت حفظ گیاهان کهنسال از منظر شناسایی ژنتیک گیاهی اشاره کرد. بهطور مثال، در بررسی فلور گیاهی منطقه زنوز توسط وی، مشخص شد که نشانی از سیب معروف زنوز در دست نیست و تمامی درختان سیب، از گونههای وارداتی آن است. اما درختی سیب کهنسال و مقدسی در زنوز شناسایی میشود که فرصت مناسبی را برای بررسی ژنتیک گیاهی این گونه از سیب فراهم میکند. رکنی سپس به این نکته اشاره کرد که در طراحی باغ ایرانی، ویژگی چهارفصل رعایت میشده است. بدین معنا که به نقل از کتاب ارشاد الزراعه، در تنظیم و چیدمان گیاهان در سطوح، ارتفاعات و دورههای زمانی مختلف حتی در زمستان مدنظر قرار میگرفته است. معمولاْ درختان را یک در میان میکاشتند. بدین صورت که یک درخت خزانپذیر و یک درخت همیشه سبز مانند باغ فین شامل ترکیب چنار و سرو یا بید و اُرُس در سعادتآباد قزوین در کنار یکدیگر قرار میگرفتند یا گیاهانی چون سُرخبید در باغ کاشته میشد که در صورت خزان برگها، در همتنیدگی شاخهها، گونهای پوشش ایجاد میکرد. ادامه سخنان این پژوهشگر گیاهشناس به معرفی چمن و مفهوم آن در باغ ایرانی اختصاص داشت مبنی بر این که: «چمن به یک فضا اطلاق میشده است و در نگارگریها متجلی شده است. فضایی است که درخت سایهدار ندارد و زمین پوشیده از گل است که بر اساس آن، چمن نامیده میشود مثل چمن لاله یا چمن به یا چمن انار. زمین از سبزه پوشیده بوده است و شبدر میکاشتند و گاه مَرغ یا همان سبزه و در اطراف آن، چنار یا درختان سایهدار قرار داشته است. صحن چمن فضایی بود برای تفرج بدون سایه و پوشیده از گل و گیاه.». وی همچنین به اهمیت کاشت و تقدس نخل در فرهنگ ایرانی اشاره و تأکید کرد و گفت: نخل درختی بسیار سودآور است که در سایه آنها درختان دیگر مثل لیمو پروش مییابند و از بادهای گرم در امان میمانند. اما تخریب باغهای نخل میناب باعث شد که لیموی مناسبی نیز در این منطقه تولید نشود. درخصوص نخل داستانهای بسیاری است که از تقدس آنها حکایت میکند. ازجمله اصطلاحات بهکار رفته در میناب برای نخل، مجموعهای از واژگان پیش از اسلام است.
سخنران پایانی این نشست، دکتر الهام ملکزاده بود که با عنوان «گیاهان پاک مروری بر باورهای ایرانی» سخنان خود را ارائه کرد. ابتدای سخن، اشارهای به باورهای ایرانیان از گذشتههای دور، در پیوند با طبیعت و بزرگداشت عناصر آن در قالب آداب ویژه شد. اینکه نامگذاری روزهای30 گانه ماه به نام گل یا گیاهی خاص همراه جشنهای ویژه، متکی به علایق ملی و سنتهای تاریخی ایرانیان بود. با این ملاحظه که ایرانیان باستان، در جشنهای متنوع خود، درختکاری را ارج نهاده و به خاک و زراعت احترام میگذاشتند.
در ادامه ملکزاده اضافه کرد: در حال حاضر در تقویم ملی ایران، روز پانزدهم اسفند روز درختکاری و از این روز تا بیست و دوم اسفند هفته منابع طبیعی است. در این روز مردم در پارکها، جنگلها و اقصی نقاط شهر حاضر شده، به کاشت نهالهای جوان میپردازند. ضمن اینکه ایرانیها هر سال با کاشت درخت به استقبال سال نو رفته، با این کار نمادین در آستانه بهار، زندگی را به زمین بازمیگردانند. بخش دیگرسخنان ملکزاده، ذکر این سنت در سایر نقاط جهان بود و تنوعی که بر اساس شرایط اقلیمی هر کشور، به برپایی سنت درختکاری در زمانهایی از سال منجر میشود که درختان قابلیت رشد داشته باشند. قسمت بعدی سخنرانی ملکزاده، از یک سو توسعه نقشآفرینی دولتها در ساماندهی برنامههای مرتبط با بزرگداشت آیینها و رسوم قدیمی و از جمله درختکاری در سدۀ اخیر را در بر گرفت و از سویی دیگر، مجموعه دلایل انتخاب روز درختکاری متناسب با وقایع تاریخی و آداب برپایی متنوع این روز را شامل میشد. مطالبی که بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی منتشر نشده، شامل مکاتبات حکومتی در سراسر ایران، بخشنامهها، دستورالعملها و گزارش برنامههای مرتبط با روز درختکاری و نظایر آن بود.
