گزارش سه پیشنشست همایش بینالمللی «نظم جدید بینالملل، بحران اوکراین و جایگاه جمهوری اسلامی ایران»
گزارش نشست روابط ایران و اروپا در پیامد جنگ اوکراین
هشتمیین پیشنشست همایش بینالمللی «نظم جدید بینالملل، بحران اوکراین و جایگاه جمهوری اسلامی ایران» با عنوان «روابط ایران و اروپا در پیامد جنگ اوکراین» با سخنرانی استادان و صاحبنظران مطالعات اروپا و حضور جمعی از تحلیلگران و علاقهمندان روابط بینالملل، 12 دی ماه 1401 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این نشست بعد از اعلام خیرمقدم ریاست پژوهشکده مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و حقوق، دکتر محمدعلی فتح الهی و بیان مقدمهای از سوی مدیر نشست، دکتر علیاکبر اسدی (مدیر گروه مطالعات منطقهای) دکتر بهزاد احمدی لفورکی (مدرس دانشگاه وکارشناس ارشد مطالعات اروپا) و دکتر علی اسمعیلی اردکانی (عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و از صاحبنظران و کارشناسان ارشد حوزه اروپا) به ایراد سخنرانی پرداختند.
دکتر بهزاد احمدی لفورکی بهعنوان سخنران نخست نشست در ابتدا به تشریح تحولات جنگ اوکراین و بهخصوص نوع نگرشها و سیاستهای روسیه در ابتدای جنگ پرداخت و سپس در بخش دیگری از صحبتهای خود به تبیین نتایج و پیامدهای جنگ اوکراین برای روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی پرداخت. به اعتقاد وی عوامل و متغیرهای مختلفی در مداخله نظامی روسیه در اوکراین موثر بودند و بخشی از این عوامل به نوع نگرشها و فهم مسکو از شرایط پرچالش اروپا و همچنین تجارب روسیه در جنگها و منازعات یک دهه اخیر مربوط است که عمدتاً با موفقیتها و دستاوردهایی همراه بوده است. به اعتقاد رهبران روسیه غیبت آمریکا و اروپا در دگرگونیها مهم محیط پیرامونی از یکسو و چالشهای خاص کشورهای اروپایی مانند برگزیت، خیزش راست افراطی، شکاف فراآتلانتیکی و فقدان شخصیتها و رهبران تأثیرگذار اروپایی باعث شد تا روسیه در قالب محاسباتی جدید به مداخله نظامی در اوکراین بپردازد. هر چند نگرانیهای روسیه از تهدیدات غرب نیز در نوع محاسبات روسها نقش داشته است، اما بهنظر میرسد نگاه فرصتمحور روسها باعث تشدید معضل شناختی رهبران این کشور و آغاز جنگی شد که نتایج سلبی برای روسیه داشته است. تقویت گرایشهای نظامی و ژئوپلیتیک در کشورهای محوری اروپایی مانند آلمان، احیای ناتو با هزینه اروپا، امنیتی شدن محیط بینالمللی، انسجام در لیبرال دموکراسیها و هزینههای اقتصادی و نظامی وارد شده به روسیه از جمله نتایج بوده که بهنظر میرسد عمدتاً به ضرر روسها بوده است.
دکتر احمدی در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین رویکردها و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال جنگ اوکراین پرداخت و نتایج این جنگ برای روابط ایران و اروپا را تبیین کرد. به اعتقاد دکتر احمدی بخشی از اثرگذاری جنگ اوکراین بر جمهوری اسلامی ایران از طریق اثرات جنگ بر خاورمیانه و بهخصوص معادلات خلیجفارس بوده است. بهخصوص اینکه کشورهای عربی خلیجفارس ضمن بهرهگیری از منافع ناشی از افزایش بهای انرژی سعی کردند به ایجاد رویکردی متوازن و بیطرفانه در خصوص جنگ مبادرت کنند. موضوعی که در کنار تأثیر جنگ بر تحولات سوریه و رژیم اسراییل به شکل جدیدی نفوذ منطقهای ایران را متأثر ساخت. با این حال روایتسازیهای اروپا در خصوص رویکرد ایران در قبال جنگ مهمترین موضوعی بود که روابط ایران و اروپا را با شرایط جدیدی مواجه کرد. در حالیکه موضوعهایی مانند انرژی هستهای، قدرت موشکی و مسایل منطقهای بهعنوان اصلیترین مسایل چالشبرانگیز بین ایران و اروپا بودهاند در یک سال اخیر جنگ اوکراین باعث ایجاد چالشهای جدیدی در روابط طرفین شدهاست. هر چند ایران به صورت رسمی موضع بیطرفی خود در جنگ اوکراین را بروز داده است، اما کشورهای اروپایی با برجستهسازی اتهاماتی مانند صدور پهبادهای ایرانی به روسیه و استفاده مسکو از آنها برای جنگ به امنیتی سازی ایران کمک کردهاند.
