گزارش نشست علمی «سلفیه و چالش سازمان تروریستی تکفیری داعش»
در آستانه هفته پژوهش، نشست علمی «سلفیه و چالش سازمان تروریستی تکفیری داعش» با سخنرانی دکتر کامیار صداقتثمرحسینی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، 15 آذرماه 401، در پژوهشکده حضرت باقرالعلوم (علیهالسلام) قم برگزار شد. در این رویداد علمی، پژوهشکده مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و حقوق پژوهشگاه علوم انسانی؛ گروه امت و تمدن پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام؛ اداره کل ادیان و مذاهب سازمان تبلیغات اسلامی و مرکز فرهنگی تبلیغی ادیان و مذاهب اسلامی (مفتاح) مشارکت داشتند و حجتالإسلاموالمسلمین دکتر احمد کوثری دبیری علمی نشست مذکور را بر عهده داشت.
بهگزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ابتدا دکتر صداقتثمر حسینی به تشریح معنای لغوی و اصطلاحی سلفیه و سیر تاریخی آن پرداخت. وی با بیان آنکه اصطلاح سلفیه، اصطلاح متشرعه است و اصطلاحی شرعی نیست و اصولاً حتی خود سلف با این اصطلاح آشنایی نداشتهاند، به برخی از طیفهای متنوع سلفیه اشاره کرد و بحث خود را ناظر به نقد وهابیت بر پایه ظهور سازمان تروریستی داعش کرد.
دکتر صداقتثمر حسینی با طرح حدیث نبوی (ص) معروف به خیرالناس یا خیرالقرون به بیان دیدگاه عبدالجلیل رازی قزوینی (در کتاب النقض) پرداخت. عبدالجلیل رازی آن حدیث را یقیناً از جانب حضرت رسولالله (ص) میداند ولی تأکید دارد که معنای اصلی آن در تقدیر است و آن یعنی بهترین انسانها کسانی هستند که مرا دیدند و به من ایمان آوردند و بر قول و شریعتِ من کار کردند و از اهل بیت من برنگشتند؛ لذا در هنگامهای که سده اول و دوم تاریخ اسلام آبستن ظهور جریانهایی مانند خوارج، مُرْجِئه (مذهب ارجاء)، قَدَریه، معتزله و نظایر آنهاست، دیگر چیزی بهنام تأیید مطلق سلف معنا ندارد. اگر در میان سلف هم افرادی صالح و هم افرادی غیرصالح هستند، پس بهجای عنوان (سلفیه) باید بر میزانی فراگیرتر یعنی قرآن و سنت تأکید کرد؛ میزانی که شامل هم سلف و هم خلف امت اسلامی میشود. به نظر سخنران، نامگذاری بیضابطه وهابیت به سلفیه با ظهور سازمان تروریستی داعش که تجسم وهابیت نخستین تا پیش از سرکوب اخوان وهابی توسط ملک عبدالعزیز است، بهخوبی عیان شد.
وی سپس به نظر آیتالله حاج میرزا خلیل کمرهای در کتاب سروش مقدس پرداخت که بر بدعت بودن تسمیه سلفیه تأکید دارد. کاربرد سلف و سلفیه برخلاف اصطلاحاتِ اهلالبیت (ع)، مهاجر و انصار و صحابی و تابعین، هیچ مدرک و حجیتی از قرآن و سنت ندارد و این در حالی است که در بسیاری از مقالاتِ وهابیان، سلفیه (وهابیت) بهمثابه امری شرعی و عین دین اسلام قلمداد میشود.
دکتر صداقتثمر حسینی با بیان نمونههایی از عناوین آن مقالات این پرسش را مطرح کرد که در این صورت آیا جایز هست یک مسلمان غیرسلفی باشد؟ بهدلیل همینگونه تلقی ناروای وهابیت از سلفیه بود که بیانیه پایانی اجلاس اهل سنت و جماعت در جمهوری چچن (در 2016 میلادی) سلفیه (به معنای وهابیت) را از مفهوم اهل سنت و جماعت خارج دانست. در برخی از پژوهشها نیز سلفیگری بهعنوان خطرناکترین بدعت در جهان اسلام در نظر گرفته شده است. اگر سیر تاریخی ردیههایی را که بر وهابیت نگاشته شدهاند، در نظر آوریم، عنوان «خوارج» رایجترین نام پس از عنوان «وهابیت» بود.
