گزارش همایش ملی «تاریخ فرهنگی در ایران؛ مسائل، مفاهیم، روش‌ها و ‌چالش‌ها»

۱۳ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۴:۵۳ کد : ۲۳۶۴۹ مهم‌ترین اخبار گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۱۴۷۳
گزارش همایش ملی «تاریخ فرهنگی در ایران؛ مسائل، مفاهیم، روش‌ها و ‌چالش‌ها»

همایش ملی «تاریخ فرهنگی تاریخ فرهنگی در ایران؛ مسائل، مفاهیم، روش‌ها و ‌چالش‌ها» دوم اسفندماه 401 با سخنرانی 20 پژوهشگر و در سه پنل با عناوین، مفاهیم و مباحث نظری، روش‌شناسی در تاریخ فرهنگی و موضوعات تاریخ فرهنگی در تالار تمدن پژوهشگاه برگزار شد.
پس برگزاری آیین گشایش همایش، محمدامیر احمدزاده، دبیر علمی همایش گزارشی از برگزاری این همایش ارائه کرد. وی پس از قدردانی از همکاری و حمایت‌های دکتر نجفی، ریاست پژوهشگاه، دکتر فوزی، معاون پژوهشی و دکتر دلیر رئیس پژوهشکده تاریخ ایران که در تصویب این همایش و حمایت از آن بیشترین همکاری را داشته‌اند، گفت: همچنین از اعضای کمیته علمی همایش که در طراحی و نهایی شدن سرفصل‌ها و محورها کمک شایانی کردند به‌ویژه از دبیر اجرایی همایش، دکتر مهسا ویسی سپاس ویژه دارم. به‌جاست که از زحمات دکتر علیرضا ملایی‌توانی که همراهی و همکاری مؤثر ایشان ما را مدد رساند به‌طور مخصوص یاد کنم.  
محمدامیر احمدزاده
تاریخ فرهنگی به‌مثابه یک رویکرد

گروه تاریخ فرهنگی در پژوهشگاه علوم انسانی از سال 1392 و با هدف تولید متن پژوهشی و فراهم کردن مقدمات آموزش تاریخ فرهنگی در ایران تأسیس شد. این گروه را می‌توانیم اولین گروه تاریخ فرهنگی در کشور بدانیم که به‌طور تخصصی بر محور موضوعات تاریخ فرهنگی متمرکز شده است. همایش حاضر در ادامه همایشی است که سال 1397 در پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد. در آن همایش اولین گام‌ها برای ترویجی‌سازی دانش تاریخ فرهنگی برداشته شد، اما باوجود اهمیت آن می‌توان قّلت و فقدان پردازش نویسندگان و مخاطبان همایش از مسائل روش‌شناسی و مفهومی به روشنی پیدا بود. اغلب مقالات همایش سابق که به همت پژوهشگاه علوم انسانی منتشر شده، مربوط به تاریخ فرهنگ است و تعداد انگشت‌شماری از مقالات آن مجموعه، به بحث تخصصی تاریخ فرهنگی توجه کرده‌اند، اما در این همایش، بخش قابل توجهی از پژوهشگران به موضوع و مسئله تاریخ فرهنگی آشنا شده و فهم عمیق‌تر و دقیق‌تری از موضوع پیدا کرده‌اند که در چکیده مقالات منتشر شده و مقالات دریافت شده از آنان مشخص است.
 اهمیت و ضرورت پرداختن به همایش حاضر این است که به تاریخ فرهنگی به‌مثابه یک رویکرد و یک روش و نحوه کاربست آن در مطالعات تاریخی بنگرد.
دکتر علیرضا ملایی‌توانی
تأملی در ماهیت و مبانی تاریخ فرهنگی

