دکتر حریرچی: اهالی علوم انسانی باید وارد عمل شوند
در ارائهی خدمات بهداشتی نباید تبعیضی بین افراد قائل شد
دکتر حریرچی: اهالی علوم انسانی باید وارد عمل شوند
در ارائهی خدمات بهداشتی نباید تبعیضی بین افراد قائل شد
در کشورهای غربی، افراد فقیر بیشتر به کرونا مبتلا میشوند
در آمریکا مرگومیر سیاهپوستان از کووید 19، هفت برابر بیشتر از سفیدپوستان است
در کشور ما ابتلا به کرونا نوعی انگ اجتماعی محسوب میشود
دکتر ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دبیر ستاد مبارزه با کرونا ویروس، در مراسم ویژهی اختتامیهی همایش ابعاد انسانی- اجتماعی کرونا در ایران که در روز سهشنبه، 13 خردادماه 1399 ایراد کردند برگزارش شد در نشستی مجازی با ایراد سخنانی گفت: بیماری کوید 19 یکی از پیچیدهترین و گستردهترین مشکلات بهداشتی و درمانی و بلکه اجتماعی در دورهی معاصر است که در چند صد سال اخیر، بشر با آن مواجه شده است و فشار مضاعفی بر منابع و ظرفیتهای از قبل محدود و دچار مشکل کل اجتماع و خصوصاً بخش بهداشت و درمان آورده است.
دکتر حریرچی در مورد پیشبینی وضعیت کشور در آینده گفت: خیلی شفاف عرض کنم اگر از ما بپرسند چه زمانی همهگیری از بین میرود یا کی ویروس کرونا تحت کنترل در میآید، سادهترین پاسخ این است که جواب بدهیم، «نمیدانیم». یک عدم قطعیتی برای آینده وجود دارد که این عدم قطعیت از دو جنبه است: یکی در مورد خود ویروس است، چون علم ما در مورد این ویروس خاص، قدمت نزدیک 5 ماهه دارد و رفتارهای متفاوت و جدیدی که نشان میدهد و شدت بیماریزاییاش عدم قطعیتی برای ما بهوجود میآورد. بطور مثل بعضی از داروهای معروفی که مورد استفاده فراوانی در این بیماری شد ما میگوییم استفاده نشود یا استفادهاش فایده چندانی ندارد. یا بعضی مسائل پیشپا افتاده که در پروتکلهای رسمی و بینالمللی مطرح شده کهبه فرض، در محیط کار باید از دستکش استفاده شود، اما الان معلوم شده که نباید استفاده شود، بلکه مضر است یا اینکه، اوایل شیوع کرونا به استفاده از ماسک تأکید زیادی نمیشد، اما الان اکثر متخصصان سازمان بهداشت جهانی تأکید دارند که باید استفاده شود و تقریباً استفاده از ماسک نیز اجباری شده است.
وی افزود: یک عدم قطعیت هم در آینده از این ناشی میشود که ما نمیدانیم تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن چه شدتی خواهد داشت و یک چالش بزرگی برای سیاستگذاران و تصمیمگیران کشورها و متولیان دولتها بهوجود آمده که تصمیمات بسیار مهم و بسیار تأثیرگذاری باید اتخاذ کنند؛ آن هم بدون دسترسی به مستندات قابل اطمینان علمی و محکم و کمخدشه یا بیخدشه. بنابراین ما برای آینده عدم قطعیت داریم اما تقریباً پیشبینیها این است که اگر ویروس تغییر ماهیت قابل توجهی ندهد که خیلی احتمال قابل توجهی نیست، این ویروس به مدت زیادی با ما خواهد بود و تأثیرات مهمی باقی خواهد گذاشت. حداقل برای کشف واکسن به صورتی که در دست عموم مردم قرار بگیرد، به یک زمان یکساله احتیاج است شاید هم بیشتر.
