گزارش همایش بینالمللی «تفسیر اجتماعی قرآن در جهان اسلام: ظرفیتها، چالشها»
همایش بینالمللی تفسیر اجتماعی قرآن در جهان اسلام: ظرفیتها، چالشها
به اهتمام انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی و مرکز پژوهشی مطالعات قرآنیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی «همایش بینالمللی تفسیر اجتماعی قرآن در جهان اسلام: ظرفیتها، چالشها» در ساعت 9 صبح روز 18 اسفند 1400 پس از تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران بصورت حضوری و مجازی آغاز شد.
در ابتدا دکتر مریم جزائری، مجری برنامه، با عرض خوشامدگویی به حضار، از دکتر محسن قاسمپور، رئیس انجمن مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دعوت به سخنرانی نمود.
دکتر قاسم پور نیز ضمن خوشامدگویی، از ضرورت برگزاری این همایش به دنبال برگزاری موفق همایش ملی جریانشناسی تدبر در قرآن کریم در تیرماه ۱۴۰۰ سخن گفت و توجه به رویکردهای اجتماعی قرآن کریم در حوزهی زندگی مسلمین را دلیل انتخاب زمان برگزاری این نشست در پایان سال و همزمانی تقریبی آن با سالگرد انقلاب اسلامی بیان نمود. وی گفت: همایش بینالمللی تفسیر اجتماعی قرآن کریم در جهان اسلام با هدف تبیین کارکردهای مختلف این گرایش تفسیری و تاثیرآن در تحولات سیاسی و اجتماعی کشورهای مختلف جهان اسلام برگزار میگردد. پس از اعلام فراخوان این همایش، تعداد قابل توجهی مقاله کامل و چکیده به دبیرخانه همایش ارسال شده که برخی از آنها پذیرفته شدند. در دو روز پیش رو، چکیده های منتخب توسط نویسندگان ارائه خواهد شد.
در ادامه دکتر فروغ پارسا، رئیس مرکز پژوهشی مطالعات قرآنی و دبیر علمی همایش، سخنان خود را آغاز کرد و گفت: برگزاری همایش تفسیر اجتماعی در جهان اسلام در شمار برنامه های راهبردی انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی بوده که تبیین ابعاد و ویژگی گرایشهای مختلف تفسیری را وجهه همت خود قرار داده است. بحمدلله این مهم با حمایت معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محقق شد و دانشگاه ها و مراکز پژوهشی مختلف و ازهمه مهمتر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همایش همکاری داشتند. همچنین دکتر قاسم درزی، استادیار دانشگاه شهید بهشتی، دبیری اجرایی این همایش را به عهده داشتند که با همکاری خانم زهرا نبئی و دکتر سید مجید نبوی، بحمدلله با موفقیت امور اجرایی مختلف را سامان دادند. دبیرخانه همایش از حدود 5 ماه پیش یعنی مهرماه کار خود را آغاز کرد و در همین مدت کوتاه پس از اعلام فراخوان این همایش بیش از 120 مقاله کامل و چکیده به دبیرخانه همایش ارسال شد که برخی از آنها پذیرفته شدند. مجموعه چکیده های پذیرفته شده و نیز مجموعه مقالات انشاالله در آینده نزدیک منتشر خواهد شد. از خلال مقالات دریافتی چند محور برای برگزاری همایش انتخاب شد و انشاالله در روزهای همایش یعنی 18 و 19 اسفند مطابق 9 و 10 مارس 2022 برنامه همایش با حضور بیش از 30 نفر از استادان دانشگاه های مختلف جهان اسلام در قالب 6 نشست با عناوین ذیل بر گزار می گردد.
• تفسیر اجتماعی قرآن کریم: مبانی، اهداف، کارکردها
• تفاسیر اجتماعی قرآن کریم : جریان های اصلاح دینی در جهان اسلام
• تفاسیر اجتماعی قرآن کریم : دانشها و روش های نوین
• تفاسیر اجتماعی قرآن کریم : مسائل و شبهات عصری
• نقش تفسیر اجتماعی قرآن کریم در پیدایی انقلاب اسلامی ایران
• تفسیر اجتماعی قرآن کریم : مسایل زنان
امید است برگزاری این همایش و مقالات و سخنرانیهای ارائه شده در توسعه فهم عمومی از آموزه های قرآنی و نیز ارتقای دانش و بینش قرآنی جامعه دانشگاهی تأثیرگذار باشد.
گرایش یا رویکرد تفسیر اجتماعی مهمترین تحول در تاریخ تفسیر قرآن کریم است
سپس دکتر پارسا با بیان اینکه گرایش یا رویکرد تفسیر اجتماعی به حق مهم ترین تحول در تاریخ تفسیر قرآن کریم است، گفت: در طی 15 سده که از نزول قرآن میگذرد هرگز تفسیر با چنین تحولی مواجه نبوده است. در واقع پیش از این تفسیر قرآن به مثابه یک امر دانشی و یا گونهای عبادت تلقی میگردیده است. لیکن در آستانه سده 14 هجری نظریه بدیعی درباره تفسیر قرآن مطرح می شود که به ضرورت تفسیر و فهم قرآن برای حل مسائل و مشکلات اجتماعی مردم اصرار دارد . این نظریه بر آن است که قرآن به مثابه کتاب مقدس مسلمانان که تمدن عظیم اسلامی را بنا کرده باید در قلب مسلمانان و شریانهای وجودی آنها جاری و ساری باشد .آموزههای حیاتبخش و انسان ساز قرآن همان طور که موفق شد جامعه بدوی عرب عصر نزول را متحول کند و فرهنگ و تمدن بیسابقهای در بخشهای مختلف آسیا و اروپای قرون میانه ایجاد کند، امروز و هر روز هم قادر است اقتدار و بزرگی مسلمانان را ضمانت و تدارک نماید.
دکتر پارسا تصریح کرد: مبدع و بنیانگذار این نظریه کسی نیست جز سید جمالالدین اسدآبادی ( 125/1838- 1314/1897) که در برخی متون به سید جمالالدین افغانی نیز مشهور هست. در واقع اسدآبادی که در آستانه سده بیستم میلادی و 14 قمری از دنیا رفت در دورانی میزیست که مسلمانان از لحاظ شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در ضعف و زبونی بسر می بردند. سید جمال به عنوان شخصیتی که در سنت های آموزشی اسلامی تعلیم دیده بود ، نمی توانست نسبت به مشکلات جهان اسلام بی تفاوت باشد. در واقع سید جمال با هدف اصلاح جامعه مسلمانان و دستیابی به توسعه و عظمت از دست رفته جایگاه اسلام و برای بازیابی توان هماوردی با قدرت های بزرگ، گفتمان فهم و تفسیر عصری و اجتماعی قرآن را مطرح کرد. از نگاه سید جمال، تنها راهکار مسلمانان در مواجهه با مشکلات و مسائل اجتماعی در هر عصر و زمانه ای، بازگشت به قرآن و رجوع به قرآن برای دریافت پاسخ و راه حلّ مناسب از قرآن است.
دکتر پارسا ادامه داد: مبارزه با استعمار و استبداد، آزادی خواهی، عدالت جویی، اتحاد جهان اسلام و امور دیگر، همگی مسایلی بودند که سید جمال از لابلای آیات قرآن بدنبال راه حلی برای آنها میگشت و به طور خاص تلاش میکرد از آیات قرآن در تشویق و ترغیب مردم به مبارزه و اهمیت مشارکت مردم در تغییرات اجتماعی کمک بگیرد. آیه 11 سوره رعد است که میفرماید: إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ در مقالات سید خیلی کاربرد دارد و دریافت و تفسیر سید از این آیه آن است که خداوند امور هیچ قوم و مردمی را تغییر نمی دهد مگر این که خود آنها تغییر کنند یعنی خودشان برای این تغییر و اصلاح امور خودشان تلاش کنند. باید دانست پیش از سید جمال هیچگاه چنین تفسیری از این آیه دیده نشده است.
دکتر پارسا در پایان گفت: ﺳﻴﺪﺟﻤﺎل اﻟﺪﻳﻦ در مواجهه با شبهة ناکارآمدی دین، شاخصة عقلگرایی را جهت تفسیر قرآن مطرح میکند و معتقد است مهمترین آموزه قرآن و نیز مهم ترین وسیله برای فهم قرآن عقل است. به این ترتیب گفتمان تفسیر عصری اجتماعی قرآن کریم از سوی سید جمال الدین اسدابادی رقم میخورد و تفسیر قرآن وارد مرحله جدیدی از حیات خودش میشود.
خرافهزدایی از آموزههای قرآنی
در ادامه نشست جزائری از دکتر یحیی فوزی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دعوت کرد که به ایراد سخن بپردازد. دکتر فوزی نیز با ابراز خوشنودی از برگزاری این همایش با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از نهضت تفسیری قرآن با رویکرد اجتماعی و دستاوردهای مهم آن از جمله خرافهزدایی از آموزههای قرآنی، تأثیر بر سیاستگذاری اندیشه پیشرفت با محوریت علم و دانش اجتماعی و... سخن گفت.