سپس سخنران وارد دومین محور بحث شد و به تلاش دولت سعودی در زدودن تصویر خشنی که از وهابیان در اذهان مسلمانان نقش بسته بود، اشاره کرد. وی در توضیح این سخن افزود: آنها کوشیدند عبارت سلفیه علمی یا سنتی را در اذهان چنان جا بیندازند که سلفیه جهادی بهمثابه اصطلاحی دخیل وانمود شود. این درحالی است که در دوران دولت سعودی تفکیک سلفیه علمی از جهادی بیمعنا بود. اگر از محمدبن عبدالوهاب سئوال میشد که آیا متعلق به سلفیه علمی است یا سلفیه جهادی؟ در پاسخ، او اساس چنین تفکیکی را زیر سؤال میبرد. او به همراه فرزندان و شاگردانش همگی در جنگهای تکفیری حضور داشتند و حتی نوهاش بهنام سلیمان بن عبدالله در ضمن جنگهای تکفیری کشته شد و جالبتوجه است که بلافاصله با اشغال موصل، شرح کتابالتوحید از سلیمانبن عبدالله توسط گروه تروریستی داعش منتشر شد. امروزه بهصورتی حساب شده، تقدیم و تأخر جریانهای درونی سلفیه دستکاری شده است. مثلاً گفته میشود سلفیه جهادی برخاسته از ظهور جریانهای تکفیری در دهه 1960م در مصر است. این امر در واقع رد گمکردن در تاریخ سراسر تکفیر و خروج وهابیت است. حتی در خود مصر اشارهای به نقش مطبوعات وهابی از 1922م که در فضای کشور مصر بنام سلفیه فعالیت میکردند، نمیشود که در ظهور آتی جریانهای تکفیری در مصر نقشآفرین بودند. سخنران در ادامه شواهدی را در این خصوص مطرح کرد. امروزه ظهور داعش همه معادلات را عوض کرده است و اصولاً دیگر عبارت سلفیه (اشاره به وهابیت) با جریانهای تروریستی_تکفیری قرین شده است.
سپس سخنران نشست وارد سومین محور بحث خود شد؛ وهابیان همواره کوشیدهاند در چارچوب سلفیه خود را یک منهج و نه یک حزب و سازمان معرفی کنند؛ ولی سرآغازهای وهابیت که با یک پیمان سیاسی آغاز میشود، نشانی پررنگ از حضور حزبی و سازمانی وهابیان دارد. آنچه در عمل پیروان سلفیه وهابی انجام دادهاند، احیای حافظه تاریخی «فرقه» و از بین بردن حافظه جامع اسلام است؛ یعنی وهابیان درصدد زدودن هویت بزرگ اسلامی برای تثبیت هویت فرقهای خویش هستند. ظهور داعش که خود را برخاسته از وهابیت نخستین میدانست، به خوبی این واقعیت را نشان داد.
در بخش بعدی دکتر صداقت به ارائه شواهدی عینی از هفتهنامه النبا (365 عدد) ارگان رسمی سازمان تروریستی داعش پرداخت و به بیانیه رسمی کمیته نمایندگان ابوبکر البغدادی (مورخ 21 شعبان 1438ق) اشاره کرد که هدف از برپایی خلافت خودخواندهاش را تأسیس دولتی به تأسی از محمدبن عبدالوهاب و به شیوه دولت اول سعودی خواندهاند. پیروان داعش خود را شبیهترین افراد به محمد بن عبدالوهاب و شاگردانش میدانستند و از وهابیت نخستین دفاع میکردند. در 365 شماره از هفته نامه النبا بالغ بر 394 مورد اشاره مستقیم به سلفیه شده و پیروی از سلفیه را یک اصل مهم اعتقادی دانسته است. همچنین در 630 مورد، تروریستهای داعش به موحدان نامیده شدهاند. معنی موحد در لسان داعش، پیروی از سلف صالح در مفهوم مدنظر ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب است. در 15 مورد اشاره مستقیم به حدیث خیر القرون شده است؛ و در جایی ادعا شده است که: «... ما امروز به اذن خدا در مسیر سلف از خیر القرون هستیم ...» نیز بالغ بر 209 مورد از ابن تیمیه یاد شده است که 122 مورد آن با لقب شیخ الاسلام است.
دکتر صداقتثمر یادآور شد که داعش جواز جنایات خود در عراق و سوریه را مستند به فتوای ماردین ابن تیمیه و فتوای حمدبن علی بن محمد عَتِیق (م 1306ق) در تکفیر اهالی احساء کرده است. همچنین در 66 مورد استناد مستقیم به محمدبن عبدالوهاب شده است و هر کجا عبارت الشیخ المُجَدِّد بهکار رفته است، (6 مورد) اشاره به محمد بن عبدالوهاب است. اشاره به ابن قیم (193 مورد) شده است. یکی از گزارشهای هفتهنامه النبأ اذعان دارد که اولین اقدامات جماعتهای وهابی پس از فروپاشی رژیم بعث عراق، انتشار هزاران جلد کتاب از رسالههای شیوخ وهابی نجد و توزیع و آموزش آنها بود. کتابهای محمدبن عبدالوهاب، ابابطین، از آن جملهاند. بنا بر گزارش داعش، شمارگانِ انتشار کتاب «الانتصار لحزبالله الموحدین و الرد علی المجادل عن المشرکین» از عبدالله ابابطین (م 1282ق) یکصد هزار جلد بوده است. جالبتوجه است که ابابطین در عصر دولت اول سعودی، در جنگهای تکفیری شرکت داشت. ضمن آنکه مکتبة الهمة داعش در موصل بهصورت خاص به انتشار کتابهای شیوخ نجدی اختصاص داشت.
در خاتمه جلسه پرسش و پاسخ و تبادل نظر میان استادان حاضر در سالن صورت گرفت.
نظر شما :