گزارش نشست تاریخ فرهنگی دفاع مقدس(۳)
از مجموعه سخنرانیهای پژوهشکده تاریخ بهمناسبت هفته پژوهش نشست سوم «تاریخ فرهنگی دفاع مقدس»، 30 آذرماه 1400 به همت پژوهشکده تاریخ ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در ابتدای این نشست دکتر داود ضامنی، معاون پژوهشی حوزه هنری و از پژوهشگران تاریخ جنگ با موضوع «رهاورد تاریخ فرهنگی برای پژوهشگران جنگ» سخنرانی کرد و با اشاره به اینکه مطالعات تاریخ فرهنگی در سه دهه گذشته دستاوردهای زیادی برای پژوهشگران جنگ و تاریخنگاران حوزه دفاع مقدس به همراه داشته است، اظهار کرد: در این سخنرانی سه رهاورد را که از دید من بیش از بقیه اهمیت داشته را شرح خواهم داد؛ اولین رهاورد تاریخ فرهنگی برای تاریخنگاران جنگ، ساختارشکنی در مفهوم «تاریخ» و مفهوم «جنگ» بود. تاریخ فرهنگی به ما میگوید، جنگ را نباید منحصر به جلوهها و تجلیات افرادی دانست که فقط در میدان نبرد حضور داشتند. برای تدوین تاریخ فرهنگی جنگ، متنهای دیگر را هم باید دید. تاریخ جنگ تنها روایت افراد نیست. بلکه اشیاء، نمادها، بدنها، عواطف و احساسات، هنرها، سوژههای خاموش و ابژههای غایب نیز در تاریخ فرهنگی جنگ اهمیت مییابند. تاریخ کلاسیک و سنتی به جنگ، این سوژههای غایب را نمیدید و آنها را به صدا در نمیآورد.
برای تاریخ سنتی و کلاسیک «تاریخ نوشتن» اهمیت داشت. اما برای تاریخ فرهنگی جنگ «تاریخ خواندن» اهمیت دارد. تاریخ فرهنگی، تاریخ «اکنون» است. اگر تاریخنگار جنگ قادر نباشد پای رخدادها و رویدادهای گذشته را به «حال» باز کند، تلاش او چندان خاصیتی نخواهد داشت.
دکتر ضامنی تأکید کرد: تاریخ فرهنگی علاوه بر مفهوم تاریخ و جنگ، مفهوم «روایت» را نیز مسئلهمند کرد. تاریخ فرهنگی منتقد جدی فراروایتهاست. تاریخ فرهنگی باعث شد تاریخنگاران جنگ و دفاع مقدس از خواب یک دگماتیسم تاریخی و معرفتی بیدار شوند.
وی در ادامه گفت: دومین رهاورد تاریخ فرهنگی برای پژوهشگران جنگ، توجهدادن آنها به مفاهیمی چون «سیاست حافظه» و «سیاست فراموشی» بود. تاریخ فرهنگی مورخان جنگ را به این نکته زنهار میدهد به عواملی که حافظه جمعی و خاطره جمعی را میسازند، توجه کنند. عواملی چون ساختارهای اجتماعی، ایدئولوژی، طبقه، وابستگی خانوادگی، شرایط سیاسی، دین و بسیاری از پارامترهای دیگر که آگاهانه و ناآگاهانه تعیین میکنند، دیگران چه چیزی را، کجا، چه زمانی و چگونه یادسپاری و یادآوری کنند.
این پژوهشگر سومین رهاورد تاریخ فرهنگی برای پژوهشگران جنگ را آشناکردن آنها با انواع روشهای کیفی دانست که بهویژه در سه دهه گذشته توسط بسیاری از پژوهشگران حوزه جامعهشناسی فرهنگی، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و تاریخ فرهنگی ابداع شدند. سنت کیفی پژوهی در حقیقت نقد و اعتراضی بود که به پارادایم عینیگرا و جریان اثباتگرایی وارد شد و پایهگذاران آن نیز عموماً پژوهشگران مطالعات فرهنگی و انسانشناسی بودند.