لازم است روند فراز و فرود این گونه از تفسیر کاویده شود
سخنران بعدی دکتر احمد پاکتچی، سفیر ایران در یونسکو و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، صحبتهای خود را با عنوان چهار «موج تفسیر اجتماعی در ایران» آغاز کرد و گفت: در قرآن کریم آیات پرشماری وجود دارد که در باره جامعه انسانی و مسائل اجتماعی انسانها سخن میگوید و به طور طبیعی، مانند دیگر آیات، مفسران کهن به شرح و تفسیر آنها نیز اهتمام داشتهاند. اما آنچه به عنوان تفسیر اجتماعی میشناسیم، در جهان اسلام پدیدهای نسبتاً نوپدید است. در واقع، نوشتن تفسیرهایی اعم از ترتیبی یا موضوعی که پرداختن به مسائل و معضلات اجتماعی در آنها وجه غالب باشد، محصول یک و نیم قرن اخیر و جریانهای اصلاح دینی در جهان اسلام بوده است. با وجود اینکه در مقایسه با کل تاریخ تفسیر، این دوره چندان بلند نیست، با این همه، اهمیت تفسیر اجتماعی این دوره را در مرکز توجهها قرار داده است. از همین رو، لازم است روند فراز و فرود این گونه از تفسیر کاویده و یک تفکیک و گونهشناسی از جریانها و موجهای پدید آمده در آن صورت پذیرد.
وی ادامه داد: اگر در این باره بر سرزمین ایران متمرکز باشیم، باید یادآور شویم که تفسیر اجتماعی در این یک و نیم سده، چهار موج به خود دیده است که البته، هر یک از آنها خود جای تقسیمات جزئیتری هم دارد. موج اول در آستانه مشروطیت پدید آمده و در جریان نهضت مشروطه نیز اثر نهاده است. محور بحث از تفسیر اجتماعی در این موج، آیات منتخب از قرآن کریم است و هدف اصلی در آن، محافظت از همبستگی، تقویتهای پیوندها در جامعه اسلامی و تنظیم مناسبات آن با جوامع دیگر بوده است. موج دوم که از دهه 1320 دیده میشود و در حدود 1340ش به اوج رسیده است، در بردارنده گونهای از تفسیر اجتماعی است که به جای آیات منتخب، بر کلیت قرآن تأکید دارد و بر آن است تا با رویکردی نظریهمحور، قرآن را با کلیت خود به مثابه یک تعلیم اجتماعی مطرح سازد.
دکتر پاکتچی تصریح کرد: موج سوم، که از دهه 1340ش آغاز میشود، همچنان بر آیات منتخب تکیه دارد و با محوریت دادن به امر سیاست و انقلاب، به دنبال ارائه الگویی از قرآن برای تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی- اجتماعی است. دقیقاً همین موج است که در فراهم آوردن زمینهها برای انقلاب اسلامی ایران مؤثر بوده است. اما موج چهارم، که از دهه 1360 به بعد شاهد آن هستیم، به دنبال رسیدن به الگویی برای مدیریت اجتماعی، رسیدن به یک نظام اندیشه جامعهشناختی یا ترکیبی از آن از خلال رویکردی نظاممند و کلیتنگر به قرآن کریم است.
محور اول: تفسیر اجتماعی: مبانی، اهداف و کارکردها
پس از برگزاری بخش افتتاحیه، اولین محور همایش با موضوع «تفسیر اجتماعی: مبانی، اهداف و کارکردها» با سخنرانان دکتر نفیسی و دکتر ایازی، دکتر اسماعیلی، دکتر احمدزاده و دکتر نجاتی حسینی آغاز شد. دبیر این نشست این دکترمحسن قاسم پور بود. دکتر قاسم پور پس از ارائه توضیحاتی درباره این محور از نخستین سخنران دکتر محمدعلی ایازی، عضو هیات علمی بازنشسته دانشگاه علوم و تحقیقات، دعوت کرد که به ارائه سخنرانی خود با عنوان «تفسیر اجتماعی : اقتضائات، جریانها و رویکردهای معاصر» بپردازد.
دکتر ایازی در ابتدای سخنان خویش گفت: تفسیر اجتماعی یکی از گرایشهای تفسیری است که در سده اخیر شکل گرفت. ویژگی مهم این گرایش در توفیق جمع میان مسائل اسلام و قضایای انسان معاصر است. مفهوم این گرایش آن است که قرآن برای نسل حاضر چه سخنی برای گفتن دارد. این معنا مبتنی بر خودآگاهی خاصی ایجاد شده بود که بر اساس آن نهضت بیداری جهان اسلام، با طرح بازگشت به قرآن مطرح شد و از سوی مصلحانی نواندیش از این منطقه آغاز گردید.
وی ادامه داد: این تفکر در سراسر جهان اسلام در قرن چهاردهم با فراز و نشیب و تندی و کندی و اختلاف شرایط بوجود آمد؛ نخستین بستر این جریان، مواجهه با فرهنگ غرب و خودآگاهی و درک و احساس عقبماندگی مسلمانان پس از تماس با آنان بود و این خود تحولی در اندیشه جامعه انسانی و دگرگونی در جامعه علمی مسلمانان گشت که به دنبال آن دانش تفسیر را دستخوش تحول کرد و تغییراتی را در حوزه فهم و رویکرد پذیرا گردید. این صداها به گوش ایرانیان رسید و نوشتههایی از این دست بهویژه سخنان شخصیتی آشنا چون سید جمال الدین اسدآبادی و شاگردش محمد عبده در تفسیر المنار در میان خواهندگان این جریان دست به دست میشد. این تحولات دارای ابعاد گوناگونی بوده، که یکی از مظاهر آن در حوزه معنائی و روابط با جامعه، نسبت دین و علم، نسبت دین با عقل، نسبت دین با عدالت بود. عوامل بسیاری در این تحول تأثیرگذار بوده است.
دکتر ایازی تصریح کرد: در مرحله نخست تحولات عصر ارتباطات به دانش و بینش این نواندیشان اثر گذاشت و عقل و بینش اجتماعی در نگرش این عالمان دینی منزلت دیگری یافت. مباحث علوم اجتماعی و گسترش آن در میان مسلمانان به گرایشی به نام تفسیر اجتماعی دامن زد. چنانکه طرح اشکالات مفسران و فقیهانی را به تکاپو واداشت که نسبت به دین و احکام فقهی تجدید نظر کنند. اما امروز مسائل دیگری مطرح شده است، که مناسب با اقتضائات روز است، مانند قلمرو دین و انتظار بشر، ناگفتههای قرآن، تحولات جوامع و زیست جهانی، گسترش اینترنت، شبکههای اجتماعی و حضور مردم در عرصههای مختلف اجتماعی، دین و مردم، حقوق بشر، نگاه به زنان و دگراندیشان که هرکدام از این مسائل نوعی پاسخ به مسائل روز و عصری کردن دین است.
تلاشهای تدبری در پی عمومیسازی فهم قرآن هستند
دکتر شادی نفیسی، دانشیار دانشگاه تهران، سخنران بعدی بودند که با عنوان «تلاشهای تدبری گونهای از تفسیر اجتماعی» به صحبت پرداخت: تفسیر اجتماعی و تلاشهای تدبری دو گونه تلاش قرآنپژوهی معاصرند که در تبیین مباحث تئوری و عملیاتی هر کدام، آثاری پدید آمده است. تلاشهای تدبری به آن دسته فعالیتهای قرآنی گفته میشود که با استناد به آیاتی نظیر 82 نساء در پی عمومیسازی فهم قرآن هستند. ویژگی مشترک همه این تلاشها عمومی دانستن فهم قرآن در مقابل تخصصی دانستن تفسیر است و غالب این جریان ها فهم منسجم و سوره محور از قرآن دارند. این جریان با پیشگامی حجج الاسلام نقی پور، الهی زاده ،برادران صبوحی و آقای اخوت به صورت فردی و در قالب فعالیت های سازمان یافته نقش فعال و تاثیر گذاری در نشر اموزه های قرآنی دارد.
در ادامه دکتر نفیسی این پرسش را مطرح کرد که آیا این دو گونه تلاش، کاملاً مستقل و جدا از یکدیگرند؟ یا در برخی مسائل و موضوعات همگرایند؟ بررسی به شیوه کتابخانهای ـ استنادی در پاسخ به این سوال نشان میدهد که این دو تلاشِ قرآنپژوهی، در خاستگاه و هدف و نیز در برخی مبانی و روش ها همگرا و یکسویند. چه اینکه در خاستگاه و هدفِ هر دو، تلاش برای اصلاح جامعه امروزی و بهبود زندگی دنیوی و اخروی به وسیله پیام هدایتگرانه قرآن کریم دیده میشود .در مبانی نیز هر دو جریان به قابل فهم بودن قرآن بر عموم مردم و نقش قرآن در تحقق سعادت دنیوی و اخروی باوردارند؛ باوری که ظاهرا مورد اختلاف عموم مفسران نیست در حالی که بعضا پای بندی به لوازم آن دیده نمیشود.
وی تصریح کرد: باتوجه به مبانی یاد شده هر دو جریان در سطح روش از طرح مباحث غیرضروری و تخصصی در تفسیر امتناع میورزند و بر سادهنویسی و فارسی نویسی تاکید میورزند. هم چنان که پیام گیری از آیات برای نشان دادن کارامدی قرآن در زندگی امروز، از مشترکات هر دو جریان است ، با این تفاوت که در تلاشهای تدبری این پیام گیری از شیوه منفعل ذکر پیام به شیوه فعالِ درگیر ساختن مخاطب با فهم قرآن ارتقا یافته و جریان تدبر می کوشد با تدریس تعاملی ، تربیت مربی و بهرهگیری از ابزارهای تاثیرگذاری ، مسلمانی عامل تربیت کند که در همه مراحل زندگی خود با نگاهی قرآن محور به انتخاب و داوری مبادرت ورزد و عملا اموزههای قرآنی را در زندگی پیاده کند.
