گزارش سخنرانیهای هفتهی پژوهش در پژوهشکدهی دانشنامهنگاری
پژوهشکدهی دانشنامهنگاری بهمناسبت هفتهی پژوهش سال جاری سه نشست با عنوانهای: «پژوهش در مفهوم اخلاق در قملرو معماری»، «درآمدی بر اقدامپژوهی از منظر رویکرد مردمشناسانه» و «گذر از پژوهش به فراپژوهش در علوم انسانی و مقتضیات معرفتی آن» در آذرماه سال جاری برگزار کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در نشست نخست که 22 آذرماه 1400 برگزار شد، دکتر مریم کامیار با موضوع «پژوهش در مفهوم اخلاق در قملرو معماری»، محمدمهدی مجاهدی با موضوع «دانشنامهنگاری بهمثابه یک گونهی پژوهشی» و دکتر اصغر اسمعیلی با موضوع «بررسی ابعاد ویرایش در دانشنامهها با تکیه بر ضبط اعلام» سخنرانی کردند.
دکتر کامیار در ابتدای سخنانش گفت: در سال 1907، هنگامی که معمار وینی، آدولف لوس، ادعایی تحریکآمیز مبنی بر جرمبودن استفاده از تزئینات مطرح کرد، بهنظر میرسید که سنت هزار سالهی فرم هنری بهطور ناگهانی به پایان رسیده است. او در این زمینه فقط به معماری بسنده نکرد و همه چیز از جمله پوشاک و غذا، تا جواهرات و مصنوعات را هم هدف قرار داد. به گفتهی وی، زندگی مدرن تحمل افراط را نداشت و تزئینات دقیقاً همین حکم را داشت. البته تغییر یکشبه اتفاق نیفتاد، اما جنبش اصلاح پاکسازی و پالایشی که «لوس» به راه انداخت، تمام مدیاها را در بر گرفت و چشماندازی از تولید فرم را پایهریزی کرد که در ظاهر با واقعیت جدید صنعتی و سیاسی/ اجتماعی مطابقت داشت. این فرآیند عمدتاً بر معماری به عنوان یک فرم هنری که بیشتر در دسترس عموم قرار دارد و بیش از همه شامل تزئینات میشد، متمرکز بود، اما سایر حوزههای هنری نیز بهطور قطع تحت تأثیر قرار گرفتند. با این حال از دیدگاه امروزی، آنچه که بهنظر میرسید ضربهی مهلک قطعی و تغییرناپذیر برای تزئینات باشد، تنها نشانهای از یک مرحلهی طولانی ناپدید شدن است. تزئینات به معماری که وسیعترین بستر ظهور را دارد و همچنین به مدیاهای دیگر بازگشت. همانطور که علاقهی پژوهشگران به این موضوع به شکل گستردهتری دوباره شعلهور شد.
دکتر کامیار ادامه داد: البته همین بازگشت به تزئین بهویژه در زمینهی معماری، و بهعنوان مثال در تحقیقات بدون مشکل نیست. پتانسیل عجیب تزئین برای ترکیب همزمان لذت و قدرت، اعتبار و سلسله مراتب، آن را به یک رسانهی قوی برای تعریف جوامع و نخبگان از خود تبدیل کرده بود. در گذشته، تزئین نه تنها برای درگیر کردن فردیت به کار میرفت، بلکه بهمنظور بیان معانی، خاطرات جمعی، ارزشها و سلسله مراتب سیاسی اجتماعی نیز مورد استفاده قرار میگرفت. علاوه بر این، ادعایی برای عاملیت رسمی و نیمه مستقل به شمار میرفت. این سنت، با اولویت فعلی که تولید معنا برای تزئینات معماری معاصر را بیاهمیت تلقی میکند و یکسره در بستر جهانی استفاده میشود، تفاوت عمدهای دارد. اما چنین تفاوتی تمرکز بر روی هر دو نگرش را بیشتر کرده و فضایی را برای تجدید نظر در عوامل موازی شکبرانگیز و نادیده گرفته شده با گذشته باز میکند.
