گزارش نشست «هویتشناسی گروه پژوهشی مدیریت؛ مروری بر کارنامه و چشمانداز آینده گروه»
دومین نشست گروه پژوهشی مدیریت در هفته پژوهش با عنوان «هویتشناسی گروه پژوهشی مدیریت؛ مروری بر کارنامه و چشمانداز آینده گروه»، 23 آذرماه 1401 در سالن ادب پژوهشگاه برگزار شد.
بهگزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در ابتدای نشست دکتر فاطمه براتلو، عضو هیأت علمی گروه پژوهشی مدیریت، بهعنوان مدیر این نشست، ضمن عرض خیرمقدم به حاضران در نشست، با مرور مختصری از پیشینه تأسیس گروه و سوابق پژوهشی و علمی سخنرانان، سخنرانی خود را با عنوان «فلسفه وجودی نهاد پژوهشِ مدیریت در زیستبوم پژوهشگاههای علوم انسانی» ایراد کرد و گفت: نظر به اینکه از بهمن ماه 1397 گروه مستقل پژوهشی مدیریت تأسیس شد، برای اینکه دریابیم تأسیس این گروه در پژوهشگاه چه وجهی دارد، باید رجوع کرد به گزارش حدوداً 100 صفحهای که توسط هسته اولیه و مرکزی گروه مدیریت تهیه شد و در آن با مطالعهی دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، مؤسسات پژوهشی و مراکز مشاوره مدیریت از حیث چیستیِ مأموریتشان به این مسئله که در انجام مأموریت خود از چه ساختارهایی تبعیت میکنند، پرداخته شد. در تهیه آن گزارش با برخی چهرههای ماندگار دانش مدیریت، بزرگان و پیشکسوتان این حوزه نیز مصاحبههایی به عمل آمد. مجموع دریافتها بر ضرورت تأسیس نهاد مستقلی برای فعالیت در شاخه تخصصی مدیریت تأکید داشت.
اما پیش از هرچیز باید پرسید، کدام مدیریت؟ در پاسخ باید اذعان داشت که تنوع و تعدد رشتهها موجب شده ارائهی تعریفی دقیق از «مدیریت» دشوار باشد. محققان مختلف از رشتههای مختلف، مدیریت را از زاویهی دید خود تفسیر میکنند. اقتصاددانان مدیریت را بهعنوان منبعی مانند زمین، نیروی کار، سرمایه و سازمان در نظر میگیرند. بروکراتها به آن بهعنوان یک سیستم قدرت برای رسیدن به اهداف تجاری مینگرند. جامعهشناسان مدیران را بهعنوان بخش متمایزی چون یک طبقه در جامعه درنظر میگیرند و... در اینجا به تعریفی از «پیتر دراکر» بسنده میکنیم که مدیریت را چون یک نهاد چندمنظوره، مدیریتِ کسبوکار، مدیریت مدیران و مدیریت کارکنان و مدیریتِ کار میداند.
دکتر براتلو با اشاره به اینکه اصطلاح مدیریت به چند روش تفسیر شدهاست، اظهار داشت: مدیریت بهعنوان یک فعالیت مانند مطالعه کردن، تدریس کردن و غیره... ، یا بهعنوان هنر انجام کارها از طریق تلاشهای دیگران هم تعریف شده است. مدیریت یک فعالیت گروهی در راستای دستیابی به اهداف است. مدیریت در عینحال یک فرآیند درنظر گرفته میشود زیرا شامل مجموعهای از کارکردهای مرتبط به هم است؛ از اینرو مدیریت شامل دستیابی به اهداف یک سازمان و برداشتن گامهایی برای رسیدن به آن اهداف است. ذیل رویکرد مدیریت بهمثابه یک فرآیند باید به ویژگیهایی توجه داشت، نخست اینکه مدیریت فرآیندی اجتماعی و شامل تعامل بین افراد است. اهداف را تنها زمانی میتوان به دست آورد که روابط بین افراد سازنده باشد. عامل انسانی مهمترین بخش مدیریت است. دوم مدیریت فرآیندی یکپارچه است؛ مدیریت منابع انسانی، فیزیکی و مالی را برای تلاش در کنار هم، جمع میآورد. مدیریت همچنین تلاشهای انسانی را برای حفظ هماهنگی میان آنها ادغام میکند. همچنین مدیریت فرآیندی پیوستهاست، مدیریت شناسایی و حل مداومِ مسائل و مشکلات است. سوم اینکه مدیریت فرآیندی تعاملی نیز هست.