کاربست روشهایی چون قومنگاری، نظریه برخاسته از دادها، مطالعه موردی، پدیدارشناسی، تحلیل روایت، تاریخچه زندگی، تاریخ شفاهی، تحلیل گفتمان و … در حوزه مطالعات جنگ و دفاع مقدس میتواند به تعمیق این حوزه منجر شود. البته نقدی که هم به پژوهشگران تاریخ فرهنگی و هم پژوهشگران جنگ در ایران وارد است اینکه آنها در پروژههایشان اقبالی به استفاده از روشهای ترکیبی (Mix Method) جریان سومی که در روششناسی پدید آمده، نداشتند.
دکتر ضامنی در پایان سخنان خود تصریح کرد: به نظرم جای خالی یک کرسی آیندهپژوهی و آیندهنگاری در حوزه مطالعات تاریخ فرهنگی و مطالعات جنگ به شدت احساس میشود.
بررسیهای تاریخی جنگ ایران و عراق در غرب
سخنران دوم، دکتر محبوبه شمشیرگرها، استادیار مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران، سخنانش را با عنوان «بررسیهای تاریخی جنگ ایران و عراق در غرب» شروع کرد و در خصوص اهمیت توجه به مقوله تاریخنگاری جنگ ایران و عراق در آمریکا و اروپا، گفت: جنگ تحمیلی، بهویژه از حیث تهدید آن برای منافع غرب، از همان آغاز همواره محل تأمل و پژوهش تحلیلگران نظامی و استراتژیستهای غربی قرار داشته است. این توجه، نه تنها با خاتمه جنگ رنگ نباخت بلکه روزبهروز بر عمق و گستره آن افزوده شد؛ چرا که تحلیلگران غربی برآنند به فهم این جنگ به منزله کلیدی برای حل مسائل آمریکا در خلیج فارس، بهویژه در تعیین راهبردها و تاکتیکهای عملیاتی در مواجهه آتی با ایران دریابند که در این منطقه اهمیتی اجتنابناپذیر دارد. این در حالی است که در ایران تلاش برای فهم روایت غیر ایرانی از جنگ، تنها به ترجمه تعدادی از کتابها، انتشار مقالاتی معدود به مناسبت انتشار کتب و نیز چند کتابشناسی عمدتاً ناقص خلاصه شده است. به عبارت دیگر، با وجود گذشت چهار دهه از آغاز بررسیهای تاریخی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در خارج از کشور، در ایران کوششی جدّی و کارگشا برای درکِ چیستی، چگونگی و چراییِ روایت غیرایرانی و گاه ضدایرانی از این جنگ ملاحظه نمیشود. شمشیرگرها در توضیح چرایی توجه به این موضوع توضیح داد: او با درک این مسئله، نظر به جایگاه و زمینه فعالیتِ شغلیِ خود در گروه پژوهشیِ منابع ایرانشناسی و اسلامشناسیِ کتابخانه ملی، درصدد بر آمده تا پژوهشی کتابشناختی در این زمینه با تمرکز بر کتاب های انگلیسی منتشر شده در خارج از ایران انجام دهد. اهمیت دستاورد این بررسی که اخیراً با عنوان جنگ ایران و عراق به روایت تحلیلگران غربی؛ نگاهی بر جریانشناسیِ آثارِ تحلیلگرانِ جنگ ایران و عراق در غرب منتشر شده، در ترسیم چشماندازی کلی از جریان تاریخنویسی جنگ در غرب، بهمنزله گامی آغازین و ضروری در «شناخت دقیق و نقد و تحلیل این بررسیها» و «بهرهمندی احتمالی از آنها در جهت تصحیح و تکمیل روایتهای ایرانی» است. چون در این اثر کلیاتی از مراحل و سیر تحول تاریخنگاری جنگ ایران و عراق در غرب، برجستهترین تحلیلگران و نویسندگان، مراکز و طرحهای پژوهشی، سمینارها و کنفرانسها، رویکردها و محورهای موضوعی آمده است.
شمشیرگرها تصریح کرد: تأمل در سیر شکلگیری آثار تحلیلگران غربی نشان میدهد تحولات بزرگ جنگ و وقایع مهم غربِ آسیا و منطقه خلیج فارس، از وجوه متعدد نظیرِ اهداف، رویکردها، روشها، نقاط اتکا و نیز بهرهمندی از منابع و مستندات، بر مطالعات جنگ در غرب اثر گذاشتهاند. بهطوریکه میتوان چهل سال تاریخنگاری جنگ در غرب را در پیوند با رخدادها و تحولات بزرگ منطقه، ذیل پنج مرحله یا دوره، طبقهبندی کرد. او در خاتمهی سخنانش با بیان مهمترین ویژگیهای هر یک از این دورههای پنجگانه، سیر تحول بررسیهای تاریخی در غرب را از ابتدا تاکنون، مرور کرد.