حریرچی تأکید کرد: الان در مورد آنفلوآنزا کل ظرفیت تولید واکسن در دنیا 150 میلیون دوز در سال است که اگر افزایش پیدا کند، به 250 میلیون عدد میرسد. برای این ویروس فقط در نیمکرهی شمالی به 3 میلیارد دوز واکسن نیاز داریم و هزینهی بسیاری میخواهد و اینکه برای افراد بیخطر باشد. اگر واکسن مناسب در دسترس قرار نگیرد، ما بهناچار به طرفی خواهیم رفت که در جوامع مختلف، ایمنیجمعی برقرار شود. ایمنیجمعی نه اینکه یک استراتژی یا انتخاب است. کشور سوئد این استراتژی را انتخاب کرد و به موفقیت نرسید و ایمنیجمعی در صورت کشف واکسن یک اجبار است به این معنی که به درصدی از ابتلا در جامعه برسیم که تعداد افراد مبتلایان جدید محدود به تعداد اندک سابقین و کسانی باشند که وارد اجتماع میشوند؛ همچنین مهاجرین و کسانی که به سن خاص میرسند. در آن صورت ما مدت بیشتری با ویروس درگیر خواهیم بود و در هرصورت ما با نیمکرهی شمالی و کشور خودمان این سه پیشبینی را به ترتیب داریم: پیشبینی اول که مراکز بینالمللی هم روی آن اتفاق نظر دارند اینکه؛ در فصل پاییز و زمستان شدت بیشتری از این ویروس را در مقایسه با خرداد و اردیبهشت تجربه کرده و مجبور شویم دوباره تعطیلیهایی را اعمال کنیم اما نه به شدت اسفند و فروردین! پیشبینی دوم اینکه؛ احتمال دارد که درگیری بهشدتی باشد که از موج اول بالاتر برود و این همان تجربهای است که در مورد آنفلونزای اسپانیایی اتفاق افتاد؛ بنابراین ممکن است مرگومیر بیشتر و اجبار به تعطیلی بیشتری داشته باشیم. پیشبینی سوم اینکه؛ افزایش ابتلایی نسبت به اکنون داشته باشیم ولی در حدی نباشد که مجبور به تعطیلی باشد و با روشهای معمولی درمان و بهداشت بتوانیم اوضاع را کنترل کنیم.
مطمئن هستیم که ویروس کووید 19 تأثیر قابل ملاحظهای بر اقتصاد و همچنین بر سلامت جامعه خواهد گذاشت. در چند ماه گذشته، در بعضی از کشورها تا 15 درصد مرگومیرها و تا 50 درصد بستریها را این ویروس ایجاد کرده است. در حال حاضر ما روزانه نزدیک به هزار نفر مرگومیر داریم که در حدود 70 تا 80 مورد آن مربوط به همین ویروس است و در بعضی روزها تا 158 مورد مرگومیر هم رسیده بودیم که 15 درصد موارد مرگومیر را تشکیل میداد و سلامت مردم را به میزان قابل توجهی تحت تأثیر قرار داده بود. از لحاظ اقتصادی پیشبینیهای رشد منفی اقتصادی بالای ده درصد برای بعضی کشورها پیشبینی میشود. برای کشور ما که تجربهی رشد اقتصادی 9.5 درصدی و 4.5 درصدی منفی در 2018 و 2019 داشته است، با این اوضاع قطعیقین در 2020 نیز این رشد منفی ادامه خواهد داشت. مجموع کوچک شدن اقتصاد بیش از 15 درصد در دوسال گذشته و چند درصد دیگر هم امسال به آن افزوده خواهد شد، تأثیر شگرفی است که بر خانوارها تأثیر بسیار منفی خواهد داشت ضمن اینکه در بخشهای مختلف اقتصاد هم تأثیرات مختلف است بطور مثال اقتصادهای مبتنی بر فنّاوری اطلاعات رونق یافته است اما در بخشهایی چون گردشگری که در آن رستورانها و هتلها حضور دارند و در کشور ما درصد قابل توجهی را در برخی استانها تشکیل میدهند، آسیب قابل توجهی خواهند خورد.