بازخوانی آراء تفسیر پژوهان در تحلیل مبانی تفسیر اجتماعی
در ادامه دکتر قاسم پور از دکتر داود اسماعیلی، استادیار دانشگاه اصفهان دعوت نمود که به سخنرانی بپردازد. دکتر اسماعیلی در سخنرانی خود با عنوان «بازخوانی آراء تفسیر پژوهان در تحلیل مبانی تفسیر اجتماعی» تصریح کرد: جریان تفسیر اجتماعی واکنشی جدی در برابر شرایط جدید و رخدادهای نوین و پاسخی به پرسشهای نوپدید جهان معاصر بهشمار میآید؛ از اینرو مفسران قرآن تلاش نموده تا با این نگرش از آن بهعنوان جریان تفسیری فعال در راستای احیای آموزههای دینی و قرآنی بهرهگیرند.
وی اشاره کرد که بایسته است تفسیر اجتماعی قرآن را بازتاب دو گونه از تحول سلبی و ایجابی دانست که مفسر اجتماعی تلاش دارد از سوئی شبهات و اشکالات وارد بر دین و قرآن را نفی و از سویی دیگر با زبان و ادبیاتی جدید حقایق قرآنی را در پیشگاه مخاطب عرضه نماید. در جریان تفسیر اجتماعی افزون بر مبانی عام تفسیری مبانی دیگری نیز در خور تامل است که اجتماعی بودن این تفاسیر را موجب میگردد؛ به دیگر سخن این مفسر است که با رویکرد جامعه شناختی و پیشفرضهای برآمده از آن و با مبانی متفاوت از دیگر نگرشهای تفسیری به تفسیر و پیامگیری از آیات قرآن میپردازد و پاسخ گویی به پرسش ها و شبهات مطرح در جامعه را از اولویت های پژوهش های تفسیری خود می داند.
دکتر سید مصطفی احمدزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سخنران بعدی این نشست بود. وی در سخنرانی خود با عنوان «مبانی تفسیر اجتماعی از جزءنگری تا سیستمگرایی» گفت: در دهههای اخیر، فیلسوفان، مفسران اجتماعی و قرآنپژوهان در آثار فلسفی، تفسیری و تکنگاشتهای خود درباره مبانی تفسیر اجتماعی سخن گفتهاند. بررسی این مبانی نشان میدهد که مفسران اجتماعی هنگام بحث از هر مبنا، بیشتر بر همان مبنا متمرکز شدهاند و کمتر به ارتباط میان مبانی پرداختهاند. از سوی دیگر، به انواع مبانی و تفاوت مبانی با یکدیگر و به دنبال آن، تقدم و تأخر مبانی چندان توجهی نداشتهاند و به همین خاطر از تأثیر و تأثر مبانی بر یکدیگر تقریباً سخنی به میان نیامده است.
وی افزود: همچنین نگاههای جزءنگرانه به مبانی، سبب شده از دستاوردهای نگاه کلنگرانه و سیستمی به مبانی، غفلت شود.بنابراین بایست به نقوص نگاه جزءنگرانه و فواید نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی دقت بیشتری نمود.
پروبلماتیک تفسیر اجتماعی قرآن :مسئله، ایده، پرسش، روش، نظریه
سپس دکتر سید محمود نجاتی حسینی، مدرس و پژوهشگر جامعهشناسی دین با عنوان «پروبلماتیک تفسیر اجتماعی قرآن :مسئله،ایده،پرسش،روش،نظریه» سخن را آغاز کرد. وی گفت: تفسیر، به عنوان یک فعالیت دانشپژوهانه، به هنگامی که با متن مقدس قرآن مواجهه داده می شود به شکل یک فرم ادبی– شناختی- عقیدتی درآمده و به شرح و تبیین و تاویل و معناکاوی و توضیح آیات قرآنی اختصاص می یابد. چنین مواجهه دانشپژوهانه و دینپژوهانهای ذیل عنوان "دانش تفسیر قرآن" تثبیت شده است. از آغازین زمان ظهور قرآن در تمدن اسلامی (سده1 ه/ 7 م) تا دوران معاصر و به موازات پیدایی ادبیات حجیم و متنوع "تفاسیر قرآنی" ما با نوعی"جریانات تفسیری"مواجهیم که از تکثر نگرش و جهتگیری شناختی– عقیدتی به "تفسیر قرآن"حکایت میکند. فارغ از تیپولوژی متنوع این جریانات تفسیری آن چه برای قرآن پژوهی مدرن محل تامل و بحث است، تمایز ماهوی جریانات تفسیری"سنتی و مدرن" است؛ به ویژه شناخت ماهیت تئوریک و متدلوژیک آن چه ذیل عنوان "تفسیر اجتماعی قرآن" میتواند نامیده شود.
دکتر نجاتی در ادامه گفت: بن مایه "تفسیر اجتماعی قرآن" منطقا باید کشف نگاه قرآن به "امراجتماعی" باشد و دست مایه آن نیز باید بهره بردن از هرمنئوتیک دینی وقرآن پژوهی مدرن برای کشف این نگاه اجتماعی در قرآن باشد. به همچنین "تفسیر اجتماعی قرآن" ممکن است به سمت شرح و بیان و ایضاح نص آیات قران کریم بر مبنای "موضوعات اجتماعی" و "مسایل اجتماعی" واقع در جهان اسلام و زیست اجتماعی مسلمین نیز جهتگیری شده باشد.
سپس دکتر نجاتی این پرسش را مطرح کردکه: «چیست آن چه مینامندش، تفسیر اجتماعی قرآن؟» و اینکه «تفسیر اجتماعی قرآن چگونه تفسیری باید باشد تا بتوان آن را اجتماعی محسوب نمود؟» .برای پاسخ دادن به این مساله–پرسش باید از "متدلوژی قرآن پژوهی مدرن"، که بن مایه آن "هرمنئوتیک دینی" و" تحلیل متن"است، بهره بریم. اما منبع داده های ما نیز منطقا ادبیات قرآن پژوهی مدرن است.این ادبیات بر مبنای منطق پژوهش علمی مدرن به صورت "نمونه معرف" (انتخاب متون شاخص درتفسیر اجتماعی قرآن)گزینش خواهند شد.به هم چنین با اتکا به تکنیک پژوهشی "فراتحلیل"(تحلیل مجدد و جدید از متونی که "درباره تفسیر اجتماعی قرآن" هستند) و در صورت وجود متن های مرتبط می توان این هارا نیز جزو منابع داده ها محسوب نمود. البته مشروط به این که چنین متونی موجود بوده و در دسترس نیز باشند!.در غیر این صورت بن مایه محوری و اصلی ما به نوعی باز خوانی پروبلماتیک تیپ ایدئال"(پروبلماتیک ناب و منطبق با امرواقع و الگوی اصلی) یک نمونه استاندارد و مرجع از "تفسیر اجتماعی قرآن "است؛ آنگونه که باید باشد.
محور دوم: تفسیر اجتماعی: قرآن، دانشها و روشهای نوین
نشست بعد از ظهر روز چهارشنبه 18 اسفند با پنل تفسیر اجتماعی: قرآن، دانشها و روشهای نوین و دبیری دکتر پارسا آغاز شد. در این نشست دکتر رضای اصفهانی، دکتر قدوسی، دکتر سعیدی روشن، دکتر طباطبایی و دکتر درزی ارائه داشتند و دکتر پارسا از نخستین سخنران دعوت کرد تا به ارائه بپردازد.
تاثیر تفسیر اجتماعی در پیدایش و گسترش مطالعات میانرشتهای قرآن و علوم
در آغاز دکتر محمد علی رضایی اصفهانی، عضو هیات علمی جامعه المصطفی العالمیه ،سخنرانی خود با عنوان «تاثیر تفسیر اجتماعی در پیدایش و گسترش مطالعات میانرشتهای قرآن و علوم» آغاز نمود و گفت: در حدود 130 سال قبل در مصر سید جمال الدین اسدآبادی خطبه آتشین «العود الی القرآن» را ایراد و راهکار نجات مسلمانان از عقب ماندگی و استعمار غرب را بازگشت به قرآن اعلام کرد. یعنی حاکمیت قرآن در زندگی اجتماعی، سیاسی و ... مسلمانان که موجب پیشرفت آنها می شود. این نظریه در مرحله اول سرمایه تفسیری محمد عبده (در تفسیر عمّ جزء و دروس تفسیری) شد که توسط رشید رضا (در تفسیر المنار) و سید قطب (در تفسیر فی ظلال القرآن) گردید و در مرحله دوم رویکرد تفسیر اجتماعی به کشورهای دیگر مثل ایران (تفسیر پرتوی از قرآن، تفسیر نمونه و ...) و در پاکستان (تفسیر تفهیم القرآن مودودی) و در لبنان (تفسیر الکاشف مغنیه و من وحی القرآن) علامه فضل الله و ... شد.