دکتر اسمعیلی بهعنوان سخنران دوم ابتدا به ایدهها و رویکردهای موجود در خصوص جایگاه و نقش اروپا در نظم بینالمللی پرداخت و سپس اثرات جنگ بر روابط ایران و اروپا را تبیین کرد. به اعتقاد ایشان جنگ اوکراین بهعنوان نقطه عطف مهمی در روند نظم بینالمللی محسوب میشود و بهخصوص به ایجاد تغییراتی در خصوص جایگاه اروپا در نظم موجود انجامیده است. با توجه به شرایط جدید جهانی سه دیدگاه کلان در خصوص نظم بینالمللی و جایگاه اروپا در آن مطرح ساخت. در دیدگاه خوشبینانه این موضوع مورد تأکید است که باوجود وقوع جنگ اوکراین نظم بینالمللی دچار چالشی اساسی نشده است و همچنان مشروعیت و جذابیت نطم لیبرال دموکراتیک حفط شده و برخی مشکلات موجود نیازمند مدیریت است. در این نظم اروپا جایگاه مهمی در اتحاد و همکاری با آمریکا دارد. در نگاه بدبینانه بر غلبه مسائل و چالشهای سیاسی و امنیتی و منازعات جدیتر در دوره جدید در نتیجه ظهور و همکاری روسیه و چین تأکید شده و نگرانیهای جهان غرب برجسته شده است. در این نگاه اروپا بهعنوان جزئی از نظم غربی با مدیریت آمریکا مطرح است و جایگاه قوی و مستقلی ندارد. در دیدگاه سوم این مسئله مورد تأکید است که نظم کنونی با برخی اصلاحات قابل تداوم است و آمریکا و متحدینش با چالشهای اساسی مواجه هستند. در این نگاه نیز اروپا بهعنوان بخشی از نظم مدنظر و مدیریت آمریکا تلقی میشود.
دکتر اسمعیلی در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین تبعات جنگ اوکراین برای روابط ایران و اروپا پرداخت. در این راستا مشکل اصلی مورد اشاره عدم بهرسمیت شناختن هویت و منافع ایران از سوی اروپا در طول دهههای گذشته و در نتیجه غلبه رویکرد تحریمی و فشار در سیاستهای اروپا در قبال ایران بوده است. وضعیتی که باعث ایجاد چالشهایی بین اروپا و ایران از جمله در حوزههای هستهای، حقوق بشر، منطقهای و موشکی شده است. با این حال بهنظر میرسد نوع کنشگری ایران در قبال جنگ اوکراین به صورت اعلامی و اعمالی و نوع تصورات غرب در این خصوص باعث اضافه شدن چالشهای جدید در روابط شده است. بهخصوص اینکه نوع تصورات ایجاد شده در خصوص نقش ایران در جنگ اوکراین با افکار عمومی اروپا گره خورده و به بروز واکنشهایی انجامیده است. با این حال در شرایط جدید همچنان فرصتهای مهمی برای شناخت روندهای بینالمللی و جنگ اوکراین و برطرف کردن نقائص شناختی احتمالی و در نهایت ارزیابی سیاستها و انجام تغییرات لازم وجود دارد.
بخش پایانی نشست نیز به ارایه پرسشها و دیدگاههایی از سوی حاضران در جلسه مربوط بود که با ارائه نکات تکمیلی و جمعبندی سخنرانان همراه بود.