تأملاتی بر تاریخنگاری جنگ
سخنران سوم این نشست، حجتالاسلام سعید فخرزاده از پژوهشگران تاریخ جنگ با عنوان «تأملاتی بر تاریخنگاری جنگ» سخنانش را آغاز کرد و گفت: این موضوع را از دو منظر؛ «شکلگیری در دوران جنگ» و «روند فعالیت و تحولات» مورد بررسی قرار میدهم. در بحث شکلگیری مراکز تاریخ نگاری جنگ در دوران دفاع مقدس، دو جریان در ابتدای جنگ در سپاه شکل گرفت که این دو جریان هیچ ارتباط تشکیلاتی و فکری با هم نداشتند.
فخرزاده ادامه داد: یکی از جریانات از بعد نظامی حوادث و وقایع جنگ را رصد و ثبت می کرد و جایگاه تشکیلاتی آن در دفتر سیاسی سپاه بود که یکی از مراکز مهم سپاه محسوب میشد. اهداف اصلی آنها ثبت تجربیات این دوران بود و این دیدگاه ریشه در نوع نگرش فرماندهان ارشد سپاه و بهطور خاص تشکیلات دفتر سیاسی داشت. اکثر فرماندهان سپاه سابقه فعالیت تشکیلاتی (سیاسی_ نظامی) در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی داشتند و در این راه با مطالعه منابع منتشره از تجربه مبارزات علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی چه دوران مبارزه و چه پس از پیروزی در دوران کنترل بحرانها و برقراری امنیت استفاده میکردند لذا، با اهمیت ثبت تجربیات آشنایی داشتند مزید بر آن تأکیدات امام راحل بر ثبت حماسهها انگیزهای شد که وقتی از شوک آغاز جنگ خارج شدند، در اوایل سال 1360 پس از انجام هماهنگی با فرماندهی سپاه با راهاندازی دفتر راویان جنگ فعالیت خود را شروع کردند. روش کار آنها به این صورت بود که تیمهای چند نفره انتخاب میشدند و با اعزام به مناطق جنگی غرب و جنوب از طریق مصاحبه با سطوح مختلف شاهدان سعی بر ثبت اطلاعات عینی آنها از حوادث و وقایع داشتند، اما بهدلیل وسعت دامنه جنگ و محدودیت نیروی مصاحبهگر، از سال 1361 یعنی عملیات «فتحالمبین» تصمیم گرفته شد تیمها فقط با فرماندهان یگانها مصاحبه کنند که بعدها دامنه کار وسعت گرفت و ثبت تمام جزئیات جلسات، تماسهای بیسیم در زمان عملیات، تهیه گزارش مکتوب توسط راوی، نسخهبرداری از نقشهها و کالکهای عملیاتی، اخبار، اسناد و گزارشات مرتبط در دستور کار روایان قرار گرفت تا پایان جنگ این مرکز حدود پانصد هزار برگ سند (مکاتبات نظامی، گزارشهای روزانه_کالک و نقشه عملیاتی، (40 هزار ساعت نوارصوتی) شامل مصاحبه جلسات و مکالمات بیسیم)، یک هزار و دویست دفتر یادداشت و مشاهدات راویان ، 27 هزار و 420 قطعه عکس، اخبار و اطلاعات و 750 حلقه فیلم ویدئو جمعآوری و آرشیو کرد.
فخرزاده اضافه کرد: در طول جنگ بهدلیل نبود امکانات مالی و نیرو امکان تبدیل و تدوین منابع میسر نشد و مورد استفاده قرار نگرفت و فقط گزارش راویان از مشکلات و نواقص موجود مورد استفاده فرماندهی جنگ قرار گرفت.