مدیریت، یک رشته آکادمیک است
دکتر براتلو با اشاره به اینکه مدیریت، یک رشته آکادمیک و بهعنوان یک شاخه تخصصی از دانش ظهور کرده و بهدلایل مختلف به یک حوزه مطالعاتی محبوب تبدیل شده، تشریح کرد: ویژگیهایی که ماهیت مدیریت را برجسته میسازند این است که مدیریت هدفگراست و به خودی خود یک پایان نیست؛ یک پدیده جهانی است؛ مدیریت یک عنصر ضروری از هر فعالیت سازمانیافته بدون توجه به اندازه یا نوع فعالیت است بنابراین، مدیریت یک فعالیت فراگیر است. اصول بنیادین مدیریت در تمام زمینههای ممکن از هر تلاش سازمانیافته قابلاجراست؛ مدیریت یک نیروی یکپارچه است یعنی ماهیت مدیریت در هماهنگی تلاشهای فردی در یک تیم نهفته است. مدیریت اهداف فردی را با اهداف سازمانی آشتی میدهد و بهعنوان یک نیروی متحدکننده، قادر است یک کل منسجمی را ایجاد کند که حاصل دستاوردهای آن بیشتر از مجموع دستاوردهای فردی است. مدیریت ظرفیتهای منابع انسانی و دیگر منابع را ادغام میکند. در عینحال مدیریت نیرویی نامرئی و نامحسوس است و دیده نمیشود اما حضور آن را میتوان در همه جا، در همهی دستاوردها و نتایج احساس کرد. مدیریت یک فرآیند مداوم، پویا و در جریان است. مدیریت چندرشتهای است یعنی به لحاظ هستی-شناختی ترکیبی از علوم مختلف انسانی و اجتماعی را در خود و با خود به همراه دارد چرا که مدیریت باید با «انسان» تحت هر شرایطی سروکار دارد. بنابراین به دانش گستردهای وابسته است اعم از جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، انسانشناسی و...
عضو هیأت علمی گروه پژوهشی مدیریت ادامه داد: مهمتر از همه اینکه مدیریت فرآیندی اجتماعی است، یعنی مدیریت توسط مردم، از طریق مردم و برای مردم انجام میشود. عامل انسانی مهمترین عنصر در مدیریت است. مدیریت علاوه بر آن که یک رشته آموزش تخصصی و یک کد اخلاقی ناشی از تعهدات اجتماعی است، یک هنر و همچنین یک علم است؛ هم شامل یک بدنه سیستماتیک از دانش نظری و هم شامل کاربرد عملی چنین دانشی میباشد. نکته قابل تأمل اینکه اهداف مدیریت شامل اهداف سازمانی؛ اهداف شخصی؛ و هم اهداف اجتماعی است.
دکتر براتلو در تعریف نقش و اهمیت مدیریت شرح داد: مدیریت برای عملکرد موفق هر سازمان ضروری است. این محرکِ مکرر تنها میتواند توسط مدیریت فراهم آورده شود. طبق نظر پیتر دراکر، «مدیریت عنصر حیاتی پویا در یک سازمان است، بدون آن هرگز نهادهها به ستاده تبدیل نمیشوند». برای ما بهعنوان یک نهادِ پژوهش مهمترین دلیل برای اهمیت مدیریت بهوضوح در امکان دستیابی جامعه به توسعه، دور از فساد، تباهی و کاستی است. اداره امور کشور بدون بروکراسی ممکن نیست و دستیابی به توسعه نیز بدونِ مدیریت، نه ممکن است و نه مطلوب. مدیریت مهم است چون توسعه یک کشور در تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تا حد زیادی به کیفیتِ مدیریتِ آن بستگی دارد. بر این مبنا عملکرد مطلوب نظام پژوهش مدیریت اتفاق مهمی خواهد بود.
دکتر براتلو در ادامه اظهار داشت که بحث اصلی او پیرامون «مدیریت بهعنوان یک علم» خواهد بود. علم به معنای یک بدنه سیستماتیک از دانش مربوطه که در یک زمینه خاص به جستوجو، کشف و حل مسئله میپردازد.
نظام تفکر در فلسفه نوین مدیریت حول مفهوم سوژه میگردد
وی تأکید کرد: مدیریتِ خوب اگر در گذشته به منزله مدیریتِ «کار» بوده، اکنون و در نظام دانش کنونی مدیریت نشاندهنده بهترین تفکر در مورد «سوژه» است. مدیریت دانشی است که ذیل یک اصول جهانی که بومی/محلی/منطقهای کاربست و کارکرد خود را مییابد. مانند قانون جاذبه که اگر شما یک شی را به هوا پرتاب کنید، بهخاطر نیروی جاذبه بر روی زمین میافتد؛ هر جا، هر زمان و هروقت. مدیریت شامل اصول بنیادی دقیقی است که میتواند بهطور جهانی بهکار گرفته شود. با این حال، این اصول مدیریت انعطافپذیر هستند و باید در موقعیتهای مختلف اصلاح شوند. مطالعات مدیریتی بنیادین، کاربردی و توسعهای به این رخداد کمک میکند. از طریق نظریهآزمایی و نظریه پردازیها. بنابراین، مدیریت بدون شک شامل یک بدنه سیستماتیک از دانش بهشکل اصول کلی است که از قابلیت کاربرد جهانی برخوردار است. با این حال، مدیریت به اندازه علم- فیزیک، شیمی، زیستشناسی و دیگر علوم فیزیکی دقیق نیست. مدیریت با «سوژه انسانی» سروکار دارد که رفتارشان تابعی است از فرهنگ، تاریخ، هنجارهای اجتماعی و حتی فلسفه و نظام سیاسی موجود ... . اگرچه اصول مدیریت جهانی هستند اما نمیتوان از آنها انتظار داشت که دقیقاً نتایج مشابهی را در هر وضعیتی ارائه دهند. بههمین دلیل است که مدیریت بهعنوان یک علم نرم شناخته میشود.