وی در ادامه گفت: تفسیر اجتماعی قرآن به مباحث اجتماعی، سیاسی، علمی و ... در آیات قرآن توجه ویژه داشت؛ از این رو در مرحله سوم زمینه ساز رشد تفسیر علمی (در حوزه علوم طبیعی) شد که گاهی به شکل معتدل در تفسیر نمونه پدیدار گشت و گاهی به صورت افراطی در تفسیر الجواهر طنطاوی و تفسیر القرآن هوالهدی و الفرقان سر سید احمد خان هندی خود را نشان داد و صدها تفسیر تک نگاری موضوعی در مصر، ایران، هند، عراق، سوریه و ... پا به عرصه نهاد که هنوز هم در قالب کتب، مجلات، سایت ها و .... ادامه دارد.
دکتر اصفهانی تصریح کرد: در مرحله چهارم در دهه های اخیر تفسیرهای علمی در حوزه علوم انسانی رشد کرد که نمونه های آن را در تفسیرهای تخصصی مثل التفسیر التربوی للقرآن (سه جلد از انور الباز) و تفسیر موضوعی میان رشته ای قرآن و تربیت (شش جلد از نگارنده) و صدها تک نگاری تفسیری در حوزه های مختلف می بینیم و در مرحله پنجم رشته ها و گرایشهای قرآن و علوم در جامعه المصطفی العالمیه و حوزه علمیه قم و مشهد و... شکل گرفت و این برکات با نظریه عود الی القرآن سید جمال الدین اسد آبادی و تفسیر اجتماعی (به معنای اعم) شروع شد و به رشد شاخه های علوم اجتماعی در دامن قرآن منتهی شد و می رود تا دانش های قرآن بنیان را تولید کند و تحولی نوین در علوم انسانی ایجاد کند.
وی در پایان یادآور شد: شروع جریان از مصر و شکوفایی آن در ایران مرهون آموزه های مکتب اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی ایران است که در این زمینه رهنمودهای امام خمینی (قدس) در رویکرد سیاسی و اجتماعی به آیات قران ونیز راهبری امام خامنه ای (مدظله) در مورد تحول علوم انسانی بر اساس قرآن نقش اساسی داشته و دارد.
بررسی و نقد یک مطالعه رایانهای-آماری در بعد شفاهی قرآن
سپس دکترفرهاد قدوسی، عضو هیئت علمی دانشگاه ایالتی وین، ایالت میشیگان آمریکا، با موضوع بررسی و نقد یک مطالعه رایانهای-آماری در بعد شفاهی قرآن به ایراد سخن پرداخت و گفت: ثابت شده است که روشهای رایانهای-آماری ابزار بسیار مفید و توانمند برای تجزیه و تحلیل متون هستند. ویژگی های سبکی، دستوری و واژگانی را میتوان با سهولت نسبی با استفاده از رایانه شناسایی و مقایسه کرد. اما علی رغم این توانایی بالقوه، تا کنون تجزیه و تحلیل آماری قرآن تنها در سه زمینه کلی انجام شده است.
دکتر قدوسی زمینهها را این چنین برشمرد: زمینه اول تلاشهای مجزایی مانند جستجوی رشاد خلیفه برای پیدا کردن نظم های عددی (مثلا مضرب ۱۹) در دفعاتی کلمات و حروف در قرآن امده اند، بوده است. زمینه دوم استفاده از اینگونه تحلیلها برای برسی ترتیب نزول زمانی نزول سور و آیات قرآن است که گسترده ترین و پیچیدهترین کار در این زمینه مقاله بهنام صادقی تحت عنوان "گاهشماری قران-برنامه پژوهشی سبک سنجی" است. زمینه سوم برسی جنبه های شفاهی قرآن است که مهمترین کار در این زمینه کتاب اقای اندرو گ. بنیستر تحت عنوان "مطالعه شفاهی-فرمولی قرآن" است.
دکتر قدوسی ادامه داد: اینجا مقصودمان از شفاهی تلاوت از حافظه و یا انتقال سینه به سینه (شفاهی) قرآن نیست. بلکه مقصود از "شفاهی" در تقابل با نوشتاری اشاره به حالتی دارد که یک متن در وهله اول در آن حالت شکل گرفته، که بعضا نتایج مهمی برای اینکه یک متن چگونه باید فهمیده شود دارد.
قضا و قدر الهی و نقش انسان در جهان
دکتر محمدباقر سعیدی روشن، دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سخنران بعدی بود که با موضوع قضا و قدر الهی و نقش انسان در جهان به صحبت پرداخت و گفت همواره این پرسش ها برای انسان مطرح بوده که قضا و قدر الهی چیست، و نسبت آن با فاعلیت خدا چگونه است؟ نسبت قضا و قدر خدا با نظم و قانون جهان چیست؟ آیا قضا و قدر رقیب نظام علی معلولی و اسباب جهان است یا نظام قانونمند جهان خود فراگیرترین نمود قضا و قدر الهی است که جریان فاعلیت خدارا رقم می زند؟
وی ادامه داد: بر اساس تحلیل عقل فعل هر فاعل ارادی(مقابل فاعل طبیعی) ناشی از علم، خواست/ اراده و قضا (ایجاب و تحتّم) و قدر(اندازه و تعیّن) است. علم و اراده و قضا و قدر از مبادی فعل خدا و از مسائل اساسی الهیات قرآن است که یک رشته معارف عمیق متافیزیکی را در پیوند، خدا، جهان و انسان باز می نماید. فهم صحیح قضا و قدر یا ایجاب و تعین وجود هر پدیده از سوی واجب تعالی، و نقش انسان در عالم اثری بسزا در بینش وکُنش یک انسان موحّد دارد. مسأله قضا و قدر الهی، و نقش انسان در جهان از جمله مسائل کلیدی معارف قرآن است.
دکتر سعیدی روشن اشاره کرد: قضا و قدر از مبادی فعل خداست که فاعلیت خدا را بر مدار نظام اسباب تفسیرمیکند. براین اساس خداوند علت موجبه همه پدیدههاست، و تشخُّص وجودی آفریدهها از مسیر علل تعیّن بخش، تقدیرخداست. پدیده های جهان ذاتشان ممکن التحقق است و ضرورت خود را از ناحیه علت تامه دریافت مینماید. سلسله این علل به واجب بالذات ختم می شود. پس واجب تعالی علت موجِبه همه علت ها و معلول هاست. ایجابِ وجود هر پدیده با فراهم کردن علت تامه آن «قضاء الهی» آن است. همچنان که تعیین حدود وجودی هر پدیده با فراهم کردن علل ناقصه بدیل پذیر، «تقدیر» آن است. بدین رو قضا و قدرالهی رقیب اسباب عالم نیست، بلکه بر اساس فاعلیت مستقل الهی و نظام قانونمند جهان، هر عاملی به تناسب رتبه وجودی خود، نمودی از قانون علّیت و مظهرى از مظاهر قضا و قدر خداست. در نظام قانونمند جهان، رابطه علت تامه با معلول خود، نسبت «ضرورت» است، اما در علل مرکّب، نسبت هر یک از علل با معلول خود، «امکان» است. پس خدای متعال در جریان آفرینش و تدبیر، دو گونه قضای حتمی و غیرحتمی(مشروط) دارد. قضای فراگیر، یا سنت الهی، قوانین پایدار حاکم بر تمام آفرینش و تغییر ناپذیراست.
وی تصریح کرد: قضا و قدر خدا در منظومه معرفتی قرآن منافاتی با نقش انسان در جهان و اراده او در سرنوشت خود ندارد. آفرینش الهی بر نظام قانونمند اسباب، اقتضا دارد که هر پدیده از راه علت مناسب خود به وجود آید. براین اساس، اراده انسان نیز جزء اخیر علت تامه فعل ارادی انسان و مصداقی از قضا و قدر خداست. همچنان که طبیعی بودن نقش علل طبیعی مانند رویش یک گیاه، یا سیستم گوارش در بدن انسان، مصداق قضا و قدر خداست، ارادی بودن فعلِ فاعلِ ذیشعور و ارادی، مثل انسان نیز مصداق قضا و قدرخداست. قضای الهی در فعل ارادی انسان، این است که اراده انسان علت تامه این سنخ فعل است. در منطق معرفتی قرآن رابطه میان جهان و انسان، ارتباطی دو سویه و تاثیر و تأثر متقابل است. از سویی همه بوده های جهان ظرف حیات و تکاپوی بی پایان انسان است. از سوی دیگر بُرد وجودی انسان با برخورداری از قوه شعور، اراده و مسولیت پذیری، و خلافت الهی، فراتر از همه موجودات است. قدرت استخدام انسان فراتر از ابزارهای مادی و فیزیکی، شامل عناصر فراطبیعی است، از همین رو شعاع عمل انسان نیز، از حیطه وجود شخصی او عبور می کند و جهان مشهود و نامشهود را متاثر میسازد.