تاریخ فرهنگی چیست؟ این یک پرسش بحث‌برانگیز و اندیشیدنی است. زیرا اختلاف‌نظرها و مناقشه‌های فراوانی پیرامون آن شکل گرفته و همچنان در حال گسترش است. تاریخ علم نشان داده است که هرگاه دانش‌ها در قالب یک گفتمان فراگیر یا در قالب یک رشته دانشگاهی ظهور می‌یابند، باید تعریفی قابل قبول از آن ارائه شود. اگر از تاریخ فرهنگی در مفهوم کلاسیک آن صرف‌نظر کنیم می‌توان ادعا کرد، تاریخ فرهنگی پس از بروز چرخش فرهنگی از دهه 1970 به این‌سو که به ابژه شدن فرهنگ در همۀ حوزه‌ها و کانونی شدن مطالعات فرهنگی انجامید، تولدی دیگر یافته و نسبتش با معنای کلاسیک آن دستخوش تغییر معناداری گشته است. به همین سبب آن را تاریخ فرهنگی جدید خوانده‌اند. تاریخ فرهنگی اکنون دانشی در حال شدن است که بسرعت مراحل تکامل خود را می‌پیماید. از همین‌رو، تعریف‌های متعددی از این دانش، قلمروها، موضوعات، کارکردها و روش‌های آن در میان نظریه‌پردازان و مورخان فرهنگی کشورهای مختلف مطرح شده است. این امر نشان می‌دهد که هنوز تاریخ فرهنگی همچون بسیاری از میان‌رشته‌ای‌های نوظهور به مرحلۀ بلوغ نرسیده است. دست‌کم نمی‌توان تردید کرد که در ایران هنوز به مرحلۀ بلوغ نرسیده و در قالب‌های نهادی مانند رشتۀ دانشگاهی ظهور نیافته است، لذا مطالعات تاریخ فرهنگی در ایران بیشتر به گفتمان تاریخ فرهنگی شباهت دارد تا یک رشتۀ دانشگاهی. یکی از راه‌های بلوغ در هر دانشی، افزون بر انجام پژوهش‌های عمیق و ‌تأثیرگذار این است که باید گفت‌وگوهای مهم و جدی میان صاحب‌نظران دربارۀ چیستی، ماهیت، تعریف و کارکرد آن شکل بگیرد. گفت‌وگوهای روش‌شناسی انتقادی و طرح تعریف‌های گوناگون از این دانش و نیز مسائل، مفاهیم، موضوعات، روش‌ها و کارکردهای آن، موجب می‌شود که این دانش هرچه بهتر به فهم درآید و انگیزه‌های پژوهشی را در میان هوادارنش برانگیزد. بی‌گمان، پیچیدگی‌های خاص و چندلایۀ فرهنگ و تاریخ ایران این نوع تعریف‌ها و مواجهه‌ها را به ضرورتی گریزناپذیر تبدیل کرده است، لذا با عنایت به ویژگی‌های خاص تاریخ فرهنگی اکنون به ارائه تعریف‌های ایرانی یا خوانش‌های ایرانی بیشتری از تاریخ فرهنگی نیاز داریم تا در ادامۀ تکاپوهای پیش‌گامان این دانش در ایران قرار گیرد و به انباشت معرفت بیانجامد
دکتر حسینعلی نوذری
تاریخ فرهنگی، سنتز بین‌رشته‌ای یا ضرورت تکامل دانش تاریخ

بسط و گسترش تاریخ (به‌مثابه یک گفتمان یا دانش و معرفت یا علم در چارچوب رشته دانشگاهی و آکادمیک) همواره در گرو پیوند مستقیم و یر مستقیم آن با شاخه‌ها و رشته‌های متنوعی بوده و هست که یا از دل این رشته یا از گوشه و کنار و جوانب دیگر در سپهر و ساحت علوم انسانی و علوم اجتماعی سر بر آورده‌اند. بی‌تردید راز پویایی و ماندگاری و تداوم و استمرار تاریخ به منزله یک رشته و دیسیپلین علمی_آکادمیک در همین خصلت پویا و دینامیسم ذاتی و زایایی و بالندگی درونبود آن نهفته است؛ رشته‌ای که گرچه به طور سنتی و علی‌القاعده و حسب تعریف با گذشته سروکار دارد اما هیچ‌گاه در آن توقف نمی‌کند و درجا نمی‌زند بلکه با ظهور و برآمدن رشته‌های فرعی و شاخه‌های جانبی مانند تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی، تاریخ سیاسی و... به حوزه‌ها و مسائل و مناسبات و معضلات پیشاروی و حال و آینده نیز توجه و عنایت کافی و وافی مبذول می‌دارد و بررسی و تحقیق و پژوهش درباره این دست مسائل را در دستور کار مطالعاتی و در پروژه‌های تحقیقاتی خود به‌عنوان موضوع اصلی مطالعه خود قرار می‌دهد.
وی ادامه داد: تاریخ بر همین اساس جریانی فرارشته‌ای و بینارشته‌ای محسوب گشته و خصلت و سرشت و کاراکتری تعاملی، درون رشته‌ای و دیالکتیکی دارد. تاریخ فرهنگی که موضوع پژوهش و نشست حاضر است نیز نوعاً جریانی بینارشته‌ای است که به کمک رویکردها و روش‌ها و ابزارهای تاریخی به مطالعه و بررسی وقایع، حوادث، رخدادها، مناسبات و موضوعات شمول در حوزه فرهنگ، مناسبات فرهنگی، سنت‌ها و صورت‌بندی‌های فرهنگی، جلوه‌ها و مظاهر عینی و انضمامی و ذهنی و انتزاعی فرهنگ می‌پردازد. علاوه بر این تاریخ فرهنگی همچنین به تحلیل و تبیین رویکردها و روش‌های مذکور و چگونگی یا نحوه برخورد آن‌ها به پدیده‌ها و وقایع تاریخی می‌پردازد.
دکتر بهرنگ ذوالفقاری
تاریخ فرهنگی و موزه‌ها؛ گذار از خاطره فردی به خاطره جمعی در خانه‌موزه‌ها

