گزارش نشست «دستاوردهای انتفاضهی رمضان و آیندهی فلسطین»
گزارش نشست «دستاوردهای انتفاضهی رمضان و آیندهی فلسطین»
همایش علمی «دستاوردهای انتفاضهی رمضان و آیندهی فلسطین» دهم خردادماه 1400، با حضور ابوشریف (نمایندهی جهاد فلسطین در تهران)، دکتر خالد قدومی (نمایندهی جنبش حماس در جمهوری اسلامی ایران)، مجتبی فردوسیپور (سفیر سابق جمهوری اسلامی در اردن)، دکتر عبدالحلیم فضلالله (رئیس مرکز استراتژیک لبنان) و با دبیری دکتر محمدعلی فتح الهی (رئیس پژوهشکدهی مطالعات سیاسی و روابط بینالملل و حقوق) برگزار شد.
این نشست به میزبانی پژوهشکدهی مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و حقوقِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد و با توجه به اهمیت انتفاضهی فلسطین این موضوع مورد بحث و واکاوی قرار گرفت.
در ابتدای نشست ناصر ابوشریف، نماینده جهاد اسلامی فلسطین در تهران سخنرانی خود را با عنوان بررسی جرائم رژیم صهیونیستی در فلسطین آغاز کرد و گفت:
این جرائم باید دائماً مورد رسیدگی قرار گیرد و بررسی شود. تشکیل حکومت صهیونیستی با همدستی کشورهای غربی صورت گرفته و کشورهای غربی نیز در ارتکاب این جنایت دست داشتهاند. اولین جرم که رژیم صهیونیستی مرتکب شده به اوایل قرن بیستم بر میگردد که با نشر اعلامیهی بالفور Balfour Declaration با اشغال قدس رقم خورد و 300 هزار نیروی اشغالگر، هزاران فلسطینی را قتل عام کردند. پیاده کردن این همه نیرو حتی برای کشوری مانند هندوستان با وسعت زیاد غیرقابل تصور بود! در کشوری مثل ترکیه هم جای تأمل داشت. این اولین کشتاری بود که توسط رژیم صهیونیستی و با همدستی کشورهای غربی در آن زمان رقم خورد. یکی از پیامدهای اعلامیهی بالفور، تجزیه و از همگسستگی جهان عرب و جهان اسلام و هدف قرار گرفتن ملتها بود. یکی دیگر از پیامدهای آن، ایجاد نظامهای مزدوری است که با غدهی سرطانی موسوم به اسرائیل همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند.
ابوشریف ادامه داد: در سال1922زمینههای ورود اسرائیلیها در حجم وسیع به سرزمین فلسطین آغاز شد. در سال 1917جمعیت صهیونیستها کمتر از 15 هزار نفر بود و کمکم در سال 1922 این جمعیت به حدود 50 هزار نفر رسید. و بهمرور زمان بیش از 600 هزار نفر به فلسطین مهاجرت کردند و توسط نیروهای انگلیسی مسلح شدند، اما در آن زمان فلسطینیها حتی اجازهی حمل یک فشنگ را نداشتند. در سال 1948، انگلستان قیومیت خود را در فلسطین پایان داد که از تعداد یک میلیون و چهارصد هزار فلسطینی فقط یکصدوهشتاد هزار فلسطینی ساکن منطقه شده و بقیه آواره شده بودند.
از زمان پایان قیومیت انگلستان و اعلام تشکیل کشور صهیونیستی جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی در سال 1948 با کمترین نفرات و تجهیزات جنگی شروع میشود در حقیقت 15هزار نفر در مقابل 120هزار نفر آموزشدیدهی صهیونیست قرار گرفتند. این جنگ باعث شد یکسوم از سرزمینهای فلسطینی توسط اشغالگران غصب شد و جنایت جنگی زیادی توسط اشغالگران صورت گرفت و دو سوم از فلسطینیها آواره شدند.