دکتر براتلو ادامه داد: مدیریت یک علم اجتماعی است. هنوز هم با نیازهای رو به رشد سازمانهای انسانی در حال رشد است. باید به این نکته توجه داشت که شاید آنچه برایند خروجی یک دانشگاه را میسازد، بیش از هرچیز از تلقی مدیریت بهعنوان یک حرفه نشأت میگیرد. یک حرفه نیازمند دانش تخصصی و اغلب آمادهسازی دانشگاهی طولانیمدت است. دانشگاه نیازمند یک بدنه تخصصی دانش است، تا به پرورش نیروی حرفهای کمک کند. دانش به همراه اصول و تکنیکهای آن یک مدیر باید متعهد به برخورداری از تخصص در علم مدیریت باشد. علاوه بر این، او باید کاربرد شایسته یا استفاده عاقلانه از این دانش را در حل مشکلات پیچیده - با جزئیات- بداند. در کنار دانشگاهها بخشی از ترویج علم مدیریت توسط مجلات، فعالیت انجمنها و آموزشهای ترویجی-کاربردی و... اتفاق میافتد. انجمنها هم نهاد قانونیای هستند که حرفه را تنظیم میکنند و محلی برای تبادل منظم دانش و تجربهاند. انجمنها با تجویز کدهای رفتاری برای مدیران از مدیران میخواهند که تعهدات اخلاقی و اجتماعی خود را انجام دهند. همچنین بسیاری از مؤسسات مدیریت تأسیس شدهاند تا دورههایِ تخصصیِ مدیریت را آموزش دهند. شرکتهای مشاوره مدیریتی متعددی برای ارائه مشاوره برای حل مشکلات مدیریتی به وجود آمدهاند. همه اینها با وجود انگیزه خدمت، میتوانند افرادِ شایستهای را آمادهی حرفه مدیریت سازند و از آنها سرمایههای بیبدیلِ انسانی بسازند که بهخاطر خدماتشان از حافظه تاریخ این سرزمین پاکشدنی نخواهند بود. درنظر بگیرید یک پزشک زندگی خود را از مطب پزشکی خود تأمین میکند، اما تعامل او با بیماران فقط بهخاطر پول نیست. او نگران رنج دیگران است و اراده کمک به جامعه دارد. بنابراین، پزشکی یک حرفه است که از احترام اجتماعی بالایی برخوردار است. در مورد مدیران نیز همینطور است. با این حال همچنان کاستیهایی وجود دارد.
ضرورت تغییر هنجارهای حرفهای و ضرورت درک تغییرات مداوم در فلسفه و ماهیت وجودی مدیریت مسئله نیاز به نهاد تخصصی غیرانتفاعیِ پژوهشِ مدیریت را پیش میکشد.
دکتر براتلو با اشاره به این مهم افزود: این که «مدیریت» یک هنر، علم و حرفه است، تنها یک مسئله/موضوعِ آکادمیک نیست. همواره مسائل خاصی مطرح میشود که با توسعه آینده این شاخه از دانش در ارتباط هستند. مدیریت همچنان و همواره یک حوزه در حال توسعه باقی میماند، تغییرات بهطور منظم در ماهیت، اهمیت و دامنه آن رخ میدهند. بهعنوان مثال جامعه اخلاقیبودن تصمیمات مدیریتی را به چالش کشیده و خواستار عبور از مدیریتگرایی (managerialism) و حرفهای شدن مدیریت شده و... امروز اخلاق مدیریت جایگاه خاص خود را در بحثهای نظری و فلسفیِ مدیریت یافته است. مدیران امروز باید نه تنها منافع سازمان (و کسبوکارها) بلکه منافع بسیاری از گروههای اجتماعی و محیط زیستی را رعایت کنند. حل تعارضات، و ادغام منافع متناقض در چشمانداز حرفهای آنان ممکن است حیاتی باشد. امروزه شاهدیم که تغییرات متعددی در نقش مدیران رخ داده و مجموعِ این تغییرات ادامهدار است.
وجود پلورالیسم معرفتشناختی و روششناختی در دانش مدیریت
وی در تشریح این موضوع اظهار داشت: پلورالیسم معرفتشناختی و روششناختی که در علوم اجتماعی دهه ۱۹۷۰ ظهور کرده و به توسعه خود ادامه داده، تأثیر قابلتوجهی نیز در مطالعات مدیریت داشته است. بهویژه ظهور رویکردهای «انتقادی» برای مطالعه مدیریت یک چرخش جدید محسوب میشود. تمام محققان مدیریت، صرفنظر از رشته یا موضوع خود، باید در آغاز مطالعات خود، درک گستردهای از مسائل اساسی که هر کسی برای تحقیق درباره جهان اجتماعی با آن مواجه است، کسب کنند. علاوه بر این، آنها نیاز به دانش عمومی از استراتژیها و تکنیکهای تحقیقاتیای دارند که به تکرار مورد استفاده قرار میگیرند. در عین حال آنها بدون شک نیاز به غوطهوری عمیق در استراتژیهای تحقیقاتی و روشهایی دارند که اتخاذ خواهند کرد.