تفسیر در کشاکش کلام قدیم و علم جدید
دکتر طباطبایی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سخنران بعدی نشست با عنوان تفسیر در کشاکش کلام قدیم و علم جدید: مورد ستونهای آسمان بود. وی گفت: تا پیش از ظهور نظریات کیهانشناختی مدرن، که از حدود پنج قرن پیش پدیدار شدند، تفسیر فراز «بغیر عمد ترونها» دو مرحلۀ موفق را پشت سر گذاشته بود که هرچند فهمهای متعارضی را از این فراز عرضه میکردند، دستکم هر یک در زمانۀ خودشان از حمایت هر دو دانش کلان کلام و کیهانشناسی روز برخوردار بودند و ازاینرو هر یک از آن دو تفسیر در دو دورۀ مختلف مورد اجماع مفسران دوران خودشان بودند. اما با ظهور کیهانشناسی مدرن، که از سویی اثباتکنندۀ نیرویی نامرئی میان اجرام آسمانی است و از سوی دیگر نافی وجود شیئی واقعی به نام آسمان است، تفسیر آن فراز قرآنی بر اساس علم روز با مشکل مواجه شد. در این میان، برخی از مفسران، با چشمپوشی بر تلقی علم مدرن از آسمان، تنها بر دلالت این فراز بر نیروی جاذبه به عنوان ستونهای نامرئی جهان تکیه کردند.
دکتر طباطبایی تصریح کرد: اما بسیاری دیگر از مفسران، که بیش از دغدغههای تطبیق قرآن با علوم روز به هر قیمتی، دغدغههای بزرگتر کلامی و تفسیری داشتند، در تأیید چنین دیدگاهی احتیاط به خرج دادند و مواضع متفاوتی، از سکوت گرفته تا کلیگویی و ایهام، در پیش گرفتند تا مجبور نباشند دربارۀ دلالتهای علمی این فراز صریحا اظهار نظر کنند. بیم از خدشهدار شدن تصویری که کلام قدیم از خدا ترسیم کرده از یک سو، و احتمال فروپاشی نظریات کیهانشناسی جدید از سوی دیگر، و به طور کلی فقدان نظریۀ کلامیِ بازنگریشده دربارۀ رابطۀ علم و دین، مفسران معاصر را در اتخاذ موضعی قطعی دربارۀ این قبیل آیات به موضع سکوت یا سردرگمی کشانده است.
فرآیند تفسیر اجتماعی قرآن: رویکردی هرمنوتیکی
سخنران آخر این نشست دکتر قاسم درزی، استادیار دانشگاه شهید بهشتی، بود که با سخنرانی با عنوان فرآیند تفسیر اجتماعی قرآن: رویکردی هرمنوتیکی در نشست حضور داشت. دکتر درزی درآغاز گفت: «تفسیر اجتماعی قرآن» به دنبال کاربردیسازی مفاهیم قرآن و کاربست آن برای حل مسائل اجتماعی در دوران معاصر است. ضرورت چنین رویکردی به قرآن هر روز بیشتر از گذشته نمایان میشود. بهشکل خاص مرتبط با چنین فرآیندی میتوان به برخی قرآنپژوهان همچون فضل الرحمن و ابوزید اشاره کرد.
وی ادامه داد: فضل الرحمن از تفسیر دو حرکتی قرآن سخن میگوید. از دیدگاه او برای تفسیر قرآن باید دو گام اساسی برداشت: 1- از زمان حاضر به گذشته و صدر اسلام؛ 2- از صدر اسلام به زمان حاضر. او نظریه دوحرکتی را (Double Movement Theory) نظریهای برای تفسیر قرآن مطابق شرایط روز در نظر میگیرد و از این جهت بنا دارد فرآیندی برای تفسیر کاربردی قرآن معرفی نماید. ابوزید از تمایز این دو حرکت به تمایز «معنا» از «مغزی» یاد میکند. در نگاه ابوزید نیز «مغزی» به معنای عصری از آیات قرآن تعلق دارد.
دکتر درزی تصریح کرد: آنچه که مرتبط با فرآیند تفسیر اجتماعی مورد نظر ما است گرچه شباهتی با نظریه دو حرکتی فضل الرحمن و تمایز «معنا» از «مغزی» ابوزید دارد، لیکن در جزئیات متفاوت و با تفصیل بیشتری است. فرآیند تفسیر اجتماعی در نگاه ما مبتنی بر گامهای زیر میباشد: 1- زمینهمندسازی (Contextualization ) آیات قرآن متناسب با بافت تاریخی دوران نزول؛ 2- استخراج مقصود آیه (مناط) متناسب با بافت آن؛ 3- بافتزدایی (Decontextualization) از آیه و استخراج گزاره تعمیمیافته که وابستگیای به بافت دوران نزول ندارد؛ 4- باززمینهمندسازی (Recontextualization) آیه متناسب با شرایط عصر کنونی؛ 5- مفهومسازی (Conceptualization) متناسب با شرایط عصری.
وی در انتها به عنوان مثال به آیه 3 سوره نساء اشاره کرد. این فرآیند نشان میدهد که رویکرد عصری به این آیه به سازمانی برای سرپرستی یتیمان دلالت دارد و پیام اصلی آیه برای دوره معاصر نیز ایجاد یک سازمان منسجم و اثربخش برای سرپرستی یتیمان میباشد.
محور سوم: تفسیر اجتماعی، جریانهای اصلاحطلبی در جهان اسلام
تفسیر اجتماعی قرآن در شبه قاره
دکتر سیدمحمدعلی نقوی استاد دانشگاه علیگر هند و رئیس سابق دانشکده الهیات اولین سخنران این نشست بود که تفاسیر اجتماعی در هند را مرور و بررسی کرد. به اعتقاد دکتر نقوی تفسیر اجتماعی قرآن هم زمان با تفسیر سیداحمدخان هندی که به گونهای شاگرد سید جمالالدین اسدآبادی تلقی میشود شروع شد. تفسیر القرآن و هوالهدی و الفرقان عنوان تفسیر سیداحمد خان است که راه تأویل به شیوه عصری را در تبیین مفاهیم قرآن گشود. احمدخان دانشگاه علیگر را به عنوان دانشگاه اسلامی بنیاد کرد. ابوالکلام محیالدین احمد آزاد (۱۸۸۸ -۱۹۵۸) رهبرحزب کنگره ملی هند و از رهبران اولیه جنبش استقلال هندوستان بود. تفسیر ترجمان القرآن کتاب تفسیری ابوالکلام است که در آن مسائل اجتماعی بهویژه مواجهه با استعمار انگلیس را مطمحنظر قرار داده است. سیّد ابوالأعلی مودودی (اردو: ابوالاعلی مودودی) ( ۱۹۰۳–۱۹۷۹) متفکر هندی پاکستانی و مؤسس جماعت اسلامی پاکستان بود. مودودی در شمار سلفیان مسلمان است و در تفسیر خود تفهیم القرآن نظریههایی مطرح میکند که به پیدایی جریانهای سلفی در جنبشهای اسلامی معاصر منجر شد. به اعتقاد وی، سابقه تفسیر اجتماعی در هند خیلی بیشتر از ایران است و مفسران هندی بیشتر در این گرایش تفسیری فعالیت کردهاند.
روش فهم و تفسیر متن قرآنی در تفسیر اجتماعی نزد مفسران معاصر: مطالعه موردی تفسیر من وحیالقرآن سیدمحمدحسین فضلالله
دکتر علی زهیر هاشم الصراف، استادیار دانشکده تاریخ و میراث دانشگاه کوفه در این قسمت میگوید: تفسیر اجتماعی از مهمترین و جدیدترین روشهای تفسیری در تراث اسلامی است که در دوران معاصر پدید آمده و در صدد است که از مقتضیات عصر جدید و علوم مختلف جهت فهم قرآن استفاده کند و از جمود و جزم اندیشیهای موجود در تفاسیر سنتی دوری کند. تفسیر اجتماعی از سوی دیگر تلاشی است برای پاسخ به انگاره تقابل اسلام با تمدن و پیشرفتهای جدید. تفسیر من وحی القرآن اثر سیدمحمدحسین فضلالله از عالمان معاصر لبنان در شمار مهمترین تفاسیر اجتماعی است. فضلالله ،روش تفسیری خود را «حرکّی» نامیده و منظورش این است که با الهام از آیات الهی، نشاط و فعالیت فرد و جامعه را فراهم میآورد. تفسیر من وحیالقرآن درمان مسائل فردی و اجتماعی مسلمانان و ایجاد تغییر و اصلاح در جامعه و مسایل عصری را وجهه همت قرار داده است.
قرآن کریم و بحران تأویل و پرسش از چگونگی شفافسازی معنای مستور آیات
دکتر ادریس هانی عضو هیأت علمی جامعهالمصطفی العالمیه و متفکر شیعه مراکشی سخنران بعدی نشست در رابطه با چگونگی تأویل و دریافت معنا از قرآن کریم است و میگوید: فرآیند « استنطاق» چگونه شکل میگیرد واهداف آن چیست؟ ما با بحران تأویل مواجهیم و ما هماکنون شرایط کسانی را داریم که در قرآن به آنان اینگونه اشاره شده (أفلا یتدبرون القرآن أم على قلوب أقفالها) ... مهمترین مسئله قابل طرح در این زمینه برانگیختن کنکاش و جستوجو در متن قرآن کریم است هرچند که این یک مسئله پیچیده است و فرآیند آن شامل الأول یعنی بازگشت به اصل مفاهیم میشود. پس از آن درک الان یعنی لحظه وزمانی که معنی دریافت میشود و یک فرآیند دینامیکی أست. تأویل یعنی ارجاع متشابه به محکم همانگونه که امام صادق (ع) بدان اشاره کرده در واقع ما از مسائلی که بدان اشاره شد در مییابیم که ما با یک حقیقت متلاطم، پرجنبوجوش و ناقصی مواجهیم که قرآن چراغ روشنگر آن است . اگر بخواهیم بعد اجتماعی قرآن کریم را دریابیم، باید پیچیدگیهای جوامع را هم مدنظر قرار دهیم، یعنی باید مسائل آنی و در حال وقوع جوامع مختلف را لحاظ کنیم و مسائل را ثابت فرض نکنیم.
