عنصر جوهرهی اعتلاء در علومانسانی، از اعتلای انقلاب اسلامی جداییپذیر نیست
دکتر قبادی: برای پژوهشگاه فعالیت سازمانی و پژوهش، اصل است
عنصر جوهرهی اعتلاء در علومانسانی، از اعتلای انقلاب اسلامی جداییپذیر نیست
دکتر قبادی: برای پژوهشگاه فعالیت سازمانی و پژوهش اصل است
مراسم جشن 42سالگی انقلاب اسلامی بهشکل حضوری و مجازی روز 21 بهمنماه 1399 در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، دکتر قبادی، رئیس پژوهشگاه با تبریک فرارسیدن دههی مبارم فجر و قدردانی از برگزارکنندگان مراسم سخنانش را با قرائت شعری از مولوی آغاز کرد.
وی در خصوص اعتلاء در علوم انسانی گفت: باور پژوهشگاه این است که عنصر جوهرهی اعتلاء در علومانسانی، از اعتلای انقلاب اسلامی جداییپذیر نیست، بلکه این دو توأمانند و ازسوی دیگر عمیقاً هردو با پیشرفت ایران نیز پیوند میخورند و سهضلع یک حقیقت را باز میتابانند.
بر این اساس، اعتلای علومانسانی و تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و پیشرفت کشور با هم پیوستگی و ملازمت دارند؛ چرا که انقلاب اسلامی در درجهی نخست، ماهیتاً انقلابی «معنوی» «اجتماعی» و «فرهنگی» بوده و بنیانهای آن، یعنی اجتماع، فرهنگ و معنویت بر جنبههای مادی و بر اقتصاد و سیاست تقدم داشته است؛ اگرچه مسائل اجتماعی در مفهوم عام، عناصر و کنشهای اقتصادی را هم شامل خواهد بود. بهعنوان نمونه، اقدامات برای عبور از نظام طبقاتی و نیل به حکمرانی بهینه در بعد اقتصادی، در عینحال، امری اجتماعی نیز بهشمار میآید و شعار اصلی انقلاب اسلامی یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» نماد و نمود همین گزاره است.
قبادی افزود: بهدلیل وجوه ماهیتی این جنبش، در فرایند تعمیق و تداوم انقلاب، نوعی نشانههای همذاتپنداری و انگارههای بینالاذهانی میان این نهضت با مواریث تمدّنی، تاریخی و دینی پدیدار شده است. در این پدیداری، علومانسانی نقشی تعیینکننده و کارکردی اثرگذار داشته و دارد. در زیستبوم ایران و ایرانی همین پیوستگی است که با پیشرفت انقلاب و تحقق استقلال و آزادی در این سرزمین گره میخورد.
از سال 1392 بهاینسو، بر مبنای همین فرض، مدیریت پژوهشگاه کوشیده است: مشیای بر پایهی شایستهسالاری، اخلاقگرایی، ارزشمداری اصیل، برنامهمداری، جامعهگرایی با رویکرد اصالت کار و کوشش و مجاهدت دور از هر حاشیه در پیش بگیرد که فعالیت سازمانی و پژوهش در آن اصل باشد و با عزم راسخ بر پایهی توکل عمیق به حضرت حق بر اساس اولویتهای برآمده از برنامهی توسعهی راهبردی و در چهارچوب اسناد بالادستی به پیش برود.
دربارهی اعتلای علومانسانی باید یادآور شد که این مهم در ایران، مستلزم نگاهی جامعنگر و تمدنمدار است. ازهمینروی، زندهیاد استاد دکتر صادق آئینهوند(ره) رئیس فقید پژوهشگاه شعار محوری «اتصال به ریشه و انطباق با زمان و نیاز» را برگزیده بود.
اگر در تمدن ایرانزمین در افق تاریخ مداقه شود، روشن خواهد شد که رشتهای طولانی، دانههای ریز و درشت وقایع و رویدادهای مختلف را بههم پیوند داده و با وجود گسست¬های سیاسی، اجتماعی، انسانشناختی و مردم¬شناختی، پیوستاری از هویت ایرانی را به نمایش گذارده است. این رشته چیزی نیست جز ریسمان فرهنگ و تمدن ایرانی که از دیرباز بر اصول و مبانی مشخصی استوار بوده و در پیوند با معرفت اسلامی بر ظرفیت اندیشه¬ورزی و نظرورزی آن افزوده شده است و گویی با خوانش انقلاب اسلامی، تمدن این سرزمین بازخوانش میشود.