پیشنشست آمریکا و نظم بینالمللی در پیامد جنگ اوکراین
دهمین پیشنشست همایش بینالمللی «نظم جدید بینالملل، بحران اوکراین و جایگاه جمهوری اسلامی ایران» با عنوان «آمریکا و نظم بینالمللی در پیامد جنگ اوکراین» با سخنرانی استادان و صاحبنظران مطالعات آمریکا و روابط بینالملل و حضور جمعی از تحلیلگران و علاقهمندان روابط بینالملل، 20دی ماه 401، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست بعد از اعلام خیرمقدم دکتر محمدعلی فتحالهی(رئیس پژوهشکده مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و حقوق) و بیان مقدمهای از سوی مدیر نشست، دکتر علیاکبر اسدی (مدیر گروه مطالعات منطقهای) دکتر محمود یزدانفام (عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی) و دکتر علیرضا خسروی (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) به ایراد سخنرانی پرداختند.
دکتر یزدانفام بهعنوان سخنران نخست نشست، ابتدا به تبیین وضعیت جدید نظم بینالمللی و مؤلفهها و تحولات مرتبط با آن پرداخت. به اعتقاد وی در دهههای اخیر نطام یک-چندقطبی در عرصه بینالمللی حاکم بوده و روندها و شرایط جدید تغییرات نوینی را در جایگاه و رویکرد آمریکا در قبال نظم بینالمللی شکل داده است. در حالیکه بحرانهای دوره ترامپ برای آمریکا و چالشهای درونی بلوک غرب در این دوره برجسته شد، با پایان دوره ترامپ صعود قدرت چین و جنگ اوکراین بهعنوان دو موضوع کلیدی بینالمللی مطرح شدند. به اعتقاد دکتر یزدانفام صعود چین با به چالش کشیدن قدرت هژمون یعنی آمریکا ممکن است باعث رویارویی با جنگهای هژمونیک شود. اما بهنظر میرسد در شرایط کنونی با تقابل هژمونیک روبهرو هستیم و با جنگ هژمونیک فاصله داریم. لذا دو نوع نظم لیبرال و غیرلیبرال در حال رویارویی هستند و میتوان به نظم سومی تحت عنوان نظم سایبری نیز اشاره کرد که از نظم کلاسیک متفاوت است.
دکتر یزدانفام در بخش دیگری از سخنان خود به برخی از تأثیرات اصلی جنگ اوکراین بر نظم بینالمللی اشاره کرد و در پایان سخنانش نیز به برخی از ابعاد و ویژگیهای نظم آینده اشاره کرد. به باور ایشان مهمترین اثار و تبعات جنگ اوکراین در عرصه بینالمللی عبارتند از: تضعیف روسیه به دلیل تقابل روسیه با جامعه بینالملل و تأثیر قوی تحریمها بر این کشور؛ تقویت یا تعمیق همکاریهای دو سوی اتلانتیک و احیای ناتو؛ پایان عصر پساجنگ جهانی دوم و روند نظامی شدن مجدد کشورهایی مانند آلمان و ژاپن؛ پایان عصر جنگهای کلاسیک و تأثیر اساسی ارتباطات و فناوریهای جدید و سلاحهای هوشمند در جنگها؛ تضعیف بلوک نالیبرال و به تعویق افتادن تقابل چین و آمریکا؛ برجسته شدن عدم تأثیرگذاری نهایی وابستگی متقابل بر پایان جنگها.