محور چهارم: تفسیر اجتماعی و پیدایی انقلاب اسلامی
روز دوم همایش در روز پنجشنبه 19 اسفند از ساعت 9 صبح آغاز شد. بخش نخست به محور تفسیر اجتماعی و پیدایی انقلاب اسلامی اختصاص داشت و دکتر نیلساز و دکتر فتحالهی و جعفری در این نشست ارائه داشتند.
مفاهیم دینی در پیدایی انقلاب اسلامی با تأکید بر آرای تفسیری مقام معظم رهبری
سخنرانی نخست با عنوان نقش رویکرد انتقادی به پندارهای رایج درباره مفاهیم دینی در پیدایی انقلاب اسلامی با تأکید بر آرای تفسیری مقام معظم رهبری توسط دکتر نصرت نیلساز، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، انجام شد. دکتر نیلساز گفت: انقلاب اسلامی ایران در دورانی که گمان میشد نقشآفرینی دین در حیات بشری به پایان رسیده یا بسیار محدود شده است، از یکسو مبتنی بر باورهای اصیل دینی و از سوی دیگر متکی به حضور تودههای میلیونی شکل گرفت. یکی از عوامل بسیار مؤثر در حضور گستردۀ مردم، تلاشهای مستمر عالمانی چون شهید مطهری، آیةالله طالقانی، محمدتقی شریعتی، آیهالله خامنهای و دیگران بود که سالهای طولانی با ایراد خطابه یا تألیف آثار تلاش کردند مفاهیم دینی را از پندارهای غلطی که ریشهای در قرآن و نصوص معتبر دینی نداشت، رها سازند و معنای واقعی این مفاهیم را از قرآن و روایات صحیح استنباط و به جامعه عرضه کنند.
وی ادامه داد: کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی، حاصل 28 سخنرانی سید علی خامنهایِ 35 ساله در ماه مبارک رمضان سال 1353 هجری شمسی در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام در بازار سرشور مشهد را، بیشک میتوان یکی از نمونههای بسیار مهم تفسیر اجتماعی در دوران شکوفایی این رویکرد تفسیری در ایران دانست. در این خطابهها ویژگیهای شاخص رویکرد اجتماعی به تفسیر مانند استفاده از شیوۀ تفسیر قرآن به قرآن برای استنطاق قرآن و دستیابی به پاسخ مسائل مختلف، تأکید بر لزوم تدبر در قرآن، توجه به مسائل جدید اجتماعی و تفسیر موضوعی قرآن کاملاً آشکار است.
دکتر نیلساز اشاره کرد: از مهمترین دغدغههای خطیب بازتعریف مفاهیم دینی مانند رحم، مغفرت، انفاق، توکل، اقامۀ صلوۀ، ایمان، ولایت، شفاعت، هجرت، خواست خدا و بهویژه ولایت بوده و در همۀ این تبیینها که مبتنی بر آیات قرآن است باورهای عامیانه و رایج درباره این مفاهیم به نقد کشیده شده است. همچنین نشان داده شده است که نوعی دینداری رواج دارد که مطابق با آیات قرآن نیست و این مفاهیم دینی و بلکه خود دین را به یک عامل مخدر تبدیل کرده است و در صورت اصلاح باورها با بازگشت به قرآن، این مفاهیم دینی به عامل برانگیزاننده، تحرک و پیشرفت اجتماعی تبدیل می شود.
دکتر نیلساز در پایان گفت: این رویکرد به فهم قرآن بیش از نیم قرن است که در همۀ نوشتهها و بیانات مقام معظم رهبری بازتابی آشکار دارد و رویکردی که زمانی در پیدایی انقلاب اسلامی مؤثر بود، دیرزمانی است که در زدودن تحریفها از بنیادهای فکری امام خمینی و انقلاب اسلامی نقشآفرینی میکند.
سخنران بعدی این نشست دکتر محمدعلی فتح الهی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بود که با عنوان جایگاه "الامیّیّن" در قرآن کریم و نسبت آن با مردمسالاری به صحبت پرداخت. دکتر فتح الهی در آغاز گفت: اسلام توانست در عوام مردم، قدرت قضاوت ایجاد کند. نظریه قدرت اسلامی در پی آن است که قدرت قضاوت در مردم وجود داشته باشد و از بین نرود. ویژگی اسلام آن است که به عوام جامعه موضوعیّت می دهد. امام صادق علیه السلام مسئولیّت تشخیص علمای صالح از فاسد را به عهده عوام مسلمین می گذارند که علمای صالح را برای تقلید انتخاب کنند. چنین بار مسئولیّتی به سیاسی شدن عامه مردم منجر میشود و مردمسالاری دینی را زمینه سازی می کند. بر عکس عوام یهود که قانونگذاری را تابع اهواء و امانی می پنداشتند نمی توانستند قلب های مؤمن نسبت به آن قوانین را داشته باشند و مردمسالاری موضوعیت پیدا کند.
وی تصریح کرد: شاید تعبیر امّی بودن پیامبر اسلام هم اشاره به این معنی داشته باشد که به توده های مردم هویت دادند و آنها را حاملان دین قرار دادند. آنها بواسطه پیامبر اسلام توانستند قدرت قضاوت و شخصیّت پیدا کنند. تعبیر الامیین به معنی غیر اهل کتاب در قرآن کریم که ایرانی ها هم از آنها محسوب شده اند نسبتی با قیاملله و تشکیل جامعه مبتنی بر ایمان دینی دارد. هویت، فردیت و تشخّص و مدینه هم که همان حکومت قانون الهی است، از قیام برای قانونمندی بوجود می آید و جوهر جوامع در قیام کردن آنها است. این قیام لله به عهده عموم جامعه گذاشته شده است که مبنای مردمسالاری دینی است.
تفسیر اجتماعی آیه الله طالقانی الهیات رهاییبخش
سخنران آخر این پنل دکتر محمدمهدی جعفری، استاد بازنشسته دانشگاه شیراز، در سخنرانی خود با عنوان تفسیر اجتماعی آیه الله طالقانی الهیات رهایی بخش با اشاره به این موضوع که نخستین مفسر قرآن شخص رسول خدا (ص) بود، گفت: در پاسخ به یاران و افراد معاصر خویش، برخی از مبهمات قرآن را توضیح میداد و از روی برخی از مطالب مبهم آیات پرده برمیگرفت و به تبیین و روشنگری می پرداختند. پس از رسول خدا (ص) تنی چند از اصحاب، امر تفسیر و تأویل قرآن را به عهده داشتند که اکنون به تفسیر مأثور شهرت گرفته است. لیکن، با گذشت زمان و دور شدن از روزگار رسول خده(ص) و اصحاب نخستین، حکومت ها قرآن را وسیله اثبات حقانیت خود قراردادند و با تطمیع کسانی، احادیثی در تفسیر جعل کردند و به رسول خدا و اصحاب آن حضرت نسبت دادند و بدین وسیله تفسیر را از مسیر درست و اصلی خود به کوره راههای مغرضانه منحرف کردند. سرانجام تفسیر در طول تاریخ مسلمانان، به مباحث لفظی و آرایه های ادبی و داستانهای سرگرم کننده تبدیل شد و هدف و مقصداصلی قرآن که آزاد کردن انسانها از قید و بند پرستش طاغوتها و تعالی اخلاق افراد و رفتارآگاهانه و حرکت همبسته اجتماع به سوی تکامل بود، به فراموشی و غفلت سپرده شد و به مباحثی ایستا در آمد.
دکتر جعفری تصریح کرد: در روزگار کنونی، برخی از مسلمانان، از غوغای جهانخواران و کشورگشایان و توسعه طلبان اروپایی بیدار شده و به خود آمدند و با درک این واقعیت که چنان تفسیرها و برداشتهایی از کتاب و سنت، علت اصلی عقب ماندگی و انحطاط ملل مسلمان شده است، به قرآن بازگشتند که ببینند چه درمانی برای دردهای عقب ماندگی در خود دارد و چه آیاتی ملتهای مسلمان را از قیدها و بندها رهایی میبخشد؟
وی در ادامه گفت: این حرکت از سیدجمال الدین، به صورت شفاهی و پراکنده، آغاز شد و به وسیله شاگرد وفادارش سیدمحمد عبده به صورت وسیع و عمیقی ادامه یافت و سپس در دیدگاه شاگردان تفسیر قرآنِ عبده و کسانی که در سالهای بعد تحت تأثیر مکتب تفسیر اجتماعی وی قرار گرفتند، در کشورهای اسلامی و از جمله ایران، منتشر شد که نمونه برجسته آن در ایران در اثر ماندگار آیه الله طالقانی قابل ملاحظه است.