خردورزی، دادگری، خداپرستی، شهودگرایی، معنویت، راستگویی، توجه به قدسیت و کلان روایتها؛ حکمرانی بهینه، پیوندهای حکمت و حکومت، عدل الهی، فقه و عرفان اسلامی همگی مجموعههایی نظری و عملی هستند که عناصر فرهنگ و تمدّن این سرزمین را فریاد میآورند، که البته بر بستر زبان فارسی از
دورهای به دورهی دیگر انتقال یافتند و میراث فرهنگی ایرانی-اسلامی را تداول بخشیدند. بنابراین میتوان به روشنی دریافت که هویت ایرانی-اسلامی بیش از هر چیز مرهون اندیشهها، باورها و رهیافتهایی کلان است که امروزه ذیل علوم انسانی احصاء می شوند. در واقع، جامعیت حکمت دینی، اجتماعی و سیاسی را میتوان درونمایه اصلی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی برشمرد که اکنون و در دورهی جدید جامهی علوم انسانی بر تن کردهاند.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد: با این توضیح، در دورهی کنونی علوم انسانی به لحاظ فرهنگی و تمدنی نقش کانونی را برعهده دارد. پژوهشهای انسانی میتواند در لایههای مختلف زندگی اجتماعی نفوذ کند و ضمن رفع آسیبها و کمبودها، بسترهای لازم را جهت توسعهای چندبعدی و پایدار فراهم آورد. پژوهشهای علوم انسانی میتواند در سه بخش بنیادین، کاربردی و توسعهای نیازهای کشور را شناسایی و برطرف کند.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی طیّ سالهای اخیر کوشیده است با رویکردی جامع به علومانسانی و با عنایت به ترکیب نیروهای هیأتعلمی خود، جایگاه علوم انسانی در کشور را ارتقاء دهد.
راهبردهای اصلی برنامهی توسعه نخست عبارت بود از: توسعهی مدیریت داناییمحور، توسعهی فرهنگی اجتماعی، توسعهی مناسبات فراگیر و شبکهسازی علوم انسانی، تأثیرگذاری بر سیاستها و برنامههای کلان ملی، توسعهی زیر ساختها، ساختارها و فرایندها، توسعهی پژوهش، توسعه و بهبود نظام جامع مدیریت منابع انسانی و اجتماعی.
توسعهی مدیریت داناییمحور بهعنوان نخستین راهبرد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از سال 1393 به اینسو بهطور جدی پی گرفته شد و بهمنظور نیل به این هدف رهیافت¬های مناسبی تعریف و پی گرفته شد که ازجمله مهمترین آنها میتوان با اتکا به خردجمعی و افزایش شوراها و گسترش مشورتها اشاره کرد. در سالهای اخیر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر پایهی تأکیدات یادشده مقام معظم رهبری و متناسب با اسناد بالادستی و سیاستهای نظام به سمت کاربردی سازی حرکت کرده است و با اتکا به روشهای پیشرفتهی جهانی، تولیدش را به سمت پژوهشهای مسئلهمحور سوق داده و متناسب با نیازهای اجتماعی مردم تحقیقات خود را انجام داده است. گونههای تولید دستاوردهای پژوهشی پژوهشگاه از سخنرانی، کتاب و مقاله بهسمت گزارشهای راهبردی، توصیههای سیاستی، گزارشهای مدیریتی، گزارشهای علمی و ملّی و ... سوق داده شده و در این مسیر از بستههای تخصصی مانند خدمات مشاوره، تعامل عمیق با دستگاههای اجرایی نیز بهره گرفته شده است.
قبادی تأکید کرد: اکنون با به بلوغ رسیدن رهیافت کاربردیسازی در مرحلهی عبور از پژوهشهای کاربردی و ورود به پژوهش کلینیکال قرار داریم. توسعهی پژوهشهای کلینیکال میتواند با تقویت رابطهی علوم انسانی با نظام اجتماعی، بر جامعهمدار بودن پژوهشهای انسانی بیفزاید و پیوند میان نظریه و کنش را مستحکمتر سازد.
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در افق برنامهی راهبردی نخست یکی از مأموریتهای خود را تحقق «پژوهشگاه بدون دیوار» دانسته است. این مهم در گروی تقویت ارتباط این نهاد علمی با جامعهی مدنی، سازمان های مردم¬نهاد و اقشار مختلف اجتماعی است. اهتمام به ترویجیسازی علم و تقویت ارتباط سازمانی پژوهشگاه با آحاد جامعه در کنار گسترش طرحها و پروژههای مسئلهمدار، تقاضامحور و اثربخش تلاشهایی است که در راستای نیل به آرمان «پژوهشگاه بدون دیوار» ضروری است.
از دیگرسو، توسعهی فرهنگی و اجتماعی در گرو کاربست ابزارهای مختلفی است که ازجمله آنها میتوان به دیپلماسی علمی و دیپلماسی عمومی اشاره کرد. درواقع، ورود به حوزهی دیپلماسی علمی از دیگر مأموریتهای مهم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. این راهبرد توجه به مزیت علوم انسانی ما در ایران نیز به شمار میآید. ایران یک کشور تمدنی باسابقه است، این سابقه تمدنی و موقعیت جغرافیایی یکی از مزیتهای منحصربهفرد ایران به شمار میرود، علوم انسانی میتواند این مزیتها را به سرمایه تبدیل کند و چنانچه پژوهشهای علوم انسانی وارد حوزهی دیپلماسی عمومی شود میتواند دستاوردهای خوبی را برای کشور بیافریند. در این مسیر در پژوهشگاه علوم انسانی، «دانشنامهنگاری» را در دستور کار قرار داده است و دانشنامههای مشترک فرهنگی با برخی از کشورها نظیر چین، روسیه، ترکیه و کشورهای عربی تدوین یا در حال تدوین است.
همچنین میتوان از پتانسیلهای علمی برای گسترش دیپلماسی عمومی استفاده کرد. بهطور کلی، یکی از مأموریتهای مهم پژوهشگاه علوم انسانی، پژوهش دربارهی علوم انسانی، سرمایههای فرهنگی و هنری ایران و تبدیل آن به دیپلماسی علمی و عمومی است.
نظر شما :