مطالعات مدیریت مطالعات چند رشتهای است
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه اشاره به چندرشتهگیِ مطالعات در دانش مدیریت دارد که ناگزیر از موجب عبور از مرزهای دانش است. در دانش مدیریت محققان متخصصانِ حل مسائل پیچیدهای باید باشند، از مسائل معرفتی تا کاربردی و زمینهای. در این راستا از حیث تکثر روشی تحقیق مدیریت هیچ روش منحصر به فردی وجود نداشته و مدیریت میتواند روش خود را با دیگر علوم اجتماعی به اشتراک گذارده یا از آنها الهام گیرد. مدیریت یک زمینه مطالعه با مرزهای نامشخصی است و شامل طیف گستردهای از تخصصها برای سطوح مختلف مدیریت از سطح کلان تا خردترین موضوعات ادارهی امور است. با این حال دنیای تحقیق مدیریت دنیای آشفتهای است و اهمیت آموزههای سایر رشتهها که هریک به نحوی از انحاء، سوژه را موضوع بحث خود قرار داده اند برای محققان مدیریت -با تأکید بر کرامت انسانی- انکارشدنی نیست.
آیا مطالعات مدیریت راه خود را گم کردهاست؟
دکتر براتلو با مطرح کردن این پرسش اظهار داشت: باوجود افزایش عظیم تعداد مقالات مدیریتی منتشر شده در طول سه دهه گذشته، کمبود جدی تحقیقات تأثیرگذار در مطالعات مدیریتی وجود دارد. بهنظر میرسد، بهدلیل وجود ابهام فراوان و نیروهای اثرگذار گاه «مدیران مشکلات بهخوبی مشخصشده را به روشهای به خوبی مشخص حل نمیکنند». پس جای تعجب نیست که در فضای اجبارِ بروکراسیهای گسترهی علم مطالعات توصیفی-تحلیلی در مدیریت فراوانی بالاتری داشته باشند. اخیراً مقالاتی ادعا میکنند که دلیل اصلی شکاف حاصل از تفکر نقطهای و گسسته (gap-spotting) است که بهندرت تولیدات علمی منجر به نظریههای تأثیرگذار میشوند. سه عامل کلیدی گسترده و متعامل در پشت این پارادوکس قابل شناسایی است: شرایط نهادی، هنجارهای حرفهای، و ساختارهای هویتی/شخصیتی محققان. البته پرداختن به این سه عامل نیاز به فرصت دیگری دارد.
الزام به رویآوری به فلسفه وجودی مدیریت، فراتر از ابزاری برای تحلیل و تفسیر موفقیت و شکست سازمانی و نظریهپردازی به شیوه برنامهمندیِ لاکاتوشی در دلِ زیستبوم پژوهشگاهها
دکتر براتلو در بخش آخر سخنان خود یادآور شد: با وجود همه این محدودیتها از دهه ۱۹۶۰، بر خلاف تصویر پوزیتیویستی فلسفه مدیریت، یک دیدگاه وجودی شروع به شکل گرفتن کرد، و زمینهای را مهیا ساخته که امروزه حتی میتوان بهعنوان پارادایمی نوین از آن دفاع کرد. پارادایمی که نه متهم به کاستیهای پراگماتیستی و و نه متهم به انتزاعهای فلسفی است. این رویکرد «نظامِ پژوهشِ مدیریت» را شایسته تحقیقاتِ بنیادینِ فلسفی میداند و بهدلیل تمرکز بر سوژههای انسانی موضوعات مهمی را برجسته میکند. در این رویکرد انتقادی فلسفه وجودی مدیریت را میتوان ذیل رویکردی که بر ارزش فرد در جامعه تأکید دارد، بازخواند. یکی از ابعاد مهم این رویکرد تلاش برای درک معنیدار بودن کار است. با این حال، همچنین باید تأکید کرد که مدیریت وجودی ارتباط نزدیکی با چگونگی درک ارزش روابط بین فردی دارد و بر این واقعیت تأکید میکند که دیگری برای شکلگیری «خود» مهم است. ذیل این چشمانداز فعالیتها بهگونهای است که در آن قوانین بازی موجود زیر سؤال برده میشوند. پرسشگریِ اصیل از این دست علاوه بر مسئله هویت و معنایی که ما به جهان خود نسبت میدهیم، به اصول عمل نیز مربوط میشود، بدین ترتیب و با وجود چنین عرصههای مطالعاتی نوین در جهان شکلگیری گروه پژوهشی مدیریت در مجموعه پژوهشگاه محل التفات است. اکنون مطالعات میانرشتهای، مسئلهمحور، زمینه-محور ... بهشکلی نظری و کاربردی برای محققان دانش مدیریت در شرایطی فراهم آورده که بهگواه بررسی اولیه در طرح توجیهی تأسیس پژوهشکده مدیریت میدان پژوهش فضایی گسترده شامل سه بخش دولت، کسب و کار و جامعه مدنی (بخش عمومی) را دربرمیگیرد تا با نظریهآزمایی و نظریه-پردازیهای غنی و اندیشیده برای توسعه کشور اهتمام ورزند.