تاریخ فرهنگی به‌دلیل پی‌افکندن رویکردها و روش‌های متفاوت در مواجهه با برخی موضوعات تاریخی و فرهنگی، بستر مناسبی برای بررسی نسبت مفاهیمی مانند «حافظه تاریخی» «حافظه جمعی» و «خاطره» با پدیده‌ای چند وجهی همچون «موزه‌ها» فراهم می‌سازد. بررسی این نسبت هرچند در ابتدا بدیهی و آشکار به‌نظر می‌رسد، اما در مقام تبیین علمی با ‌چالش‌های نظری و روشی متعددی همراه است. وی سپس به بررسی سیر تحول توجه به مفاهیم حافظه جمعی و خاطره و نسبت آنها با موضوع عینیت حافظه یعنی اسناد، یادگاری‌ها و اشیای به نمایش درآمده در موزه‌ها به‌عنوان پدیده‌ای مدرن و در تفاوت با رویکردهای سنتی حافظه و مصنوعات پرداخت.
دکتر احمد شاکری
از سپهر نشانه‌ای تا بی‌نهایت فرهنگی: بازسازی حافظه فرهنگی به روایت نظریه‌ها

نظریه‌پردازان حوزه نشانه‌شناسی فرهنگی با تعریف حافظه فرهنگی به‌مثابه شبکه‌ای از جهان‌های شخصی و تحت ‌تأثیر حافظه‌های فردی تلاش کرده‌اند تا حضور انسان در زبان‌ها و سیستم‌های فرهنگی را به سبب مرزبندی‌های موجود در سپهرهای نشانه‌ای متفاوت تعریف کنند. برهمین اساس «یوری لوتمان» به‌عنوان مهم‌ترین نظریه‌پرداز نشانه‌شناسی فرهنگی کوشیده است فرهنگ را بر مبنای کیفیت جابه‌جایی نشانه‌ها در معنامندکردن فرآیندهای ارتباطی صورت‌بندی نماید. از سوی دیگر برتران وستفال در حوزه نقد جغرافیایی، با تکمیل نظریه‌های پیشینیان خود به خوانشی متفاوت از تعاملات انسان با فضاهای پیرامونش پرداخته و با پیشنهاد نگاه ویژه‌ای به فضا و جغرافیا «دیگری» را بخشی از هستیِ تعاملی و ارتباطیِ «من» به‌شمار می‌آورد؛ امری که خود از ‌تأثیر عواملی نظیر پیچیدگی و درهم‌آمیختگی روابط انسانی و جغرافیا و فرهنگ بی‌بهره نیست. با همین رویکرد، وستفال در نخستین مرحله ارائه نظریه خود، نگاه نقادانه «خودمحور» را در راستای نگاه نقادانه «دیگری محور» قرار می‌دهد و از برآیند میان این دو نگاه به اهمیت نقد «اجتماع‌محور» اشاره می‌کند... نظریه‌ای که در یکی از ابعاد خود بر پایه نگاهی میان فرهنگی و گفت‌وگوهای شکل‌یافته میان من و دیگری در انواع فضاها شکل‌گرفته است و به‌نوعی بررسی مسیر طی شده آرای وی تا «بی‌نهایت فرهنگی» است.
دکتر زهیر صیامیان گرجی
گذشته را افشا می‌کنم پس هستم! از تاریخ فرهنگی به تاریخ‌نگاری فرهنگی: روایت تاریخ، معنا و قدرت

