دکتر تقیزادگان: نقاشی زنان عرصه نمایش بازاندیشی و جدال با روایتهای قالبی است
جلسه سخنرانی دکتر معصومه تقیزادگان با عنوان «بازاندیشی خویشتن در نقاشی زنان معاصر ایران» 30 فروردینماه 1401، با حضور علاقهمندان برگزار شد. این نشست اولین نشست گروه مطالعات زنان انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات بود که با همکاری پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
بهگزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این سخنرانی دکتر تقیزادگان با اشاره به مفهوم بازاندیشی و پیوند آن با دوره مدرن گفت: بازاندیشی به افراد این توانایی را میدهد که با تأمل انتقادی هویت خود را مشخصتر و واضحتر سازند. این قدرت عمل توسط گروههای اجتماعی حاشیهای چون زنان مورد استقبال قرار گرفته و آنان تلاش کردهاند تا دوره مدرن را تبدیل به عرصهای برای بازاندیشی خویشتن خود سازند، لذا باید روایتهای قالبی از زن را به فراموشی سپرد. در ادامه بحث به این پرسش پرداخته شد که چگونه آثار زنان نقاش مفاهیم سنتی از زن را به چالش کشیده و خدشهدار میکنند؟
دکتر تقیزادگان با طرح تمایز میان سه مفهوم هنر زنانه، هنر فمنیستی و هنر زنان افزود: هنر زنانه، محصولِ کلیشههای فرهنگی از زنان است، اما باید در نظر داشت که آنچه واقعی است تجربههای هنری زنان است. در ایران نیز طی سه دهه گذشته آثار زیادی خلق شدهاند که نشاندهنده بازاندیشی زنان از موقعیت «زن بودن» در جامعه است، نقاشان این آثار تلاش کردهاند با بهکارگیری استراتژیهای هنرمندانه، انتظارات برآمده از متن سنتی از زن را مخدوش و تصویر جدیدی از زن ارائه کنند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: «زن بودن» مفهومی یکدست و یکپارچه متعلق به جهان سنتی است، اما در جهان در حال تغییر کنونی بازاندیشی خویشتن زنان سرعت گرفته است و لذا باید روایتهای قالبی از زن را به فراموشی سپرد. نقاشی یکی از عرصههای بازنمایی بازاندیشی خویشتن زنان است. بهعنوان مثال؛ «زهرا پرکاه» در آثارش تصویرگر زنانی است که با نخ های مزاحم از پرواز بازماندهاند یا در اثری دیگر جوانههای تفکر زن توسط سنت قیچی میشوند. ارغوان خسروی نیز در آثار خود به نقد انگارهای ایدئولوژیک درباره نسبت زن و مرد می پردازد.
وی تأکید کرد: سنت از زن انتظارات رفتاری مشخصی دارد اما زنان هویت خود را در دوره مدرن فراتر از وظایف و انگارههای سنتی سازمان دادند، لذا برخی از آثار زنان بهصراحت نقشهای سنتی زنان را نقد میکنند و برخی دیگر زنان را در موقعیتهایی که در تعارض با نقشهای طبیعی پنداشته شده و جایگاههای سنتی زن همچون فضاهای بسته خانه است، تصویر میکنند، مانند آثار شادی قدیریان یا برخی آثار فاطمه طراح که زن در حال تأمل در خیابان به تصویر کشیده شده است. برخی دیگر از آثار در مقابل تصویر الههگونه و زیبای سنتی از زن، استراتژی جنسیتزدایی را در پیش میگیرند و تصویرگر زنانی با موهای کوتاه، اندام عضلانی و گردنهای کلفت هستند و حتی با نازیبا کردن چهره و تصویر زن در پوشش خانگی و موقعیتهای غیررسمی به موقعیتهای غیرنمایشی زنان اشاره میکنند.
در پایان سخنرانی و در خلال گفتوگوی میان دکتر تقیزادگان و مدیر گروه مطالعات زنان انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، دکتر سمیهسادات شفیعی، به نقش زنان در میدان نقاشی پیش از انقلاب و جایگاه آثار بازاندیشانه در بازار هنر پرداخته شد و اینکه الزاماً در آثار نقاشان زن شاخصی چون «ایران درودی» وجه بازاندیشانه دیده نمیشود.
دکتر شفیعی در پایان از محققان و علاقهمندان مطالعات زنان با رویکردهای فرهنگی، ارتباطی و اجتماعی دعوت کرد تا با هماهنگی با گروه مطالعات زنان انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات مباحث خود را در قالب سخنرانی برای طرح در نشستهای آینده انجمن ارائه دهند./ پایان
نظر شما :