گزارش نشست «کرونا و آزمون خانواده محوری»
گزارش نشست «کرونا و آزمون خانواده محوری»
گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکدهی مطالعات اجتماعی با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نشست تخصصی مجازی با عنوان «کرونا و آزمون خانواده محوری» را در روز سهشنبه ۶ آبانماه 1399 با حضور و سخنرانی دکتر عبدالکریم خیامی استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه و دبیر علمی نشست دکتر بشیر معتمدی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، برگزار کرد.
در ابتدای نشست دکتر عبدالکریم خیامی عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه بحث خود را با مرور مهمترین گزاره های ناظر به کلان-روندهای جهانی کرونا و پساکرونا در اندیشه صاحبنظران آغاز و به عنوان نمونه 10 گزاره را ارائه کردند:
1- جابهجایی سریع و پرحجم انواع ارتباطات، از واقعیت فیزیکی به واقعیت مجازی : به سوی زندگی دوم
2- به چالش کشیدن انگارههای بنیادین مدرنیته: تردید در توانایی مطلق علم جدید، تواضع علم و گرایش بیشتر به معنویت (الهی یا بدون خدا)
3- تناقض دوگانه در جایگاه دولتها: اقتدار دولتهای محلی / احاله در همگراییهای جهانی
4- سرعت چشمگیر فرایند همگرایی فناوریهای ارتباطی در همهی ساحتها: خانوادگی، صنعتی، اجتماعی و ...
5- تسهیلگری برای جهانی با تمدنهای متکثر: به سوی جهانی پسا آمریکایی
6- تغییر ایماژ بشر از جهان: از فضایی شناخته شده و تحت سیطره به فضایی پر از اسرار ناشناخته
7- افزایش چشمگیر شکاف طبقاتی
8- مخدوش شدن پایههای برخی مکاتب فلسفی-نظری مانند برساختگرایی
9- حرکت از اجتماع و جامعه به سمت جامعهی پلتفرمی (جامعهای که پس از جامعه شبکهای مطرح میشود)
10- تهدید دموکراسی با نظامیگری پزشکی ( گویی دموکراسی -با معانی متفاوتش- به دلیل حاکمیت گفتمان پزشکی ، محدود شده است.)
دکتر خیامی سپس ضمن طرح این پرسش که "تغییرات کرونایی، پایدار و پارادایمی خواهند بود یا موضعی و ناپایدار؟" پاسخ آن را مهم ولی نیازمند نشست مستقل دیگری دانستند.
در ادامه وی با اشاره به چالشهای خانوادهها در دورهی کرونایی، فهرستی از رایجترین آنها را ارائه کردند: افزایش خشونتهای خانگی در برخی خانوادهها، افزایش تنشها و اختلافات، افزایش تنگناهای اقتصادی و معیشتی، پیامدهای آموزش مجازی و بحث امکانات و فضا و لزوم حمایت و نظارت خانوادهها، اضطراب ناشی از ابتلای اعضای خانواده، سوگ خفته در خانوادههایی که عضو فوتی داشتهاند، تغییر دفعی در سبد مصرف رسانهای و همزمان ضعف سواد رسانهای، بیکاری سرپرست خانواده، برخی تبعات منفی دورکاری، چالشهای سلامت جسمی و بی تحرکی، افت کیفیت ساعات اوقات فراغت کودکان، ابهام در شیوه تعامل با اعضای خانوادهی گسترده مانند پدر بزرگها و مادر بزرگها.
این پژوهشگر حوزهی خانواده و ارتباطات پس از طرح چالشها، به ارزیابی عملکرد نهاد خانواده ایرانی در آزمون کرونا و میزان تابآوری آن پرداخته و در این زمینه دو نوع پاسخ یا دوگونه (نوع آرمانی وبری) نظری در ایران را معرفی کرد.
گونهی اول: کرونا؛ افشاگر واقعیت، تسریع یا تعمیق فروپاشی
اینگونهی نظری معتقد به مردودی کارنامه خانوادهی ایرانی در مقابل کروناست، اما عمدتاً این ضعف و گسیختگی را در منظری تاریخی تبیین میکند و کرونا را صرفاً بازنماینده و برملاکنندهی عمق متزلزل خانوادهی ایرانی و انباشت تاریخی تناقضها و تعارضهای پنهان و آشکار در آن میداند.