ماهیت دستاوردهای رشته مدیریت از طریق گونهشناسی پژوهشها
در ادامه دکتر ابراهیمی سخنرانی خود با عنوان «ماهیت دستاوردها و مروری بر مهمترین فعالیتهای پژوهشی گروه مدیریت» و دستاوردهایی که رشته مدیریت و گرایشهای آن بهصورت عام دارند را معرفی کرد و با تحلیلی بر گونهشناسی دستاوردهای این رشته مدیریت گفت: اگر بخواهیم سِنخشناسی یا گونهشناسی دستاوردهای مطالعاتی که در حوزه مدیریت انجام شده را معرفی کنیم، میتوانیم از طریق دو بُعد این کار را انجام دهیم. البته شیوه معرفی گونهها در رشته مدیریت بسیار متداول است، چیزی که از آن بهعنوان نقاط مرجع استراتژیک نام میبریم، یکی از این نقاط زمان است و دیگری نوع پژوهش. درنظر داشته باشیم با طیفی از زمان رسیدن به خروجی که میتواند از کوتاهمدت تا بلندمدت امتداد داشته باشد، مواجه هستیم. در بحث نوع پژوهش، نیز طیفی از پژوهشها از نظری تا کاربردی وجود دارند. از این حیث، دستاوردهای مطالعات مدیریت میتواند انواع مختلفی داشته باشد، رشتههای دیگر علوم انسانی و اجتماعی نیز ممکن است، چنین تنوع دستاوردی داشته باشند؛ اما از آنجا که رشته مدیریت از تخصصهای مختلفی بهره میگیرد، لذا به همانصورت دستاوردهای آن هم میتواند متفاوت باشد. بهعنوان مثال، یکی از دستاوردهای کوتاهمدت نظری که سازمانها از متخصصان خود در حوزه مدیریت میخواهند، توصیههای سیاستی است که در حوزههای مختلف سیاستگذاری سازمانی میتواند ارائه شود ولی بیشتر جنس نظر دارد و متخصص باید در کوتاهمدت آن را ارائه دهد. اگر در کوتاهمدت و در حوزه کاربرد بحث کنیم، در تمام سازمانها اعم از خصوصی، نیمهخصوصی و دولتی یا حتی سازمانهای صنعتی و در بافتارهای متفاوت سازمانی با فرآیندهای سازمانی مواجهیم که الزاماتی از حیث طراحی و اجرا میخواهند. رشتهای که میتواند کمکرسان طراحی و اجرای این فرآیندهای سازمانی باشد رشته مدیریت است، آن هم به این که میدان عملش سازمانها هستند. اگر بخواهیم در طیف پژوهشها بهسمت پژوهشهای بلندمدت و نظری حرکت کنیم، نظریترین حالت دستاوردهای پژوهشی در رشته مدیریت نظریهپردازی یا طرحهای پژوهشی نظری یا حتی طرحهای پژوهشی طولی (در برابر مقطعی) هستند. در عینحال در گستره پژوهشهای بلندمدتِ کاربردی، طرحهای سفارشی را در رشته مدیریت داریم یا مباحثی که تحت عنوان «ترویج دانش» میتوان از آنها نام برد که خود میتواند به فراخور مخاطبانش آموزشهایی برای عموم یا در سازمانها و صنایع مختلف باشد. رشته مدیریت این امکان را دارد که مخاطبان خود را به حوزه آکادمیک یا عموم محدود کند یا در هر دو حیطه مخاطب داشته باشد.
تبیین مهمترین دستاوردهای پژوهشی گروه مدیریت
دکتر ابراهیمی در بخش دوم سخنرانی خود به اخذ مجوز از سازمان امور اداری و استخدامی کشور برای راه اندازی و برگزاری کانونهای ارزیابی و توسعه مدیران در سطح کشور اشاره کرد. به گفته ابراهیمی، از مهمترین سازمانهایی که بهعنوان کارفرما از این موضوع استقبال و با پژوهشگاه همکاری کردند، میتوان مرکز ملی آمار، پژوهشکده آمار و سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران را برشمرد. وی در بخش سوم سخنرانی خود به تحلیل کمّی دستاوردهای گروه مدیریت در پژوهشگاه پرداخت و به مهمترین فعالیتهای اجرایی و علمی اعضای گروه پژوهشی مدیریت اشاره کرد.
مدیر گروه پژوهشی مدیریت در خصوص مشارکت اعضای هیأت علمی این گروه پژوهشی در سال 1400 خاطرنشان کرد: گروه پژوهشی مدیریت با برخورداری از پنج عضو هیأت علمی خود توانست، طی سال گذشته چهار طرح پژوهشی پایانیافته داشته باشد، سه جلد کتاب و 32 مقاله در نشریات علمی پژوهشی منتشر کند و در عینحال پنج عنوان سخنرانی و پنج کارگاه آموزشی برگزار کرده است. مقایسه این آمار یا میانگین سرانه پژوهشکدهها نشان میدهد گروه پژوهشی مدیریت از نظر کمّی دستاوردهای بیش از میانگین پژوهشگاه داشته است.