وی تأکید کرد: یکی دیگر از جنایات صهیونیستی سرقت املاک و اموال فرهنگی که حدود هفت میلیون و هفتصد و پنجاه هزار سرقت بود که به ثبت رسیده، که قدمت برخی از اموال به حدود پنج هزار سال میرسید و رقمی بالای دویست میلیون یورو میشود این جنایات بالاتر از جنایات هیتلر و آلمان نازی بوده است. علاوه بر این جنایتها، جنایت پاکسازی نژادی، آواره کردن فلسطینیها، خراب کردن شهرها و غصب هر آنچه یک شهروند عادی باید داشته باشد و از آن زمان به بعد مردم فلسطین در حکومتنظامی زندگی کردند و از حقوق خود محروم بودند. در این جرم و جنایت همهی سازمانهای بینالمللی و کشورهای غربی، با سکوت خود رژیم صهیونیستی را همراهی کردند و به اقدامات این رژیم مشروعیت بخشیدند.
درسال 1976یک عملیات دیگر توسط این رژیم صورت گرفت و تمام فلسطین را اشغال کردند و حدود پانصد هزار نفر را آواره کردند.
نمایندهی جهاد اسلامی فلسطین ادامه داد: در این قسمت لازم است که پیشینهی اقدامات این رژیم بازگو شود تا برسیم به اقدامات اخیر در شیخ جراح در غزه یا کرانهی باختری که حتی یک شهروند فلسطینی اجازه نقل مکان، خروج، حتی جابهجایی را ندارد مگر با اجازه و دستور غاصبان رژیم، در این فاصله هزاران هزار فلسطینی توسط این رژیم غاصب دستگیر شدهاند و دهها هزار بیگناه کشته شدهاند، حتی بیتالمقدس قبلهی مسلمانان را توسط منشورهای خود تغییر هویت دادهاند و مصادره کردند. اهالی «شیخ جراح» ساکنین قدس غربی هستند که اموال آنها قانونی و رسمیت داشتند و متعلق به این سرزمین هستند. این رژیم با همراهی دادگاه، قضات و وزرا با ایدئولوژی خود بهوسیلهی یکسری اسناد جعلی اموال مردم را بهدست آوردند و اموال را از مردم گرفتند و اینها نشاندهندهی تشکیل یک مافیا که علیه فلسطینیها صورت گرفته است و مانع حقوق و حق فلسطینیها میشود. ما به همهی دولتهای غربی، کشورهای عربی از جمله اردن اعلام میکنیم هدف ما آزادسازی فلسطین است نه مذاکره با رژیم و تفاهم با صهیونیستها، تا آزادی قدس شریف آرام نمینشینیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر رژیم صیهونیستی بیش از هشتاد درصد از زمینهای فلسطینیان را غصب کرده و فقط حدود هیجده درصد آن در اختیار فلسطینیها قرار دارد. مهمترین کار رژیم صهسونیستی (که با همکاری آمریکا بهعنوان معاملهی قرن شناخته شده) با هدف نابودی فلسطین و سلب هویت و هر آنچه که مربوط به فلسطین و فلسطینیها بوده انجام شد. از کارهای دیگر امضا قطعنامهها علیه مردم فلسطین بوده، مردم فلسطین در آخرین قیام خود رمضان سال2020، اعلام کردند که از امروز به بعد تصمیمگیری با ملت فلسطین است و اگر قرار بر مذاکره باشد باید حقوق اولیهی فلسطینیها به مردم بازگردانده شود تا با رژیم پشت میز بنشینیم و مذاکره کنیم. سیدحسن نصرالله نیز در آخرین سخنرانی خود اعلام کرد که هر آنچه که در منطقهی فلسطین روی دهد یک جنگ منطقهای خواهد بود و این رویکرد ما در مقابل انتفاضه و مسئلهی فلسطین خواهد بود.