از لحاظ اجتماعی هم تا اطلاع ثانوی باید سیاستهای فاصلهگذاری اجتماعی و تغییر سبک زندگی را داشته باشیم و در نتیجه، دید و بازدیدها و مسافرتها و اجتماعات کم خواهد شد که همه اینها تأثیرات قابل توجهی بهلحاظ روانی نظیر کم شدن ارتباطات مردم با یکدیگر و هم مشکلات روانی و اضطرابهای ناشی از آن در پی خواهد داشت. یعنی مردم اقدامات متعددی انجام میدهند تا مبتلا نشوند و متعاقب آن به وسواسی در احتیاط میرسند، نظیر اقدامات متعدد بهداشتی و درمانی که بعضاً غیرلازم هستند؛ بطورمثال، افراد در شستوشو و محدودیت در ترددها که در هر دوی اینها درجات آن در خانوادههای مختلف متفاوت است و ممکن است افراد خانواده هر کدام حساسیت متفاوتی داشته باشند و این باعث اختلافاتی خواهد شد.
معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تأکید بر نیاز سیستم بهداشت و درمان کشور به پژوهشهای علوم انسانی درباره کرونا، تصریح کرد: ما موضوعات مهمی را در زمینهی این بیماری داریم که از اهالی علوم انسانی میخواهیم وارد عمل شوند و ما را کمک کنند. یکی از مهمترین دغدغهها در حوزه سلامت، مسئله عدالت و دسترسی همگانی به خدمات مورد نیاز است؛ بطورمثال در بسیاری از خدمات اجتماعی سطح دسترسی به امکانات متفاوت است؛ همانطور که سطح دسترسی افراد مختلف به مقولاتی نظیر مسکن، تفریح و غیره میتواند متفاوت باشد. در حوزهی سلامت ما معتقدیم که هرکس به اندازهی توانش حقبیمه پرداخت کند و به اندازهی نیازش خدمات دریافت کند. افراد متمول از آنجایی که حق بیمهی بیشتری پرداخت میکنند، باعث میشود تا نوعی عدالت در حوزهی سلامت برقرار شود ولی بهدلیل عدم قطعیتی که در این بیماری وجود دارد، افراد غنی و فقیر هرگاه مبتلا شوند، به اندازه نیازشان میتوانند خدمات دریافت کنند و هیچگونه تبعیضی بین اقشار، جنسیتها و نژادهای مختلف نباید وجود داشته باشد. در موضوع کووید 19 در غرب افراد فقیر بیشتر به آن مبتلا میشوند و عاقبت این بیماری در میان فقرا و اقلیتهای قومی در این کشورها بدتر است؛ برای مثال در آمریکا مرگومیر سیاهپوستان از کووید 19 هفت برابر بیشتر از سفیدپوستان است یا در انگلیس میزان مرگومیر ناشی از این بیماری در قسمت شمال شرق و در میان رنگینپوستان بیشتر از سفیدپوستان انگلیسی است؛ بنابراین موضوع مهمی که باید مورد سنجش قرار گیرد، مسئله ارائهی خدمات در دوران کرونا است. موضوع بعدی که بسیار مهم است تصمیمات مربوط به بیماری کووید 19 که هم مربوط به تصمیمات در حوزه سلامت و هم تصمیمات در خصوص فاصلهگذاری اجتماعی را شامل میشود که مواردی نظیر بستهشدن مشاغل و محدودیتهای تردد را شامل میشود. حتماً باید در تصمیمگیریها شفافیت، پاسخگویی مناسب و مسئولیتپذیری وجود داشته باشد. در بعضی از کشورها این شفافیت و پاسخگویی وجود ندارد و خوب است از دیدگاه علوم انسانی به این موضوع پرداخته شود و مورد تحلیل قرار گیرد.