دکتر خسروی بهعنوان سخنران دوم نشست ابتدا به طرح رویکردهای نظری مختلف در خصوص نظم بینالمللی پرداخت و سپس بحثها واستدلالهایی را در مورد افول یا پایداری هژمونی آمریکا بر اساس شاخصهای کلیدی ارائه کرد. به اعتقاد ایشان سه معیار اصلی برای بررسی وضعیت قدرت هژمون قابل طرح است که عبارتند از: برتری نسبی یک دولت در برابر رقبا بر اساس شاخصهای مختلف؛ اراده و اجماع ملی در یک دولت برای ایفای نقش هژمونیک و؛ ظرفیتها و توانمندی دولت در حوزه قدرت نرم و قاعدهسازی. این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران برای بررسی وضعیت برتری نسبی آمریکا به ارزیابی شرایط آمریکا در سه حوزه اقتصادی، سیاسی و نظامی و سنجش ظرفیتهای آن در مقایسه با رقبای اصلی یعنی چین و روسیه پرداخت. به باور وی چین بهلحاظ رشد تولید ناخالص داخلی به آمریکا نزدیک شده و پیشبینی میشود بین سالهای 2025 و 2035 آمریکا را در این شاخص پشت سربگذارد و بهلحاط هزینه در توسعه زیرساختها فاصله چین از آمریکا زیاد است. اما بهلحاظ ضریب جینی چین وضعیت بهتری نسبت به آمریکا دارد. در عرصه سیاسی آمریکا در سه مؤلفه چالشهای جمعیتی، شکافهای اجتماعی و هویتی و تعارضات درون حاکمیتی نسبت به گذشته وضعیت بدتری پیدا کرده و شکنندگی بیشتری دارد. در عرصه توانمندیهای نظامی همچنان فاصله سایر قدرتهای بزرگ با آمریکا زیاد است و آمریکا در این حوزه برتری قابل ملاحظهای دارد. وی در ادامه سخنان خود به ارزیابی اجماع و اراده ملی درونی آمریکا برای ایفای نقش هژمونیک پرداخت و تأکید کرد: باوجود تمایل رهبران سیاسی آمریکا در هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات برای ایفای نقش هژمونیک از سوی آمریکا در عرصه جهانی، تعارضات و مخالفتهای ناشی از نخبگان علمی و جامعه در این خصوص قابل ملاحظه است. مسئلهای که بهخصوص از دوره دوم ریاست جمهوری بوش پسر به بعد ملموس و برجسته شده و در نتیجه اجماع داخلی برای ایفای نقش هژمون از سوی آمریکا در مقایسه با گذشته کمرنگ شده است. در حوه قدرت نرم و قاعدهسازی نیز بهنظر میرسد فاصله قدرتهایی مانند چین و روسیه با آمریکا هنوز زیاد است، با این حال آمریکا نیز در برخی از شاخصهای قدرت نرم روند افولی داشته است.
دکتر خسروی در جمعبندی سخنان خود عنوان کرد: آمریکا در برخی شاخصهای مربوط به هژمونی افول کرده، اما در برخی دیگر از معیارها همچنان برتری خود را حفظ کرده است. با این حال افول یک قدرت به معنی تغییر نظم نیست و بهنظر میرسد نشانههایی از نظم مهارکننده ظهور کرده است.
جمهوریاسلامیایران و تحولات جدید نظام بینالملل
دوازدهمین پیشنشست همایش «نظم جدید بینالملل، بحران اوکراین و جایگاه جمهوری اسلامی ایران» با عنوان: جمهوریاسلامیایران و تحولات جدید نظام بینالملل، اول اسفند ماه 401، با مشارکت پژوهشکده مطالعات سیاسی و روابط بینالملل و دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
این نشست علمی_تخصصی با مدیریت دکتر مجیدرضا مومنی، معاون پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی و سخنرانی دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی (جمهوری اسلامی ایران و نظم جهانی در حال عبور)، دکتر عنایتی مدیرکل خلیجفارس وزارت امور خارجه در جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی و نظم جدید منطقهای) و دکتر مجید عباسی(پیامدهای بحران اوکراین بر روابط ایران و روسیه) برگزار شد.
دکتر دهقانی فیروزآبادی با بیان مقدمات نظری و توضیحاتی در خصوص ساختار مادی و غیرمادی نظام بینالملل اشاره کرد:
- منظور اکثر صاحبنظران از تحول در نظام بینالملل، تحول در چگونگی توزیع قدرت در سطح بینالمللی و تغییر جایگاه قدرتهای بینالمللی است.
- نظریههایی که به تغییر نظم موجود تأکید دارند عمدتاً بهلحاظ گفتمان ایدئولوژیک در مقابل لیبرالیسم و وضع موجود قرار دارند.
- تاکنون نظم حاکم نظم بینالمللی لیبرال بوده است، اما دستکم بعد از تغییر، بهشکل کنونی نخواهد بود. حتی اگر این نظم لیبرال ادامه یابد نیز از نوع آمریکایی آن نخواهد بود.