در ادامهی نشست دکتر خالد قدومی بحث خود با عنوان عملیات شمشیر قدس و نتایج آن در صحنهی فلسطین (معنا و مفاهیم پیروزی و دفع حملهی ددمنشانه رژیم صهیونیست) را با چند پیام آغاز کرد:
پیام اول: این دورهی تازهای از رویارویی مستقیم با رژیم اشغالگر و هفتادوهفت سال از عمر اشغالگری آن بهحساب میآید. در این دوره، مقاومت توانست معنای نوینی را به اثبات رساند و آن اینکه مقاومت یعنی، خط مقدم دفاع از غزه، مسجدالاقصی و قدس است. شاید این پیام از مهمترین معادلات درگیری با رژیم اشغالگر قدس است. آری، مقاومت، سرسختانه از مقدسات کشور و مردم خویش دفاع میکند. مقاومت در این مرحله از درگیری پیامهای مختلفی را مخابره کرد. نخستین پیام را به مردم کشور خود مخابره کرد که مقاومت به مسئولیت خطیر خود در حراست از قدس و مسجدالاقصی عمل خواهد کرد و به دشمن خواهد فهماند که مردم تنها نیستند و با وجود همهی جانفشانیها، تا آزادی قدس شریف در کنار مردم فلسطین میماند.
پیام دوم: دشمن رژیم صهیونیستی در دو عرصهی امنیتی و نظامی با ناکامی مواجه شد و مقاومت توانست رژیم اشغالگر را غافلگیر کند. مردم فلسطین که در زیر یوغ نظام صهیونیستی بهسر میبرد و وظیفهی ماست که آن را آزاد سازیم و این دور از مبارزه به لحاظ راهبردی متفاوت و تعیینکننده بود و به این معنا بود که به دشمن فهمانده شد، تجاوز او بدون پاسخ نمیماند و دیگر اینکه اگر مقاومت حرفی بزند، اهل عمل است. پیام مقاومت به دشمن این بود که در صورت ارتکاب هرگونه حماقت با پاسخ کوبنده مقاومت روبهرو خواهد شد. این هشدار و اخطار برای دشمنان فلسطین بود.
پیام سوم: این بود که هزاران نفر از ملتهای دلیر عربی (به طورمثال مردم کشور اردن) که وفادار به قدس بودند به سمت مرز فلسطین حرکت کردند و مردم عراق هم برای نصرت فلسطین بسیج شدند، در لبنان هم مردم هم مرز فلسطین شهیدان عزیزی را تقدیم کردند. و در جایجای کشورهای مسلمان از اندونزی تا مغرب برای یاری مردم عزیز فلسطین و غزه به میدان آمدند و این نوید بخش پیروزی به اذن پروردگان متعال است.
پیام چهارم: به آن دسته از سازشکاران و عادیسازان روابط با رژیم صهیونیستی بود که به آنان بگوید رویاپردازیها و توهمات شما نقش بر آب شد و این رژیمی که به رابطه با آن فخر فروشی کردید و به آن دلبسته بودید، زیر ضربات کوبندهی مقاومت شکست خورده و چند صباحی از عمر ننگینش باقی نمانده است. بر آنهاست که توبه کرده و بر قطع روابط خود با رژیم و کفارهی گناهان خود را از رابطه با صهیونیسم بپردازند.
پیام پنجم: جهان غرب و جامعهی بینالمللی است که به آنان اعلام میکنیم مقاومت و ملت فلسطین با رفتار منطقی و آگاهانه و مسئولانه و اولویتپذیری در برابر آرمان خویش بهنحو شایسته، انسانیت خود را به اثبات رسانند و در طرف مقابل رژیم صهیونیستی عملاً جنایات جنگی و ضدبشری مرتکب شده و باید حساب پس داده و سر جایش نشانده شود. وگرنه مردم فلسطین و مقاومت دلاورانهاش برای صیانت از عزت، چارهای جز ایستادگی، پایداری و مقاومت نخواهد داشت. مقاومتی که ثابت کرد توانایی حمایت از فلسطین و صیانت از مقدسات را دارد.