بعد از جنگ اکثر منابع پیادهسازی ، نمایهسازی و ساماندهی شدند و بهتدریج در حال نشر هستند که تاکنون 350 عنوان کتاب (شامل روزشمار جنگ، تاریخ شفاهی فرماندهان، اطلس عملیاتها، کتابهای تحلیل پژوهشی، ترجمه) منتشر شده است. با این حال جریان دوم در تبلیغات سپاه شکل گرفت و انگیزه آنها ثبت حماسهها و ایثار رزمندگان بود و درواقع از منظر فرهنگی به جنگ میپرداختند. آنها ابتدا به منظور ثبت خاطرات رزمندگان اقدام به چاپ دفترچه خاطرات کردند با این فرض که با بهرهگیری از توصیههای بزرگان، این مهم با کمترین هزینه (چاپ، توزیع و جمعآوری آنها) و سریعترین روش به سرانجام میرسید اما در عمل با اینکه حدود یک میلیون جلد دفترچه در چند مرحله بین رزمندگان توزیع شد و هیچ بازگشتی صورت نگرفت که دلایل متعددی داشت مهمترین آن عدم وجود «فرهنگ نوشتن» در بین احاد جامعه بود لذا برای جمعآوری خاطرات با آموزش نیروها و اعزام آنها به مناطق جنگی اقدام به ثبت خاطرات بهصورت شفاهی میشد
وی شرح داد: اعزامها بیشتر در زمان عملیاتها صورت میگرفت چون تأمین نیرو برای اعزام از طریق جذب نیروهای فرهنگی بهصورت بسیجی بود که در زمان عملیاتها داوطلب میشدند و مشکلاتی در انجام کار وجود داشت که برخی از آنها به شرح زیر بود:
1- رزمندگان خیلی تمایلی به انجام مصاحبه نداشتند و بهنوعی این کار را «مطرح کردن خود» میدانستند که برای راضیکردن آنها از بیانات بزرگان انقلاب استفاده میشد یا با مثال آوردن از حادثه کربلا و تلاش حضرت زینب (س) و ائمه اطهار (ع) برای ثبت و انعکاس این واقعه مهم بهره میبردند.
2- چون نیروهای مصاحبهگر بیشتر داوطلب بودند (ازیک ماه تا حداکثر شش ماه) نسبت دوره آموزش نیروها برای مصاحبه با دوران همکاری بسیار کم بود و مصاحبهها از کیفیت مناسبی برخوردار نبود برای حل این معضل تلاش میشد از نیروهای ثابت داوطلب استفاده شود.
3- امکان اطلاعرسانی لیست افراد مصاحبهشده به مصاحبهگرها وجود نداشت لذا، مصاحبه تکراری وجود داشت که سعی میشد با دادن اطلاعات به افراد مصاحبه شده، از تکرار مصاحبهها جلوگیری شود.
4- در فرایند مصاحبه به دلایل غیرعمد و گاهی عمدی روایت توسط راوی به اشتباه بیان میشد و برای مستندسازی، برای هر روایت اطلاعات جزئی (یگان عملیاتی، جایگاه راوی، زمان واقعه، شاهدان و موقعیت مکانی) دریافت میشد و در پیادهسازی روایتها بر اساس موضوع و یگان عملیاتی تفکیک میشد. در اینصورت تواتر روایت به کمک راستیآزمایی میآمد. در نهایت تا پایان سال 1370 حدود 20هزار ساعت مصاحبه با رزمندگان انجام گرفت.
فخرزاده تأکید کرد: در گامهای بعدی از سال 1364با چاپ دفترچه خاطرات مخصوص خانواده شهدا و اسرا تلاش برای جمعآوری خاطرات خانواده شهدا و اسرای ایرانی شروع شد و بیش از 100هزار دفترچه توزیع و حدود 45هزار دفترچه جمعآوری شد. بعد از جنگ این دفترچهها طی تفاهمنامه در اختیار بنیاد شهید قرار گرفت. توجه به خاطرات اسرای عراقی از سال 1365 با جذب نیروی عرب زبان و آموزش آنها و همکاری مرحوم «نظران» (رئیس وقت کمیسون اسرای عراقی) از دیگر فعالیتهای این مجموعه بود که تا پایان کار این دفتر حدود 1500 ساعت مصاحبه با آنان انجام، ترجمه و ارشیو شد اما هیچ استفادهای از آنها نشد! چون اسرای عراقی نگران بودند با انتشار خاطراتشان، مشکلاتی برای خانواده آنان در عراق بهوجود آید.