سخنران دوم این نشست دکتر محمدمهدی مجاهدی در ابتدای سخنانش گفت: دانشنامهنگاری در باور عام صرفاً روشی برای جمعآوری و تنظیم و تنسیق دستاوردهای جاافتادهی پژوهشی در حوزههای گوناگون دانش برای استفادهی خوانندگان ناآشنا دانسته میشود. در این گفتار، وزن و عیار این باور عمومی سنجیده میشود. پس از مروری تاریخی بر دگردیسیهای سبکشناختی و گونهشناختیِ دانشنامهنگاری، ویژگیهای متمایزکنندهی دانشنامهها در دوران جدید برشمرده میشود.
دکتر مجاهدی ادامه داد: براساس بینش تاریخی دربارهی سیر دگردیسی دانشنامهنگاری و ویژگیهای سبکشناختی و گونهشناختی دانشنامههای جدید، روشن میشود که فراتر از انگارههایی نسنجیده که در باور عمومی و عامیانه دربارهی دانشنامهنگاری جاافتاده است، سه ویژگی منحصربهفرد دانشنامهنگاری را از دیگر سبکها و سنخهای پژوهشی متمایز میکند و از آن گونهای منحصربهفرد میسازد: از سویی، دانشنامهنگاری بخشی از روند هویتیابیهای تمدنی در تراز معرفت و فرهنگ است. به گواهی گزارشهای تاریخی، دانشنامهها اغلب در زمانههایی سر بر آوردهاند که افقی از شکوفاییهای تمدنی فراروی جامعهی میزبان و فرهنگ علمی و عمومی آن گشوده بوده است. اینچنین، اهتمام به دانشنامهنگاری هم در زمرهی نمادها و نشانههای برآمدن تمدنهاست، و هم گاهی میتواند در شمار عناصر مقوم هویتیابیهای تمدنی بهشمار آید. از دیگر سو، دانشنامهنگاری مستلزم گشودن نگاهی مرتبهی دومی به موضوع مورد مطالعه و فراچنگ آوردن شناختی فراگیر و سنجیده از بالا و بیرون دربارهی یک موضوع یا حوزهی موضوعی معین است و از سوی دیگر، دانشنامهها پلصفتاند و دو سوی شکافهایی دشوارگذر را به هم میرسانند و با هم آشتی میدهند، شکافهایی شناختهشده مثلاً میان پژوهش و آموزش، زبان خاصـ تخصصیِ عالمان و زبان عامـ عمومی جامعه، عرصهی نخبگانی دانش و عرصهی عمومی دانش. پل زدن بر روی این شکافها بهویژه در دوران کنونی، وجهی جداییناپذیر از چرخهی شفافیت و نقادی و سودمندی دانش است. این سه ویژگی در هیچ گونهی پژوهشی دیگری به اندازهی دانشنامهنگاری در کنار یکدیگر فراهم نمیآیند.
مجاهدی در پایان سخنان خود بیان کرد: دانشنامهنگاری، اینچنین، تکاپویی است درهمتنیده از کنشهای علمی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی برای شفافسازی زبان مفاهمه در ساحت عمومی، ژرفا بخشیدن به تفاهمهای عمومی دربارهی جهان درون و پیرامون و شئون گوناگون آن، انتظام بخشیدن به انگارههای عام دربارهی اوضاع و امور و اشیاء، ممکن ساختن رأیورزی گفتوگویی، نقادانه و دموکراتیک در سپهر عمومی، و بالاخره، گستردن بساط عدالت معرفتی. با درک این ویژگیهای درهمتنیده، میتوان نگاهی ژرفنگرتر بر وجوه تمدنی و اجتماعی و معرفتی دانشنامهنگاری گشود، نقش جایگزینناپذیر آن را شناخت، و حق آن را به قدر وسع در نظام دانش و پژوهش کشور ادا کرد.