پیام پایانی: خطاب به برادران در محور مقاومت، از همهی کسانی که با مال یا سلاح از مردم فلسطین پشتیبانی کردند، تشکر میکنیم و تشکر ویژهی ما از برادران ما در جمهوری اسلامی ایران است که همواره حمایت همهجانبهی خود را از ما دریغ نکردهاند و به امت خود میگوییم زمان آن فرا رسیده است که اختلافات جانبی را کنار گذاشته و در میدان مقابله با دشمن مشترک متحد شویم. حال که دشمن صهیونیستی تمام جنایات را مرتکب شده و همهی مرزها را زیر پا گذاشتهاند بر ما واجب است که او را مجازات و سرکوب کنیم و سرجایش بنشانیم البته مقاومت در فلسطین با جانودل پذیرفته است که در خط مقدم دفاع از همهی امت باشند و این میطلبد که از او و همهی مردمانش پشتیبانی شود و به یاری خدا این مسیر را تا آزادی قدس شریف و فلسطین به پیش ببرد و این امانت را به سر منزل مقصود برساند.
عبدالحلیم فضلالله رئیس مرکز استراتژیک لبنان سخنران بعدی نشست بود که با موضوع مقاومت اسلامی و نظم جدید منطقهای سخنان خود را مطرح کرد و گفت:
در تابستان 2006 و در بهبوههی جنگ 33 روزه، وزیر خارجهی وقت دولت آمریکا خانم «رایس» صحبت از زایش خاورمیانهی جدید داشت و بیان کرد که شاهد تولد خاورمیانهی جدیدی هستیم. امروز به جرأت میتوانیم بگوییم که شاهد تولد یک خاورمیانهی جدیدی هستیم. که محور و محل این زایش مقاومت و فرزندان مقاومت هست.
وی افزود: آمریکاییها و هم پیمانانش در طول این سالها تلاش کردند که با دست زدن به انواع و اقسام تجاوزات نظامی و نشاندن گروهها و احزاب فلسطینی به دورمیز مذاکره به اهداف خود برسند که در همهی مقاطع و مراتب با شکست روبهرو شدند. شکست جنگ اخیر هم ناشی از همکاری و همیاری محور مقاومت و همهی گروههای فلسطینی بود و در این جنگ ادعای رژیم بر لایهی آهنی و نفوذ ناپذیر گنبد آهنی بود که با شکست روبهرو شد و موشکهای مقاومت به نقاطی که مد نظر مقاومت بود اصابت کرد. در این مقطع شاهد این بودیم که عملکرد رژیم بهگونهای بود که سازمان بینالمللی و حتی در خود آمریکا شاهد چند دستگی شده بودند و اسرائیلیها در این برهه از زمان دچار یک انزوا در منطقه و در صحنهی بینالمللی شدند و دشمن با توجه به داشتن تسلیحات پیشرفته و فناوریهای روز دنیا شکست خورد و نقطه ثقل مقاومت مربوط به معنویت و ایمان فرزندان و محور مقاومت بود. چه از سمت جمهوری اسلامی ایران و چه از سمت محورمقاومت، رژیم صهیونیستی دچار تهدید است از طرفی نداشتن جایگاه بینالمللی نزد افکار عمومی مردم، تهدید دیگری برای او بهشمار میرود و ضعف اقتصادی و بنیهی ضعیف او، شکستهایش را نمایان ساخت.
فضلالله افزود: از سی سال گذشته تا به امروز این رژیم شاهد شکستهای نظامی گوناگونی بوده و این عامل همگی ناشی از تلاقی همبستگی محور مقاومت در سه نقطهی غرب آسیا، خلیج فارس، شمال آفریقاست. آرزو داریم این مقاومت که نشان دهندهی این بود که قدس کانون اصلی مقاومت و افکار اسلام و جهان اسلام است، تداوم پیدا کند. فاکتور دیگر این است که امنیت کشورهای منطقه باید با مشارکت مردم منطقه و با حضور کشورهای اسلامی شکل بگیرد و حضور خارجیها در منطقه مفهوم و معنایی نخواهد داشت.