مهمترین محورهای اینگونهی نظری و یا ارزیابی عبارتند از :
- کرونا عامل و افشاکنندهی لایههای پرتعارض زیرین نهاد خانواده
- رقابت چندین سالهی خانه و خیابان، و سرریزشدن تعارضها در خانه با حذف نسبی خیابان
- افزایش حجم کار خانه و فقدان آموزش و تمرین تقسیم کار خانه در سنت خانواده ایرانی (در اینجا علاوه بر ساختار سنتی، فقدان آموزش تقسیم کار در خانه موجب ایجاد بار مضاعف بر دوش زنان شده و این عضو کانونی و به تبع آن تمام خانواده را با اختلالاتی روبرو کرده است).
- نگرانیها، سوگها و اضطرابهای فروخفته در این دوران و تأثیرات درازمدت آنها
- افزایش انواع خشونتهای خانگی (فیزیکی-کلامی- عاطفی) در دوران کرونا (قربانیان خشونتها به ترتیب: زنان، دختران، کودکان و سالمندان هستند).
- حذف یا محدود شدن فضاها یا حریم خصوصی افراد
- توجه به تأثیر ریشههای تاریخی مردمسالاری در جامعه و پدرسالاری در خانواده
- عرف، مانع گزارش خشونتهای خانگی
- دو حجاب که مانع واقع بینی است :1- ایدئولوژیک یا قدسی کردن خانواده
2- محافظه کاری حاکم برجامعه شناسی ایران
- ...
گونهی دوم: تابآوری و دیدن فرصتها
به عکس گونهی بالا، ارزیابی این دسته از صاحبنظران از عملکرد و میزان تابآوری خانوادهی ایرانی مثبت است و این نهاد را در جامعهی ایرانی و در چنین شرایطی برخوردار از اصالت و قوام و پایداری میدانند.اینگونه نظری ضمن پذیرش بروز برخی تعارضها و حتی انواعی از خشونتها در خانواده ایرانی طی دورهی بحران کرونا، آنها را "طبیعی" و "غیر بحرانی" دانسته و معتقد است برخی در طرح این معضلات دچار سیاهنمایی یا بزرگنمایی شدهاند و ما باید فرصتهای ایجاد شده برای نهاد خانواده در این دوران را هم ببینیم. مهمترین محورهای مورد تأکید اینگونه نظری عبارتند از:
- خانواده، مهمترین پناهگاه در کرونا برخلاف همهی حملات مدرنیستی و پسامدرنیستی به آن.
- افزایش فهم و آگاهی اعضای خانواده از همدیگر با دستاوردهایی چون: قدرشناسی، تقسیم کار، درک متقابل اعضا از مشکلات همدیگر، ظرفیت شناسیهای جدید درون خانوادگی
- فرصت بروز یا ابراز نگرانیهای فروخفته اعضای خانواده
- کاهش توزیع عواطف و احساسات در بیرون خانواده و تمرکز درون خانواده
- فرصت گفتوگوهای نو : یک توفیق ناگزیر برای حل تعارضهای طبیعی
- انتقاد از بازنماییهای سیاه از خانوادهی ایرانی
- کرونا، گذرگاهی دشوار اما منتج به تعالی خانوادهی ایرانی
دکتر خیامی پس از این، آمارهایی که نهادها و مؤسسات و سازمانهای مختلف کشور، از اسفندماه سال گذشته تاکنون منتشر کردهاند را به طور تجمیعی ارائه کردند و سپس به تحلیل مبسوط و تطبیقی آنها پرداختند و مبتنی بر آن، برخی نتایج که "میتوان" و یا "نمیتوان" از آنها گرفت را بیان کرد.
وی در ادامه، استنباطهایی که هر دو الگوی فکری پیشگفته، از این آمارها کردهاند را نقد و بررسی کردند و سپس با اضافه کردن تحلیلهایی کیفی از برخی رویدادهای اجتماعی و فرهنگی و دینی دراین بازهی زمانی؛ در نهایت خود را – با لحاظ دو تعدیل "خانواده فردگرا" و "تشتت در منابع هنجاری و معنابخش" - به گونهی دوم نزدیکتر و همسوتر اعلام کرد.
سخنران این نشست در بخش پایانی سخنانش، به ارزیابی تفکیکی عملکرد چهار نهاد "دین"، "آموزش"، "رسانه" و "حاکمیت" در قبال نهاد خانواده ایرانی پرداخت و توفیقات و آسیبها و کاستیهای هر یک از آنها را در این زمینه بیان کرد.
در پایان نشست دکتر معتمدی دبیر علمی نشست، پس از ارائهی یک جمعبندی مباحث مطرح شده از سوی سخنران، پرسشهای خود و مخاطبین را مطرح و دکتر خیامی به آنها پاسخ گفت.
نظر شما :