جمعآوری خاطرات مردم در شهرهای جنگی از دیگر فعالیتها بود که صورت گرفت اما بهدلیل کمبود امکانات و بودجه بهصورت محدود مصاحبه انجام شد. انجام مصاحبه با آزادگان ایرانی از بدو ورود به ایران در سال 1369 و در اردوگاههای مورد استقبال، یکی دیگر از شاخههای فعالیت این گروه بود که حدود 4هزار ساعت مصاحبه صورت گرفت که این منابع نیز بعدها در اختیار بنیاد شهید قرار گرفت.گردآوری منابع صوتی، تصویری از یگانها از دیگر اقدامات این مجموعه در سپاه بود که از سال 1369 شروع شد و منابع جمعآوری شده در قالبهای استاندارد آرشیو شد. از نقاط قوت این مجموعه تلاش شبانهروزی برای گردآوری خاطرات و مستندسازی آنها بود اما، در بهرهبرداری از آنها به نسبت جمعآوری، بسیار ناچیز کار شد. بعدها این منابع در اختیار یگانهای عملیاتی قرار گرفت تا با تکمیل دادهها به تدوین تاریخچه فعالیت یگان مربوطه اقدام کنند که متأسفانه این مورد هم در دسترس عموم محققین قرار نگرفت!
همزمان با این دو مجموعه در سپاه ، بخش فرهنگی جهاد سازندگی با راه اندازی دفتر ثبث خاطرات از سال 1363 اقداماتی برای مصاحبه با جهادگران انجام داد که نتیجه آن انجام هزاران ساعت مصاحبه بوده است بعد از جنگ با تشکیل کانون سنگرسازان بیسنگر و با همکاری مجموعه امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی کلیه اسناد و مدارک مرتبط با فعالیتهای جهاد در طول جنگ گردآوری و آرشیو شد و در تکمیل مصاحبههای انجام شده در جنگ اقداماتی را انجام دادند و دهها جلد کتاب از این منابع را منتشر کردند. در اواخر جنگ با تشکیل بنیاد «حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس» تلاش برای ساماندهی فعالیتهای گردآوری ، آرشیو و تدوین در سطح نیروهای مسلح صورت گرفت که منتج به راهاندازی مراکز حفظ آثار در نیروهای نظامی (ارتش، سپاه، نیروی انتظامی)و دفتر جمعآوری آثار در دولت شد.
دکتر فخرزاده در خاتمه سخنانش تصریح کرد: تشکیل دفتر هیأت معارف جنگ ارتش با همت شهید صیاد شیرازی در سال 1374 از دیگر فعالیتها در زمینه ثبت و تدوین تاریخ جنگ در سطح ارتش بود که این دفتر با اعزام به مناطق عملیاتی و با همکاری فرماندهان، نسبت بازخوانی و ثبت حوادث جنگ اقدام کردند که ماحصل آن انجام بیش از هزار ساعت مصاحبه و تدوین دهها جلد کتاب از این منابع است. ثبت خاطرات جانبازان توسط بنیاد جانبازان و جمعآوری اسناد و خاطرات آزادگان سرافراز توسط ستاد آزادگان و ثبت خاطرات و اسناد مرتبط با شهیدان توسط بنیاد شهید پس از جنگ از جمله تلاشها برای جمعآوری و نگهداری اسناد و خاطرات مرتبط بود که بعدها با ادغام این مجموعهها در بنیاد شهید و امور ایثارگران، ادامه این کار در بنیاد شهید و امور ایثارگران دنبال شد و با تشکیل اداره کل اسناد، اقدام اصولی برای نگهداری آنها صورت گرفت تاکنون نزدیک به 9 میلیون سند، 60 هزار ساعت صوت، فیلم و انتشار بیش از 1900 عنوان کتاب در کارنامه آنان ثبت شده است. تولید مستند توسط گروه روایت فتح، نشرخاطرات رزمندگان توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، تصویربرداری از صحنههای جنگ توسط گروه چهل شاهد، واحد عکاسی سپاه، واحد تلویزیونی سپاه و ارتش، آرشیو عکس، فیلم و صوت اداره عقیدتی سیاسی ارتش از جمله اقداماتی بود که در جمعآوری و نشر منابع مرتبط با جنگ صورت گرفت. پایان/
نظر شما :