آخرین موردی که باید اشاره کرد این است که در محور مقاومت تفرقه مذهبی و طایفهای جایگاهی ندارد و مردود است و راه رسیدن به اهداف همکاری و همیاری محور مقاومت و فلسطین است.
از سخنرانیها به این نتیجه میرسیم که مقاومت، غزه و قدس در قبال هم مسئول هستند اگر اتفاقی در غزه بیافتد قدس آرام نمینشیند و همهی اهداف بهسوی اضمحلال رژیم صهیونیستی است.
***
فردوسیپور، سفیر سابق جمهوری اسلامی در اردن سخنرانی خود با موضوع تحلیل و پیشبینی مسیر زوالی که برای رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد را چنین بیان کرد: یکی از ویژگیها و برجستگیهای مقاومت 12روزه در انتفاضه رمضانیه، به صدا درآمدن ناقوس آزادی قدس و اضمحلال رژیم صهیونیستی است. اساساً همانطورکه میدانیم اسرائیل را بهعنوان یک پادگان و اردوگاه نظامی متشکل از ساخت نظامی و نظامیگری میشناسند و بر مبنای علم روابط بینالملل، هیچگاه دولتسازی و ملتسازی در آن شکل نگرفته است و این یکی از نقیصههای بزرگ در تشکیل غدهی سرطانی اسرائیل است. اگر بخواهیم نگاهی به وضعیت امنیتی بهعنوان گزینهی اساسی و رکن اساسی در حیات، دوام و بقاء رژیم صهیونیستی نگاه کنیم سه عنصر را میتوان برشمرد. البته من عنصر چهارمی را هم به آن اضافه میکنم:
اولین عنصر: تفوق و برتری نظامی است، اگر این تفوق را از رژیم صهیونیستی سلب کنیم، این رژیم جعلی خودبهخود فرو میپاشد. چون حیات این رژیم براساس تفوق نظامی با حمایت قدرتهای بزرگ، مخصوصاً هژمون است و چارچوبهای بینالمللی بر جنایات و اشغالگری این رژیم معترف است. البته این موضوع در مقاومت دوازده روزه صدق نمیکند. اگر به جنگهای کلاسیک رژیم صهیونیستی توجه داشته باشید در پنج جنگ گذشته که نظامهای متحد عربی از1948تا اواخر1973انجام دادند، هیچکدام پیروزمندانه نبود و هیچ توفیقی برای کشورهای عربی به دنبال نداشت، ضمن اینکه از سال 1967معادله برگشت و رژیم با سه بخش نظامی، هوایی و دریایی بخشهای عزیمی از کشورهای عربی را به اشغال خود درآورد. آنچه در این ویژگی اخیر اتفاق افتاد این بود که چیزی حدود چهار هزار تا چهارهزار و سیصد و پنجاه موشک با برد، تکنیک و شاخصههای فنی مختلف به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک شد. به گونهای که هیچ جایی از سرزمین اشغالی در امان نبود، حتی بندر ایلات و فرودگاه این منطقه هم مورد اصابت موشک قرارگرفت. یعنی بهطور میانگین در دوازده روز، روزی سیصد و پنجاه موشک بهطرف سرزمینهای اشغالی شلیک شد که نتانیاهو و وزیر خارجهی او اعتراف کردند که پدافند گنبد آهنی رژیم تنها توفیق زدن یک چهارم از موشکها را داشته و این نشاندهندهی این است که در جنگ نامتقارن با یک گروه غیر حاکمیتی، یعنی تشکیلات مقاومتی محصور در یک زندان بزرگ بهعنوان باریکهی غزه که هیچ آوردی از هیچ ورودی از این منطقه متصور نیست نه از بخش دریا، مرزهای اشغالی، حتی کشور هممرز مصر، با دست خالی کاری میکند که اولین عنصر حیاتی رژیم صهیونیستی را خدشهدار و به آن آسیب جدی وارد میکند. اگرچه رژیم به ساخت بمب هستهای فخر دارد، ولی نیروهای مقاومت این برتری را از رژیم صهیونیستی سلب کردند.