سومین سخنران این نشست، دکتر اصغر اسمعیلی ابعاد مختلف ویرایش دانشنامهای از جمله ویرایش مدخلها، ویرایش بدنهی مداخل و ویرایش منابع را بررسی کرد و در بخش ویرایش مداخل توجه به ضبط تلفظ مدخلها و ویرایش آنها از دو راه حرکتگذاری و آوانویسی و همچنین توجه به مداخل مستقیم و معکوس و همچنین اشهر بودن مدخل را شرح داد. در بخش ویرایش بدنهی مقاله، توضیحاتی دربارهی ویرایش ساختاری، ویرایش صوری و تصویرویرایی ارائه شد. در بخش منابع نیز توجه به چینش منابع و تقدیم و تأخیر آنها در روشهای مختلف مورد تأیید قرار گرفت.
درآمدی بر اقدامپژوهی از منظر رویکرد مردمشناسانه
در نشست 23 آذرماه، دکتر نازیلا دریایی با موضوع «فرهنگ و باورهای فرهنگی نقشساز قالی ایران» و دکتر مانی کلانی با موضوع «درآمدی بر اقدامپژوهی از منظر رویکرد مردمشناسانه» سخنرانی کردند.
دکتر دریایی در ابتدای سخنانش گفت: اگر بر این نظر همرأی باشیم که فرهنگ در یکی از معانی خود موجبات هویتبخشی، آبادانی و فر تمدنها را فراهم میآورد، میتوانیم قائل به ویژگیهایی نیز باشیم که در ارتباط با فرهنگ، باورهایی را شکل میدهند که در اعصار مختلف تا به امروز، در وجود انسان نهادینه شده و یکی از راههای تجلی آنها، قابلیت ظهور و پیگیری رد تطور و تکاملشان در هیأت اشکال و نقشپردازیهای متفاوت هنری است. این باورهای فرهنگی جایگاهی خاص بر پهنهی قالی ایران را به واسطهی نقش و طرح از آن خود میسازند. باورهایی که با زبان شکل و رنگ، اعجاز زیبایی قالی ایران را عمق فحوایی بخشیده و بر دامنهی پرگسترهی اعتبار و اعتلای این هنر فاخر ایران میافزایند.
دکتر دریایی افزود: نقش فرهنگ، ارائهی تصویری از اجتماع در قالب شکل است. نوعی زبان الگویی که قابلیت افشای مشخصههای هویت اجتماع را با خود همراه دارد. این مؤلفهها سنگ بنای موجبات عزت زندگیهای جمعی و تمدن را استوار و درخت دانش و فرهنگ ملتها را بارور و شکوفا میسازد. فرهنگ کلیاتی از عقاید و دستاوردهای بشر در تجارب تاریخی است و محتوای رفتاری جامعه فرهنگ را شکل میدهد (امریکانا)، شناخت و خودشناسی فرهنگی است که منجر به قدرتمندی و توسعه ملل و اخلاقمندی و رفتار شایسته انسانی آحاد جامعه و در نتیجه صلح جهانی و زندگی مسالمتآمیز ابنای بشر در کنار هم خواهد شد. چون فرهنگ شیوهی زندگی است و مجرای اصلی انتقال آن خانواده است.
در ادامه دکتر کلانی با تأکید کرد: در این سخنرانی در نظر دارم فهمی متفاوت از اقدامپژوهی را معرفی کنم و آن گونه که از اسم آن پیداست، به صورت فرایندی از نظر تا عمل-در مقام نوعی روششناسی- بر اهمیت همزمان درگیریهای نظری و فلسفی پژوهشگر تا تعهد عملی او به اقدام و تغییر را، مورد توجه قراردهم. بدینمعنا اقدامپژوهی یعنی این که در میدان تحقیق، پژوهشگر بهگونهای بتواند دست به اقدام و تغییر بزند که هم ارزشهای نظری پژوهشگر و هم نیازهای زندگی روزمرهی مشارکتکنندگان در تحقیق، هر دو محقق شوند؛ این امر فرایندی دشوار اما ممکن است.