لزوم خودارزیابی گروه مدیریت و بهبود دستاوردهای گروه
دکتر ابراهیمی در خاتمه سخنان خود با اشاره به لزوم خودارزیابی گروه مدیریت و بهبود دستاوردهای این گروه، شرح داد: ما این مقایسه را برای احصای نقاط قوت و نقاط قابل بهبود گروه انجام دادیم تا بتوان تصویر دقیقتری از عملکرد گروه داشت و سیاستگذاریهای آتی را بر مبنای آن بازتعریف کرد. برای مثال هرچند گروه مدیریت در بخشهایی از دستاوردها نظیر کتاب و مقالات عملکرد مناسبی داشته است، اما در زمینه خروجیهایی مانند توصیههای سیاستی با توجه به اینکه جنس آن در تخصص رشته مدیریت است، میتواند عملکرد بهتری داشته باشد. در حوزههایی مثل آموزشهای آکادمیک بهخصوص در پژوهشگاه که مختص مقاطع تحصیلی دکترا و پسادکترا است تا بهحال توسط گروه مدیریت کار خاصی انجام نشده و میتوانیم در این زمینه از ظرفیتهای موجود بیشتر استفاده کنیم. همچنین در ادامه مسیر گروه پژوهشی مدیریت در بحث مطالعات گروهی و میانرشتهای و طرحهای پژوهشی طولی میتوانیم برنامهریزی دقیقتری انجام دهیم.
نگاهی کیفی به عملکرد گروه پژوهشی مستقل مدیریت بر اساس اسناد بالادستی، انتظارات پژوهشگاه و نقشهراه دانش
دکتر فرزانه میرشاه ولایتی در ابتدای سخنرانی خود با عنوان «نگاهی کیفی به عملکرد گروه پژوهشی مستقل مدیریت» یکی از ویژگیهای علوم انسانی را توجه به ویژگیهای کیفی در پژوهش برشمرد که گاه حوزههای میانرشتهای همچون مدیریت را متهم به بیعلاقگی به بعد کیفی و بهنوعی کمّیگرایی میکند. این درحالی است که بهطور خاص گروه مستقل مدیریت پژوهشگاه در همین مدت کوتاه نشان داد که با پایبندی به ابعاد کیفی در تلاش برای تحقق آرمانهای علوم انسانی و اجتماعی است.
این عضو هیأت علمی سه معیار اصلی برای سنجش کیفیت عملکرد گروه پژوهشی مستقل مدیریت را اسناد بالادستی، انتظارات پژوهشگاه و نقشه راه دانش دانست و در تشریح عملکرد کیفی گروه براساس اسناد بالادستی، اظهار داشت: یکی از مهمترین اسناد بالادستی در کشورمان نقشه جامعه علمی کشور است که مشتمل بر مجموعهای از اهداف کلان و بخشی و نیز اولویتها و راهبردهایی است، که پیدا کردن جای خویش در نقشه مذکور به ما کمک میکند تا هویت خود را بهتر مشخص کنیم. از مهمترین مصادیق اهداف کلان و بخشی میتوان به گسترش همکاری در حوزه هـای علـوم و فنـاوری بـا مراکـز علمی معتبر بینالمللی اشاره کرد که انتشار مقاله دکتر سیدکلالی با ضریب تأثیر قابل تقدیر 7 شاهدی بر این مدعاست در تحقق این هدف فعال بودیم. یکی دیگر از اهداف مذکور در این سند، دستیابی آحاد جامعه به سطح مناسب دانش عمـومی است که گروه مدیریت در این خصوص و از نظر سرانه مشارکت بیشترین همکاری را با مرکز آموزشهای آزاد پژوشگاه (ماتا) بهعنوان متولی ترویج علم داشته است. در بخش اولویتهای نقشه جامع علمی کشور میتوان به دو موضوع کارآفرینی و مهارتافزایی و مطالعات زنان اشاره کرد که پژوهشهای ارزشمند دکتر ابراهیمی و دکتر روشننژاد در حوزه توازن کار و زندگی و نیز برگزاری سلسله نشستهایی با موضوع ارتباط علوم انسانی با جامعه و صنعت از جمله مصادیق پرداختن به این اولویتهاست. در واقع گروه مدیریت بیشترین فعالیت را جهت ارتباط با دفتر جامعه و صنعت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری داشته است. بالاخره در حوزه راهبردها از میان موارد متعدد میتوان به دو مصداق رصد و پایش و آینـدهنگـاری علـم و فنـاوری و نـوآوری و نیازهای بازار و نیز ساماندهی نظام مدیریت پژوهش در کشور اشاره کرد که طرح جاری با عنوان: «بررسی ابعاد نظام پایش و دیدبانی تحولات علم و فناوری در حوزه دفاعی» و طرحهای خاتمه یافته با عناوین: «ارائه اصول و روش دیدبانی و ارزیابی فناوریهای نوظهور در عصر دانش» و ارائه الگوی برای ارزیابی سطح آمادگی پژوهشهای حوزه علوم انسانی و اجتماعی هم راستا با این راهبردهاست.