عنصردوم: حیات، دوام و بقاء اسرائیلیها به عمق استراتژیک وابسته است، شما در مقابل تفوق نظامی اگر عمق استراتژیک را حذف کنید اسرائیل بلافاصله از بین خواهد رفت به همین خاطر مسائل امنیتی خود را خارج از مرزها قراردادند که به نوعی برای خود دست برتر یا دست بالاتر قرار دادند. این عمق از آنجا نشأت گرفت که بعد از حمله1967که صحرای سینا را از دست مصر در آوردند و کرانه باختری و بخشی از اراضی اردن، جولان سوریه، باریکه غزه را اشغال کردند هدف از این کار همان سیاست عمق استراتژیک بود. لیکن اتفاقی که دراین دوازده روز افتاد نشان داد که نه تنها استراتژی دیوارکشی به دور شهرکهای صهیونیست نشین حافظ امنیت رژیم نیست بلکه گنبد آهنی یا همان سیستم پدافند کارایی سابق را برای امان ماندن عمق داخل سرزمینهای داخلی رژیم ندارد دومین عنصر هم متزلزل شد و پازل دوم و راهبرد سیاسی از دست صهیونیستها خارج شد.
عنصر سوم: ارتباط یا روابط دستوری است، آنچه در ایالات متحدهی آمریکا اتفاق میافتد محصول حزب دموکرات یا جمهوریخواه نیست، بلکه محصول لابی صهیونیست است. نه تنها در آمریکا بلکه در اروپا هم چنین است. نگاه کنید به فرانسه، در آنجا رئیس جمهوری موفق است که بتواند ارتباط خوبی با لابی مؤسسهی صهیونیستی پیدا کند و تأیید آنها را داشته باشد. در ایالات متحدهی آمریکا هم «ایپک» تعیینکنندهی سرنوشت است. اما بعد از مقاومت دوازده روزه چه اتفاقی افتاد؟ تغییری که در وضعیت کاخ سفید در آمریکا افتاد، امروزه گروههای چپ و راست در مقابل همدیگر قرار دارند و اختلافات شدیدی برای حفظ صیانت و حفاظت اسرائیل به وجود آمده و دامنهی این اختلافات به اتحادیهی اروپا هم کشیده شده است و امروزه برای حفظ موقعیت امنیت راهبردی رژیم صهیونیستی با وضعیت موجود که درواقع ناشی از جنایات جنگی است، دنیا دیگر حاضر نیست بهخاطر این لکهی ننگ هزینهای بپردازد. آن چیزی که حادث شده است، بیشترین تحرک در جامعهی مدنی در غرب صورت میگیرد و شما بیشترین اعتراضات به جنایات اسرائیل را در غرب میبینید. امروز عکس 61 شهید خردسال و کودک در صفحه نخست روزنامهی نیویورک تایمز به عنوان جنایات جنگی و کودککشی به تصویر کشیده شده است و این یک واقعهی جدیدی است که میبینیم. بنابراین عنصر سوم هم برای بقا و امنیت رژیم کارایی ندارد.