دکتر حریرچی ادامه داد: یکی از موضوعات مهمی که در این تصمیمگیریها باید لحاظ شود احترام به انسانها بر مبنای کرامت انسانی و اصول حقوق بشر و اصول اسلامی است که از ضرورتهای؛ اصلی محسوب میشود. همچنین احترام به استقلال افراد به این معنی که افراد خود، مختار هستند و میتوانند تصمیماتی را بگیرند، باید تصمیمات روشن و شفاف باشند و نمیتوان حقوق فردی افراد را محدود کرد و بدونتوجه به مصلحت و نفع عمومی جامعه عمل کرد؛ بنابراین علل تصمیمگیریها باید بهطور آشکار در اختیار مردم قرار بگیرد. بسیاری از تصمیمگیریها که در کشورهای مختلف اعمال شد، مشخص نبود که آیا بر مبنای کرامت انسانی و مصالح جمعی است یا خیر؟! برای نمونه کشورهایی که با ارزشهای غربی زندگی میکنند و معمولاٌ نوع تصمیماتشان شبیه به هم است و در یکرده قرار میگیرند، برخلاف اینکه این بیماری تأثیرات مشابهی را در این کشورها داشت، شاهد تصمیمات و استراتژیهای بسیار متفاوتی بودیم. برای مثال، استراتژی که آمریکا انتخاب کرد به این صورت بود که ابتدا موضوع را حتی در مجامع علمی نیز تکذیب کردند و باعث شد امروز به موارد بسیار بالایی از ابتلا مواجه شوند. همچنین کشور سوئد فقط بر مبنای ایمنیجمعی تصمیمگیری کرد یا کشور انگلیس نیز بر مبنای ایمنیجمعی عمل کرد و اقدامات محدودی انجام داد. در انگلستان سیستم بهداشتی بسیار مورد توجه مردم است که از کرونا شکست بسیار شدیدی خورد. اگر تا قبلازاین از ما میپرسیدید که یکی از بهترین سیستمهای درمانی را نام ببرید قطعیقین از سیستم درمانی انگلستان نام میبردیم اما در این مورد، شکست بدی خورد. ایتالیا و اسپانیا و فرانسه نیز هر کدام استراتژیهای متفاوتی داشتند که اگر شفاف نباشد نمیتواند برای مردم قابل هضم باشد. یکی از موضوعات مهمی که باید در خصوص تأثیرات اجتماعی این قضیه بررسی کنیم این است که هر محدودیتی ایجاد میشود، دسترسی افراد به غذا، دارو و مسائل مهم دیگر را محدود میکند؛ ضمناینکه با رشد اقتصادی منفی جوامع مختلف و بیکاری که حاصل میشود؛ بسیاری از محاسبات بههم میخورد؛ یعنی اقشار متوسط و متوسط رو به پایین دچار مشکل جدی میشوند.
دکتر حریرچی گفت: یکی از استراتژیهای مهمی که باید دراینزمینه اندیشیده شود و دولتها ملزم به تفکر در این زمینه هستند آن استکه، چه کمکهایی به افراد آسیبپذیر در این بیماری که گاهی تا دهک 6 و 7 را به لحاظ اجتماعی دربرمیگیرد، باید صورت پذیرد و چه استراتژیهای مناسبی اندیشیده شود؟ برای نمونه ما در کشور خودمان حدود یکمیلیوننفر رانندهتاکسی اینترنتی داریم که درآمد روزانهشان بسته به میزان کاری است که انجام میدهند و یا ما در حدود 282 هزار مرکز ورزشی داریم که در همه اینها افرادی مشغول بهکار هستند که با ضریب خانوار چیزی در حدود یک میلیون نفر میشوند؛ بنابراین وقتی ما تصمیمی میگیریم؛ تأثیرات مهمی دارد که دولتها باید به آن فکر کنند. بطورمثال؛ برای ما ثابت شده که کودکان به اندازه بزرگسالان مبتلا میشوند و به اندازه بزرگسالان انتقال بیماری میدهند ولی کمعلامت یا بیعلامت هستند؛ بنابراین ما ناچاریم در خصوص تعطیلی مهد کودکها پافشاری کنیم که این خود اثرات وسیع اجتماعی دارد. برای نمونه ممکن است این کودکان که در سالگذشته وارد مدرسه میشوند مهد کودک و آمادگی را پشت سر نگذاشته باشند؛ همچنین خانمهای شاغلی که فرزندانشان در مهد کودک هستند؛ دچار مشکل شدهاند؛ برای نمونه در آمریکا با تعطیلی مدارس و مهد کودکها خانوادهها در تأمین غذایی فرزندانشان دچار مشکل شدهاند. تا قبل از این وعدههای غذایی توسط دولت و مدارس تأمین میشد. ما در کشور خودمان اقشار آسیبپذیر اختصاصی هم داریم؛ بطورمثال حاشیهنشینها یا افراد بیسواد. افرادی از قومیتهای خاصی هستند که در این زمینه باید برنامهریزی جدی شود.
