به مناسبت میلاد امام حسین(ع) تا میلاد حضرت قائم(عج)؛
پیوند قیام حسین (ع) با انتظار مهدی موعود(عج)
دکتر آمنه بختیاری
کارشناس پژوهشی پژوهشگاه
چرا هرجا سخن از حسین (ع) است، نام مهدی (عج) نیز رخ می گشاید؟ چرا «عاشورا» انتظار «ظهور» است و یاد حسین (ع) آغازین کلام مهدی (عج) ؟
برای پی بردن به پیوند میان حرکت حسین(ع) و قیام مهدوی(عج)، کافی است اندکی در اصول، مبانی و ارکان وجودی این دو نهضت تفکر و تأمل نماییم. صفحهی تاریخی قیام کربلا و حضور حسین(ع) در عرصهی آن، صفحه ای آکنده از مجموعه احتمالات و حوادث نیست. گویا از همان ابتدای خلقت آفرینش، واقعه کربلا و هنرنمایی اباعبدالله الحسین(ع) در عاشورا دیده شده بود و حسین(ع) نیز با علم بر راز حکمت خلقت هستی و بیان اراده خداوند در زمان خود حرکت نمود. و این سریعترین، مناسبترین و قابل دسترسترین معبری شد برای تقرب. حسین(ع) با پذیرش ابتلاء به دنبال نتیجهزودرس حرکت خود نبود و به این امور به دیده مقدمات لازمی که باید تحقق یابند تا فرایند استخلاف الهی در محور زمان و در سطح زمین انجام گردد، مینگریست.نقش آفرینان حرکت سرخ حسینی، جلوهآن ظهور موعود را پیشاپیش محقق دیده و خلافت را به حسن وجه در دست حضرت حجت میدیدند. به همین دلیل شهادت و اسارت ظاهراً نتیجهروز حرکت حسین(ع) بود ولی در باطن، حرکت و قیام حق جویانه و انسانساز تاریخ رقم خورد.
با گذری به فلسفه تاریخ درمییابیم، مهمترین انگاره درباره تاریخ، حرکت و سیر انسان و جامعه بشری به سوی کمال و اوج گرفتن است و این نکته به معنای حرکت به سوی حاکمیت کامل عقلانیت و ارزشها و متعالی شدن انسانهاست. در همین راستا، عاشورای حسینی(ع) و قیام مهدی موعود(عج) حلقهای از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل دانسته شده است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود و بیان میشود که سرمنزل و مقصد نهایی این مبارزه نیز حاکمیت اهل حق بر جهان، گسترش فضیلتهای اخلاقی، ریشهکنی شرارت و رذالت و رسیدن انسان به کمال اخلاقی و عقلی است. این پدیدهای مهم و سرنوشتساز است و تغییرات و تحولات بنیادینی را در کل جهان و در ارزشها، باورها، تفکرات، سیاست، اجتماع و اقتصاد به وجود میآورد و باعث دگرگونیهای اساسی، در بسیاری از ابعاد و زوایای زندگی بشری میشود. به نوعی عاشورا پشتوانه و زمینه ساز انتظار ظهور و قیام مهدی محقق کنندهی اهداف عاشورا در سطحی جهانی شده است. یعنی عاشورا دریچه ای به انتظار برای ظهور مهدی موعود و شکلگیری فرهنگی با اهداف راهبردی بلند مدت است که مختص به برهه تاریخی خاصی نبوده است. و انتظار نیز، تجلّی آرزوهای حسینی است که بخش مهم دستاورد آن ، تکیه بر تنوع و تکثر با محوریت انسجام و رسیدن به توسعه عدالت فردی و اجتماعی است. قیام او نقطه غلیان تاریخ و شوک بزرگ تاریخى است که برای رها شدن بشریت صورت خواهد گرفت. عاشورا و ظهور، با الهام از یکی ((انقلاب)) میکند وبا دیگری آن را ((استمرار)) میبخشد.
به واقع انتظارمهدی(عج)، کربلایی دیگر است به وسعت همه جهان و مصاف حق و باطل در زمانی دیگر و به نوعی مکمل آن است.بین این دو نهضت، پیوند و ارتباط وثیق و ناگسستنی وجود دارد و هر دو در امتداد هم و تکمیل کننده یکدیگر ومظهر اتم و اکمل خدا محوری، حقّ خواهی وعقلانیت است.به طور کلی با نگاه به فرهنگ و اندیشه حسینی و نهضت مهدوی می توان مشترکات فراوانی در مبانی، اهدف و اصول راهبردی آنان مشاهده کرد، اصول راهبردی و استراتژی که دارای نتایج و خروجی های مشترک از جمله تحول فکری و عملی در رفتار و گفتار انسانها، انسان سازی و احیای آموزه های و الای انسانی و ریشه کنی ناهنجاری ها و موانع رشد و کمال انسان، عدالت گستری، جهل زدایی و رهایی انسانها از بردگی فکری و عقیدتیو تقویت باورهای راهبردی و استراتژیک اسلامی-انسانی و اخلاقی و مقابله و ستیز با ظلم و بیعدالتی است. حسین(ع) با شجاعت خود، پایه گذار فرهنگ بی بدیل استقامت و مقاومت در برابر بدیها شد و این فرهنگ، آن چنان در فرهنگ ما ریشه دوانده که به عنوان الگو، سرآغاز بسیاری از حرکت های ظلم ستیز و حق طلبانه شده است. انتظار نیز به عنوان یکی از بزرگترین، قویترین و انگیزه سازترین آرمانهای انسانی، نقش بی بدیلی در از بین بردن یأس و ناامیدی و پیروزی عدالت بر ظلم دارد. همچنان که میتواند به عنوان یک راهبرد اساسی و کلیدی در تمامی ابعاد سیاسی - اجتماعی، تربیتی و فکری یک جامعه تأثیر گذار باشد. و اینگونه است که با نگاه به فرهنگ و اندیشه حسینی و مهدوی و حرکت در مسیر آن می توان به درستی تمدن نوین انسانساز اسلامی را شکل داد.
نظر شما :