تاریخ فرهنگی رویکردی در تاریخ‌نگاری مدرن است که در توصیف، تفسیر و تبیین کنش‌ها و رخدادها و ساختارهای جوامع انسانی، انسان فرهنگی را به‌عنوان موضوع تاریخ‌نگاری به‌مثابه سازنده معنا، و فرهنگ را ‌به‌مثابه نظام معناساز، مبنای روایت گذشته و تدوین تاریخ و تبیین کنش‌های تاریخی و رخدادها قرار می‌دهد. ساختن معنا در روایت گذشته یکی از مسائل نظری تاریخ‌نگاری معاصر است و تاریخ فرهنگی برآمده از چنین چالش نظری در تاریخ‌نگاری مدرن است. آنچه که تاریخ‌نگاری فرهنگی را ممکن می‌کند و آن‌را از انواع کلاسیک تاریخ فرهنگ و تاریخ فرهنگی متمایز می‌کند رویکردش به ساخته‌شدن معنای گذشته در روایت گذشته و مفاهیم و نیروهای مؤثر بر آن حول مفهوم تمایز و تفاوت است
دکتر امیرحسین حاتمی
از علوم فرهنگی دیلتای تا تاریخ فرهنگی جدید

تاریخ فرهنگی یکی از گفتمان‌ها و شاخه‌های علوم انسانی است که از دهه ۱۹۷۰ به بعد گسترش یافته است. از جنبه روش‌شناختی تاریخ فرهنگی بیشتر بر «روش‌های تفسیری» و سوبژکتویته تأکید دارد و مورخان این حوزه خود را بیشتر در جست‌وجوی معانی و معناکاوی و همچنین تمرکز بر مطالعه بازنمایی‌های فرهنگی می‌دانند. از این‌رو، تفسیر و رویکردهای هرمنوتیکی اهمیت زیادی در تاریخ فرهنگی داشته است. در تاریخ فرهنگی، تاریخ با رویکردی غیرپوزیتویستی به‌صورت عینی قابل بررسی و تحلیل و مطالعه نیست و حقیقت همواره متأثر از ساختارهای فرهنگی و تاریخی جامعه یا تجارب فرهنگی و تاریخی افراد است. پس اگر بپذیریم که روشِ تاریخ فرهنگی، روشی تفسیری است، آنگاه می‌توان ویلهلم دیلتای را ‌به‌مثابه یکی از پیشگامان بزرگ تاریخ فرهنگی قلمداد کرد.
دکتر یعقوب خزایی
روش مشاهده مشارکتی و اهمیت آن در تاریخ فرهنگی

تاریخ فرهنگی نوین به‌عنوان رشته‌ای جدید در اواخر قرن بیستم تحت ‌تأثیر پارادایم زبانی و چرخش زبانی شکل گرفت. مبحث روش در تاریخ فرهنگی نوین عمدتاً به‌دلیل ماهیت بین‌رشته‌ای آن تحت ‌تأثیر انسان‌شناسی فرهنگی، مطالعات فرهنگی و... قرار داشته است. روش مشاهده مشارکتی بیشتر ریشه در ‌انسان‌شناسی و ‌انسان‌شناسی فرهنگی دارد و برخلاف روش‌های پوزیتیویستی که به واقعیت خارجی، فارغ از ذهن سوژه‌ها معطوف هستند، ‌انسان‌شناسی فرهنگی و روش مشاهده مشارکتی به یک رابطه بین‌الاذهانی ناظر است. در روش مشاهده مشارکتی فاصله میان سوژه و ابژه که در روش‌های پوزیتیویستی اصالت دارد، حذف شده و مورّخ فرهنگی سعی در ادراک بین الاذهانی رفتارها و سنت‌های فرهنگی جامعه دارد؛
دکتر نیره دلیر
مسئلۀ روش در پژوهش‌های «تاریخ فرهنگی» و روش_نظریۀ تاریخ مفهوم