گذر از پژوهش به فراپژوهش در علوم انسانی و مقتضیات معرفتی آن
سومین نشست پژوهشکدهی دانشنامهنگاری بهمناسبت هفتهی پژوهش 24 آذرماه با سخنرانی دکتر مصطفی مهرآئین با موضوع «گذر از پژوهش به فراپژوهش در علوم انسانی و مقتضیات معرفتی آن» و دکتر محمد مولایی قلیچی با موضوع «فراتحلیل پژوهشهای مرتبط با اخلاق زیست محیطی در ایران» برگزار شد.
دکتر مهرآئین بهعنوان اولین سخنران این نشست گفت: با توجه به سرعت تحولات در همه زمینههای اجتماعی، بهویژه زمینهی پژوهش علوم انسانی، و آشفتگی و آشوب فکری حاصل از آن، انجام یک توقف فکری و انداختن یک نگاه خودارزیابی تحلیلی به گذشته یکی از مهمترین ضرورتهای علوم انسانی در وضعیت فعلی جامعه ماست.
وی ادامه داد: فراپژوهش یا فراتحلیل که خود شامل دو مقولهی فرعی فرانظریه و فراروش است، چیزی جز فرآیند خودارزیابی تحلیلی علوم نیست. در فراپژوهش محقق سعی در شناخت این دو مسئله دارد که اول معرفت انسانی تاکنون به چه اندیشیده است و دوم معرفت انسانی تاکنون چگونه اندیشیده است. طرح این دو پرسش در مقابل علوم انسانی امروز ایران و دستیابی به پاسخهای آن هم به ما میگوید که تاکنون چه کردهایم و دست به چه گزینشهای تاریخی در حوزهی علوم انسانی زدهایم و درچه مسیرهایی پیش رفتهایم و هم به ما میگوید که در آینده باید به کدام سمتوسو حرکت کنیم تا مسیر تحول تاریخی در جامعهی ما هموارتر و کمهزینهتر شود.
سخنران بعدی این نشست دکتر مولایی قلیچی بود که گفت: هدف از سخنرانی حاضر، فراتحلیل پژوهشهای مرتبط با اخلاق زیستمحیطی در ایران بوده است که در آن با بهرهگیری از مرور سیستماتیک آثار پژوهشی در حوزهی اخلاق زیستمحیطی؛ از طریق جستوجو، ارزیابی کیفیت، استخراج داده و ترکیب آنها با یکدیگر، نتایج لازم بهدست آمده است. با بررسی محتوای 61 مقاله در حوزهی اخلاق زیستمحیطی، مشخص شد که پراکندگی در بررسی موضوعات به چشم میخورد. همچنین ابزار و روش مورد استفاده در مقالات دارای نواقص اساسی است. از دیگر نتایج بهدست آمده میتوان به تأکید صرف بر وجوه نظری، توجه بسیار ناچیز مطالعات به تنوع زیستی بهعنوان یکی از مهمترین پارامترهای اخلاق زیست محیطی؛ ضعف رویکرد سیستماتیک در ارائهی نتیجهگیری، تکراری بودن نتایج بیشتر تحقیقات و ذکر برخی مسائل بدیهی و مطالعات ضعیف موردی در حوزهی مباحث جغرافیایی اشاره کرد.
مولایی قلیچی در انتهای سخنان خود به ارائهی پیشنهادهای پژوهشی از قبیل مطالعه تطبیقی با آثار منتشر شده به زبانهای لاتین، بررسی تخصصی یکی از جنبههای اخلاق زیستمحیطی (رویکرد استقرایی)، آینده پژوهی مباحث مرتبط با اخلاق زیست محیطی و تدوین سناریوهای محتمل، توجه بیشتر به مطالعات موردی و کاربردیسازی پژوهشهای مرتبط با اخلاق زیستمحیطی پرداخت. پایان/
نظر شما :