پایانبخش سخنرانی ملکزاده با توجه به تمرکز بر مبحث گیاهان پاک، اشارهای به این واقعیت شد که طبق گزارش اوستا و باورهای ایرانیان باستان، طبیعت آفریده اهورامزدا است و آنچه آفریده اوست نیکو و پاکیزه است. در حالیکه درختان مراکز مورد احترام مثل آرامستانها، زیارتگاهها و نیایشگاهها، اغلب سرو، کاج و شمشاد که در تمام سال سبز هستند، و توجه ویژه به درختانی چون انار و انجیر و سنجد، زرتشتیان بیشتر از گیاهانی چون مورد، سداب، و گیاه هوم در مراسم دینی استفاده میکنند. ضمناً پیش از شناسایی برق و نفت، گیاه کرچک را میکاشتند و از روغن آن که روغن پاکی بود برای روشنایی آتشکدهها بهعنوان سوخت پاکیزه استفاده میکردند که ذیل داد و دهش و گهنبارها، موقوفاتی داشتند تا از گیاهان پاک، مصرف آتش نیایشگاههای خود را تاًمین کنند. سنتی که پس از ورود اسلام به ایران بهمرور رو به محاق نهاد و صرفاً در میان پارسیان هند که به این سرزمین مهاجرت کردند، رسمی باقیمانده از نیاکانشان شمرده میشد. رویهای که در سالهای آغازین سدۀ چهاردهم خورشیدی یعنی در سال 1310، پس از حضور بهرام جی بیکاجی از پارسیان نیکوکار هندوستان که به یادمان فرزند درگذشته خود فیروز بهرام، دبیرستانی را در تهران تاًسیس کرد و به احیای این سنت دیرینه در عصر جدید منجر شد. بدین ترتیب که علاوه بر دهش خیریهاش در برپایی دبیرستان، در ارتفاعات اوسون تهران، زمین مشجری خرید و وقف دبیرستان و به انجمن زرتشتیان تهران اهدا کرد. طبق سند وقفنامه، کنده چوب درختان این باغ که در هوای تمیز ارتفاعات تهران پرورش مییافتند، سوخت و خوراک آتش روشن آتشکده تهران میشد. طبق سنتهای سپهر فرهنگی ایران، کنده خشک درختانی که خوراک آتش میشدند، به واسطۀ آتش پاکیزه، وجه قدسی یافته و پاک میشدند. مثلاً در روستای «زینآباد» در حومۀ تفت از توابع یزد، آتشکدهای است با چهار آتش روشن. یکی از چهار آتش آن، آتش برق آسمانی است. با این روایت که چندین سده قبل، رعد و برق آسمانی به درخت توت تناور روستا برخورد کرد و آن را مشتعل ساخت. ساکنین و گرداننده آتشکده، کندهای فروزان از از این درخت توت را به آتشکده روستا برده و آن را تختنشین کردند. از آن تاریخ تاکنون در کنار سه آتش دیگر به این آتش برق آسمانی، خوراک میدهند و همچنان آن را روشن نگاهداشتهاند. بوی خوش کندههای خوشبو مثل درخت صندل که از هندوستان آورده میشد نیز در زمرۀ همین باورهاست که در میان ایرانیان و زرتشتیان، مورد توجه بود و طبق گزارشهای اوستا که گیاهان را نمادهایی از فروزههای اهورایی و قابل ارج میدانند، باید در پاسداشت جایگاه درختان کوشید و بدین منظور در هنگام زایش نوزاد درختی بکارند یا هنگام درگذشت فردی، نهالی در زمین بگذارند./پایان
فایل صوتی نشست
نمایشگاه مجازی «گیاهان مقدس در سپهر فرهنگی ایران»
نمایشگاه مجازی «درختکاری به روایت اسناد»
نظر شما :