- اصطلاحی با عنوان «جهانیزدایی» به تازگی مطرح شده است. این موضوع را بیان میکند که اقتصاد آزاد و بازار مبتنی بر لیبرالیسم در حال دگرگونی است.
- حال چگونه میتوان خود را با این تغییر سازگار کرد؟ در جواب باید گفت: برای هر نظم، کارگزاران، بنیادها و ساختارهایی نیز ایجاد خواهد شد. آمریکاییها نظم اقتصادی لیبرالی را جهانی کردند و بر اساس آن کارگزاران، نهادها و رژیمهایی را ایجاد کردند. بنابراین اگر هژمونی آمریکا در حال افول باشد آن مبانی و ساختارها نیز در حال تغییر است. فراتر از نظم اقتصادی، نظام کلی بینالمللی در حال تغییر است و اینکه ما شاهد ظهور یک نظام و روابط بینالمللی پساغربی هستیم.
- با بحران اوکراین پیشبینی این است که این تغییر در نظام بینالملل تسریع شده باشد. اینکه نظام بینالملل به سمتی حرکت میکند که دو قطب یا چند قطبی یا دوچند قطبی و... ایجاد شود و اینکه چین به تنهایی یک قطب باشد یا چین و روسیه با یکدیگر یک بلوک اوراسیایی در مقابل غرب تشکیل دهند، هنوز مشخص نیست. اگر نظم اقتصاد و کل نظام بینالملل در حال تغییر باشد، الگوهای متعارف سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و غیره نیز دچار تغییر و تحول میشود، زیرا این نظام بینالملل است که کشورها در چارچوب آن عمل میکنند.
وی در پایان توصیههایی را در خصوص نوع درک و مواجهه نظام جمهوری اسلامی ایران با تحولات بینالمللی بیان کرد.
در ادامه دکتر علیرضا عنایتی با در نظر گرفتن شاخصهای در حال تغییر در منطقه خلیجفارس، به مسائل زیر اشاره کرد:
- کشورهای حوزه خلیجفارس پیشتر بهعنوان دولتهای رانتیر نفتی شناخته میشدند، اما اکنون بهعنوان دولتهای در حال پیشرفت شناخته میشوند که مفهوم جدیدی از مناسبات در عرصه منطقهای و بینالمللی را درک میکنند.
- در حال حاضر شاهد تغییر رویکرد در حوزه ژئوپلیتیک خلیجفارس هستیم. برخی کشورها و قدرتهای بینالمللی در حال عبور از مفهوم خلیجفارس واحد بوده و بهدنبال این امر هستند که خلیجفارس را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کنند.
- با شروع بحران اوکراین وزن عربستان در صحنه بینالمللی تغییر یافت و آمریکا انعطاف بیشتری نسبت به عربستان نشان داد و بایدن با عبور از پرونده قاشخچی، به عربستان سفر کرد. همچنین عربستان در راستای متنوع سازی روابط خارجی، روابط خود با قدرتهای شرقی نظیر روسیه و چین را گسترش داد.
- در جریان بحران اوکراین باوجود تلاشهای گسترده غرب برای بسیج یک جبهه علیه روسیه، عربستان و امارات و برخی کشورهای عربی سعی کردند موضع میانهای اتخاذ کنند.
دکتر مجید عباسی در سخنان خود به محورهای زیر اشاره کرد:
- هر بحرانی که اتفاق میافتد فرصتها و تهدیداتی را ایجاد میکند. بحران اوکراین نیز فرصتهای قابل ذکری را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد. ازجمله فرصت برای حضور فعالتر در بازار انرژی جهانی، فرصت دریافت ابزار نظامی پیشرفتهتر از جمله سامانه موشکی اس400 و هواپیماهای سوخو 35 از روسیه، امکان افزایش مبادلات تجاری و بازرگانی با روسیه، هماهنگی با روسها جهت دور زدن تحریمها، بحران در روابط روسیه و اسرائیل و... همچنین اخلال در مذاکرات برجام تهدیدی است که بحران اوکراین متوجه جمهوری اسلامی ایران کرده است.
- نکته مهمی که باید بهدنبال آن بود این است که اگر بحران اوکراین تمام شود، آیا همچنان دو کشور روسیه و ایران روابط خود را به همین منوال ادامه خواهند داد و.../پایان
نظر شما :