روش_نظریۀ «تاریخ مفهوم» از حدود میانه‌های سده بیستم با راینهارت کوزلک مورخ آلمانی و با نگارش دائره‌المعارف 8 جلدی تحت نظارت او وارد مرحله‌ایی نوین در پژوهش‌های تاریخی شده؛ اما در ایران همچنان مغفول مانده تا اینکه در سال‌های اخیر با برخی پژوهش‌ها و ترجمۀ برخی آثار او تا حدودی مطرح شده است. ایشان سپس با بررسی اجمالی این روش که در عین حال نظریه نیز محسوب می‌شود برای پژوهشگران حوزۀ تاریخ فرهنگی، الگوی روشی متناسب با مسالۀ پژوهش ارائه کردند.
دکتر جبار رحمانی
تاریخ فرهنگی_بوم‌شناختی آیین‌های شیعی در ایران معاصر(آیین‌ها و ردپای بوم‌شناختی آنها)

بحران محیط زیست در جامعه امروز ایران، به موضوعی فراگیر و بسیار جدی‌ای بدل شده است. اینکه چرا و چگونه جامعه ایرانی وارد این مسیر بحران‌زا در مناسباتش با محیط زیست شده است را می‌توان از منظرها و ابعاد مختلف بررسی کرد. به‌نظر می‌رسد بخشی از این بحران را می‌توان در ساختارهای نمادین و محوری جامعه یعنی آیین‌ها دنبال کرد. آیین‌های کلیدی جامعه نه تنها بازنمای تحولی هستند که در جامعه ایرانی در نسبت با محیط زیست رخ داده، بلکه خودش نقش مؤثری بر تداوم ساختارهای این بحران داشته است. به‌همین سبب می‌توان رد این بحران‌ها را از خلال تحولات ساختاری آیین‌ها دنبال کرد.
دکتر حسن زندیه
آئین و برگزاریِ «سلام‌ ملی» در دوره قاجار (ضرورت‌ها و کارکرها)

به مجموعه‌ای از مراسم که در دوره‌ی قاجاریه با تشریفات خاص در حضور شاه و تمام ارکان حکومت منعقد می‌شد، «سلام» می‌گفتند. منابع عصر قاجار به‌صورت مکرر به برگزاری سلام ملی توسط شاهان قاجاریه به خصوص شخص ناصرالدین شاه اشاره دارند. این مراسم خود متشکل از سلام نوروز، سلام تاج‌گذاری و سلام تولد شاه بود. بررسی این آئین برای شناخت اوضاع اقتصادی حکومت قاجاریه در ادوار گوناگون دارای اهمیت است همچنین با پژوهش در افراد حاضر در مراسم می‌توان به مناصب و جایگاه افراد در دوره قاجار پی برد.
دکتر مالک شجاعی جشوقانی
فلسفه علوم انسانی و تاریخ‌نگاریِ فرهنگیِ ایرانِ معاصر( تأملاتی مقدماتی_روش‌شناختی)

ضمن بازخوانی دلالت‌های ‌روش‌شناختی فلسفه علوم انسانی در تاریخ‌نگاری فرهنگی با تأکید بر میراث فکری ویلهلم دیلتای(Wilhelm Dilthey (1833 –1911)) فیلسوف ، مورخ و روان‌شناس آلمانی در سنت هرمنوتیکی، به تأمل در باب امکانات و محدودیت‌های رویکرد هرمنوتیکی به فهم و تحلیل و صورت‌بندی تجربه تاریخی ایران معاصر از منظر مواجهه با فلسفه و علوم انسانی مدرن پرداخت.
دکتر محمدجواد عبدالهی
مسئله جعل در تاریخ فرهنگی جدید بر پایه آثار ناتالی زمون دیویس

فرهنگ طبقه‌ی فرودست تا حد زیادی شفاهی است و این موجب می‌شود تا کمبود اسناد بی‌واسطه دربارۀ رفتار و نگرش‌های گروه‌های فرودست در گذشته، مهم‌ترین مانعی باشد که پژوهش در باب این طبقات با آن مواجه می‌شود. تلاش مورخان فرهنگی جدید برای نگارش سرگذشت افراد فرودست به صورت فردی، مشکل کمبود اسناد را مضاعف می‌کند. یکی از تکنیک‌های مورخان فرهنگی جدید برای غلبه بر این مشکل استفاده از تکنیک «جعل» است. وی ضمن شرح نقش محوری شواهد در تاریخنگاری مدرن، ضرورت مفهومی توجه به عاملیت فردی در تاریخ فرهنگی جدید را توضیح داد و با تکیه بر کتاب بازگشت مارتن‌گر تکنیک جعل را شرح داده و آنگاه در آخر به بررسی نسبت این تکنیک با حاکمیت شواهد در تاریخ‌نگاری مدرن پرداخت.
دکتر مرتضی قلیچ
مجازات مرگ، خوانشی از منظر تاریخ فرهنگی

