گزارش نشست بینالمللی «جلال آلاحمد از نگاه نویسندگان عرب»
همزمان با سالروز تولد جلال آلاحمد برگزار شد
گزارش نشست بینالمللی «جلال آلاحمد از نگاه نویسندگان عرب»
دفتر همکاریهای علمی و بینالمللی با همکاری پژوهشکدهی زبان و ادبیات و خانه-موزه سیمین و جلال، همزمان با سالروز تولد جلال آلاحمد، نشستی بینالمللی بهصورت مجازی با عنوان «جلال آلاحمد از نگاه نویسندگان عرب» در روز 11 آذر 1399 برگزار کرد.
سخنران نخست این نشست ، دکتر علی زائری، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات بینالملل کالیفرنیا بود که سخنرانی خود را با عنوان «مروری بر دیدگاه نویسندگان عرب نسبت به شخصیت و آثار جلال آلاحمد» با اشاره به ترجمه و پژوهش بر روی آثار فارسی از نخستین سالهای قرن بیستم در جهان عرب به کتابها و جستارهای منتشر شده در زمینهی ایرانشناسی در جهان عرب آغاز کرد. به بیان وی در دورهی معاصر، نویسندگان و شعرای بسیاری مورد اهتمام ایرانشناسان عرب قرار گرفتهاند اما جلال آلاحمد در این میان، جایگاهی متفاوت دارد چرا که در زمینههای گوناگونی از جمله داستان کوتاه، رمان، سفرنامه، نقد، اندیشه و... قلم زده است. علی زائری در ادامه به ترجمهی آثار آلاحمد و پژوهش بر روی آن به زبان عربی در قالب موضوعاتی همچون آغاز روی آوردن اعراب به آلاحمد، آثار منتشرشده درکتب، مجلات آکادمیک و نیز آراء برخی ایرانشناسان عرب در رابطه با وی اشاره کرد.
سخنران دوم، این نشست مجازی دکتر معصومه نعمتیقزوینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بود که سخنرانی خود را با عنوان «جلال آلاحمد از نگاه نوال سعداوی؛ نویسنده و پزشک معاصر مصری» ارائه کرد. نوال سعداوی، نویسنده، فعال اجتماعی و پزشک مصری برای نخستین بار در نوامبر1968م/ 1347 شمسی به قصد حضور در یک همایش پزشکی به ایران سفرکرده است. پس از جستوجو دربارهی برجستهترین چهرهی ادبی ایران در دانشگاه تهران، جلال آلاحمد به او معرفی میشود. با جستجوهای فراوان آدرس او را پیدا کرده و در منزلش با وی ملاقات میکند. در اولین برخورد، سادگی زندگی جلال او را متحیر میسازد. در این دیدار که ساعتها به طول انجامید دو نویسنده دربارهی مسائلی از قبیل اوضاع داخلی ایران، مسئلهی فلسطین، آثار جلال و روابط ادبی میان ادبیات فارسی و عربی به گفتوگو پرداختند.
دو سال بعد نوال این بار به بهانهی شرکت در همایش و تنها بهقصد دیدار دوباره با جلال قصد عزیمت به ایران را دارد اما ساواک به علت دیدارش با جلال در سفر قبلی و نیز انتشار مقالهای دربارهی روشنفکران و نویسندگان ایرانی در یکی از روزنامههای مصری، او را ممنوع الورود میکنند. هرچند نوال در سفارت ایران خبر درگذشت جلال را شنیده اما هرگز باور نمیکند و باوجود نداشتن ویزا و خطرهای احتمالی مانند دستگیری توسط نیروهای امنیتی، عازم تهران میشود. در فرودگاه بهطرز معجزه آسایی ویزا دریافت کرده و مستقیماً از آنجا روانهی منزل جلال میشود. روبهرو شدن با چهرهی غمگین و رنگ پریدهی سیمین دانشور، (همسر جلال) خبر درگذشت جلال را برایش تأیید میکند. بعد از ملاقات چندساعته با سیمین و صحبت با وی دربارهی نحوه مرگ جلال، تشییع جنازه باشکوه وی، ممنوعیت نشر آثارش در ایران، خفقان ادبی در کشور، سرکوب چهرههای ادبی مخالف و شکلگیری سازمانهای سری مبارزاتی و آثار سیمین، نوال برای همیشه این خانه را ترک و بعد از دیدار با چند چهرهی ادبی، بازدید از برخی نقاط دیدنی تهران و سفری کوتاه به اصفهان و شیراز رهسپار قاهره میشود.
بعد از این دو سخنرانی، بازدید مجازی از خانه-موزه سیمین و جلال بهعمل آمد. در این بازدید که رضا توسلی، مدیر این خانه-موزه راهنمایی آن را بر عهده داشت، بخشهای مختلف خانهی مشترک سیمین و جلال از جمله اناق پذیرایی منزل، که محل شکلگیری و تشکیل جلسات کانون نویسندگان ایران بود، اتاق کار جلال، اتاق کار سیمین، کتابخانه، سرداب و حیاط و دیگر بخشهای خانه و نیز عکسها، عقدنامه و حلقههای ازدواج و دیگر وسایل شخصی آنها به نمایش درآمد.
سخنران بعدی این نشست دکتر ماجد مرهج رباط، مدیر گروه فارسی دانشگاه واسط عراق، بود که سخنرانی خود را با عنوان «تناقضات زندگی جلال آلاحمد از دیدگاه نویسندگان عرب» به زبان فارسی ارائه داد. او اشاره کرد که جلال آلاحمد به خانوادهای متدین تعلق داشت و پس از اتمام دبیرستان به اصرار پدرش به حوزهی علمیهی نجف اشرف رفت. اما خانواده با ادامهی تحصیل او در لبنان مخالفت کردند و نگران ایجاد تردیدهایی در اعتقادات مذهبی او بودند. اما کارنامهی زندگی او نشان میدهد که در مراحل مختلف زندگی فراز و فرودهایی را طی کرده که از دید یک ناظر خارجی مورد توجه است. با توجه به ارتباط مستحکم ادبیات فارسی و عربی و جایگاهی که آلاحمد در ادبیات معاصر فارسی دارد، نویسندگان عرب تفسیرهای مختلفی نسبت به نوشتهها و عقاید او دارند که در این سخنرانی به بخشی از آنها اشاره شد.
در ادامه غلامرضا امامی، که از دورهی جوانی تا پایان عمر جلال و سیمین با آن دو ارتباط نزدیکی داشت، مطالبی را دربارهی جلال آلاحمد طرح کرد و به برخی انتقادات ماجد مرهج رباط دربارهی زندگی و کارنامه فکری و سیاسی جلال پاسخ داد.
سخنران آخر این نشست دکتر احمد محمد جاد، عضو هیأت علمی دانشگاه کانال سوئز مصر، بود که بهدلیل مشکلاتی نتوانست در این نشست شرکت کند و خلاصهای از سخنرانی او با عنوان «اثربخشی توصیف در روایت مدیر مدرسه» را دبیر نشست ارائه کرد. بهباور محمد جاد، علاقهی خاص جلال به طبقات مختلف مردمی باعث شد تا منتقدان او را به عنوان نویسنده و متفکر اجتماعی مورد توجه قرار دهند. در این سخنرانی تأثیر جلال آلاحمد بر رمان فارسی با تکیه بر عنصر توصیف در روایت مورد بررسی قرار گرفت.
نظر شما :