عنصرچهارم: بحث قدس است، جدای از این که موضوع معاملهی قرن را در کاخ سفید در دولت گذشته از سوی جمهوریخواهان و حاکمیت ترامپ داشتیم و آنها ترسیم یک جانبهای از روند سازش را برای جهانیان بهنمایش گذاشتند، معاملهی قرن امروز مولودی است که در نطفه «مُرده» به دنیا آمد و این وضعیتی که صهیونیستها احساس میکردند که با ارتباط دستوری از سمت غرب و تحکّم در روند سازش به عنوان دولت واحد صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی و اشغال قدس با انتقال سفارتخانهها در واقع کار خود را در بستن و تحکیم مناسبات بینالمللی تمام کردهاند و حالا با دکترین محور پیرامون میتوانند روابط خود با حوزهی عربی را ترسیم کنند، این موضوع کاملاً به هم خورده است.
وی افزود: امروز جالب است بدانید که مؤسسهی مطالعات امنیتی اسرائیل یعنی مؤسسهی ان. ای. اس .اس گزارشی را فاش کرده و معتقد است عادیسازی روابط با برخی از کشورهای عربی مثل بحرین و امارات یا سودان و کشورهای منطقهی حوزهی عربی کشورهای خاورمیانه حکایت از دستیابی به یک روابط یا مناسبات سالم و سازنده نیست. این مؤسسه مطالعات امنیتی، اعتراف کرده آنچه که به عادیسازی روابط اسرائیل با کشورها مخصوصاً کشورهای عربی میانجامد جز از دریچهی حل مسئلهی فلسطین نخواهد بود. بنابراین خود اعتراف کردهاند که این عادیسازی شکل نمیگیرد بهخاطر اینکه شرط اول مسئلهی عادیسازی، فلسطین، است و بدون حل مسئلهی فلسطین، هیچ اتفاقی در حوزهی مناسبات و روند عادیسازی روابط صهیونیستی با کشورهای عربی شکل نخواهد گرفت. بنابراین نکتهی حائز اهمیت بحث قدس است.
فردوسیپور در بخش پایانی سخنانش تأکید کرد: دوستان به بیانات دبیر کل حزبالله لبنان اشاره کردند که میگفت، مقاومت دوازده روزهی فلسطین و باریکهی غزه، به ما درس اساسی داد و آن این است که قدس همیشه و برای ابد خط قرمز (نه تنها فلسطین بلکه جهان اسلام و عرب) خواهد بود، بنابراین هرگونه تعرضی از سوی صهیونیستها علیه مسجدالاقصی صورت بگیرد، شرایط شدیدتر و وخیمتری برای رژیم صهیونیستی رقم خواهد زد. بنابراین تمام معادلات غرب برای حل معضل اشغالگری در سرزمینهای اشغالی شکست خورده است. نهتنها معاملهی قرن به تاریخ سپرده شده، بلکه امروزه ملت فلسطین بهمراتب روشنتر و آگاهتر پای احقاق حقوق خود ایستاده است. امروز اعراب داخل سرزمینهای چهلوهشت، پای معادلهی مقاومت فلسطین ایستادهاند. با عادیسازی روند مناسبات عربی_اسرائیلی گفته میشد که این نسل، نسلی نیست که دیگر توان جنگیدن داشته باشد و از جنگ خسته شده، اما امروز نقش پیشرو و حضور در خط جبههی مقدم در دست اینها بود و تبلور مقاومت از نوع جدید و بیباکی به مراتب ویژگیهای بیباکانهتری از فلسطین را به نمایش گذاشتند. از همه مهمتر عنصر وحدت در صیانت از مسجدالاقصی و دستاوردهای ملت فلسطین است.
تمام این ویژگیها از یک نقطهی کانونی و مرکزی سرچشمه میگیرد و آن عبارت است از اضمحلال رژیم صهیونیستی. درواقع، شمارش معکوس برای نابودی صهیونیستها را به صدا درآورد و امروز ملل آزادهی جهان در کنار ملت عرب و اسلامی پای قدس و حقانیت ملت فلسطین ایستادهاند و «مقاومت» توان، قوت و انرژی مضاعفی پیدا کرده است که میتواند سرنوشت فلسطین را در آینده به شدت متحول کند.
نظر شما :