اسناد ِ تاریخی آکنده از قواعد و شیوه‌ها و همچنین توصیف صحنه‌های اجرای این مجازات برای جرم‌های گوناگون است؛ جرم‌هایی که بی‌شک و در بسیاری اوقات موجبات شگفتی انسان ِ جهان ِ مدرن را فراهم می‌آورند؛ به شیوه‌هایی گاه حتی هولناک‌تر از تصور آدمی است؛ از زنده جوشاندن گرفته تا به آرامی پوست کندن. این مجازات‌ها در طول تاریخ دچار دگرگونی شده و مقاومت‌هایی در برابر آن شکل گرفته است. وی در ادامه دگرگونی مجازات مرگ را از منظر تاریخ فرهنگی واکاوی کرد.
دکتر بهزاد کریمی
درآمدی بر تاریخ احساسات و کاربست آن در تاریخ ایران

ژانر تاریخ احساسات در 15 سال گذشته به یکی از جریان‌های نیرومندِ نوظهور در عرصه‌ی تاریخ‌نگاری بدل شده تا حدی که از «چرخش احساسی» چونان «چرخش زبانی» در تاریخ سخن به میان آمده است. تاریخ احساسات هرچند از دل تاریخ فرهنگی و تاریخ‌نگاری مکتب آنال سربرآورد، اما به‌زودی به یک جریان مستقل تبدیل شد. در این تاریخ به احساساتی همانند اندوه، عشق، شادی و ترس پرداخته می‌شود و سرچشمه‌های آن‌ها مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد.
دکتر جواد مرشدلو
تأملی انتقادی در مفهوم‌پردازی جامعه‌شناختیِ«توسعه» در ایران از چشم‌انداز تاریخ فرهنگی

گفتمان توسعه و مفهوم‌پردازی آن در ایران معاصر، بر مدار «نظریه ترقی» و رویکردی تکوین یافت که خاستگاه اصلی آن، تجربه‌ای اروپایی بود. در این مقطع، دو گرایش اصلی به تأمل در باب توسعه و مفهوم‌پردازی آن روی آوردند؛ یکم، گرایشی که با الگوی غربی توسعه همدل و همراه بود و آن را می‌توان گرایش لیبرال غرب‌گرا نام نهاد. نمایندگان این گرایش اغلب هوادار پیشبرد برنامه‌های توسعه بر مدار همان تجربه اروپای غربی و آمریکا بودند و در دوره پهلوی، سهم محوری در برنامه‌ریزی توسعه ایفا کردند. دوم، گرایش چپ که منتقد لیبرالیسم غرب‌گرا و هوادار آرمان عدالت و سوسیالیسم بود. تلاش نظرورزانه گرایش دوم سهم چشم‌گیری در بازتعریف مفهوم توسعه و تمهید بنیادهای نظری مرتبط با آن در دوره پس از انقلاب داشته است. از این‌رو، نمایندگان هر دو گرایش، به تبع خاستگاه گفتمانی خود، مفهومی از توسعه را صورت‌بندی کردند که شالوده نظری برنامه‌های توسعه در ایران معاصر را تشکیل داده است.
دکتر مهدی اصفهانی
معنای فرهیختگی (Bildung) در اندیشه هگل، تفسیری از حقیقت و روش

هگل در آثار مختلف خود، با آگاهی عمیق نسبت به درک زمانه از فرهیختگی و هم چنین پیشینه مفهومی آن، قوام فلسفه را به فرهیختگی می‌داند و در چهارچوب خود آگاهی تاریخی روح، تفسیر خاصی از فرهیختگی در سطوح مختلف اندیشه خود ارائه می‌دهد که یکی از بنیادهای مهم و بحث‌های شیرین در فلسفه اوست. گادامر در آغاز «حقیقت و روش» با اشاره به تحولات تاریخی مفهوم فرهنگ به‌صورت موجز اهم آراء هگل در این زمینه را مرتب کرده در چند صفحه به تفسیری خاص از آن (ناظر به هدف خود در حقیقت و روش) می‌پردازد./پایان

کلیدواژه‌ها: گزارش همایش ملی تاریخ فرهنگی در ایران؛ مسائل، مفاهیم، روش‌ها و ‌چالش‌ها مفاهیم و مباحث نظری روش‌شناسی در تاریخ فرهنگی


نظر شما :