دکتر میرشاه ولایتی در ادامه سخنانش در خصوص بررسی عملکرد گروه پژوهشی مدیریت براساس برنامههای راهبردی پژوهشگاه، وی گفت: برنامههای راهبردی پژوهشگاه است طبعاً سندی که باید بهعنوان نقشه راهنما حرکت اعضا باشد. در این زمینه نیز جریان پژوهشی اعضای گروه مدیریت همراستا با این سند بوده است. بهعنوان مثال، در خصوص راهبرد اول که بحث کیفیگرایی در پژوهشگرایی، تنوعگرایی و ساماندهی برنامههای پژوهشی است گروه مدیریت در بخش شناسایی شاخصهای کیفیت طرحِ ارزیابی سطح آمادگی علوم انسانی و اجتماعی در حوزه علوم انسانی را اجرا کرده است. در بخش ارتقای توانمندیهای پژوهشی و آموزشی سه کارگاه توسط اعضای هیأت علمی گروه مدیریت برگزار شد. در بخش تقویت رویکردهای میانرشتهای و فرارشتهای به برنامههای پژوهشی و زمینهسازی برای پژوهشهای گروهی، گروه مدیریت سلسله نشست هایی را با مضمون نحوه بررسی پتانسیل و همافزایی بین رشتههای مختلف با گروه مدیریت برگزار کرد. در خصوص بحث استقرار سازوکار لازم برای پایش و ارتقای رتبه پژوهشگاه در نظامهای معتبر رتبهبندی باید خاطرنشان کرد، از سال 1399 تاکنون که این جایزه شروع شده، هرسال دستکم یکی از اعضای هیأت علمی گروه مدیریت برنده جایزه ارتباط با صنعت شده است، کسب این جوایز که یکی از معیارهایی ارزیابی و رتبهبندی پژوهشگاههاست، منجر به این شد که با همت اعضای گروه مدیریت، پژوهشگاه بتواند رتبه مطلوبی کسب کند. از دیگر اقدامات گروه مدیریت همکاری با شورای بررسی متون است که حداقل چهار عضو از پنج عضو هیأت علمی گروه مدیریت ضمن همکاری با این شورا، مقالاتی علمی به سفارش در شورای بررسی متون ارائه دادند. در رابطه با بحث ایجاد سازوکار، تسهیل و تسریع انجام طرحهای کارفرمایی باید گفت، هم به لحاظ تعداد و هم ارزش ریالی بهترین فعالیتها در پژوهشگاه، توسط گروه پژوهشی مدیریت انجام شده است.
کارنامه پژوهشی گروه مدیریت بر اساس نقشه راه توسعه دانش
دکتر میرشاه ولایتی در خصوص کارنامه پژوهشی اعضای هیأت علمی گروه مدیریت، براساس بعد سوم یعنی نقشه راه توسعه دانش مدیریت اظهار داشت: در سامانه علمسنجی اعضای هیأت علمی دانشگاهها و پژوهشها، صفحه دکتر ابراهیمی فعال بوده و حوزههای فعال ایشان مشخص، متمرکز و قابل دفاع است. دکتر براتلو تنوع کاریشان از تعهد سازمانی تا بحث بحران هویت تا بحث امنیت فرهنگ است. دکتر روشننژاد در سه حوزه کاری تمرکز داشتند که خانواده، توازن و پیوند کاری و برندسازی حوزه پژوهشی مورد علاقه ایشان است. دکتر سیدکلالی هم با مباحث مهمی چون قابلیتهای پویا؛ یکی از موضوعات ارزشمند در حوزه مدیریت استراتژیک و همچنین مشاوره مدیریت شناخته میشوند و در نهایت موضوع مورد علاقه بنده حوزه دیدبانی فناوری و آیندهپژوهی است. همچنین در نقشه راه توسعه علم پژوهش دکتر براتلو، در بحث کووید 19 که نقطه عطفی بر مطالعات بسیاری از حوزههاست، همراه شدند. البته گروه نیز در مورد ارائه سخنرانی و مقاله در همایشها و نشستها همسویی خود با مسیر جریان توسعه دانش مدیریت را نشان دادند.
دکتر میرشاه ولایتی در بخش آخر سخنان خود یادآور شد: مواردی که به آن اشاره شد مصادیقی است که توسط اعضای گروه انجام شده است. گروه مدیریت برخلاف باور برخی، نه علاقهمند به بالابردن آمار بدون توجه به کیفیت، بلکه بهطور خاص در تلاش است که هوشمندانه متعهد به اسناد بالادستی و تأمین انتظارات پژوهشگاه بهعنوان کارفرمای اصلی و ثالثاً مبنای فعالیت خود متناسب با جریان علم است.
