گزارش نشست «کلاندادهها در مورد شبکههای اجتماعی چه میگویند؟»
کلاندادهها، دادههای صادقانهتری از وضعیت اجتماعی ارائه میدهند
گزارش نشست «کلاندادهها در مورد شبکههای اجتماعی چه میگویند؟»
محمد رهبری: کلاندادهها، دادههای صادقانهتری از وضعیت اجتماعی ارائه میدهند
پژوهشکدهی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با همکاری کرسی ارتباطات علم یونسکو و انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات وبینار «کلاندادهها در مورد شبکههای اجتماعی چه میگویند؟» را در تاریخ ۱۸ آبان 1399 برگزار کرد.
در این نشست محمد رهبری دانشجوی دکترای جامعهشناسی سیاسی و پژوهشگر شبکههای اجتماعی ابتدا به ارائهی دیدگاههای خود در مورد شبکههای اجتماعی و تأثیرات سیاسی و اجتماعی آن پرداخت و اظهار داشت: «شبکههای اجتماعی در عصر حاضر توانستهاند کنشگری بهویژه کنشگری سیاسی را تسهیل کنند. در این فضا، عضویت در نهادهای سیاسی و مشارکت سیاسی تحول معنایی پیدا میکند. با استفاده از همین فضا است که شاهد هستیم ترامپ رو میآید؛ شخصیتی که ورای هر دو حزب سنتی دموکرات و جمهوریخواه است. به همین شکل مکرون نیز در فرانسه قدرت مییابد».
وی افزود: «در کنار آن فیکنیوز گسترش مییابد و امکانات جدیدی برای پروپاگاندا فراهم میشود و هر چهقدر هم یک مطلب تکذیب شود، هیچ فایده ای ندارد. اما اثرات منفی هم این شبکهها دارند. از جمله اینکه فرآیندی به نام اتاق پژواک شکل میگیرد و کنشگر احساس میکند که در اکثریت است؛ چراکه در یک فضای بسته همه همدیگر را تأیید میکنند. در نتیجه رواداری و تحمل در مقابل نظرات مخالف کاهش مییابد و تصور بر حق بودن را ایجاد میکند».
این پژوهشگر شبکههای اجتماعی خاطرنشان کرد: «در این میان کلان دادههایی از فعالیت در این فضا وجود دارد که میتواند به فهم کلی از اتفاقات و جریانات این فضا کمک کند. البته نیازمند تحلیل و کشف الگوهای حاکم بر آن است. به عنوان مثال نتایج این تحلیلها نشان میدهد ۴۲ درصد از جمعیت جهان در سال ۲۰۱۹ از شبکههای اجتماعی استفاده کردهاند. اینستاگرام ۱ میلیارد کاربر فعال و توئیتر ۳۲۶ میلیون کاربر فعال داشتهاند».
وی در ادامه به اهمیت و مزیتهای کلان دادهها نسبت به نظرسنجیها اشاره کرد و افزود: «این دادهها، صادقانهتر است، چرا که فرد به هر دلیلی ممکن است در نظرسنجی نظر حقیقی خود را آشکار نسازد، اما دادههای گوگل و یا دیگر شبکههای اجتماعی دقیقاً به شما میگوید که مردم در اینترنت بیشتر دنبال چه موضوعاتی هستند. همچنین بر اساس موقعیت افراد، میتوان دادههای محلی و خاص یک حوزه را فراهم کرد. علاوهبر این میتوان روابط علی بین متغیرها را از طریق تغییر دادن یک بخش از یک سایت اینترنتی مورد آزمون قرار داد. به عنوان مثال در مورد کرونا، کلاندادهها نشان میدهند که حساسیت نسبت به کرونا کاهش پیدا کرده است و این به مدیریت کمک میکند که سیاستگذاری بهتر و هزینهی کمتر داشته باشد».
نویسنده کتاب «شبکههای اجتماعی مجازی و آنومیهای نوظهور در ایران« در ادامه اظهار داشت: «نگاههای سنتی نسبت به این نوع کنشگری نگاه تحقیرآمیز دارند و معتقدند این نوع کنشگری هیچ تأثیری ندارد و صرفاً خشم را تخلیه می¬کند و تغییرات بنیادین و مبتنی بر جنبش شهروندی را تولید نمیکنند. اما باید دانست این نوع کنشگری احیای حوزهی عمومی تحتنظر ارتباطات است. در این فضا نظریهی تأثیر پروانهای حاکم است که هر نوع آگاهی بخشی میتواند بر افکار عمومی اثرگذار باشد و در دراز مدت هم ادامه یابد، در عین حال یک فضای هرج و مرج، ناهمگون و فردگرا را ترسیم میکند».
محمد رهبری تأکید کرد: «بررسیهای کلان دادهها نشان میدهد که برای موفقیت کمپینهای مجازی، ساعات اولیه بسیار مهم است و اکثر کمپینها که اصول این فعالیت را رعایت نکرده باشند، به شکست میانجامند. به عنوان مثال هشتگ «اعدام نکنید»، بهطور انفجاری رشد کرد، اما هشتگ «افکاری» نتوانست توجهها را جلب کند».
وی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: «شبکههای اجتماعی قابلیت مشاهده فعالیتهای دیگران را برای سایر کاربران فراهم میکنند که آن را اطلاعات اجتماعی مینامند و خود این فعالیت اجتماعی را ترویج میکند. همچنین هشتگ و کامنت، اثر «ارابهی موسیقی» را دارند که پدیدهای روانشناختی است و مطابق آن معمولاً انسانها هنگامی که متوجه میشوند دیگران نیز به اندیشهای اعتقاد دارند، احتمال اینکه آن را بپذیرند، بسیار زیاد است».
وی خاطر نشان کرد: «شبکههای اجتماعی امروزه نوعی از همان کافههای هابرماسی هستند که امکان بحث و سنجش عمومی را فراهم میکنند و میتوانند حوزهی عمومی را شکل دهند. البته باید توجه داشت که گفتوگو و کنش ارتباطی لازمهی اساسی شکلگیری حوزهی عمومی است، ولی در بعضی از این شبکهها نظیر توئیتر گفتوگو کمتر شکل میگیرد و فضای حاکم بیشتر احساسی است تا عقلانی».
محمد رهبری در پایان گفت: «شبکههای اجتماعی سویههای تاریکی همچون بروز خشم، تمسخر، جلب توجه با توسل به موضعگیری اخلاقی و... نیز دارند. همچنین تفکر انتقادی در بعضی از شبکهها تضعیف میشود. لذا شبکههای اجتماعی ماهیتی دوسویه دارند که هم شامل موارد و کارکردهای خوب و مثبت است و هم کارکردهای منفی که باید به هردو کارکرد توجه کرد».
نظر شما :