در موضوع دیگری که از علوم انسانی باید کمک گرفته شود آن است که در کشور ما ابتلا به کرونا نوعی انگ اجتماعی محسوب میشود و بهجای اینکه برای افراد مبتلا محدودیتهایی اعمال شود به دید انگ به آنها نگریسته میشود. بطورمثال، در مواردی که کادر درمانی برای سرکشی به خانهی افراد مبتلا میروند مورد اعتراض واقع میشوند که چرا با لباس مخصوص وارد میشوید و از این طریق مردم متوجه میشوند که ما دچار کرونا شدهایم!
موضوع دیگری که به لحاظ اخلاقی و اجتماعی علوم انسانی میتواند به ما کمک کند اجبار به انجام غربالگری در افراد است . در بسیاری از مکاتب مختلف کسی که مبتلا به سرطان میشود، اجبار به درمان نمیشود، اما این بیماری به دلیل تأثیری که بر زندگی دیگران دارد، اجبار به غربالگری و الزام به انجام آزمایش، درمان و همچنین واکسیناسیون دارد که موضوع مهم در این زمینه اولویتگذاری بیماران است.
دکتر حریرچی در خاتمهی سخنانش با طرح این سوال که آیا در شرایط کمبود تجهیزات بهداشتی، کشورها مجاز هستند برحسب سن یا احتمال بقا تصمیم بگیرند و تعدادی را درمان کنند یا نکنند؟! پاسخ داد: برای مثال، در این بحران در کشورهای اروپای غربی کسانیکه به این بیماری مبتلا شدهاند و از سن خاصی بالاتر بودهاند، مراقبتهای محدودی از آن میکردند. در ایران در این زمینه نظرسنجی شده و مبانی اخلاقی این عمل قابل بحث است. در کشور ما مبنای احتمال بقا را بر مبنای سن و سال در شرایط مساوی ترجیح میدادند و مردم اولویتگذاری براساس سن، جنس و توان پرداخت را مورد قبول نمیدانستند. البته خوشبختانه در ایران لازم نشد تا این اولویتگذاری را انجام دهیم و محرومیت برای کسی انجام نشد. موضوع دیگری که علوم انسانی میتواند به ما کمک کند در مورد درمانهایی است که نتیجهبخشی و ایمنی آنها هنوز ثابت نشده است. ما برای اینکه دارویی را مورد آزمایش قرار دهیم، بر مبنای شواهد عمل میکنیم. ولی بعضاً در مورد بیماری کووید 19 بدون شواهد در سطح بینالمللی تصمیماتی گرفته شد؛ برای مثال امروزه تأثیر داروی «کلروکین» مورد تردید واقع شده است و سازمان جهانی بهداشت آن را از فهرست داروها خارج کرده است و این امر بسیار مهمی است که باید مورد بحث قرار گیرد.
مسئله دیگر، فوتشدگان و حمایت از خانوادههای آنهاست. امروزه افراد فوت شده از برگزاری مراسم محروم شدند که این میتواند در میانمدت و درازمدت تأثیرات منفی بگذارد. در یک جمعبندی این چالش بزرگ نقاط قوت و ضعف کشورها را نشان داد؛ برای مثال اغتشاشاتی که در آمریکا رخ داد یک ریشه در تبعیض نژادی دارد و یک ریشه هم در مسائل اقتصادی ناشی از کرونا. ازاینطریق نقاط قوت و ضعف اجتماعی و اقتصادی کشورها بیشتر نمایان شد و همچنین نقاط قوت و ضعف نظامهای بهداشتی متفاوتی که در کشورها بود. یکی از مسائلی که روشن شد، این بود که بخش خصوصی نمیتواند به کمک مردم بیاید و عمده اقدامات در این حوزه به بخش دولتی واگذار شد. ازاینطریق بعضی از نقاط ضعف و قوت نظامهای بهداشتی نشان داده شده است.
نظر شما :