چشمانداز آینده و مسیرهای پیشروی گروه مدیریت
دکتر مژگان روشننژاد بهعنوان سخنران آخر این نشست، سخنرانی خود با عنوان «چشمانداز آینده و مسیرهای پیشروی گروه مدیریت» بیان کرد و درخصوص اینکه رشته مدیریت توانمندی و پتانسیل بالایی برای برقراری ارتباط با سایر حوزههای علوم و دانش دارد، گفت: اساساً حوزه مورد مطالعه مدیریت، که بهعنوان یک حوزه علمی با موضوع مطالعه خاص شناخته شد، «سازمان» است. سازمان را بهسادگی میتوان همکاری حداقل دو نفر برای هدفی خاص تعریف کرد. «چستر بارنارد» آنجا که از سیستمهای همکاری یاد میکند، سازمان را چنین تعریف میکند: وقتی دو مرد برای جابهجایی سنگ بزرگ با هم همکاری میکنند، سیستم همکاری یا نظام تعاون یا همان سازمان شکل گرفته است و وقتی یکی از آنها جهت وارد کردن نیرو را برای دیگری مشخص میکند، مدیریت یا رهبری شکل گرفته است. با این تعریف از کوچکترین واحد جامعه که خانواده است تا بزرگترین تشکیلات بشری که در سطح بینالمللی فعالیت میکنند، در تعریف سازمان جای میگیرند و ما انسانها به تعبیری در سازمان بهدنیا میآییم و در سازمانها زندگی میکنیم و در سازمان میمیریم. مدیریت علم و دانش اداره کردن زندگی انسان در سازمانهاست. مدیریت دانش زندگی است، لذا طبیعی است که از سایر علوم و دانشها استفاده میکند تا زندگی را راحتتر کند. ویژگی دیگر مدیریت روشمندی آن است. مدیریت از آغاز پیدایش با روش علمی تحقیق عجین است. اولین مطالعات مدیریت تحت عنوان مکتب مدیریت علمی در اوایل قرن بیستم و باعنوان «مطالعات زمان و حرکت، برپایه روش کمی و آزمون تجربی و براساس مطالعه بیولوژی و فیریولوژی انسان» و همینطور زمانسنجی انجام گرفت. در پایان دهه 1920 در مطالعات هاثورن ابزار مصاحبه در این حوزه مورد استفاده قرار گرفت و رویکردهای کیفی راه خود را در این رشته باز کرد. از آن پس به فراخور موضوع و حیطه مورد مطالعه از انواع روشهای کمی و کیفی که در طی زمان متکاملتر هم شدند در این حوزه استفاده شده است. بنابراین این رشته و گروه مدیریت پتانسیل زیادی برای همکاری با سایر حوزههای مطالعاتی پژوهشگاه در جهت ترویج دانش و رفع نیازمندیهای محیط دارد.
حوزههای مطالعاتی آتی گروه پژوهشی مدیریت
عضو هیأت علمی گروه پژوهشی مدیریت در رابطه با حوزههای مطالعاتی آتی گروه پژوهشی مدیریت در خصوص دو مورد جهت گیری مطالعاتی پس از پاندمی کرونا و نیز اولویتهای مصوب گروه شرح داد: پاندمی کرونا تأثیر زیادی بر دنیای ما نهاد. در حوزه مطالعاتی نیز میتوان آن را یک نقطهعطف قلمداد کرد. مطالعات مدیریت در دوره پساکرونا، در سه سطح فردی، سازمانی و اجتماعی شامل موارد زیر است: درسطح فردی عمده مطالعات در حوزه کارآفرینی، کارکنان و خدمات و مصرف است، درسطح سازمانی، سازمانهایی که در حوزه فناوری فعالیت میکنند و نیز سازمانهایی که در حوزه زنجیره تأمین کار میکنند بیشترین توجه را به خود اختصاص دادند. در سطح اجتماعی هم خط مشیگذاری، برابری و عدالت، زنجیره ارزش و رسانههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفتهاند. حوزههای مطالعاتی مورد علاقه اعضای گروه مدیریت پژوهشگاه، در هر سه سطح، در قالب همین حوزههای پرطرفدار جای گرفته و همراستا با روند بینالمللی است. اولویتهای پژوهشی مصوب گروه مدیریت نیز، با توجه به تخصص همکاران و با درنظر داشتن نیازهای روز کشور و دنیای امروز در چهار بخش به شرح زیر تدوین شده است: 1-آینده پژوهی، دیدبانی و رصد محیط؛ سناریوها و روندهای علم و فناوری 2-رویکردهای تاریخی- انتقادی به مدیریت و اخلاق در ایران. 3-مدیریت و توسعه ظرفیتهای سرمایههای انسانی سازمانها . 4-دیدگاههای انتقادی به رویکردهای تحلیل، تدوین و اجرای راهبرد.
دکتر روشننژاد در بخش پایانی سخنانش اهم برنامههای گروه پژوهشی مدیریت در راستای همکاری با سایر گروههای پژوهشی و پژوهشکدههای پژوهشگاه به شرح ذیل نام برد: 1-اولویت سیاستگذاری و برنامهریزی به منظور ارتقاء همکاری با سایر گروههای پژوهشی و پژوهشکدهها. 2-اهتمام به رفع نیازهای محیط داخل و خارج پژوهشگاه با همکاری سایرگروهها. 3-اولویت دادن به نوآوری در حوزههای نظری و آیندهپژوهی. 4-همکاری در ارائه خدمات علمی، فرهنگی، اجتماعی و برگزاری نشستها، سمینارها و کنفرانسها. 5-دریافت مجوز مجله بهمنظور دریافت ایدههای جدید و مشارکت در ترویج علم. 6-گسترش همکاری در شبکه نخبگانی./پایان
نظر شما :