محور پنجم: تفسیر اجتماعی و مسائل و شبهات عصری-مسائل زنان
بخش دوم همایش در صبح روز پنجشنبه 19 اسفند با عنوان تفسیر اجتماعی و مسائل و شبهات عصری-مسائل زنان، ادامه یافت و دکتر محصص، دبیر این نشست، از دکتر فتحیه فتاحیزاده، استاد دانشگاه الزهرا(س)، به عنوان نخستین سخنران دعوت کرد به ارائه بپردازد. در ادامه دکتر فتاحی زاده سخنان خود را با عنوان ارزیابی جریان نواعتزالی متاخر در فهم زبان دین (با تاکید برمسائل اجتماعی زنان) آغاز کرد و گفت: جریان نواعتزالی متاخر با روشنفکرانی تجددخواه از قبیل محمدآرکون، عابدالجابری و نصر حامدابوزید در تداوم و احیانا در تعارض با جریان نواعتزالی متقدم شکل گرفت. مسیر تجددگرایی در جهت رفع تعارض آموزه های دینی با مدرنیته طراحی شده است. بنابراین، در راستای عصری سازی دین تلاش میکند و نسبت به چالش های میان سنت و مدرنیته، مدرنیته را در اولویت قرار می دهد. در این جریان فکری، دین باید در انطباق با تجدد و مدرنیته فهم شود. لذا احکام اجتماعی اسلام، وابسته به شرایط فکری فرهنگی بوده و بایستی با مقتضیات عصری واجتماعی سازگاری برقرار کنند.
وی تصریح کرد: تاریخمندی متون دینی با این تفسیر که آموزه های دینی متاثر از فرهنگ زمانه شکل گرفته است، نیزعرفی دانستن احکام اجتماعی اسلام سبب شده، بخش عمدهای از این احکام را سیال و غیر ثابت معرفی کنند. با این توجیه که تحولات فکری و فرهنگی در اعصار بعدی نسبت به عصر نزول، بسترساز این تحول بوده است. فهم دین بهویژه فهم احکام اجتماعی اسلام، مبتنی بر فهم مفسر خواهد بود .در نگاه روشنفکر تجدد خواه، بجای تمرکز بر مراد گوینده متن، به مفسر متن اولویت داده می شود وفهم مفسر، تعیین کننده خواهد بود. براین اساس، احکامی که حکایت از تمایز و تفاوت زن ومرد است باید به تساوی زن و مرد خاتمه یابد.
وی در پایان، چالشهایی که تفکر نواعتزالی متاخر با آن مواجه است بدین صورت برشمرد: غفلت از جاودانگی آموزههای دینی، گشودن باب تکثر قرائتهای بی ضابطه ازمتن و بی توجهی نسبت به تمایزهای تکوینی زن ومرد که ظاهرا با نماد دفاع از حقوق زنان شکل گرفته، اما در عمل زن را از حقوق مسلم خویش محروم میسازد.
سخنران بعدی دکتر سهیلا جلالی کندری دانشیار دانشگاه الزهرا(س) با موضوع بررسی دلایل قرآنی مخالفان مشارکت اجتماعی زنان درعرصه ریاست دولت بود. وی گفت: بسیاری از فقها حضور زنان را در عرصه ریاست دولت نمیپذیرند و از جمله به آیاتی استناد میکنند. آنان معتقدند مردان بر زنان فضیلت تکوینی از حیث قدرت تعقل و تدبّر دارند و به همین دلیل قوّام و حاکم بر زنان هستند. آیه درجه نیز تصریح کرده مردان بر زنان برتری دارند و مقتضای عقل آن است که انسانهای برتر متصدی امور جامعه شوند.
دکتر جلالی در ادامه گفت: آیه ۱۸زخرف درصدد بیان طبیعت زن است که موجودی علاقمند به زیور بوده و کمال خود را در آن میجوید و در مخاصمه نیز دستخوش احساس شده و نمیتواند سخن خود را مدلّل و اثبات کند. به علاوه تصدی ریاست دولت بیشک موجب ارتباط با نامحرم است درآیه۳۳ احزاب ممنوع شده است. در مقابل اندیشمندانی با توجه به جوّ نزول قرآن، سیاق آیات و نگاهی دوباره به معنای واژگان کلیدی، این دلایل را نقد میکنند و معتقدند آیه قوّامیت شوهر را متکفل امور همسر خود معرفی میکند و به همین سبب، درجهای از برتری بر وی دارد.
دکتر جلالی تصریح کرد تأمل در سیاق آیه ۱۸ زخرف نیز نشان میدهد خداوند از فرهنگ و جریان فکری نادرست جاهلی نسبت به دختران پرده برمیدارد وگرنه روشن است که نه تمام زنان خود را به زیور برمیآرایند و نه همه آنان در مخاصمه نااستوارند. آیه۳۳ احزاب نیز به معنای خانهنشینی و انزوا نیست؛ بلکه متضمن آدابی برای آمدوشد در جامعه است. ذکر این آداب و وجوب رعایت پوششِ مناسب بر این اساس استوار است که حضور زن در جامعه و تعامل با نامحرم مجاز است.
تفسیر اجتماعی و نگاه زنانه (بررسی موردی التفسیر البیانی للقرآن الکریم) عنوان سخنرانی بعدی این نشست بود که توسط دکترکبری روشنفکر استاد دانشگاه تربیت مدرس ارائه شد. دکتر روشنفکر در ابتدا گفت: تفسیر اجتماعی یکی از شاخه های اساسی علم تفسیر در دوران معاصر است که در آن از منظر پدیده ها و حوادث اجتماعی به آیات نگریسته می شود و آیاتی که به مسائل اجتماعی پرداخته اند، تحلیل می شوند. مفسرِ دارای این گرایش، معتقد است که قرآن، مسائل اجتماعی و آنچه مربوط به زندگی اجتماعی انسان است را از منظر الهی ارائه داده و رابطه بین فردی و اجتماعی انسانها و رابطه بین انسان و خدا را بحث و تحلیل کرده است.
وی ادامه داد: مفسران اجتماعی غالباً به مسائل تربیتی نیز پرداخته اند. این جلوه از تفسیر بین صاحب نظران به نام تفسیر ادبی- اجتماعی نیز معروف است که با واقعیات جهان مناسب تطابق بیشتری مییابد. تلاش خانم عایشه عبدالرحمن، ملقب به بنت الشاطی در این زمینه قابل بررسی میباشد. قرآنپژوهان معاصر، خانم بنت الشاطی را بیشتر در حوزه قرآن شناسی به روش تفسیر ادبی او می شناسند چرا که یکی از مهم ترین آثار وی تفسیر بیانی نام دارد. بنت الشاطی مفسر آگاه به زمان و زن اندیشمند جهان عرب و قرآن پژوه معاصر مصری است که آرای قرآن شناختی او در چند دهه اخیر همواره مورد توجه و مرجع بسیاری از دانشمندان و محققان حوزه قرآن شناسی بوده است.
نتایج تحقیق به روش تحلیل محتوا حاکی از توجه مفسر به اصالت قرآن در فهم مسایل زندگی انسان با استفاده از ابزار زبانشناسی نوین و با تاکید بر وجوه ادبی کتاب الهی است و مهمترین دغدغههای انسانی مطرح در تفسیر ومطالعات قرآنی وی شامل مسائل تربیتی و اخلاقی چون مسئولیت پذیری و امانت داری در زندگی دنیوی است.
سخنران آخر این بخش دکتر مرضیه محصص استادیار دانشگاه شهید بهشتی با عنوان روششناسی تفسیر اجتماعی قرآن در آثار نومعتزلیان شبه قاره هند به سخنرانی پرداخت و گفت: جنبش مدرن اسلامی در طول زمان، تحولات بنیادینی را در زمینه تفسیر به وجود آورده است. استدلال آنها این است که قرآن با دیدگاههای پیشرفته مدرن مخالفتی ندارد. روند مدرن در تفسیر قرآن به زمان شاه ولیالله دهلوی در هند بازمیگردد. او شرایط مسلمانان هند را با جنبش اصلاحگرانهاش تغییر داد. او تقلید را مذمت و از اجتهاد دفاع کرد و از کاربرد ایدههای نوین در تفسیر قرآن استقبال میکرد. فضل الرحمن و دیگر اندیشوران گروه نومعتزلیان شبه قاره هند، دلیل عقبماندگی جوامع اسلامی را تحجر فکری میدانند و معتقدند همین امر، منجر به ناتوانی جوامع مسلمان در پاسخگویی به چالشهای دنیای مدرن است.
وی ادامه داد: با توجه به ضرورت روششناسی نومعتزلیان شبه قاره هند می توان گفت این گروه از اندیشه وران به کمبودهایی که در آثار متقدم تفسیری مسلمانان وجود دارد، اشاره میکنند و معتقدند این تفاسیر نمیتوانند نمای جامعی از مفاهیم خدا، انسان و اجتماع را بیان کنند. از این منظر بیشتر تفاسیر متقدم قرآن سعی دارند معنایی تحتاللفظی از قرآن ارایه نمایند و از پاسخ به مسائل واقعی اجتماع، شانه خالی میکنند، لذا بینش و معرفتی عمیق ایجاد نخواهد شد. میتوان اذعان داشت مهمترین اصل مورد استفاده در تفاسیر اجتماعی از دیدگاه نومعتزلیان شبه قاره هند، اجتهاد است. از این رهگذر با تفسیر نهایی قرآن مخالف می شود. آنان روند تفسیر را در طول زمان مستمر دانسته و اجتهاد را وسیلهای برای اجرای اصلاحات اجتماعی و پیاده شدن عدالت اجتماعی بر اساس قرآن میداند.
محور ششم: تفسیر اجتماعی و مسائل و شبهات عصری
آخرین پنل روز دوم همایش به بررسی تفسیر اجتماعی و مسائل و شبهات عصری اختصاص یافت. دکتر اشرف بروجردی (عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) با موضوع آموزه صلح و رویکردهای آن در قرآن کریم و نخستین سخنران این بخش، گفت: بقا و ارتقاء همه جوامع در سایه صلح، امنیت و آرامش تحقق می یابد. در واقع جنگ و قتال، تخاصم ورزی و منازعات داخلی و خارجی آفت پیشرفت و توسعه هر جامعهای تلقی می گردد. قرآن کریم که در آیات مختلف شاخصهای مختلفی برای رشد و ارتقای فرد و جامعه بیان داشته ، برای صلح ، مدارا و هم زیستی مسالمت آمیز اهمیت زیادی قایل شده است. در واقع آموزة صلح در قرآن کارکردهای متمایز و گوناگونی دارد. جایی در مقابل تهاجم و جنگ و گاهی در برابر نزاع و تخاصم درون خانواده یا در اجتماع و جوامع بزرگتر و بین قبایل و یا امت های مختلف کاربرد دارد.
آموزه صلح و رویکردهای آن در قرآن کریم
دکتر بروجردی تصریح کرد: پس از بررسی آیات مختلف اینطور استنباط میشود که رویکرد قرآن برای رسیدن جامعه به رشد، شکوفایی، دانش و اخلاق که از اهداف آفرینش و ارسال پیامبران است؛ همانا دستیابی به صلح و امنیت است. این معنا که انسانها بتوانند به دریافت حقیقت و اخلاق حسنه و طهارت نفس برسند. چنان که میفرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» . این مفهوم بلند نشان از آن دارد که هدف از ارسال پیامبران برخوردار کردن جامعه از شرایط امن است یعنی آنچه که در سایه صلح و آرامش محقق میشود. صلح نیز زمانی حاکم میشود که رواداری در جامعه به عنوان یک منش اخلاقی در رفتار آحاد جامعه و حاکمیت بروز و ظهور داشته باشد و این امر شرطپذیر نیست. محبت، دوستی و مودت اگر در جامعهای رواج داشته باشد، توافق و صلح و مصالحه در همه امور ساری و جاری می شود و هیچ شرطی بر آن مترتب نیست. راهکار آن هم در گام نخست گفتگو و در گام دوم گذشت، عفو و اغماض از تخلفی که یکی بر دیگری اعمال کرده ، میباشد.
وی در ادامه گفت: قرآن عدم گذشت را نوعی عدول از مصالحه میداند که این مسئله بیشتر در مناسبات اجتماعی معنی پیدا میکند اما آنجایی که پای جنگ در میان باشد تحقق صلح مشروط به حفظ مصالح طرفین است، مگر آنکه خدعه و پیمان شکنی در میان باشد. قرآن چنین می فرماید: «وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» .در اینجا بغی به معنی ظلم است و شرط قتال مجدد در اعمال ظلم است که با پیمان شکنی و نقض عهد همراه است. در رابطه با قتال و جهاد نیز پس از تبیین دیدگاه و فتاوی فقهای عظام به این نتیجه میرسیم که جنگ و قتال صرفاً در مقابل تهاجم مجاز است و در خصوص آغازگری در جنگ و قتال اجازه ای در دست نیست.
تأملی در نوع مواجهه تفسیر اجتماعی قرآن و گفتمان معاصر حقوق بشر
سخنران بعدی این نشست دکتر محیا صفاری نیا (عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق ع) بود که با عنوان تأملی در نوع مواجهه تفسیر اجتماعی قرآن و گفتمان معاصر حقوق بشر به ارائه پرداخت و گفت: در جهان کنونی یکی از گفتمانهای غالب در جامعه بشری، گفتمان حقوق بشر بین المللی است. این گفتمان که عمدتا بعد ازجنگ جهانی دوم برجستگی یافته و رشد ونمو پیدا کرده است، امروزه جهانشمول معرفی میشود؛ به گونهای که ورای همه فرهنگها و ویژگیهای متفاوت ملتهای گوناگون، همه افراد و گروهها و عموم عرصههای زندگی آحاد بشر را در برمی گیرد و منحصر به منطقه خاص یا گروه یا عرصه خاصی از زندگی تلقی نمیشود. این گفتمان روز به روز در حال گسترش و اثرگذاری است و چالشهای جدی و عمیقی را فراروی کشورهای مختلف از جمله نظام های اجتماعی و حقوقی مبتنی بر دین قرار داده است.
دکتر صفاری نیا اشاره کرد: برای پاسخدهی مناسب در قبال چالش یاد شده، متفکران دینی و حاکمان کشورهای اسلامی راههای متنوعی را پیمودهاند. مفسران قرآن کریم از جمله جریانهای اثرگذار و محوری تفکر اسلامی هستند.همین امر بررسی نوع مواجهه آنها در قبال گفتمان حقوق بشر را از اهمیت قابل توجهی برخوردار میسازد.
وی ادامه داد: مفسران قرآن با رویکردهای تفسیری متفاوت شناخته میشوند. تفسیر اجتماعی از جمله فعالترین روشهای تفسیری در حوزه مواجهه با پرسشهای زمانه از جمله موارد مطرح از سوی گفتمان حقوق بشر است. در هر مطالعه مربوط به شناخت نوع مواجهه روش تفسیری مزبور در قبال گفتمان حقوق بشر، در درجه اول لازم است نگاهی به نظام پرسشهای ذیربط صورت گیرد، سپس وحدت یا تنوع طیف مفسران اجتماعی در قبال گفتمان حقوق بشر معاصر واکاوی شود تا معلوم گردد که مجریان روش تفسیر اجتماعی آیا برخورد یکدست و منجسمی در خصوص مباحث گفتمان حقوق بشرداشته و دارند، یا بین آنها تنوع و تکثری را میتوان شناسایی کرد و اگر قرار باشد تنوع مزبور در قالب یک طبقه بندی معرفی نمود به چه مواردی میتوان اشاره کرد واحیانا ویژگیهای مشترک یا اختصاصی هر مورد چیست؟ شناسایی ولو اجمالی صورت مسئله های یاد شده، این امکان را فراهم خواهد ساخت تا بتوان برای حصول دستاوردهای علمی وعملی مناسب در آینده، برخی پیشنهادات و راهکارها را مطرح نمود.
عبدالکریم خطیب و اندیشههای اصلاح طلبی دینی در تفسیر آیات قرآن
سپس دکتر محسن قاسم پور (عضو هیات علمی دانشگاه علامه طیاطبایی) در سخنرانی بعدی با عنوان عبدالکریم خطیب و اندیشههای اصلاحطلبی دینی در تفسیر آیات قرآن این چنین گفت: عبد الکریم خطیب از جمله مهمترین مفسران اجتماعی معاصر محسوب میشود که از حوزه جغرافیایی مصر برخواسته و با هدف ارائه اصول کلی حاکم بر نظام اجتماعی اسلام، با شیوهای نظری تشریحی و تحلیلی ، آیات قرآنی را پردازش نموده است .
وی ادامه داد: اگر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از انسجام موضوعی و به کارگیری سیاق درونمتنی، متن تفسیر القرآنی للقرآن پیرامون موضوع اصلاحطلبی دینی مورد واکاوی قرار گیرد، میتوان دریافت که که وی متأثر از مکتب تفسیری "عبده " و به سبب گوناگونی پژوهشهای قرآنی، مصادیق اصلاحطلبی دینی را در حوزه فردی، اجتماعی و دینی بسیار توسعه بخشیده است .
راهکارهای استعمارستیزی در تفاسیر اجتماعی
دکتر عبدالله میراحمدی (عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی) آخرین سخنران این همایش بود که سخنرانی خود را با عنوان راهکارهای استعمارستیزی در تفاسیر اجتماعی با تأکید بر اندیشه امام خمینی و علامهمغنیه ارائه داد و گفت: استعمارستیزی از مهمترین مسئلهها و دغدغۀ مشترک اندیشمندان و مصلحان دینی به شمار میآید؛ زیرا استعمار با گردنکشی، نظامهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مستضعفان را استثمار میکند. محرومان جامعه نیز در طول تاریخ تلاش کردهاند تا از یوغ آنها بیرون بیایند. در این میان، یکی از ویژگیهای مشترک تفاسیر اجتماعی و قرآنپژوهان معاصر، پرداختن به مسئلههای اجتماعی و تلاش برای حل آنهاست.
وی اشاره کرد: امام خمینی و علامه مغنیه دو اندیشمند دینی معاصر هستند که بسیار دغدغه ظلمستیزی دارند.آنها درسخنرانیها و نگاشتههای فراوانی به این امر اشاره داشتند. با بررسیهای انجام شده مشخص شده؛ امام خمینی و علامه مغنیه به طور مشترک راهکارهای مختلفی برای مبارزه با استعمار بیان کردند.از جمله راهکارهای فردی، پایبندی به اصول اسلامی، خودباوری، آزادی خواهی و همچنین شجاعتورزی را میتوان نام برد. افزون بر این شیوهها، دو اندیشمند دینی به تعدادی راهکار اجتماعی برای استعمارستیزی تأکید دارند که از آن جمله بصیرت افزایی، بسیج همگانی، تصمیم و اراده جمعی و نیز جهاد و مبارزه را میتوان اشاره کرد. در پایان دکتر سیدمجید نبوی، دبیر نشست، به جمعبندی سخنان استادان حاضر در نشست پرداخت.
نظر شما :